سرانجام بودجه سال ۱۳۹۰ کشور به ضمیمه مقادیری شوخ طبعی و خنده های دلنشین از طرف رئیس جمهور، تحویل مجلس شد.

این بودجه به گفته آقای احمدی نژاد ۴۵ درصد بیشتر از بودجه سالهای پیش است اما ایشان در مورد اینکه چه درآمد جدیدی پیدا شده که دولت توانسته است بودجه کشور را تا این حد افزایش دهد، چیزی نفرمودند.

خبرنگار ما که با یکی از کارشناسان بودجه شناس، مصاحبه می کرد، پرسید فکر می کنید چه منبع درآمدی کشف شده که دولت توانسته است بودجه مملکت را تا این حد افزایش دهد؟

ایشان به تقلید از آقای احمدی نژاد که هر سئوالی را با سئوال جدیدی پاسخ می دهند، از خبرنگار ما پرسید: فکر می کنی در تظاهرات خرداد ۸۸ و بهمن و اسفند ۸۹، در مقابل هر تظاهر کننده، چند تا موتورسوار و چند تا نیروی امنیتی  صف کشیده بودند؟

خبرنگار ما در حالی که با انگشتان دست راستش پشت گوشش را می خاراند، و با انگشتان دست چپش مشغول  جمع و تفریق بود، جواب داد خیلی زیاد بودند، اما چون مثل فرفره دور خودشان می چرخیدند و توی سر این و آن می زدند و بعد به سرعت گاز می دادند و می رفتند، نمی شد آنها را بشمری.

کارشناس مورد بحث جواب داد: حق داری. خیلی زیاد بودند و در حالی که به دوردست ها خیره شده بود، ادامه داد: سرزمین ما سرزمینی است زرخیز، و علاوه بر نفت و گاز، میلیونها نیروی سرکوبگر دارد که خودش ثروتی است. به فرض اینکه قیمت نفت پائین بیاید یا یک روزی نفت و گازمان تمام شود، می توانیم مقداری از این  نیروی امنیتی صادر کنیم.

ما اینقدرنیروی امنیتی با تربیت (منظورش تربیت شده و دوره دیده بود!) داریم که نمی دانیم چکارشان کنیم. ما کسانی را داریم که می توانند دو دستی باتوم بزنند. یک تظاهر کننده را با دست چپ لت وپارکنند، و تظاهرکننده بعدی را با دست راست. چنین آدمهائی جواهرند وکشور ما از ین جواهرات! کم ندارد.

حالا که اوضاع دنیا قاراشمیش و شلوغ و پلوغ شده و اکثرکشورهای عربی و آفریقائی فیل شان یاد هندوستان کرده و آزادی و دموکراسی می خواهند، ما می توانیم نیروهای امنیتی زیادی خودمان را به این کشورها صادرکنیم و دلار بگیریم. وی سپس از خبرنگار ما پرسید می دانی دلار چیست؟ خبرنگار ما جواب داد آقای احمدی نژاد فرموده اند که ورق پاره بی ارزشی بیش نیست. کارشناس خندید و گفت ولی برای اداره مملکت به این ورق پاره ها نیاز داریم و تصورمی کنم ۴۵ درصد اضافه بودجه کشور هم از محل صدور همین نیروها و دلارهائی که در مقابلش خواهیم گرفت تامین شود!

این کارشناس با لحنی شوخ، حق بجانب و خودمانی به خبرنگار ما گفت همیشه که نباید فوتبالیست های موفق را از فلان باشگاه خرید یا به فلان باشگاه فروخت؟ نیروهای امنیتی هم دل دارند و آنها را هم می شود به اینور و آنور دنیا صادرکرد!

 

مهربانی دو آتشه!

به کی قسم بخورم که باورکنید حکومت ما مهربان ترین حکومت روی زمین است؟

مبارک، فرعون فراری مصر، مثل فراعنه چند هزارسال پیش، بی توجه به اینکه قرن بیست و یکم است و اینهمه موتورسیکلت پرقدرت و اینهمه وسائل سرکوب مدرن و تر و تمیز  اختراع شده، با شتر به مردم حمله کرد.

در لیبی قذافی خل و چل، مخالفانش را صد تا صد تا به گلوله بست. رهبران یمن و بحرین، مردم شان را به خاک و خون کشیده اند. آنوقت حاکم کشور ما با وجود آنکه ده ها هزار نفر به خیابان ها آمده و علیه او شعار می دادند، برای اینکه خدای ناکرده کوچکترین چشم زخمی به آقای موسوی، یکی از مخالفان سرشناسش وارد نشود، دستور داده است کوچه ای را که منزل او در آن قرار دارد، با دیوار آهنی مسدود کنند تا مبادا کسی برود و به او اسائه ادبی بکند!

به گزارش خبرگزاری ها، حتی برای این زن و شوهر غذا نیز وسیله نیروهای انتظامی تهیه و برده می شود تا غصه ناهار چی بخوریم، شام چی بخوریم نداشته باشند.

برای اینکه آرامش این زن و شوهر کامل شود، نه تنها تلفن و موبایل و اینترنت آنها را قطع کرده اند، حتی اجازه نمی دهند فرزندان آنها نیز به دیدن شان  بروند و با شرح تظاهرات ۲۵ بهمن و اول اسفند، سرشان را درد بیاورند و اعصابشان را خط خطی کنند.

انصافن که دولت ما چه اسم با مسمائی روی خودش گذاشته است: دولت مهرورز. مهرورز آنهم از نوع تنوری و دوآتشه اش!  

 

ای آزادی، مادرت بمیرد الهی!

خدا را شکر می کنم که برای یکبار هم که شده حرف من به مردم دنیا ثابت شد.

سالها بود که فریاد می زدم، دلیل و برهان می آوردم و قسم می خوردم  که به کی به کی قسم در ایران آزادی بیان وجود دارد، زیادی هم وجود دارد، اما مردم شکاک دنیا و کشورمان می گفتند برو بابا دلت خوشه. توی ایران نمایندگان مجلس اش جرأت حرف زدن ندارند، چه برسد به مردم عادی.

این ماجرا و کل کل کردن من با مردم همینطور ادامه داشت و داشت، تا هفته گذشته که این آزادی بیان عملا ثابت شد و همه مردم دنیا دیدند که نمایندگان مجلس ایران آنقدر آزادند که در مجلس شورای اسلامی حتی می توانند تظاهرات راه بیاندازند و فریاد مرگ براین و آن سر بدهند و تقاضای اعدام آنها را بکنند.

انصافاً نمایندگان کدام کشوری جرأت این را دارند که در مجلس قانونگذاری کشورشان تقاضای اعدام کسانی را بکنند که هرکدام هشت سال رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس مجلس همان کشور بوده اند؟ و اگر اسم این کار آزادی بیان نیست، پس چیست؟!

نمی دانم کدام یک از بزرگان دنیا گفته است ای آزادی، مادرت بمیرد الهی با این بلائی که به سرت آمده است؟ شاید هم کسی چنین حرفی را نزده باشد؟ درست یادم نیست!

 

خشونت از ما، محبت از شما!

ایرنا به نقل از یک منبع آگاه وزارت امور خارجه گزارش کرده است که حکومت ایران از حوادث اخیر بحرین ابراز نگرانی کرده و از مقامات بحرین خواسته است به مطالبات مردم بحرین توجه نموده و در برخورد با معترضان به خشونت متوسل نشود.

این مقام به خبرنگار ما گفت ما به دولت بحرین اخطار کردیم و گفتیم آخر شما چه جور آدم هائی هستید؟ یک ذره ابتکار عمل ندارید؟ خودتان عقلتان نمی رسد که مردم را چگونه سرکوب کنید؟ اگر قرار باشد هرکاری که ما می کنیم شما هم تقلید کنید که نمی شود. تقلید را در مسائل دینی می کنند نه در سرکوب مردم. بیائید قراری بگذاریم: خشونت با مردم از ما، محبت به مردم با شما!

 

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.