از من به تمامِ تحولاتی که از سوی نخبگانِ جامعه
از من به تمامِ نخبگانِ جامعه
تحلیلتان احتمالن درست است خانم!
کرواتتان چقدر قشنگ است آقا!
دختری که قابلِ تفکیک نیست
تحتِ تاثیرِ شاعری بزرگ
و کمی خون برای تابوتش…
و شهید را که میدانید؟
غسل نمیدهند
پس مرده نپندارید و لطفن پس از شنیدنِ پیغام
واکنش را که همیشه برای ماتیکِ زندگی باز است
و چیزی شبیهِ لبهای کلفت میخواهد
با بازتابی برای خبرهای معمولی
بریزید توی زنبیلِ زنی سویسی
که سگش را به گردش برده
و شاعری جدّی
که حسابِ مهمترین بیوهی اسپانیا را
در شبی بارانی
ظرفِ چند دقیقه
رسیده با ارهّ
از من به تمامِ تحولاتِ سیاسی
از من به تمامِ توطئههای ماسیده
از من به تمامِ دامنات به بندرهات
از من به تمامِ پخشِ تیلهبازیِ چشمات
از من به تمامِ «محرمانه» یعنی تحولِ سیستم
از من به تمامِ «مخفیانه» یعنی تلنگرِ ابری
از من به تمامِ ارهّ یعنی که پدر مرده
از من به تمامِ ارهّ یعنی که مادرم بعله…
الله اکبر!
الله اکبر!
بیایید همه را بریزیم روی هم
و با هم
به این نتیجه برسیم که همیشه وقتی آسانسور خراب است و پلّهها ساکت
انباری
جای خیلی خوبیست برای ارهّات مادر!
چرخِ گوشت میکنی دلم الکی
تو چکّشی با میخ
نقرهداغ میکنی سرم تا ته
من از ارهّ میآیم
از انقلابِ دوشیزهترین برش از پریدهی مادر
از ائتلافِ علف
با سنتی که تریاکیست
ارهّ یعنی که تریاکیست
پس فقط کافیست
از من به تمامِ دامنات که توی بندریهای پرندههاش
از من به تمامِ دورِ دکمهایترین مردی که پاتک میزند به لباش
نشستهباشی روبروی رازِ بقا
خارش گرفته باشد تنات با خودش
ارهّ یعنی تلنگرِ خودش
ارهّ یعنی ببوسم ستونهای دختری که تا کمر پریده از مترو
ارهّ یعنی پریده از مترو
و من هِی بگویم که پشتِ سرم همش حرفه
ارهّ یعنی همش حرفه
الله اکبر
الله اکبر