وخامت وضعیت دریاچه ارومیه در چند سال اخیر به صحنه ی عمومی کشیده شده است. مردم منطقه آذربایجان و شهر ارومیه، از یک سال پیش به مناسبت هایی با تجمعات و تظاهرات، به سیاست هایی که منجر به خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه شده، اعتراض کرده اند، اما کو گوش شنوا.
در این رابطه کمپین هایی در خارج کشور تشکیل شد. در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک صفحاتی برای هشدار و آگاهی رسانی در این خصوص درست شد و سایت های خبری و خبرگزاری ها شروع کردند به این مسئله محیط زیستی توجه بیشتر نشان دادن.
از طرف دیگر، گفته می شود که این معضلی جهانی ست و بسیاری از دریاچه ها و تالاب ها روند تدریجی خشک شدن را طی می کنند و با این گفته، سوءمدیریت مقامات جمهوری اسلامی را نفی می کنند.
شهروند به منظور آگاهی رسانی، از منابع موجود در اینترنت استفاده کرده و گزارش کاملی در حد داده های موجود برای خوانندگان خود فراهم کرده است.
طبیعی ست در این گزارش به منابع مورد استفاده اشاره شده است.
***
دریاچه ارومیه با وسعت بیش از ۵۷۰ هزار هکتار دارای حوزه آبریزی با حدود ۶۰ هزارکیلومترمربع(تقریبا سه درصد مساحت ایران) را در بر میگیرد.
این دریاچه بهدلیل اهمیت محیط زیستی در مجامع جهانی به ثبت رسیده و مورد حمایت بین المللی قرار گرفته است. دریاچه ارومیه در سال ۱۳۵۲خورشیدی با مصوبه شورای عالی محیط زیست به عنوان پارک ملی و در سال ۱۳۵۴ خورشیدی از سوی کنوانسیون جهانی تالاب ها(کنوانسیون رامسر) به عنوان یکی از مهم ترین تالاب های بین المللی جهان به ثبت رسیده است، این در حالی است که امروزه سیر نابودی و پاک شدن از روی نقشه جغرافیایی جهان را با سرعت طی میکند.
پارک ملی دریاچه ارومیه با ٣٠ تالاب وابسته و اقماری آب شور و شیرین بزرگترین زیستگاه حیات وحش خاورمیانه بوده که در سالیان گذشته صدها هزار پرنده بومی و مهاجر در آنها لانهسازی و زادآوری میکردهاند.
دریاچه ارومیه با ویژگی های خاص خود بعد از دریاچه شور دریای مرده یا بحرالمیت(Dead Sea) در غرب اردن با ۸۱۰ کیلومتر مربع وسعت و شوری ۷/۳۳ درصد به عنوان دومین دریاچه شور جهان به شمار می رود و به عنوان بزرگ ترین تالاب دایمی با دارا بودن ۱۰۲ جزیره بزرگ و کوچک از قابلیت های اکولوژیک یگانهای برخوردار است.
دریاچه ارومیه در ارتفاع ۱۲۲۵ متر از سطح دریا درگودال وسیعی واقع شده که رود ارس و ارتفاعات سهند و سبلان حد شمال و شرقی، دره سفیدرود و کوههای کردستان حد جنوب خاوری و جنوبی، و کوههای مرزی با ترکیه حد باختری آن را تشکیل میدهند.
آب دریاچه بسیار شور و تلخ و املاح آن در گذشته حدود ۲۳ درصد بوده است. دریاچه ارومیه از پتانسیلهای فراوان اکوتوریستی برخوردار است. جزایر زیبا، حیات وحش، پرندگان مهاجر و نیز چشمههای آب معدنی شامل آبهای گوگردی و گازدار و قلیایی و نمکی و غیره و گل و لای و لجنهای اطراف دریاچه که هر یک پتانسیل بسیار مناسبی برای توسعه صنعت اکوتوریسم و بخشهای بسیار درآمدزا و هماهنگ با محیط زیست آن از جمله طبیعت بینی و پرنده بینی محسوب میشود.
این دریاچه یکی از ۵۹ ذخیره گاه طبیعی محیط زیست جهان است که به دلیل طبیعت مناسب برای زیست دائمی و موقت انواع پرندگان کمیاب و نادر جهان و زیبایی های طبیعی سواحل و جزایر آن از سوی یونسکو به عنوان یک ذخیره گاه “بیوسفری زیست سپهر” در جهان شناخته شده است.
مهمترین رودهای حوزه آبریز دریاچه ارومیه عبارتند از: تلخه رود، زرینه رود و سیمینه رود، گدار، بار اندوز، شهر چای، نازلو و زولا. رودخانه زرینه رود مهمترین رود تامین کننده آب دریاچه ارومیه محسوب میشود.
دکتر میرمهرداد میرسنجری، استاد دانشگاه، در نوشته ای در سایت تابناک۱ به سوء مدیریتها در عرصه محیط زیست اشاره کرده است.
او می نویسد: “در نابودی دریاچه ارومیه هم بی تردید ضعف مدیریت منابع آب توسط همه متولیان امر به ویژه وزارت جهاد کشاورزی، وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی و سازمان محیط زیست امری مشهود و غیر قابل انکار میباشد. این گونه است که بستن مسیر گذر هزاران ساله رودخانههای تامین کننده آب دریاچه ارومیه با ساختن سد و عدم رعایت حقابه مربوط اصلی ترین نقش را در نابودی آن ایفا نموده است.”
میرسنجری، تنها دریاچه ارومیه را مشکل محیط زیست ایران نمی داند و به موارد دیگر در این خصوص از جمله نابودی جنگل ها و سایر دریاچه ها و تالاب ها نیز پرداخته است.
دکتر میرسنجری مهمترین مشکلات محیط زیستی دریاچه ارومیه را چنین برشمرده است:
۱– سد سازیهای بی رویه بر روی رودها، عامل اصلی خشک شدن دریاچه
در حالی که۲۱ رودخانه دائمی و ۷ رودخانه فصلی از اصلی ترین منابع تغذیه کننده آب دریاچه ارومیه محسوب میشوند، سد سازی بی رویه بر روی این رودها به عنوان عامل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه محسوب میشوند که با گسترش روز افزون بهره برداری از این سدها روند خشک شدن دریاچه نیز تشدید شده است.
در حال حاضر نزدیک به۴۰ سد و بند در مسیر رودخانههای تغذیه کننده دریاچه ارومیه احداث شده و یا در دست اجراست که حجم قابل توجهی از آب های برداشتی از آنها به مصرف کشاورزی میرسد و این در صورتی است که حداکثر راندمان آبیاری کشاورزی توسط نهادهای مربوط ۳۴ درصد برآورد شده است و این یعنی ۶۶ درصد آب برداشتی از رودخانهها و چاهها که به مصرف بخش کشاورزی میرسد هدر رفته و تبخیر میشود.
بر اساس پژوهشهای انجام شده سدسازی بر روی رودخانههای زرینهرود، سیمینهرود، گدار و باراندوز که با هدف تولید برق و آبیاری زمینهای کشاورزی صورت گرفته سبب شده آب دریاچه در بسیاری از مناطق از ۱۶ تا ۲۲ متر عقب بنشیند.
۲– میانگذر ارومیه، پروژه تخریب کننده محیط زیست دریاچه
احداث راه میان گذر شهید کلانتری از دل دریاچه ارومیه در سالهای نخستین بعد از انقلاب با طرح این شهید برای فراهم آوردن شرایط مناسب تر جهت تدارکات جنگی به جبههها پیشنهاد شد. این راه که کوتاه زمانی پس از افتتاح نخست در سال ۱۳۶۸ فرو نشست دیگر بار باز هم با اشکالات محیط زیستی فراوان احداث شد. ساخت این میان گذر پیامدهای محیط زیستی بسیاری را به دنبال داشته که از آغاز پیشنهاد احداث آن، توسط متخصصان محیط زیست در مورد این مخاطرات به طور مکرر هشدار داده شده است. راه میان گذر شهید کلانتری جریان گردشی آب را مختل میکند و زنجیره اکولوژیک و تعادل هیدرولوژیکی و اکولوژیکی دریاچه را برهم زده و ارتباط دو سوی شمال و جنوب پل را از هم قطع مینماید.
۳– شورشدگی بحرانی دریاچه
در حالی که نمک موجود در آب دریاچه ارومیه در حالت معمولی ۱۸۰ تا ۲۲۰ گرم نمک در هر لیتر برآورد شده است، این میزان در شرایط بحرانی فعلی به ۳۴۰ گرم در هر لیتر میرسد که از دید متخصصان محیط زیست یک فاجعه اکولوژیک برای این منطقه تلقی میشود. براساس برآوردهای انجام شده بر اثر شوری بیش از حد آب، جمعیت آرتمیا که غذای اصلی فلامینگوهای مهاجر محسوب میشود نسبت به سالهای ۷۵و۷۶ تا۴۰ برابر کاهش یافته و با ادامه روند فعلی در آینده نزدیک اثری از این آبزی ارزشمند بر جای نخواهد ماند. جدای از تاثیرات بسیار مخرب شور شدگی بر حیات تنها جاندار آبهای دریاچه یعنی آرتمیا، تبدیل شدن ۲۵ هزار هکتار حواشی دریاچه ارومیه به شوره زار دیگر پیامد مستقیم مخرب محیط زیستی این فاجعه تلقی میشود. عمق فاجعه آن جا بیشتر نمایان میشود که بدانیم بیش از ۱۰۰ هزار هکتار از مناطق جنوب و شرق و حواشی پست دریاچه در معرض قطعی تبدیل به شوره زار قرار دارند.
آینده متصور برای منطقه نیز این گونه خواهد بود که با وزش هر باد ذرات نمک تمام مزارع، باغهای سیب و انگور و مراتع را فرا گرفته و حتی تنفس را نیز برای مردم ساکن در شهرهای اطراف دریاچه ارومیه با مشکل مواجه خواهد کرد.
۴-پایین آمدن سطح آب دریاچه ارومیه
بر اساس برآوردهای انجام شده از سال آبی ۷۵ – ۷۴ تا کنون رقوم ارتفاعی سطح تراز آب دریاچه ارومیه سیر نزولی پیدا کرده و در طول سال های اخیر آب دریاچه بیش از شش متر کاهش داشته است.
بنا بر تحقیقات انجام شده از ۱۲ سال پیش تا کنون نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه رو به پایین بوده است و بر اثر تبخیر سالیانه سه تا چهار میلیارد متر مکعب آب دریاچه تبخیر میشود.
۵– مشکل گرمای زمین و پیامدهای خشک شدن دریاچه
با توجه به این که دریاچه ارومیه و آرال از نظر اقلیمی و جغرافیایی تا حدودی از شباهت برخوردارند، گرم شدن کره زمین و همزمان قطع جریان ورود آبهای دو رود آمودریا و سیردریا به دریاچه «آرال» سبب خشک شدن آن شده است. با کمال تاسف در صورت ادامه وضعیت موجود سرنوشت مشابهی هم برای دریاچه ارومیه قابل پیشبینی است.
و درصورت خشک شدن دریاچه، املاح برجای مانده از بادهای گرم وارد شهرها شده وموجب بروز بیماری های مختلف از جمله بیماریهای ریوی، چشمی خواهد شد.
۶– انتقال پسابهای صنعتی به دریاچه ارومیه به عنوان راهکار حل بحران کارخانههای منطقه!
با در نظر گرفتن این که دریاچه ارومیه در قلب آذربایجان به عنوان قطب صنعتی ـ کشاورزی ایران واقع شده است به دلیل عدم وجود سیستم استاندارد دفع پسابهای کشاورزی و صنعتی و عدم نظارت کافی نهادهای مسئول، بسیاری از کارخانهها پسابهای آلوده خود را به سوی دریاچه ارومیه هدایت و تخلیه میکنند که این مساله دریاچه را از کرانههای شرق و غرب در معرض تهدیدهای بسیار پر مخاطره محیط زیستی قرار داده است. برای نمونه میتوان به یک مورد گویا در این زمینه اشاره کرد که ۲۵ کیلومتر لوله گذاری برای انتقال پسابهای صنعتی یکی از کارخانهها به سمت دریاچه ارومیه به انجام رسیده است تا به زعم مجریان آن خطر آلوده سازی محیط شهری رفع شود! (و البته خطر به مراتب بزرگ تر به دریاچه ارومیه تحمیل شود)
قابل توجه این که پساب کارخانههای صنعتی هم جوار دریاچه به دلیل داشتن قابلیت هدایت الکتریکی بالا به هنگام نفوذ به آب و خاک آثار مخربی بر روی منابع آبهای زیرزمینی منطقه نیز بر جای میگذارد.
همچنین برخی از عناصر سنگین و سرطان زا نظیر نیکل و مواد خطرناکی مانند آمونیاک که به صورت پساب از این کارخانهها خارج میشود علاوه بر زمینهای اطراف و آب دریاچه ارومیه چرخه حیات را نیز در معرض خطر جدی قرار میدهند و مختل میکنند.
۷- نابودی زیستگاهها و اخلال در مهاجرت پرندگان مهاجر
بسیاری از زیستگاههای شناخته شده دریاچه ارومیه به خاطر کمآبی و سدسازی روی رودخانههای اطراف این دریاچه تخریب شدهاند و همین موضوع باعث شده تا پرندگان از این زیستگاهها مهاجرت کنند.
با مسدودکردن آب رودخانهها به عنوان محل زندگی پرندههای دریاچه ارومیه و بستن سدهای متعدد پرندگانی که برای یافتن آب و غذا به این مکانها میآیند وقتی با کمبود آب و غذا مواجه میشوند به ناچار برمیگردند و به مکانهای دیگر مهاجرت میکنند.
وجود پرندگانی همچون فلامینگو و پلیکان سفید یکی از ویژگی های تنوع زیستی در دریاچه ارومیه است که در جزایر ۹گانه پارک ملی دریاچه ارومیه جوجهآوری دارند و با توجه به روند خشکسالی در ۱۰ سال اخیر و تغییرات اکولوژیک در سطح جزایر ۹گانه که از طریق خشک شدن اطراف جزایر و به هم پیوستن آنها صورت گرفته تعداد جمعیت تخمگذار این پرندگان بسیار کاهش یافته و این امر نشان دهنده تاثیر معنیدار خشکسالی بر پرندگان ساکن پارک ملی دریاچه ارومیه است.
دکتر میرسنجری در پایان مقاله اش، راهکارها را ارائه می دهد و می نویسد:
۱ـ بی تردید مشکلات محیط زیستی کشور مسالهای فرابخشی است و تنها به ضعف مفرط سازمان محیط زیست مربوط نمیشود و علاوه بر این ضعف و بی تدبیری سایر وزارت خانههای مربوط از جمله وزارت نیرو، وزارت راه و شهرسازی، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری و… همه و همه در تخریب اکوسیستم طبیعی دریاچه نقش داشتهاند… توجه به این نکته حایز اهمیت است که ارایه آمارهای سدسازی در کشور ما به عنوان نماد سازندگی تبلیغ میشود این در حالی است که سد سازی در دنیا بدترین نوع مدیریت منابع آبی است که به دلیل غیرپایداربودن در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا کنار گذاشته شده است. با سرمایه گذاری کافی و اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوان داری می توان تا حد زیادی کنترل منابع آب کشور و از جمله دریاچه ارومیه را آن هم به صورت پایدار و دائمی(نه به مانند سدها با طول عمر حداکثر پانزده تا بیست ساله) به سامان کرد. بی تردید ضروری است سدسازی بر روی رودهای منتهی به دریاچه ارومیه هرچه سریع تر به ویژه در حوزههایی که تاکنون شروع نشده و همچنین در حوزههای در دست مطالعه متوقف گردد.
۲ـ احداث راه میان گذر دریاچه ارومیه از نظر کارشناسان محیطزیست، اشتباهی بزرگ بوده که بدون ارزیابی صحیح علمی و محیط زیستی و تنها بر اساس برخی مصالح کوتاه مدت به انجام رسیده است. به اعتقاد متخصصان، بازنگری در احداث این راه گذر با به کارگیری دانش روز یکی از راهکارهای ضروری برای رفع خطر نابودی محتوم دریاچه ارومیه تلقی میشود. قابل توجه این که در موارد مشابه در کشورهایی چون آمریکا، کانادا و استرالیا پلهای میان گذر از دریاها و دریاچهها را به صورت معلق بر روی پایههای عمودی بسیار بلند احداث میکنند که از این راه علاوه بر جذابیت دیداری مشاهده طبیعت دریاچه از ارتفاع، کم ترین تغییر وکم ترین سطح از بستر دریاچه اشغال میشود، خللی در جریان گردشی طبیعی آب ایجاد نمیشود و حیات طبیعت آبها و تالابها در معرض خطر قرار نمیگیرد.
۳ـ با توجه به این که بر اساس برآوردها، تامین بیش از ۳ میلیارد مترمکعب آب برای جلوگیری از خشکیدن دریاچه ارومیه مورد نیاز است… به نظر میرسد راه حل کم هزینه تر و عملی تر، انتقال آب رودهای منتهی به عراق از جمله زاب و سیروان باشدکه به میزان ۳ تا ۴ میلیارد متر مکعب آب را میتوانند به سمت دریاچه ارومیه هدایت نمایند.
۴– یکی از پرسشهای بی پاسخ کارشناسان محیط زیست این است که چرا از پتانسیل سازمانهای بین المللی حامی طرحهای حفظ محیط زیست کشورها برای ایران به طور مطلوب استفاده نمیشود؟ لازم به ذکر است که طرح حفاظت از تالاب ها، طرحی مشترک بین جمهوری اسلامی ایران و صندوق تسهیلات جهانی محیط زیست (GEF) بوده که اقدامات اجرایی آن از سال ۲۰۰۶ میلادی و به روایتی به ارزش ۴۰۰۰۰میلیارد ریال آغاز شد. پرسش دغدغه مندان محیط زیست این است که بازخورد این پروژه کلان در طول چهار سال چه بوده و آیا صرف این هزینه گزاف نفعی برای حفظ دریاچه ارومیه به دنبال داشته است؟ بر اساس اعلام دست اندر کاران تنها مطالعات مرحله یک طرح حیاتی انتقال آب رود زاب برای رفع خطر خشک شدن دریاچه ارومیه ۴ سال به طول انجامیده و هنوز به پایان نرسیده است! آیا با این گونه کندی انجام پروژههای میلیاردی امکان ادامه حیات تالابها و دریاچههای ایران زمین متصور خواهد بود؟…
و اما درباره ی اهمیت دریاچه ارومیه اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست در گفت وگو با بی بی سی۲ می گوید: “دریاچه ای به عظمت دریاچه ارومیه که ۱۶۷ کیلومتر طول و حدود ۳۷ تا ۵۵ کیلومتر هم عرض دارد نقش مهمی در محیط زیست اطرافش می گذارد. چنین حجمی از آب می تواند تغییراتی در آب و هوا انجام دهد. تمام حبه های انگور و دانه های سیر و بادام معروف دریاچه ارومیه مدیون این دریاچه هستند.”
کهرم افزود: اگر شما می فرمایید آب شور است ملاحظه بفرمایید که کمتر از یکی دو متر عبور آب در خاک، آب را تبدیل به آب شیرین قابل شرب می کند. طبیعت این طور کار می کند. اگر چنانچه دریاچه از بین برود تمام زمین های کشاورزی اطراف شوره زار خواهد شد.
به گفته کهرم تمام باغات آن منطقه از بین می روند و نه تنها در ایران بلکه در ترکیه و عراق آب و هوا تغییر می کند.
کهرم می افزاید: “تخمین زده شده که اگر دریاچه ارومیه خشک شود زندگی ۵ تا ۱۴ میلیون نفر در شهرهای اطراف تحت تاثیر قرار می گیرد و اینها مجبور می شوند کوچ کنند به خاطر زمین های کشاورزی و احشام شان که به کل از بین خواهد رفت. اینها نکاتی است که می دانیم اتفاق می افتد. وای به حال آن مسائلی که هنوز ما نمی دانیم بر اثر فقدان دریاچه ارومیه از بین خواهد رفت. من به عنوان یک پرنده شناس می گویم که روزی در حدود ۲۰ هزار جفت فلامینگو، ۱۰ هزار جفت پلیکان و بیش از ۱۲۶ گونه پرنده در این منطقه یا زاد و ولد می کردند یا زمستان گذرانی. از اینها هم اثری نخواهد ماند.”
از سوی دیگر، طهمورث کلانتری، مدیر کل محیط زیست استان آذربایجان غربی در گفت وگو با خبرگزاری مهر۳ می گوید: اقدامات انسان ساز و بروز پدیده خشکسالی در حالی تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه را به هزار و ۲۷۱ متر و ۶۴ سانتیمتر نسبت به سطح دریاهای آزاد رسانده که این میزان در مقایسه با یک ماه قبل ۳ سانتیمتر کاهش داشته است. او سطح اراضی شوره زار شده حاشیه پارک ملی دریاچه ارومیه را ۱۵۰ هزار هکتار عنوان کرد و افزود: هم اکنون ۵/۶ متر ارتفاع آب از بالاترین سطح در سال ۷۴ پایین تر است.
به گفته ی مدیر کل محیط زیست آذربایجان غربی بنا بر تحقیقات انجام شده از ۱۲ سال پیش تاکنون نمودار تراز آب پارک ملی دریاچه ارومیه رو به پایین است.
از ۱۲ سال پیش نمودار تراز آب دریاچه رو به پایین است و دولت کاری نکرده است.
حال که طناب ندانم کاری ها و سوءمدیریت ها گلوی دریاچه را فشرده، مردم ارومیه و آذربایجان برخاسته اند تا کاری کنند. آنها می گویند دریاچه تشنه است، باید به آن آب رساند.
از سیزده فروردین ۱۳۹۰ که تظاهرکنندگان به نواحی شوره زار شده ی دریاچه رفتند و در اقدامی نمادین هر یک بطری آبی به گلوی تشنه ی دریاچه ریختند، تا کنون دست از اعتراض نکشیده اند و به صورت های گوناگون اعتراضشان را عنوان کرده اند.
۲۵ مرداد ۱۳۹۰ (۱۶ آگوست ۲۰۱۱) نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرح دو فوریتی نجات دریاچه ارومیه را رد کردند، یعنی از نظر آنها نجات دریاچه موضوعی عاجل نیست. این اقدام به تظاهرات بیشتر در ارومیه و شهرهای آذربایجان انجامید.
در پی تظاهرات در این شهرها، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به برخورد با تظاهرکنندگان پرداخت. خبرها و ویدیوهای تظاهرات و سرکوب مردم مرتب در سایت ها منتشر می شود. انجمن دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجانی در ایران (آداپ)، با انتشار بیانیه ای برخورد نیروهای امنیتی با معترضان به خشک شدن دریاچه ارومیه را به شدت محکوم کرد و خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط بازداشت شدگان این حادثه شد. در این بیانیه از دستگیری صدها نفر از حامیان دریاچه و حتی”کشته شدن سه تن از تظاهرکنندگان و مجروح شدن تعداد کثیری از مردم در طی درگیریها با پلیس ضد شورش“ خبر داده شده است.
برخورد ماموران امنیتی با معترضان به خشک شدن دریاچه ارومیه واکنش های زیادی را به دنبال داشت.
سعید پیوندی، استاد جامعه شناسی دانشگاه در پاریس در گفت وگو با بی بی سی، اعتراضات مردمی به خشک شدن دریاچه ارومیه را از دو زاویه بررسی کرد و گفت: “از دید بسیاری از مردمی که در آذربایجان غربی و شرقی زندگی می کنند این دریاچه همیشه یک بعد هویتی داشته و بخشی از هویت منطقه به شمار می رفته و بسیار اهمیت داشته است. بنابراین بی توجهی به این مساله که آب این دریاچه به تدریج از سالهای پیش کم شده یک نوع شوک و تکانی است برای مردم این منطقه، چرا که عملا زندگی و حیات این دریاچه با زندگی میلیون ها نفر در ارتباط است. مردم منطقه معتقدند که هویت شان مورد بی توجهی قرار گرفته است. به همین دلیل هم واکنش شان تا این حد شدید و در واقع معنی دار است. یعنی نه تنها فقط آن بعد زیست محیطی را دارد بلکه این بعد هویتی، فرهنگی و سیاسی را هم دارد که همزمان به نوعی فریاد حس بی عدالتی است …. به نوعی اعتراض به وضعیت خودشان و محیط زیستی که جزئی از حیات اجتماعی و فرهنگی شان شده است.”۴
سخنگوی شورای هماهنگی راه سبز امید، اردشیر امیرارجمند، با انتقاد از برخوردهای امنیتی با معترضان به خشک شدن دریاچه ارومیه نیز اعلام کرد: “دولتی که دچار بحران مشروعیت است از همه چیز میترسد. از شادی جوانان، از افطار در پارکها و حتی آب دریاچه ارومیه را هم امنیتی می بیند.”۵
انجمن پژوهشگران ایران به ریاست دکتر حسین لاجوردی نیز طی نامه ای با عنوان ” نابودی دریاچه ارومیه ـ فاجعه زیست محیطی”۶ به دبیرکل سازمان ملل، ضمن برشمردن ویژگی های دریاچه ارومیه و اهمیت آن آورده است: … از اوایل دهه ۱۹۹۰ (۱۳۷۰)، تصمیم گیران و مسئولان حکومتی به هیچ عنوان پاسخگو برای سیاست هائی که به بحران امروز انجامیده است نبوده اند، در ماه های اخیر فعالان محیط زیست و مردم عادی که علیه این سیاست های غلط حکومتی اعتراض داشته اند دستگیر و زندانی شده اند و هدف این است تا با ایجاد جو سرکوب و خفقان صدای اعتراض آنان خاموش گردد…. دستگیری و بازداشت حدود ۳۰۰ نفر در چند روز گذشته می رود که یک بحران زیست محیطی را به شکلی سریع به یک بحران حقوق بشری تبدیل نماید که در آن حق تجمع و اعتراض صلح آمیز نیز پایمال شده و افراد به صورت خودسرانه دستگیر و زندانی می شوند…. برای ما ایرانیان حائز اهمیت است که جامعه بین المللی در جریان این فاجعه قرار داده شود تا شاید بتواند از بروز یک” سونامی نمک” که عواقب آن گریبانگیر میلیونها انسان و مرزهایش فراتر از مرزهای ایران می باشد جلوگیری به عمل آید.
در این نامه انجمن پژوهشگران ایران درخواست کرده که با اعزام یک گروه تحقیق و بررسی به منطقه، نسبت به حفاظت از دریاچه ارومیه و جلوگیری از بوقوع پیوستن فاجعه ای انسانی و زیست محیطی اقدامات لازم به عمل آورند.
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در دولت اصلاحات در گفت وگو با ایلنا با ابراز تاسف از برخورد با فعالان زیست محیطی که دلسوز دریاچه ارومیه هستند، تاکید میکند: اینها فعالان مدنیو دلسوز محیط زیست هستند و اگر هشداری میدهند باید استقبال کنیم و از آن برای پیشبرد برنامهها بهره بگیریم. معصومه ابتکار رئیس کمیته محیط زیست شورای اسلامی شهر تهران ادامه داد: ما از سال ۷۸ و ۷۹ متوجه پدیده خشک شدن دریاچه ارومیه شده بودیم و مشخص شده بود که به علت بروز خشکسالی و کاهش بارشو میزان رواناب، آب دریاچه هر ساله کاهش چشمگیری نشان داده و وضعیت آن به سمت بحرانی شدن میرود.» او البته می گوید، زمانی که من رئیس سازمان محیط زیست بودم هیچ گاه مطالعات ارزیابی زیست محیطی پل شهید کلانتری را تایید نکردم و پس از من بود که ساخت آن حادث شد.۷
در رابطه با واکنش ها و اعتراض ها به خشک شدن دریاچه ارومیه و همچنین سرکوب معترضان، روزنامه نگاران از یک سو و تعدادی از شهروندان ایران نامه هایی اعتراضی و سرگشاده منتشر کردند.
تا اینکه خبر رسید مشکل دریاچه ارومیه در هیئت دولت بررسی شد.۸
حجت الاسلام محمدرضا میرتاج الدینی معاون پارلمانی رییسجمهور عصر یکشنبه در حاشیه جلسه هیات دولت در جمع خبرنگاران با اشاره به طرحی که چندی پیش نمایندگان مجلس برای حل مشکل دریاچه ارومیه داده بودند، گفت: این طرح را امروز به دولت آوردیم و در مورد آن بحث شد، البته حل مشکل خشکسالی دریاچه ارومیه و مشکلات مربوط به آن از مدتها پیش در دولت مطرح شده است و معاون اول رییسجمهور چندین جلسه را با مسئولان مرتبط و محلی داشته و چندین طرح را نیز دولت در این ارتباط پیگیری میکند.
وی در توضیح این موضوع گفت:از جمله این طرحها پمپاژ آب از رود ارس به این دریاچه از مسیر استانهای آذربایجان شرقی و غربی است که این امر به چند منظور انجام میشود؛ از جمله برای کشاورزی و حل مشکل دریاچه ارومیه و در این ارتباط نیز سرمایهگذاری خوبی انجام شده. معاون اول نیز تاکید کرد که این موضوع پیگیری شود.
معاون پارلمانی رییسجمهور همچنین به انتقال آب از سرچشمه رودخانه زاب به دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت که قرار است در این ارتباط تونل ۴۰ کیلومتری احداث شود.
وی ادامه داد: در بودجه سال ۹۰مقدار یک میلیارد دلار برای حل برخی از بحرانها از جمله مقابله با ریزگردها، احیای تالابها و دریاچههاست که قرار است از این یک میلیارد دلار بودجه خوبی برای حل مشکل دریاچه ارومیه اختصاص داده شود و این موضوع در کمیسیون مربوطه مجلس نیز در حال بحث و بررسی است.
منابع:
۱ـ http://www.tabnak.ir/fa/news/186977
۲ـ http://www.bbc.co.uk/persian/iran/2011/08/110831_l19_iran_oromieh_statement.shtml
۳ـ http://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=877239
۴ ـ منبع شماره ۲
۵ـ منبع شماره ۲
۶ـ http://aciiran.com/oroumieh.htm
۷ـ http://www.ebtekarnews.com/Ebtekar/News.aspx?NID=86585
۸ـ http://www.tabnak.ir/fa/news/188306