پیش از دو هفته از درگیری‌های خیابانی و حمله به مردم بی‌سلاح ، ضرب و شتم، دستگیری کشتار و شکنجه‌ی آنان می‌گذرد.


شهروند ۱۲۳۷  پنجشنبه ۹ جولای  ۲۰۰۹

 

پیش از دو هفته از درگیری‌های خیابانی و حمله به مردم بی‌سلاح ، ضرب و شتم، دستگیری کشتار و شکنجه‌ی آنان می‌گذرد. گزارش‌های مختلف حاکی از آن است که رفتار غیر‌انسانی با زندانیان ادامه دارد و برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که این زندانیان زیر فشار انجام مصاحبه‌های خاص هستند تا بر کار ناکرده اعتراف کنند.

فشار به زندانیان برای انجام مصاحبه و اعتراف به گناه ناکرده روش‌ کهنه ‌ای است که در سی سال گذشته برای تواب‌سازی به کار گرفته شده است و امروز این روش‌ها هیچ گونه ارزشی در نزد مردم ما ندارد. در این سال‌ها رفتار با معترضان همواره به صورت غیر‌انسانی از طرف جناح‌های مختلف حاکمیت ادامه داشته است.

اعتراضات میلیونی مردم به دنبال اعلام نتایج انتخاباتی بود که برای تعیین ریاست جمهوری برگزار شد. این انتخابات با هیچ یک از استانداردهای دموکراسی‌های ظاهری در جهان هم‌خوانی نداشت. هیچ گونه نهاد نظارتی مستقل چه داخلی و چه خارجی وجود نداشت. احزاب سیاسی مستقل مخالف نزدیک به سه دهه است که غیرقانونی اعلام شده ‌اند و مخالفان و منتقدان به بدترین وجه حذف و مورد تعقیب و سرکوب قرارگرفته ‌اند و در نتیجه نمی‌ توانسته ‌اند برای این انتخابات کاندیدایی داشته باشند. در عین حال نهادهای برگزارکننده‌ ی انتخابات حتا رقابت در درون جناح‌های حاکم را نپذیرفتند و در جنگ قدرت درونی یک جناح خواهان تمامیت قدرت بدون شراکت جناح مقابل است.


در این میان، خواسته ‌های مردمی که در سه دهه‌ ی گذشته همواره نادیده گرفته شده است، به اشکال مختلف بیان می‌شود و این بار بخشی از آن در تظاهرات خونبار شهرها بروز کرد. شعارهای این اعتراضات نشان‌دهنده ‌ی آن است که مردم خواهان آزادی سیاسی و محو دیکتاتوری هستند. مردم خواهان آزادی زندانیان سیاسی و آزادی بیان و اندیشه آزادی مطبوعات و رسانه‌ ها و کتاب و حذف سانسور هستند. خواسته ‌های واقعی مردم تنها به تغییر ساده افراد محدود نمی‌شود. مبارزات مردمی طی سال‌های گذشته نشان داده است که آزادی‌های دموکراتیک و اساسی خواست اصلی آنان است.

رسانه‌ های عمومی تبدیل به ابزاری در دست صاحبان قدرت برای وارونه نشان دادن اعتراضات مردم شده است و در حالی که نیروهای معترض خواهان رعایت حقوق اولیه ‌ی خود هستند، اما جناح حاکم در قدرت به مقابله با مردم از یک سو و تقابل با رقیب خود از دیگر سو می‌اندیشد و خواهان حفظ امتیازات اقتصادی و اجتماعی خود بدون مشارکت دیگران است. این انحصارطلبی بیانگر آن است که بسیاری از قراردادهای اقتصادی سودآور در دست بخشی از حاکمیت است در حالی که بخش دیگر نیز در گذشته و حال فعالیت های دیگری را در دست داشته، برای سهم بیشتر تلاش می‌کند و در این میان کارگران و حقوق بگیران و مردم تحت ستم و حتا اقشار میانی از درآمدهای سرشار نفتی در سال‌های گذشته سهمی به جز تورم، بیکاری و محرومیت دریافت نکرده‌اند. تمام سرمایه و امکانات جامعه در اختیار اقلیتی خاص قرار دارد و مردم غیر وابسته به منابع قدرت، هر روز زندگی فقیرانه ‌تری را انتظار می‌کشند.

جالب است که دو جناح حاکم در اختلافات میان خود از حقوق اقشار زحمتکش، کارگران و حقوق‌بگیران صحبت نمی‌کنند. در برنامه انتخاباتی کاندیداها مناقشه ‌ای بر سر حقوق کارگران و زحمتکشان مشاهده نمی‌شود. با این وصف مردم معترض خواسته ‌های خود را در اعتراضاتشان بیان کرده ‌اند.

و اما امروز مساله‌ ی اصلی در این اعتراض‌ها تامین حقوق ابتدایی مردم است که بارها و بارها نقض شده است و می‌توان پیش‌بینی کرد تا آن زمان که حقوق اولیه‌ ی مردم، که عبارت از یک زندگی شرافتمندانه و انسانی است، برقرار نشود اعتراض‌ها به اشکال مختلف ادامه خواهد یافت.

کانون مدافعان حقوق کارگر بنا بر منشور خود خواهان آزادی‌های دموکراتیک برای همه‌ ی کارگران و حقوق بگیران و آزادی تشکل‌ها و احزاب سیاسی بدون قید و شرط می‌باشد. ما امروز خواهان دفاع از حقوق جان ‌باختگان تظاهرات خرداد و آزادی بی‌قید شرط همه‌ ی زندانیان سیاسی و بازداشت‌شدگان هستیم.