شهروند ـ آرش عزیزی: ما البته خیلی از این صفت کمی عجیب و غریب “قومی” خوشمان نمیآید (انگار که بعضی آدمها پیدا میشوند که قومیتی ندارند!) اما این صفت فعلا در رسانههای کشور باب است و کوتاهترین راهی است که منظورمان را برسانیم.
تعجبی نیست که در جایی مثل کانادا که با سالی ۲۵۰ هزار مهاجر تعداد رایدهندگان “قومی”اش روز به روز زیادتر میشود، بسیاری کارشناسان و عالمان سیاسی به دنبال پاسخ به این سئوال باشند که افراد جوامع قومی معمولا چگونه رای میدهند؟
در دهههای گذشته، به نظر میآمد حزب لیبرال، با تکیه بر میراث ژان پیر ترودوی افسانهای و معرفی “مولتی کالچرالیسم” توسط او و البته با سیاستبازی هوشمندانه و حتی شاید بشود گفت مکارانه با نخبگان جوامع مختلف، موفق شده رای این جوامع را کاملا جذب کند. اما در انتخابات فدرال در ماه مه شاهد بودیم که لیبرالها همگام با سقوط آزادی که در تمامی جوانب دیگر داشتند، رای این جوامع را نیز تا حدود زیادی از دست دادند. از یک طرف ان دی پی بود که با ارزشهای مترقی و چپگرایانه موفق به جذب رای بسیاری جوامع، مثلا تامیلها، شد. از طرف دیگر محافظهکاران که به لطف رهبری هارپر و وزیر مهاجرتش، جیسون کنی، (و البته افزایش رای ان دی پی که رای دو حزب قدیمی را نصف میکرد) موفق شدند تمامی حومههای به اصطلاح “قومینشین” تورنتو را جذب کنند.
چنانکه گزارشی که شهروند در آن موقع نوشت تاکید کرد نارضایتی جوامع قومی از لیبرالها به حدی بود که محافظهکاران حتی در میان ایرانیهای لیبرال هم طرفدارانی پیدا کرده بودند.
در این انتخابات اما جناب هوداک با بلبلزبانی در مورد “کارگران خارجی” خیلی زود رای اکثریت جوامع قومی را از دست داد تا ماهعسل لیبرالها با آنها همچنان ادامه پیدا کند.
رضا مریدی، اولین نمایندهی ایرانیتبار تاریخ پارلمانهای کانادا، برای دومین بار پیاپی به نمایندگی ریچموند هیل انتخاب شد. مریدی از معدود لیبرالهایی بود که درصد آرای خود را نیز حفظ کرد. او، که با یکی از نامزدهای به نسبت قوی محافظهکاران، ویک گوپتای هندیتبار، روبرو بود، با کسب بیش از ۱۸ هزار رای (با حدود پنجهزار اختلاف با رقیبش) و ۴۷ درصد آرا به راحتی مجددا انتخاب شد. کمپین او حمایت عظیم ایرانیها را با خود داشت و نشان داد که همچنان بسیار محبوب است. حتی بعضی طرفداران ایرانی حزب نیودموکرات نیز فراخوان به رای به مریدی در ریچموند هیل دادند.
در دیگر نقاط کلیدی تورنتوی بزرگ، که مرکز زندگی بسیاری جوامع قومی است، لیبرالها همچنان پیروز بودند. محافظهکاران حتی یک کرسی هم در تورنتو به دست نیاوردند و در تورنتوی بزرگ نیز از بیشتر مناطق بیرون ماندند و تنها به دو کرسی در منطقهی یورک (تورنهیل و نیومارکت- آرورا) دست یافتند. (البته بدون احتساب برلینگتون در غرب و اشاوا در شرق که مجموعا شامل چهار حوزهی آبیرنگ میشود).
تمام کرسیهای اسکاربورو، برامپتون و میسیساگا، با تنها یک استثنا که به ان دی پی رسید، قرمزرنگ باقی ماند.
بسیاری از ستارههای لیبرالها در این مناطق از جوامع قومی میآیند. در زیر به شماری از آنها اشاره میکنیم:
ـ باس بالکیسون، نمایندهی “اسکاربورو-روژ ریور”، هندیتبار و متولد ترینیداد و توباگو. او پس از شش سال حضور در مجلس هنوز وزیر نشده. در این انتخابات نیتان شان، نامزد قوی و تامیلتبار ان دی پی، آرای حزبش را ۲۲ درصد افزایش داد و به ۳۶ درصد رساند. بالکیسون با ۱۵۲۷۵ رای و ۴۱ درصد آرا تنها حدود ۲۰۰۰ رای بیشتر از رقیب چپگرای خود آورد.
ـ مارگارت بست، وزیر جامائیکاییتبار لیبرال، که با نزدیک ۵۰ درصد به راحتی در “اسکاربورو-گیلدوود” پیروز شد.
ـ سو وانگ، عضو هیئت اداره مدارس تورنتو، که جای جری فیلیپس، وزیر بازنشستهی لیبرال، در “اسکاربورو- ایجینکورت” را گرفت و وارد مجلس شد. این احتمالا یکی از چینینشینترین حوزههای کشور است (۳۷ درصد حوزه چینیتبار و بیش از ۶۳ درصد، مهاجر هستند) و حضور خانم وانگ، لیبرالهای اسکاربورو را “قومیتر” میکند.
ـ ویک دیلیونِ سیکمذهب در سال ۲۰۰۳ تونی کلمنتی را شکست داد که امروز از ارشدترین وزرای دولت هارپر است. این یکی از سه سیکِ لیبرالِ کوئینزپارک، باز هم در “برامپتون غرب” پیروز شد و ۴۳ درصد و نزدیک ۲۰ هزار رای هم گرفت.
ـ هاریندر تاخار، دیگر سیکمذهبِ متولد پنجاب، به راحتی دوباره در “میسیساگا- اریندیل” انتخاب شد.
ـ امریت مانگات، نمایندهی “برامپتون جنوب- میسیساگا”، دیگر سیکمذهب لیبرال است که باز هم به راحتی انتخاب شد. مانگات، که اولین زنِ آسیای جنوبیتبار پارلمان انتاریو بود، رقیب محافظهکار خود، آمارجیت گیل، را با بیش از ۱۵ درصد و ۵ هزار رای اختلاف شکست داد.
ـ لیندا جفری، نمایندهی “برامپتون- اسپرینگدیل” از هر سفیدپوستی، سفیدپوستتر است اما پم هوندالِ پنجابیتبار که نامزد محافظهکارها شده بود با توجه به اظهارات خارجی ستیز رهبر حزبش نتوانست جای جفری را بگیرد. هوندال حاضر نشد خود را از گفتهی رهبر حزبش دور کند و همین بود که علیرغم خرج بسیار حزبش یک راست عازم شکست شد.
اما استثنایی که در بالا به آن اشاره کردیم از اهمیت تاریخی خاصی برخوردار است. این جاگمیت سینگ، نامزد پنجابیتبار و سیکمذهب ان دی پی، بود که موفق شد در “براملی-گور-مالتون” پیروز شود و این حوزه را برای اولین بار در تاریخ نارنجیرنگ کند. سنگری نارنجی در میان دریایی از کرسیهای لیبرال.
در کل تاریخ منطقهی پیل (که شامل کالدون، میسیساگا و برامپتون میشود) این اولین بار است که نامزدی نیودموکرات، چه در سطح استانی و چه در سطح فدرال، پیروز میشود. سینگ در انتخابات فدرال با تنها ۵۰۰ رای از نامزد محافظهکار شکست خورده بود و چندین هزار رای بیشتر از گورباکس مالی، نمایندهی لیبرال که از سال ۱۹۹۳ در مجلس بود، آورده بود. او اکنون به عنوان تنها سیکِ غیرلیبرال وارد مجلس انتاریو میشود.
با این حساب جمع نمایندگان قومی لیبرال در مجلس همچنان جمع است و لیبرال ها می توانند ادعا کنند که حزبشان در میان جوامع قومی از مقبولیت بیشتری برخوردار است.