شما هم حتما از این فیلم ها دیدید.

از این فیلم هایی که وقتی دارین تماشا می کنین، اونقدر حس خوبی در شما ایجاد می کنه که دلتون می خواد هنوز فیلم تموم نشده، بلند شید و برید برای فردا یه بلیت هواپیما به مقصد ایتالیا بخرید و برای چند روز زندگی یک نواخت و مشکلات تون رو به حال خودشون رها کنین. از این فیلم هایی که رنگهاش خیلی زنده است و منظره های نفسگیر داره و موزیک عاشقانه. از این فیلم های تابستونی که معمولا سوژه اینه که یکی سفر می ره و ناگهانی عاشق می شه و آخرش هم نمی دونه بمونه عاشقی کنه یا برگرده به زندگی خسته کننده اش برسه. از این فیلم هایی که باعث می شه فکر کنین که شما فقط کافیه خودتون رو یه جوری به اون شهر کوچیک اروپایی برسونید بقیه اش دیگه حله، عشق در قاموس یه غریبه خیلی خوش قیافه بالاخره یه جوری سر راهتون سبز می شه. 

نمایی از فیلم

 

من این فیلم ها رو خیلی دوست دارم. دوست دارم که هیچی، گاهی احتیاج دارم از این جور فیلم ها ببینم. فیلم هایی که باعث بشند ۲ ساعت یادم بره دنیا چه خبره. از فکر بانک و پول و مدرسه و کار و قبض و فردا ناهار چی درست کنم، بیام بیرون، استکان چایی را بگیرم دستم و دو ساعتی با خیال راحت روی مبل بنشینم و غرق رویاهای قشنگ بشم.

 

این هفته یکی از این فیلم ها رو دیدم.

 

البته خیلی مطمئن نیستم که بشه این فیلم رو توی همین گروه گذاشت. سفر داشت، عاشق شدن غیر منتظره و غریبه خوش قیافه هم داشت ولی فرقش در این بود که برعکس اینجور فیلم ها، یک دنیای قشنگ رویایی رو به تصویر نمی کشید که آخرش همه چی به نفع همه تمام می شه و مشکلات خیلی راحت حل می شند. شما رو به دنیایی می برد که قشنگ و رویایی بود ولی آخرش مشکلات به همین راحتی قابل حل شدن نبود.

اسم فیلم هست Cairo Time. ساخته کارگردانی کانادایی است و داستان یه زن میانسال به اسم ژولیت رو به تصویر می کشه که برای دیدن همسرش که در سازمان ملل کار می کنه و گذراندن تعطیلات به قاهره می ره. همسرش که به خاطر کار مجبور شده برای چند روز در غزه بمونه، از همکار مصری اش (طارق) می خواد که در غیابش مراقب ژولیت باشه. ژولیت پس از گذراندن چند روز در هتل و تنهایی گشتن در خیابان های قاهره، سراغ طارق می ره و طارق پیشنهاد می کنه که شهر رو بهش نشان بده و تا  اومدن شوهرش همراهی اش کنه.

فیلم ساده و آروم و عاشقانه است. همین طور که داستان پیش می ره، شما هم به وجود آمدن احساسات رو بین این دو نفر حس می کنید، ولی قشنگی فیلم به اینه که بسیار واقع بینانه داستان رو تمام می کنه.

بزرگ ترین ایرادی که به فیلم و کارگردانش می شه گرفت اینه که ژولیت، که سردبیر یک مجله مد در نیویورکه، به طرز عجیبی اصرار داره که در یه کشور مسلمان، لباس های باز بپوشه و ظاهرا مزاحمت های مردهای کوچه و خیابان هم اونو متوجه مشکلش نمی کنه!

 

بگذریم … اگر فکرتون از روزمرگی ها خسته شده، اگر حوصله هیچ چیز جدی رو ندارید، اگر دلتون یه زنگ تفریح مغزی چند ساعته می خواد، می تونید یکی از فیلم های این لیست رو انتخاب کنین و یه سر به کتابخانه یا blockbuster بزنین:

 

۱-  Eat Pray Love

۲- A Good Year

۳- Vicky Cristina Barcelona

۴- P.S. I Love You

۵- Leap Year

۶- Letters to Juliet

۷- French kiss