دومین حضور ایران در جام‌جهانی ۱۹۹۸ فرانسه

پیش از این در مورد پیشرفت فوتبال ایران و رسیدن به سطح اول قاره در سال های دهه ۱۹۹۰ مطالبی بیان کردیم و گفتیم که پس از ناکامی در مسابقات انتخابی جام‌ جهانی ۱۹۹۴ در جریان جام‌ ملت های آسیا در ۱۹۹۶ امارات فرصتی برای درخشش نسل تازه‌ای از بازیکنان فراهم شد که شاخص ترین آنها علی دایی، کریم باقری و خداداد عزیزی بودند و به لطف همکاری دیگر بازیکنان تیم ملی توانست تیم ملی کره جنوبی را با نتیجه ۶-۲ و عربستان را با نتیجه ۳-۰ شکست دهد و علیرغم ناکامی در ضربات پنالتی مقابل عربستان در مرحله نیمه نهایی تیم ملی به رتبه سوم قناعت کرد. پس از این بازیها جمع کثیری از بازیکنان تیم ملی به تیم های اروپایی راه یافتند و این فرصتی بود تا فوتبال ما از تحولات دو دهه آخر قرن بیستم در فوتبال میدانی آگاهی بیشتری پیدا کند. اما این تحولات چه بود؟

فوتبال در دو دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰
در اوایل دهه ۱۹۸۰ اکثر تیم ها با چیدمان ۴:۴:۲ یا ۴:۲:۴ بازی منطقه‌ای را انجام می‌دادند ضمن اینکه در ساختار هر تیم اندکی تغییر نسبت به دیگران وجود داشت. هلند با نوآوری در انجام فوتبال فراگیر خود به استفاده از بازیکنان مستعمره‌های پیشین پرداخت که به واسطه وضعیت خاص نژادی دارای توان جسمانی زیاد و نظم‌پذیری تاکتیکی بودند.

تیم ملی ایران در جام جهانی 1998 فرانسه

تیم ملی ایران در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه

در ایتالیا جز ناپل با وینی‌سیو و رم با لیدهولم سایر تیم ها به نتایج خوبی رسیدند هرچند هنوز ترجیح می‌دادند طبق نظریه تراپاتونی در یونتوس بازی کنند یعنی نوعی چیدمان خاص از کاتاناچیو توام با برخی نوآوری ها در ۴:۳:۳ که از جمله استفاده از حرکت های رو به جلوی کازیو Causio و قرار گرفتن او در کنار مهاجمان توانایی چون بونین سنا Boninsegna و بته گا Bettega بود. تراپاتونی در فصل های ۸۰-۸۱، ۸۱-۸۲، ۸۳-۸۴ و ۸۵-۸۶ با یونتوس قهرمان شد تا بهترین تیم ایتالیا باشد. در فصل ۸۴-۸۵ ورونا به مربیگری باگنولی Bagnoli و در فصل ۸۶-۸۷ ناپل به مربیگری بیانکی Bianchi قهرمان شدند که این مربیان هر دو پیرو تراپاتونی بودند. تنها استثنا تیم رم به مربیگری لیدهولم در فصل ۸۲-۸۳ بود که با تکیه بر مهارت های فردی بازیکنانی نظیر فالکائو Falcao از برزیل، پروهاسکا Prohaska از اتریش و بازیکنان ایتالیایی نظیر کونتی Conti و دی بارتولمی Di Bartolomei (استاد مسلم دریبل) توانست با بازی منطقه‌ای و حفظ توپ موثر به قهرمانی دست پیدا کند.
وابستگی سنتی ایتالیا به کاتاناچیو تا پایان دهه ۱۹۸۰ ادامه داشت تا اینکه ساچی Sacchi چیدمان ۴:۴:۲ را در آ ث میلان با موفقیت به کار گرفت. نوآوری ساچی در روش کار بود. او تلاش زیادی کرد تا حرکت های خاص با تمرین زیاد و مکرر ملکه ذهن بازیکنان شود به قسمی که در مسابقه بتوانند به طور خودکار از آن استفاده کنند و بدین ترتیب مفهوم جدیدی به تاکتیک تیمی داد. ساچی الگوهای رایج بازی، استراتژی و روشهای مربیگری را تغییر داد و با استفاده از چیدمان ۴:۴:۲ مبتنی بر اعمال فشار، بازی درگیرانه فشرده و حرکت های بدون توپ توانست در همه بازیکنان تحول عمده ایجاد کند. ساچی با قرار دادن دو مدافع مرکزی روی یک خط ضمن ایجاد برتری عددی در میانه میدان نوعی سیطره تیمی به وجود آورد که تیم مقابل را به طور منظم و پیوسته تحت فشار قرار می‌داد. اساس کار تهاجمی تیم ساچی برمبنای گذر از کناره (اورلپ) بود که به وسیله مدافعان و بازیکنان میانی انجام می‌شد و عامل برتری بی چون و چرای آ ث میلان در مقابل تیم هایی بود که در آن زمان آرایش کلاسیک داشتند و تنها از یک مدافع کنار استفاده می‌کردند. هرچند ساچی با آ ث میلان تنها یک فصل قهرمان ایتالیا شد اما پیروزی های خیره کننده این تیم در جام قهرمانی اروپا و جام بین قاره‌ای باعث مقبولیت ساچی شد. نمایش های این تیم به نحوی بود که حرکت های تاکتیکی این تیم الگوی فوتبال در آغاز دهه ۱۹۹۰ شد. در فصل ۹۱-۹۲ ساچی جای خود را به فابیو کاپلو Fabio Capello داد و او توانست از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۶ چهار بار با این تیم به قهرمانی ایتالیا برسد. کاپلو ضمن استفاده از تاکتیک های ساچی با توجه به مسایل روحی – روانی به توانایی فردی بازیکنانی نظیر فون باستن Von Basten ، گولیت Gullit و ساوی سویچ Savicievic تکیه کرد. کاپلو بازیکنان را به چشم ابزاری برای اجرای طرح های مشخص نمی‌دید، بلکه با اهمیت دادن به نقش رهبری بازیکنان در آنها انگیزه‌های تازه به وجود آورد. در مرحله تدافعی نیز برخلاف ساچی که به کسب مجدد هر چه زودتر مالکیت توپ با اعمال فشار اعتقاد داشت، کاپلو بازیکن میانی دفاعی دومی یعنی آلبرتینی را معرفی کرد و او را در کنار مارسل دسایی قرار داد که پیش از آن در المپیک مارسی یک مدافع میانی بود. نیمه دوم دهه ۱۹۹۰ عرصه ترکتازی مارچلو لیپی و باشگاه یوونتوس بود که در فصل های ۹۴-۹۵، ۹۶-۹۷، و ۹۷-۹۸ قهرمان ایتالیا و در فصل ۹۵-۹۶ قهرمان اروپا شد. آنچه ساچی و کاپلو عرضه کردند عنصر مشترکی داشت که ریشه آن در چیدمان ۴:۴:۲ بود اما لیپی چیدمان متفاوتی را برای استقرار بازیکنان در نظر گرفت و تیم قهرمان خود را در فصل ۹۴-۹۵ با ۳ مهاجم به زمین فرستاد و در عین حال به پائولو سوسا در میانه میدان اجازه داد به تمام نقاط زمین سرکشی کند. در همین سال ها آلبرتو زاکه‌رونی مربی تیم ادونیزه چیدمان ۳:۴:۳ را به کار گرفت و با تکیه بر توانایی بازیکنانی چون بیرهوف، آموروسو و پوگی توانست با ادونیزه که خارج از جرگه تیم های سرشناس ایتالیا (نظیر آ ث میلان، یوونتوس، اینترمیلان، رم و …) بود به موفقیت چشمگیری در رویارویی با تیم های سرشناس دست پیدا کند. حضور او در آ ث میلان و قهرمانی این تیم در اولین فصل حضور وی مبین ارزشهای بالای این مربی بود.
مجموعه تفکرات مربیان ایتالیا از قبیل تراپاتونی، ساچی، کاپلو، لیپی و زاکه‌رونی منجر به وجود آمدن چیدمان های ۴:۲:۳:۱ و ۳:۴:۲:۱ شد که از آغاز قرن بیست و یکم به طور فراگیر مورد استفاده اغلب تیم های سرشناس در کشورهای مختلف قرار گرفت و نهایتا کاپلو از این سیستم ها به بهترین شکل در تیم ملی ایتالیا بهره برد و این کشور را قهرمان جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان کرد.
در حضور تیم ملی در جام ‌جهانی تنها موضوع فوتبال دخیل نبود، بلکه این یک خواست اجتماعی برای مردمی بود که احساس می‌کردند علیرغم تمام توانایی هایشان در محاسبات جهانی چندان به حساب نمی‌آمدند. موفقیت در ملبورن و کسب جواز حضور در دور نهایی جام‌جهانی ۱۹۹۸ زمینه‌ساز یک جشن ملی شد به نحوی که پس از روزهای پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ این اولین بار بود که توده‌های عظیم مردم به دلیلی جز مناسبت های مذهبی و دولتی در خیابانها به شادی و پایکوبی پرداختند.
فوتبال ایران بعد از جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۹۶ در امارات دستخوش تغییر و تحول زیادی شد. در گام اول محمد خاتمی که تازه کابینه خود را تشکیل داده بود طی حکمی محسن صفایی فراهانی را جایگزین داریوش مصطفوی در راس فدراسیون فوتبال کرد و به دنبال آن با شکست ایران مقابل قطر محمد مایلی کهن از سرمربیگری تیم ملی برکنار شد و تیم در اختیار والدیر ویرا مربی برزیلی قرار گرفت. او که نه با تیم ملی کار کرده بود و نه فرصتی برای آموزش داشت در بین دو نیمه بازی با استرالیا به بازیکنان گفته بود: “من هیچ حرفی برای گفتن ندارم، به زمین بروید و هر کاری را انجام دهید که برای بردن لازم است.” متولیان امور با توجه به اقبال عمومی از فوتبال در تعیین مربی ایرانی برجسته‌ای متفق‌القول نبودند و در نتیجه رو به مربیان خارجی کرده و ایویچ را برگزیدند.
تومیسلاو ایویچ یکی از موفق ترین مربیان فوتبال کرواسی بود که در پنج کشور مختلف موفق به قهرمانی در تیم های باشگاهی شده بود. ایویچ مربیگری را از سال ۱۹۶۷ آغاز کرد و در دهه ۷۰ با هایدوک اسپلیت به موفقیت های زیادی دست یافت. وی با این تیم سه بار قهرمان لیگ یوگسلاوی شد و چهار بار جام حذفی آن کشور را برد. ایویچ در تیم های ملی یوگسلاوی، کرواسی و امارات مربیگری کرده و هدایت ۱۴ تیم باشگاهی را هم در کارنامه داشت. تیم‌های آژاکس، مارسی، پاریسن ژرمن و پورتو از جمله این تیم ها بودند.
ایویچ در دیماه ۱۳۷۶ به ایران آمد و با استقبال نسبی رسانه‌ها مواجه شد. اولین میدان او بازی های چهارجانبه در هنگ کنگ بود. در این رقابت ها ایران به دنبال تحمل شکست یک بر صفر مقابل نیجریه در دیدار دوم و در یک بازی نزدیک، شیلی را در ضربات پنالتی شکست داد و به عنوان سوم این رقابت ها رسید. بردن شیلی در آن روزها برای فوتبال ما بسیار شیرین بود. دو ماه اول سال ۱۳۷۷ با بازی های ملی فراوان برای تیم ملی تحت هدایت ایویچ توام شد. تیم ملی ابتدا در ۳ دیدار دوستانه مقابل ۳ باشگاه فرانسوی گوین کمپ، نانت و مون پولیه قرار گرفت، اما وقتی در تبریز با نتیجه یک ـ یک در مقابل تیم ملی فوتبال کویت متوقف شد، انتقادها از او آغاز شد. تیم ملی با ایویچ در مسابقات چهار جانبه ال جی شرکت کرد. شکست ۲ بر صفر در مقابل مجارستانی که به جام جهانی صعود نکرده بود و پیروزی یک بر صفر برابر جامائیکای صعود کننده به جام نشان داد که این مربی از فوتبال ایران شناخت کاملی ندارد، اما اتفاق عجیب برای ایویچ زمانی افتاد که تیم ملی برای انجام ۲ دیدار دوستانه به ایتالیا رفت. اتفاق همزمان حضور جلال طالبی به عنوان مدیر فنی در کنار تیم ملی بود. طالبی سالها در آمریکا سکونت و به مربیگری اشتغال داشت. در آن هنگام برخی رسانه‌ها خبر دادند که اگر به احتمال زیاد در مسابقات دوستانه ایتالیا تیم ملی ضعیف عمل کند، تغییراتی در فوتبال ایران اتفاق خواهد افتاد. بیژن ذوالفقارنسب دستیار ایویچ مدعی بود در صورت برکناری ایویچ این حق اوست که سرمربی تیم ملی شود. این اتفاق رخ داد و تیم ملی در یک بازی کاملاً غیرطبیعی با نتیجه ۷ بر یک مغلوب آ اس رم شد. با این شکست ایویچ مثل آب خوردن از سرمربیگری تیم ملی فوتبال برکنار و طبق پیش‌بینی ها جلال طالبی جای او را گرفت. جالب آن که تنها چند روز بعد از آن شکست تیم ملی با هدایت جلال طالبی در یک دیدار دوستانه دیگر ۴ بر یک اینتر میلان را شکست داد تا ثابت شود شوک ها جواب داده است. بعدها برخی از بازیکنان اعتراف کردند که خواستار برکناری ایویچ بودند. طالبی از یاران قدیم تیم دارایی و از دوستان نزدیک صفایی فراهانی به شمار می رفت.
با تمام این اوصاف ایویچ که بسیار جدی و منظم بود ساختار دفاعی تیم ملی را تغییر داد به نحوی که بسیاری معتقدند او یکی از محکم‌ترین خطوط دفاعی تاریخ تیم ملی را به وجود آورد. ایویچ درتیم ملی هدف خود را روی تحکیم سیستم دفاعی تیم گذاشت و بازیکنانی مثل نادر محمدخانی، جواد زرینچه و مهدی پاشازاده را که سالها در تیم ملی حضور نداشتند به تیم ملی بازگرداند تا همراه با محمد خاکپور دفاع خطی چهارنفره را اجرا کنند و سیستم ۳-۵-۲ را کنار گذاشت. ایویچ نقش زیادی در احیای نادرمحمدخانی داشت و باعث شد بازیکنی که در ذوب آهن آخرین روزهای دوران بازیگریش را پشت سر می گذاشت بهترین بازی های دوران حرفه‌ای خود را در تیم ایویچ انجام دهد.
موضوع دیگر در این زمینه درافتادن رسانه‌ها با ایویچ به مرور زمان بود. در همان موقع برخی روزنامه‌های ایرانی نوشتند که بعضی از بازیکنان تیم ملی تمرینات او را مسخره می‌کنند و او را به عنوان یک مربی خوب قبول ندارند. حرف و حدیث‌هایی نیز وجود داشت که چون تیم ایران برای اولین بار بعد از انقلاب به جام جهانی صعود کرده فشار از بالا باعث شده بود تصمیم بگیرند یک سرمربی ایرانی روی نیمکت بنشیند.
علاوه بر باور عمومی جلال طالبی هم عقیده داشت که تیم ملی در جام جهانی با تغییراتی که خالق آنها ایویچ بود به نتایج نسبتا خوبی دست یافت. مهدی مهدوی‌کیا ستاره آن زمان تیم ملی که بعد از جام جهانی به بوخوم آلمان رفت ضمن ابراز علاقه و ستایش از ایویچ، بازی های خوب ایران در فرانسه را به این مربی یوگسلاو نسبت داد و گفت:”ایویچ در هر جلسه تمرین به ما می گفت یوگسلاوی تنها از یک راه می‌تواند به ما گل بزند و آن ضربات ایستگاهی سینیشا میهایلوویچ است. جالب آن که ایران در اولین بازی جام جهانی ۱۹۹۸ یک به صفر مغلوب یوگسلاوی شد و همان یک گل را هم میهایلوویچ (که مربی فیورنتینا ایتالیا شد) روی یک ضربه ایستگاهی به نیما نکیسا دروازه بان تیم ملی تحمیل کرد.
حضور ایران در فرانسه تحت تاثیر رویارویی تیم ملی ایران و تیم ملی ایالات متحده آمریکا قرار گرفت به نحوی که فدراسیون جانی فوتبال روز آن بازی را روز صلح و آن مسابقه را مسابقه قرن لقب داد. تیم ملی پس از شکست ۱-۰ مقابل یوگسلاوی به دیدار تیم ایالات متحده رفت و توانست آن تیم را با نتیجه ۲-۱ شکست دهد و با کسب۳ امتیاز این دیدار در میان تیم های آسیایی بهترین کارنامه را در آن جام‌جهانی به نام خود ثبت کند.
تیم ملی در سومین دیدار به مصاف آلمان رفت و پس از بازی پایاپای در نیمه اول در نیمه دوم پذیرای دو گل کلینزمان و بیرهوف شد که با توجه به قدرت و جایگاه دو تیم در فوتبال جهان منطقی و قابل قبول بود و علیرغم دو شکست در جام ‌جهانی پیروزی ایران بر آمریکا به نوعی ارضاکننده غرور تیم ملی فوتبال و مردم شد.

تیم ملی ایران در جام جهانی 2006 آلمان

تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان

سومین حضور ایران در جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان
قبل از بررسی تیم ملی و بازی های این تیم در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان لازم است که نگاهی به دگرگونی های فوتبال در قرن جدید داشته باشیم.

فوتبال در قرن بیست و یکم
انقلاب هلند عناصری را عرضه کرد که فوتبال مدرن را به وجود آورد و در کنار آن طی دو دهه مربیان ایتالیایی سیستم های متفاوتی را ارائه کردند که شکل تکامل یافته آنها چیدمان های ۴:۲:۳:۱ و ۳:۴:۲:۱ هستند. با توجه به آنچه گفته شد از اواخر دهه ۱۹۹۰ مفاهیم جدیدی در فوتبال مطرح شدند. که عمده‌ترین این مفاهیم عبارتند از:
• استراتژی
• تاکتیک
• بدنسازی اختصاصی فوتبال،
• مشخصه‌های فردی بازیکنان برای بازی در پستهای خاص در سیستم های مختلف
• هدف های تاکتیکی در مرحله تدافعی
• هدف های تاکتیکی در مرحله تهاجمی
• کوتاه و بلند کردن مناطق زمین
یکی از مهم ترین اجزای فوتبال پست مدرن استفاده از طرح های تاکتیکی خاص در مراحل مختلف مسابقه است. مهمترین این طرح ها را فهرست‌وار مورد توجه قرار می‌دهیم:
۱) در مرحله تهاجمی:
 بازیسازی از دفاع
 حرکت های ترکیبی
 انواع برشها
 یک دو کردن
 استفاده از کنارگذر (اورلپ)
 حرکت ضربدری مهاجمان

fifa-2014-S حرکت انحرافی Diversion مهاجمان
 حرکت قطری مهاجمان
 حرکت L شکل مهاجمان
 حرکت مخالف مهاجمان
 ایجاد موقعیت برای زدن ضربه نهایی
۲) در مرحله تدافعی:
 دولایه سازی
 پوشش دادن به همبازی
 حمایت از همبازی
 آفسایدگیری
 اعمال فشار
 یارگیری فردی
 یارگیری منطقه‌ای
 ایجاد برتری عددی
چند تعریف کلیدی
استراتژی:
استراتژی یعنی تعیین طرحی برای مسابقه برمبنای:
• در ذهن داشتن قوانین فوتبال
• شناخت نقاط ضعف و قوت تیم خود
• رفتار احتمالی بازیکنان تیم مقابل
• شرایط مورد انتظار در زمین مسابقه
و اتخاذ تصمیم های بالقوه در مورد راه هایی که تیم در جریان مسابقه از آن استفاده کند به گونه‌ای که پیش از بازی در مورد آنها فکر شده باشد و نحوه انجام آنها با تصویب کادر فنی در اختیار بازیکنان قرار گرفته باشد.

تاکتیک:
تاکتیک یعنی تمام راهکارها برای تهاجم و دفاع که ممکن است بازیکنان در مسابقه از آنها استفاده کنند. یعنی آنچه بازیکنان به شکل فردی و تیمی انجام می‌دهند و در انجام دادن آن به موارد زیر توجه دارند:
• قوانین فوتبال
• حرکت های بازیکنان خودی و بازیکنان حریف
• عوامل خارجی و اتفاقات ناخواسته که می‌توانند شرایط بازی را تحت تاثیر قرار دهند
• استفاده از عوامل و اتفاقات به نفع خود

تیم ملی ایران در جام جهانی 2014

تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۱۴

رابطه استراتژی با تاکتیک:
هرچند استراتژی در مقام مبنای طراحی رفتار بازیکنان به ذهنیت احتمالی بازیکنان حریف توجه می‌کند، اما نمی‌تواند آن ذهنیت را تحت تاثیر قرار دهد در حالیکه تاکتیک یعنی استفاده از راهکارهای هدفمند که راه را برای درک استراتژی تیم مقابل باز می‌کند. هدف از اجرای تاکتیک آن است که در موقعیت های مشخص با استفاده از راه مناسب بازیکنان تیم مقابل را به ارتکاب اشتباه واداشت و شرایط بازی را به گونه‌ای رقم زد که به نفع تیم خودی باشد.

با عنایت به مطالب فوق لازمست که نگاهی به عدم حضور در جام‌ جهانی ۲۰۰۲ و دلایل آن داشته باشیم.
حضور در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه و قهرمانی در مسابقات فوتبال آسیایی این خوشبینی را به وجود آورده بود که تیم ملی به راحتی در جام ۲۰۰۲ حضور داشته باشد خصوصا که برگزاری این جام در دو کشور کره و ژاپن این دو تیم را به دلیل میزبانی از مسابقات مقدماتی معاف می‌کرد. دلیل دیگر برای این خوشبینی حضور میروسلاو بلاژوویچ به عنوان سرمربی تیم ملی بود که در جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه توانسته بود تیم کرواسی را به مقام سوم برساند.
در مسابقات مقدماتی عربستان را باید حریف مستقیم تیم ملی بدانیم که رقابتی پایاپا با تیم ملی تا آخرین روز بازیها داشت. عربستان با ۱۷ امتیاز به بازی های خود پایان داده بود و کافی بود تیم ملی حریف خود بحرین را شکست دهد تا با ۱۸ امتیاز به جام جهانی ۲۰۰۲ برسد، اما در کمال تعجب تیم ملی با نتیجه ۳-۱ مغلوب بحرین شد و برای بازی حذفی به دیدار امارات رفت که این تیم را با دو پیروزی ۱-۰ و ۰-۳ از سر راه برداشت تا در آخرین گام به دیدار تیم ایرلند جنوبی برود.
تیم ملی در دوبلین با نتیجه ۲-۰ مغلوب شد، اما آنچه در این دیدار قابل ملاحظه بود گفته‌ای از فرانک اوفارل مربی دهه ۱۹۷۰ تیم ملی بود. او در زمانی که تیم ملی را برای جام ملت های آسیا و مسابقات مقدماتی المپیک ۱۹۷۶ مونترآل آماده می‌کرد دو اصل اساسی را برای اولین بار در فوتبال ملی ما مطرح کرد:
• ارزشیابی و شناخت تیم و بازیکنان حریف،
• یافتن راهکار مناسب برای خنثی کردن بازیکنان و طرح های تیم مقابل،
متاسفانه ما هرگز به این اصول توجه لازم را نشان ندادیم و در مقابل به اهمیت آنها در مسابقه با ایرلند پی بردیم. در آن زمان علی کریمی جادوگر بی‌بدیلی بود که پا به توپ قادر بود از ۲ یا حتی ۳ بازیکن به راحتی عبور کند و تیم ما امید زیادی به او در دوبلین داشت، اما رعایت همان اصول به وسیله بازیکنان ایرلندی نشان داد که آنها تا چه حد اهمیت دارند. مربی ایرلند که بازی های ایران را به خوبی مرور کرده بود به این نکته پی برد که هرگاه مدافعان قصد تکل کردن توپ کریمی را دارند در این امر ناکام و معمولا مرتکب خطا می‌شوند. برای جلوگیری از این وضعیت مربی ایرلند به مدافعان خود توصیه کرد که با ایجاد پوشش چند نفره بدون آنکه به کریمی و توپ کاری داشته باشند مسیر حرکت او را به سمت دروازه مسدود و او را مجبور به حرکت به نقاط کم خطر در گوشه‌های زمین کنند. این ترفند موثر واقع شد و ایرلندیها با به ثمر رساندن دو گل به پیروزی دست پیدا کردند. تک گل یحیی گل‌محمدی در آخرین دقیقه مسابقه برگشت در تهران برای حضور در جام جهانی ۲۰۰۲ کفایت نکرد.
با ناکامی در رفتن به جام‌جهانی ۲۰۰۲ بلاژوویچ برکنار و تیم ملی به طور موقت در اختیار همایون شاهرخی قرار گرفت. در شرایطی که ناکامی تیم ملی موجب افسردگی عمومی شده بود ایوانکو برانکوویچ دستیار بالاژوویچ توانست تیم ملی زیر ۲۳ سال را در بازی های آسیایی به قهرمانی برساند و همین امر موجب شد تا سکان تیم ملی به دست او سپرده شود و با حضور محمد دادکان در صدر فدراسیون فوتبال حضور در جام‌جهانی ۲۰۰۶ آلمان هدف اصلی فوتبال ما شد.
تیم ملی در مرحله اول با تیم های قطر، لائوس و اردن همگروه شد. دو پیروزی ۳-۱ و ۳-۲ در مقابل قطر، دو پیروزی ۷-۰ برابر لائوس و پیروزی ۲-۰ در مقابل اردن کافی بود تا تیم ملی ایران به عنوان سرگروه به مرحله بعد صعود کند و شکست ۱-۰ مقابل اردن نتوانست مانع سرگروهی ایران شود.
در مرحله بعد تیم ملی با تیم های ژاپن، کره شمالی و بحرین همگروه شد. تیم ملی در مقابل بحرین به یک تساوی ۰-۰ و یک پیروزی ۱-۰ دست پیدا کرد. تیم کره شمالی دو شکست ۱-۰ و ۲-۰ را پذیرا شد و نهایتا یک پیروزی و یک شکست با نتیجه مشابه ۲-۱ برابر ژاپن تیم ملی را به عنوان یکی از نمایندگان آسیا در جام‌ جهانی ۲۰۰۶ معرفی کرد.

عملکرد تیم ملی در آلمان
برای فدراسیون دادکان هدف اصلی حضور مستقیم تیم ملی در جام‌جهانی ۲۰۰۶ بود و با دستیابی به این هدف دادکان بر این گمان بود که وظیفه خود را به انجام رسانده است خصوصا که با تحولات سیاسی در کشور مسئولیت سازمان تربیت‌بدنی به محمد علی‌آبادی واگذار شده بود که یکی از بی‌اطلاع‌ترین مدیران این سازمان از آغاز تا امروز بود. او نه تنها از فوتبال و جام‌جهانی شناختی نداشت، بلکه در اظهارنظرها و صدور فرامین ضربه‌های بزرگی بر پیکر ورزش و فوتبال فرود آورد.
تیمی که به آلمان رفت از یک استخوانبندی کهنه و به نسبت پیر تشکیل شده بود به نحوی که پیکره آن از بازیکنانی تشکیل شده بود که در جام ملت های آسیا ۱۹۹۶ درخشیده بودند و تیم ملی را به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه برده بودند.
تیم ملی اولین بازی خود را در گروه با مکزیک انجام داد و پس از یک بازی قابل قبول در نیمه اول و کسب نتیجه ۱-۱ با پذیرفتن ۲ گل در نیمه دوم و شکست ۳-۱ نشان داد که شانس چندانی ندارد که از این گروه صعود کند. دیدار دوم در مقابل پرتغال انجام شد که نهایتا به مقام سوم این جام دست یافت. شکست ۲-۰ در مقابل چنین تیمی نتیجه‌ای منطقی به نظر می‌رسید، اما برخورد مدیران ورزش بسیار نامعقول بود به نحوی که پس از کسب نتیجه ۱-۱ در بازی سوم مقابل آنگولا طی حکمی محمد دادکان از ریاست فدراسیون فوتبال برکنار شد. ایوانکو برانکوویچ با توجه به شرایط پیش آمده حتی برای تسویه حساب و دریافت مطالباتش به تهران نیامد. او بعدها گفت که شرایط به گونه‌ای بود که می‌ترسیدم اگر به تهران بیایم اعدام شوم. پرونده جام‌جهانی آلمان با کسب ۱ امتیاز بسته شد.

جام‌جهانی ۲۰۱۰ و یک ناکامی دیگر
پس از جام‌جهانی ۲۰۰۶ مدیران ندانم‌کار سازمان ورزش دست به اقداماتی زدند که فوتبال ایران دچار نزول شد به قسمی که نهایتا مداخله این مدیران در فوتبال باعث شد فیفا وارد قضیه شده و تصمیم به تعلیق فوتبال بگیرد ،اما نهایتا با پا درمیانی ها این تعلیق وقتی به عهده تعویق افتاد که محسن صفایی فراهانی که مورد تائید فیفا بود به عنوان رئیس فدراسیون معرفی شد.
با برکناری برانکو ایوانکوویچ مدیران سازمان تربیت بدنی امیر قلعه‌نویی را به عنوان سرمربی تیم ملی معرفی کردند که در همان ابتدای کارش با ناکامی مواجه و از کار برکنار شد. شرایط خاص حاکم بر فوتبال کشور در ابعاد مختلف باعث افت تیم ملی شد به نحوی که تا آستانه مسابقات انتخابی برای جام‌جهانی ۲۰۱۰ مربی تیم مشخص نبود و نهایتا تیم ملی به دست علی دایی سپرده شد. هرچند دایی به عنوان یک مربی جوان می‌توانست در بلندمدت به موفقیت برسد، اما با شکست ۲-۱ در مقابل عربستان سعودی شبانه از مربیگری برکنار و تیم ملی دو بازی باقیمانده خود را با یک مربی جدید دنبال کرد که حاصلی نداشت و تیم ملی فرصت حضور در جام‌جهانی ۲۰۱۰ را به دست نیاورد.

ایران در جام‌جهانی

کارلوس کی روش مربی تیم ملی فوتبال ایران

کارلوس کی روش مربی تیم ملی فوتبال ایران

چهارمین حضور ۲۰۱۴ برزیل
تیم ملی برای حضور در برزیل با تیم های ازبکستان، قطر، لبنان و کره جنوبی همگروه شد. تیم ملی در اولین دیدار توانست در تاشکند با نتیجه ۱-۰ به پیروزی برسد، اما به دنبال آن تساوی در برابر قطر در تهران و شکست از اردن باعث شک و تردید در مورد حضور مستقیم تیم ملی شد، اما شکست ۱-۰ کره جنوبی در تهران باعث امیدواری شد. در ادامه تیم ملی با شکست حریفان در مسابقات برگشت موفق شد به عنوان تیم اول گروه به دور نهایی راه پیدا کند. نتایج بازی های تیم ملی در مسابقات انتخابی به شکل زیر بود:
ایران (۱) ـ ازبکستان(۰) ، محل بازی تاشکند
ایران(۰) ـ قطر (۰) ، تهران
ایران(۰) ـ لبنان (۱) ، لبنان
ایران (۱) ـ جمهوری کره (۰) ، تهران
ایران (۰) ـ ازبکستان (۱) ، تهران
ایران(۱) ـ قطر (۰) ، دوحه
ایران (۴) ـ لبنان(۰) ، تهران
ایران (۱) ـ جمهوری کره (۰) ، اولسان

چه انتظاری از تیم ملی در برزیل داریم؟
بی تردید حضور کارلوس کی روش به عنوان سرمربی تیم ملی با توجه به سابقه مربیگری موفق او در سطح جهان او را یکی از مربیان بزرگ در برزیل معرفی می‌کند که این امر نقطه قوتی برای تیم ملی است. از سویی تیمی که به برزیل رفته با توجه به حضور بازیکنان متعدد از لیگ های خارجی یکی از غنی‌ترین تیم های تاریخ فوتبال ایران از نظر آموزش های پایه فوتبال است. این امر به آن معناست که برخلاف دوره‌های گذشته که تیم ملی برمبنای توانایی تک ستاره‌ها قدم به میدان می‌گذاشت این بار می‌تواند در قالب یک تیم به دیدار حریفان خود برود. در حقیقت بازیکنان فعلی یک تیم حرفه‌ای را تشکیل می‌دهند که در آن هر بازیکن از نقش و وظیفه خود آگاهی کامل دارد.
با توجه به شناختی که از کی روش و بازیکنان انتخابی او داریم چنین به نظر می‌رسد که کی روش با اهمیتی که برای ساختار دفاعی قائل است تیم ملی را با استفاده از ۴ مدافع (جهانبخش – صادقی – سید جلال حسینی و بیک زاده) در خط دفاع شکل ‌دهد و در جلوی آنها از پژمان منتظری استفاده کند. جلوتر از او تیموریان و نیکونام مرکز زمین را پوشش خواهند داد. خسرو حیدری در جناح راست و دژآگه در کناره‌ها مستقر می‌شوند و قوچانی‌نژاد در پیشانی خط حمله قرار خواهد گرفت. بدیهی است که این یک نظر شخصی است و باید تا روز مسابقه با نیجریه منتظر ماند. احتمال دارد که کی روش با توجه به روند مسابقه ضمن حفظ استراتژی اساسی خود با جایگزینی برخی بازیکنان (مثلا بیرون بردن جهانبخش و به زمین آوردن کریم انصاری فرد) دست به تغییر تاکتیک های تیمی بزند.
از دیرباز گفته شده که در فوتبال هر نتیجه‌ای ممکن است و بر این اساس پیش‌بینی نتایج مسابقات امری غیرممکن است و تنها کسانی به این امر مبادرت می‌کنند که شناخت دقیقی از فوتبال ندارند. با تکیه بر این اصل اساسی آنچه می‌تواند نتایج را رقم بزند شرایط آب و هوایی و آمادگی روحی ـ روانی بازیکنان است.

* سیدعلی پورحسینی مترجم کتاب “راهنمای مربیگری و آموزش شگردهای فوتبال” برای فدراسیون فوتبال و مولف مجموعه ۴ جلدی آموزش سیستم ها در فوتبال است. مقالات و تحلیل های او در روزنامه جهان فوتبال، مجله دنیای ورزش و سایت زندگی فوتبال منتشر شده است.