از سر چهاراه ولیعصر نیروهای انتظامی ایستاده بودند. مردم در دستههای چند نفره به طرف دانشگاه میرفتند
جمعه ۱۷ جولای ۲۰۰۹
ساعت ۵/۱۱ به طرف دانشگاه تهران راه افتادم. از سر چهاراه ولیعصر نیروهای انتظامی ایستاده بودند. مردم در دستههای چند نفره به طرف دانشگاه میرفتند. اتوبوسها هم درحال پیاده کردن مسافران بودند. در حاشیه خیابان انقلاب کنار پیاده رو مردم نشسته و یا ایستاده بودند. حضور لباس شخصیها بسیار محسوس بود. سرفرعیها هم نیروهای انتظامی در کنار ماشینهایشان ایستاده بودند. به طرف خیابان قدس رفتم جمعیت از بالای خیابانهای منتهی به دانشگاه سرازیر بود. پیادهروها و وسط خیابان مملو از جمعیت بود. به سرخیابان طالقانی که رسیدم دیگر امکان پیشروی نبود. در خیابان طالقانی تا میدان قدس نیز جمعیت ایستاده بود. از بدو ورودم به خیابان قدس شعارهایی که داده میشد کمکم اوج گرفت. الله اکبر شعاری ترجیحی بود که مابین شعارهای دیگر سرداده میشد. مرگ بردیکتاتور. یا حسین میرحسن، حسین، حسین شعار ماست، موسوی افتخار ماست. موسوی موسوی حمایتت میکنیم. و باز ما اهل کوفه نیستیم حسین تنها بماند. ایرانی با غیرت حمایت حمایت. سکوت هر ایرانی ، تائید این ویرانی. زندانی سیاسی آزاد باید گردد. نصرالله و فتح الغریب ، مرگ براین دولت مردم فریب. برادر شهیدم رایتو پس میگیرم. مجتبی بمیری رهبریرو نبینی. مرگ بر روسیه. مرگ برچین.
دختران و پسران با علامتهای سبز بر سر و مچ دست، دستهای خود را بالا میبرند و علامت پیروزی میساختند.
ساعت حدود ۱۲ وقتی سخنان قبل از نماز جمعه توسط تقوی شروع شد اغلب با هو کردن جمعیت، الله اکبر و سوت زدن ممتد تحتالشعاع قرار میگرفت. تقریبا شنیدن صدای خطیب به سختی ممکن بود. ضمن اینکه اغلب زنان و مردان در کنار هم بودند، اما از خیابان طالقانی به بالا در خیابان قدس محل نشستن زنان بود. زنان اغلب چادر به همراه داشتند با زیراندازی از روزنامه. میگفتند ما نماز اولی هستیم، یعنی تا کنون به نماز جمعه نیامدهایم. دختران نوجوان ۱۰- ۱۲ ساله نیز همراه مادرانشان حضور داشتند. در میان جمعیت زنان، دو عکس از دو پسر جوان بالابرده شد که همراه آن جمعیت یک صدا فریاد برآورد: برادر شهیدم رایتو پس میگیرم. قبل از شروع خطبهها بود که دود سفیدی از ابتدای خیابان قدس دیده شد. و بعد آثار آن تا محل ایستادن من رسید. گاز اشکآور انداخته بودند، گویا درگیری بین طرفداران احمدینژاد و موسوی درگرفته بود. بلافاصله مردان سیگارهای خود را روشن کردند و روزنامههایی که زنان با خود آورده بودند نیز آتش زده شد. اما جمعیت هیچ ازجایش تکان نخورد. حتی زنان از جایشان بلند نشدند. و همانطور درحالت نشسته فریاد الله اکبرشان بلند بود. لباس شخصی ها در میان جمعیت نیز حضور داشتند و تقریبا قابل تشخیص بودند. در خیابان طالقانی حدود ۱۰-۱۵ نفر در دو قسمت نشسته بودند و اصلا در شعار دادن شرکت نمیکردند. مردم یکدیگر را هشیار میکردند که اینها از ما نیستند. ساعت یک و ده دقیقه اذان داده شد و سپس هاشمی خطبههای خود را شروع کرد. قبل از شروع خطبه مردم شعار میدادند: «هاشمی سکوت کنی خائنی». وقتی پشت میکروفون قرار گرفت شعار درود برهاشمی، سلام بر موسوی داده شد و متعاقب آن هاشمی، هاشمی ، حمایت حمایت.
خطبههای هاشمی با شرحی از ورود پیامبر به مدینه و نقش وی در ایجاد وحدت و حوادث آن دوره شروع شد. و بعد به مسائل داخلی پرداخت. هاشمی در سخنان خود به فراجناحی بودن خود تاکید کرد. ووقتی به موضوع انتخابات ایران پرداخت و بعد به حوادث بعد از انتخابات، مردم با شعارهای الله اکبر و سوت و دست همراهیش میکردند. اطرافیان من همانجا به تحلیل حرفهایش پرداختند:«بازهم خوب صحبت کرد». وقتی هاشمی به عملکرد صدا و سیما اشاره کرد و به انتقاد از آن پرداخت مردم شعار دادند: صدا و سیمای ما، مایهی ننگ ما. هاشمی در بخشی از صحبتهای خود بر جمهوریت و اسلامیت نظام تاکید کرد که باز غریو و سوت مردم مواجه شد. تقریبا در طول خطبهها مردمی که در خیابانهای اطراف تجمع کرده بودند با دقت به خطبهها گوش دادند. همه دلواپس بودند که هاشمی چه خواهد گفت. مردم وقتی شعار میدادند بلافاصله توسط خود به سکوت دعوت میشدند. با پایان گرفتن خطبهها زنان و مردانی که آمده بودند اغلب دو رکعت نماز را ادا کردند و سپس از جا بلند شدند. در خیابان طالقانی که جمعیت در بعضی قسمتها از طرفداران احمدی نژاد بودند، نماز عصر را هم به جا میآورند. ولی بخش اعظم جمعیت در حال حرکت به سمت خیابانهای اصلی بودند. در خیابان ولیعصر به سمت چهارراه عازم بودم که صدای شعار دادن و هجوم مردم از مقابلم مرا به برگشت واداشت. گاز اشکآور به شدت در فضا پخش بود. نیروهای بسیجی و لباس شخصی مثل مور و ملخ حضور داشتند. صدایی فریاد میزد:«آنها قمه دارند.» مردم در هنگام خروج از خیابانهای اطراف دانشگاه دستهای خود را بالا نگه داشته، علامت پیروزی ساخته و شعار میدادند. اتوبوسی را که گویا مسافرانش درحال شعار دادن بودند نگه داشته و آنها را پیاده کرده و به باد کتک گرفتند. درگیری در خیابان انقلاب شدیدتر بود.
ویدیوی این مراسم را در اینجا ببینید.