به گزارش رسانه های ایران، ۱۲ تن از “اراذل و اوباش” روز دوم خرداد در یکی از روستاهای نزدیک “خمینی شهر” در استان اصفهان به یک مهمانی خصوصی که در باغی برگزار می شده وارد شده اند و پس از حبس مردان حاضر در مهمانی در یک اتاق، به تعدادی از زنان و دختران “تعرض” کرده اند.

به دنبال این ماجرا، عده ای از مردم خمینی شهر جلوی دادگستری تجمع و اعتراض کردند که : بابا درسته مملکت امن و امانه، ولی دیگه اینجور؟!

مردم جلوی دادگستری اصفهان جمع شده اند

روز بعد سرهنگ حسین حسین زاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با ایسنا به گفتگو نشست و حرفی زد که خیلی از خارجی ها دارند آن را با آّب طلا می نویسند تا قاب کنند و با میخ طویله بکوبند به سر در دادگستری شهرشان.

ایشان در این گفتگوی تاریخی که سایت های خبری آنرا منتشرکرده اند فرموده اند: بسیاری از بزه دیدگان خودشان بزهکارند. شاید اگر خانم های حاضر در این میهمانی حجاب خود را رعایت کرده بودند، مورد تعرض قرار نمی گرفتند!

نکته ای را که این جناب فرموده اند همه کسانی که در اروپا و آمریکا زندگی می کنند تائید می کنند چون بارها شاهد آن بوده اند.

در همین کانادای خودمان همینطورکه داری توی خیابان راه می روی می بینی یکی از اراذل و اوباش دارد به یک خانم بی حجاب تعرض می کند و پلیس هم ایستاده است یک گوشه می خندد و منتظر است تا طرف کارش تمام شود و بعد با خبرنگار ایسنای کانادا! صحبت کند و بگوید تقصیر دختره بود، چون اگر دختر به دنیا نیامده بود، مورد تجاوز هم قرار نمی گرفت!

 

محمود آقا، سیرت نیکو بیار…

 

طی یازده روزی که آقای احمدی نژاد خانه نشین شده بود و در جلسه هیات دولت شرکت نمی کرد، خبرگزاری ها صد جور حرف درآوردند.

احمدی نژاد قبل و بعد از عمل زیبایی

یکی گفت با رهبر اختلاف پیدا کرده و قهرکرده. یکی گفت دارد با آقای مشائی مشورت و تمرین می کند که چگونه مثل پوتین و مدودوف جای خودشان را عوض کنند، اما قدرت در دست های آقای احمدی نژاد باقی بماند.

شایع کردند که چون مجلس قصد استیضاح او را دارد، ایشان خواسته اند مزه مملکت بی رئیس جمهور را به مجلسیان بچشاند شاید بفهمند کشوری که رئیس جمهور نداشته باشد بدبخت می شود.

خیلی ها نوشتند ماجرا از برکنارکردن وزیر اطلاعات و دلخوری رهبر از این قضیه آب می خورد  و و و…و هیچ کس حدس نزد که بابا رئیس جمهور هم آدم است و دلش می خواهد مثل همه آدمها خوش ظاهر باشد.

مردم شایعه می ساختند و آقای احمدی نژاد به ریش همه می خندید چون می دانست همه این حرف ها کشک است. سرانجام وقتی هفته گذشته ایشان به صورت زنده  در یک کنفرانس خبری تلویزیونی شرکت کردند و مردم دیدند که حتی موقع خنده و اخم کردن هم دور چشم ها و پیشانی ایشان چین نمی افتد، فهمیدند که ای داد بیداد، در تمام این مدت عوضی فکر می کرده اند. ایشان تحت عمل زیبائی صورت بوده اند و با تزریق آمپول بوتاکس، چین و چروک های صورتشان را برطرف می کرده اند.

گرفتاری اینجاست که هنوز هم شایعه سازی تمام نشده. شایعه سازان بدبین می گویند طرف زورش به باطن خودش نرسیده، ظاهرش را راست و ریس کرده و شایعه سازان خوش بین می گویند رئیس جمهوری که ظاهرش صاف و شفاف باشد، باطنش نیز همینطور خواهد بود و از این ببعد اگر هم بخواهد خدای ناکرده دروغ بگوید نمی تواند. بنابر این وقتی می گوید ما بهترین دموکراسی جهان را داریم، باید باور کنیم که داریم. حالا اگر این دموکراسی را به چشم نمی بینیم، مشکل خودمان است و باید نزد چشم پزشک برویم!

چه نادان و از مرحله پرت بود سعدی که سروده بود:

صورت زیبا و ظاهر هیچ نیست

ای برادر سیرت نیکو بیار

 

ترافیک تهران سرگرم کننده است!

ترافیک سرگرم کننده است

 

ترافیک تهران برعکس همه معایبی که مردم برای آن می شمرند، یک حسن بزرگ دارد: سرگرم کننده و شیرین است!

بسیاری از آدم هائی که کار و زندگی ندارند، سرگرمی شان تماشای درهم ریخته گی و کج و کوله رفتن اتوموبیل ها و اظهارنظر کردن در مورد صدها تصادف کوچک و بزرگی است که در طول روز روی می دهد.

در حالی که در برخی از کشورهای اروپائی مثل انگلیس و آلمان که همه اتوموبیل ها صاف و پشت سرهم حرکت می کنند تا به مقصد برسند، حوصله راننده و مسافر هر دو  از یکنواختی ترافیک سرمی رود.

نه داد و فریادی، نه بوقی، نه فحش خواهر و مادری و حتی نه یک تصادف که مدتی مردم را سرگرم کند.

اگر ترافیک سنگین باشد، اتوموبیل ها آهسته تر حرکت می کنند و اگر سبک باشد تندتر، همین.

و به همین دلیل هم هست که اروپائی ها کوچکترین تجربه و تخصصی در کار ترافیک ندارند. در تهران اما مردم در این کار متخصص اند. به محض اینکه تصادفی روی می دهد، مردم جمع می شوند و اظهارنظر می کنند که اگر این وانت زود نپیچیده بود یا اگر این موتوری یک ذره عقب تر وایساده بود این تصادف اتفاق نمی افتاد و تا افسر پلیس از راه برسد، مردم تکلیف مقصر و نوع جریمه او را هم تعیین کرده اند!

دوستی که در تهران زندگی می کند می گفت من در یک مورد خودم حضور داشتم که وقتی افسر راهنمائی از راه رسید و نظر داد که کدام راننده مقصر بوده است، یکی از تماشاچیان به او اعتراض کرد: سرکار شما که اینجا نبودی که بی خودی اظهارنظر می کنی، این موتوریه پیچید جلوی وانت و باعث تصادف شد!

 

هایده بالاخره آمرزیده شد!

هایده، خواننده خوش صدا و پرآوازه ایران، ۲۳ سال پس از مرگ بر اثر وساطت یکی از مداحان ایرانی آمرزیده شد و به بهشت نقل مکان کرد!

علت بلاتکلیفی هایده در این ۲۳ سال، لحن تحریک آمیز و هوس انگیز او در خواندن یکی از ترانه هایش بود.

سعید حدادیان نوحه خوان مشهور دوران، پس از نماز مغرب و عشاء از خدا پرسید: پرودگارا اگر کسی ترانه ای را با لحنی غلط اجرا کند باید به جهنم برود؟ و خودش جواب داد اصلا .

بعد ترانه هایده را به صورت روضه و با ندبه و زاری خواند و گفت خدایا آدم اینجوری بخونه خوبه، شما خوشتون میاد؟ و خودش جواب داد می دانستم که خوشت میاد. بنابراین خواهش می کنم هایده را هم ببخش و بیامرز، طفلکی نوحه خوان نبود که بتواند مثل من بخواند.

از عرش اعلا ندا رسید که آی بچشم! حالا که تو ترانه هایده را با لحنی که جیگر آدم را کباب می کند، خواندی، ازگناهان او می گذرم و او را به بهشت می فرستم!  

 

 

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.