برای ما ایرانی‌ها یکی از نمادین‌ترین و در عین حال سیاه‌ترین نشانه‌های سلطه‌ی نامشروع جمهوری اسلامی بر کشورمان، حجاب اجباری است که چون  …


شهروند ۱۲۴۶  پنجشنبه ۱۰ سپتامبر  ۲۰۰۹


 

برای ما ایرانی‌ها یکی از نمادین‌ترین و در عین حال سیاه‌ترین نشانه‌های سلطه‌ی نامشروع جمهوری اسلامی بر کشورمان، حجاب اجباری است که چون یوغی بر گردن زنان ایران قرار دارد. حجاب پرچم جنبش ارتجاعی اسلام سیاسی است و طبیعی است در تنها جایی که این اسلامیست‌ها در قدرت هستند با شدت بسیار اعمال شود. حجابِ اجباری در واقع چیزی بسیار بیش از تکه‌ای لباس است و از وسایل کنترل و سرکوب زنان توسط اسلام‌گرایان به حساب می‌آید. با پا گرفتن جنبش انقلابی در کشورمان دیر نیست روزی که شاهد پایان سلطه‌ی اسلامیون و حجاب اجباری‌شان باشیم.


 

اما هفته‌ی گذشته در خبری بسیار اسف‌بار شنیدیم که سازمان اسلامی حماس حدود سه سال پس از حکومت فاجعه‌بارش بر نوار غزه، "پوشش اسلامی را در مدارس کاملا اجباری کرد و همه دختران را ناچار کرده است که لباس‌های سنتی عربی سر تا پا بلند با مقنعه گشاد داشته باشند" (رادیو فردا). سران حماس که از مبارزات و واکنش زنان ایرانی به حجاب اجباری با خبرند دست به اقدامات حتی شدیدتر زده‌اند و برای مثال هرگونه لباس مغایر با "سنت فلسطینی و عربی" (حتی اگر بدن و مو را بپوشاند) را هم ممنوع کرده‌اند و تنها رنگ سرمه‌ای را مجاز اعلام داشته‌اند.

این ادامه‌ی اقدامات حماس برای اسلامی ساختن محیطی است که همیشه علیرغم حضور گسترده‌ی مسلمانان به طور کلی فضایی مدرن و سکولار داشته است. برخلاف بسیاری از تبلیغات غربی‌ها و/یا اسلامیست‌ها، مردم فلسطین در واقع از سکولارترین‌های جهان اسلام هستند. حجاب کمتر پوشیده می‌شود و زنان نقش‌های اجتماعی بارزی دارند. نیروهای سیاه حماس برای جنگیدن با این جو و اسلامیزه کردن محیط، قبلا به اقداماتی همچون اجباری ساختن حجاب برای زنان وکیل، سخت‌گیری در مورد کافی‌نت‌ها و حضور مردان و زنان در رستوران‌هاى ساحل غزه دست زده‌ بودند.


 

اما اگر فکر می‌کنید اسلام تنها مذهبی است که به اسم "اخلاق" و "عفت" دست به سرکوب زنان از سنین کودکی می‌زند، اشتباه می‌کنید.

در همین تورنتوی خودمان هم هفته‌ی گذشته شاهد بودیم که یکی از مدارس کاتولیک، دامن را برای دانش‌آموزان دختر ممنوع کرد.

طبق قوانین انتاریو تصمیم‌گیری در مورد مواردی مثل شیوه‌ی لباس پوشیدن به عهده‌ی خود مدارس (و نه هیئت کل مدارس) است. مدرسه‌ی کاتولیک دافرین و پیل هفته‌ی گذشته به فهرست طولانی مدارس کاتولیکی پیوست که به دختران اجازه‌ی پوشیدن دامنی را که در مدارس دیگر مرسوم است نمی‌دهند. بروس کمپبل از این مدرسه گفت: "این مطابق با عفت و اخلاقیات مدارسِ کاتولیک نیست". با این حساب از ۲۵ دبیرستان کاتولیک، تنها ۶ مدرسه باقی مانده‌اند که هنوز به دختران اجازه‌ی پوشیدن دامن‌ می‌دهند.


 

***

هر دوی خبرهایی که در بالا ذکرشان رفت به راستی تاسف‌بارند. و علیه هر دوی آن‌ها باید به میدان آمد.


 

زنان نوار غزه نباید به راحتی تن به این تجاوز حماس بدهند. آن‌ها باید بدانند که این دعوا در واقع بر سر آزادی و انتخاب پوشش‌شان نیست. برای فلسطینی‌هایی که در عین حال اسیر چنگال اسرائیلِ اشغالگر و اسلامیونِ خانگی هستند، این چیزی نیست به جز تلاش حماس برای سرکوب و ارعاب جامعه در ماه‌های سختی که در پیش است. وزارتخانه‌های اسماعیل هنیه در غزه هنوز آنقدر ریشه ندوانده‌اند و مردم مبارز فلسطین باید در مقابل تلاش‌های حماس برای اسلامیزه کردن جامعه‌شان مقاومت و نبرد کنند.


 

اما در همین انتاریوی خودمان نیز همین تصمیم هفته‌ی قبل نشان می‌دهد که چقدر از جدایی واقعی مذهب از دولت دور هستیم. دولت انتاریو باید معذب شود که هنوز از منابع عمومی مردم، مدارس مذهبی کاتولیک را برپا می‌کند.  آش به قدری شور است که حتی سازمان ملل هم به انتاریو اعتراض کرده است. تصمیم هفته‌ی اخیر مدرسه‌ی کاتولیک دافرین و پیل تنها بخشی از تصویر است. نطق‌های مدیر مدرسه در مورد "اخلاقیات و عفت" نشان می‌دهد که بچه‌های این مدارس تحت چه سرکوبی بزرگ می‌شوند. گروه‌های والدین و گروه‌های حقوق زنان باید علیه تصمیم این مدرسه اعتراض کنند. نه تنها باید مدارس مذهبی کاتولیک که با پول من و شما بر پا می‌شوند برچیده شوند که باید بساط تمام مدارس مذهبی ‌ را هم جمع کرد. قوانین آموزش و پرورش باید بر این اساس سازمان داده شوند که بچه‌ها دارایی خصوصی پدر و مادر نیستند که آن‌ها در مورد مذهب‌شان تماس بگیرند. آموزش و پرورشِ غیرمذهبی، مثل آب سالم آشامیدنی، از حقوق تمام کودکان دنیا است.