مسعود باستانی روزنامهنگار، روز سهشنبه سوم شهریور ماه در حالی در جلسه دادگاه حاضر شد که موکلش نه پرونده او را مطالعه کرده …
شهروند ۱۲۴۴ پنجشنبه ۲۷ آگوست ۲۰۰۹
رادیو آلمان: مسعود باستانی روزنامهنگار، روز سهشنبه سوم شهریور ماه در حالی در جلسه دادگاه حاضر شد که موکلش نه پرونده او را مطالعه کرده نه با او ملاقاتی داشته و نه اساسا به وی اجازه داده شده که وکالتنامهاش را روی پرونده بگذارد.
محمد شریف حقوقدان و وکیل احمد زیدآبادی، عبدالله مومنی و مسعود باستانی این دادگاه را یک «نمایش» میخواند که حاضر به شرکت در آن نیست. وی همچنین میگوید حکم صادرشده در چنین دادگاهی یک حکم قضایی نخواهد بود.
محمد شریف در پاسخ به علت عدم حضورش در دادگاه گفت: حداقل موازینی که باید رعایت بشود تا وکیل بتواند به وظایفی که قانون برعهدهاش گذاشته است عمل بکند، این است که پرونده مطالعه بشود، از پرونده یادداشت برداشته بشود و با موکل جلسه یا جلساتی، برقرار بشود تا امکان دفاع فراهم بشود. هیچ کدام از این موازین به هیچ ترتیب تحقق پیدا نکرده است. بنابراین بدیهی است که حضور یک وکیل در این شرایط در دادگاه هیچ نتیجهای در پی نخواهد داشت و مادامی که وضعیت بدین ترتیب باشد، من در هیچ محاکمه ای شرکت نخواهم کرد.
وکیل زیدآبادی در خصوص وضعیت او گفت، در پیگیری به من می گویند موکلم اصلاً پرونده اش به دادسرا ارجاع نشده ولی در دو جلسه از این دادگاهها حضور دارد. اینکه چه طور چنین چیزی ممکن است باید بگویم هیچ گونه پاسخی که توجیه حقوقی داشته باشد برای شما ندارم. چون من پاسخی که باید به خبرگزاریها بدهم، باید اولاً یک اتکای حقوقی داشته باشد. ثانیاً بار اولی که آقای زیدآبادی در همین شعبه حضور داشتند، من با قاضی دادگاه صحبت کردم و ایشان کماکان به من گفتند پروندهی دکتر زیدآبادی به این شعبه ارجاع نشده است، من پرسیدم ولی دادگاه در شعبهی ۱۵ تشکیل شده و آقای زیدآبادی در این شعبه حضور داشتند، گفتند نه، این به این معنا نیست که پرونده به این شعبه ارجاع شده باشد. قضیه به گونه ای درهم ریخته است که من از دادن پاسخی که از یک وکیل توقع برود، معذورم و امکانپذیر نیست که به شما و شنوندگانتان پاسخ بدهم.
وکیل مسعود باستانی درخصوص اعترافات او در دادگاه از جمله بابت کار روزنامهنگاری از سایتهای خارج از کشور پول میگرفته گفت: از سالها قبل من عهدهدار وکالت آقای مسعود باستانی بودم و وکالت امضا شده پیش من داشتند و یکی از مواردی که من دهها بار به دادسرا مراجعه کردم، برای این که بفهمم پروندهی موکلم در کدام شعبه است که وکالتنامه را ارائه بدهم، پروندهی آقای مسعود باستانی بوده و من امروز صبح متوجه شدم که موکلم در دادگاه حضور پیدا کرده است. براین اساس من به هیچ وجه برای اظهاراتی که ایشان در دادگاه بیان داشتهاند ارزشی قائل نیستم و مدام که پرونده را نخوانم و با موکلم جلسهای نداشته باشم، نام این مراسم را نمیتوانم محاکمه بگذارم.
اینکه همکاری با یک سایت خارج کشور جرم باشد، بههیچوجه. ما چنین عنوان مجرمانه ای در قوانینمان نداریم. فارغ از این که این مسایل در کتب قانون انعکاس پیدا کرده باشد، به هرحال هر انسانی اعم از این که آگاهی حقوقی داشته باشد یا خیر، به راحتی میتواند این مسئله را درک بکند که مگر این جزو مشاغل غیرقانونی است؟ یک خبرنگار کارش این است، شغلش این است، موجبات شغلی اش این را ایجاب میکند. چطور میشود این را به عنوان اتهام مطرح کرد؟ همان طور که گفتم، آقای مسعود باستانی خبرنگار هستند و همکاری با خبرگزاریهای مختلف، با سایتهای مختلف در زمره ی تعاریفی است که برای شغل خبرنگاری وجود دارد و بدیهی است که یک خبرنگار در برابر اقداماتش وجه دریافت میکند، مثل هر شغل دیگری. و من از این که برای این مسئله عنوان اتهامی قرار دادهاند حیرت میکنم!