ژاک پره ور Jacque Prevers

 

اول باید قفسی کشید

با درِ باز

بعد باید کشید

چیزی خوشگل

چیزی ساده

چیزی قشنگ

چیزی به درد بخور

برای پرنده.

 

آنوقت باید پرده را گذاشت

در درختی

در باغی

در بیشه ای

یا در جنگلی

و باید پشت درختی پنهان شد

بی هیچ حرفی

بی هیچ حرکتی…

 

گاهی پرنده زود می آید

اما گاهی ممکن است تا وقتی که تصمیم بگیرد

سالهای سال بگذرد.

نباید دلسرد شد

باید حوصله داشت.

اگر هم لازم شد باید سال های سال صبر کرد

دیر و زود آمدن پرنده

به هیچ وجه ربطی به موفقیت پرده ندارد

 

وقتی که پرنده رسید

-البته اگر رسید-

باید سکوت عمیق را حفظ کرد

باید صبر کرد که پرنده داخل قفس شود.

و وقتی که پرنده داخل شد

باید با نوک قلم مو به ملایمت در قفس را بست

و یک به یک میله های قفس را پاک باید کرد

و دقت کرد که به هیچ یک از پرهای پرنده دست نخورد.

آنوقت باید درخت را کشید

و قشنگ ترین شاخه آن را

برای پرنده انتخاب کرد،

همچنین سبزی برگ ها و خنکی باد را

و هرم آفتاب را

و صدای جانوران علفزار را در گرمای تابستان.

آنگاه

باید تأمل کرد تا پرنده تصمیم به خواندن بگیرد.

 

اگر پرنده نخواند،

نشانه بدی است.

نشانه آنست که پرده نقاشی بد شده.

اما اگر آوازش را سر داد، نشانه خوبی است.

نشانه آنست که می توانید امضا کنید.

آنوقت به ملایمت

پری از پرنده خواهید کند

و نامتان را در گوشه پرده خواهید نوشت.

 

 *برگرفته از مجله آشنا به مدیریت دکتر طوسی حائری، و سردبیری احمد شاملو، اردیبهشت ۱۳۳۷