احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای ایران، گزارشی منتشر کرده که هرکس بخواند به تصور اینکه به مجلس روضه رفته است، برای سبک شدن و به دست آوردن اندکی آرامش، چند قطره اشکی می ریزد.

این جناب شهید که معلوم نیست قبلا روضه خوان بوده یا به تازگی تصمیم گرفته وارد این حرفه شود، خیلی ناشیانه عمل کرده  و از اولین جمله، گریز را زده است به صحرای کربلا و درآوردن اشک مردم.

طرف سُر و مُر و گنده است اما اسم خودش را گذاشته شهید

ایرانی های مسجدبرو در سال های اخیر، دیده اند که روضه خوان بعد از آنکه بالای منبر رفت، پس از قرائت جملاتی عربی در وصف انبیاء و اولیاء، کمی در فواید اخلاق و انسانیت صحبت می کند و سخن را می کشاند به خصوصیات اخلاقی سران جمهوری اسلامی که اگر از انبیاء و اولیاء بهتر نباشند، کمتر از آنها هم نیستند.

آنگاه حمله به سران کشورهای خارجی را آغاز می کند و با دلیل و مدرک و ارائه شواهد گوناگون، ثابت می کند که در این کشورها نه اخلاق وجود دارد و نه انسانیت.

برای آنکه مجلس خسته کننده نشود، و حاضران را از چرت زدن بیرون بیاورد یکی دو تا از شوخی های آقای احمدی نژاد با سران کشورهای آمریکا و اسرائیل را نقل می کند و احتمالا جوک بامزه ای چاشنی حرف هایش می کند تا مبحثی را که آغازکرده قشنگ جا بیفتد.

روضه خوان کارکشته پس از آنکه دید مجلس کاملا آماده پذیرش حرفها و ادعاهای اوست، صحبت را می کشاند به افراد مغرض و عقده ای که به طور مادرزاد، ضد شادی و نشاط مردم هستند و دو آدم عقده ای را مثال می زند که چون در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کردند و رای نیاوردند، نتوانستند شادی مردم را از انتخاب آقای احمدی نژاد ببینند و رفتند و جنبش سبز را راه انداختند، اما چون کار این جنبش نگرفت به تازگی جنبش دیگری درست کرده اند به نام جنبش وال استریت!

در اینجا روضه خوان  دستمالش را درمی آورد، گریز به صحرای کربلا را آغاز می کند و پای کسی  را به میدان می کشد که مثل امام حسین، یک تنه در مقابل کشورهای استکباری ایستاده و می جنگد که اوهو، اوهوی مردم به طور خودجوش بلند می شود و اشک همه سرازیر می شود.

***

آقای شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل که نشان داد روضه خوانی است ناشی، زدن شیپور را از سرگشادش آغاز کرده است. او از همان لحظه اولی که بالای منبر رفت و از اولین گزارشی که منتشر کرد، گریز را زده است به صحرای کربلا و برای آنکه اشک مردم جهان را دربیاورد چنان حرفهائی زده و چنان تهمت هائی به جمهوری اسلامی زده که دل سنگ برای سردمداران آن کباب می شود.

اگر گزارش ایشان را بخوانید می بینید که وی در بخش فعالان سیاسی، وضعیت موسوی وکروبی  را بسیار نگران کننده خوانده است. 

من چون بارها شنیده ام که ارزش یک عکس صد برابر یک نوشته است، رفتم توی گوگل و یک عکس واقعی ازکروبی و موسوی پیدا کردم که ببینیم واقعاً وضع این دو نفر نگران کننده است؟ دیدم حرفهای آقای شهید یک پول سیاه ارزش ندارد. این دو نفر به طوری که می بینید، شنگول و سرحال مشغول بگووبخند هستند، وضع شان هم به هیچ وجه نگران کننده نیست!

آقای شهید سپس به فعالان دانشجوئی زندانی اشاره می کند و به عنوان مثال می نویسد بازجو گردن عبداله مومنی را به وسیله طناب آنقدر می فشارد که او به حال مرگ می افتد.

برای آگاهی از این ادعا، بنده دوباره سری زدم به گوگل و عکس آقای مومنی را پیدا کردم که همینجا برایتان می گذارم. حضرت عباسی شما بگوئید آیا روی این گردن جای طناب دیده می شود؟!

آقای شهید سپس از زندانی بودن نسرین ستوده و جعفر پناهی  و بازداشت ۶۰ نفر از معترضان به خشک شدن دریاچه اورمیه حرف می زند و چنان مسائل را مخلوط می کند که همه خیال کنند با زندانی شدن اینها، کار دنیا لنگ شده!

بی خود نیست که مقامات کشورمان او را به ایران راه ندادند. می دانستند کسی که اسمش را به دروغ “شهید” گذاشته است، گزارشش هم جعلی و دروغ خواهد بود.

یکی از مقامات که نخواست نامش مطرح شود به خبرنگار ما گفت این آقای شهید شعار”شهیدان زنده اند اله و اکبر” ما را جدی گرفته و خیال کرده هرچه بگوید مردم باور می کنند .

بله، ما برای پیدا کردن مشتری ، در وصف شهادت شعار زیاد داده ایم، اما هرگز نگفته ایم که شهیدان زنده اند و می توانند گزارش هم بدهند!

 

پیش چشمت داشتی شیشه کبود…

فرج اله سلحشور، کارگردانی که سینمای ایران را به فاحشه خانه تشبیه کرده بود پس از انتقاد تند سینماگران و هنرپیشه های زن ایرانی، گفت که  سخنانش بد منعکس شده است.

ایشان همانطوری که در عکس می بینید، به چشم خود اشاره کرد و گفت من به خبرنگاران گفتم نمی دانم چرا مدتی است همه هنرپیشه ها را به شکل فاحشه می بینم و نگفتم سینمای ایران فاحشه خانه است!

 

ز رود کارون بخدا، خرابه ای مانده بجا!

 به دنبال خشک شدن تدریجی دریاچه ارومیه، رودخانه های زاینده رود در اصفهان و کارون در اهواز نیز تقریباً خشک شده اند.

رود کارون به زباله دانی تبدیل شده است

اینکه آیا این رودخانه ها و دریاچه های ایران به تحریک دشمنان باهم تبانی کرده و خشک شده اند، مسئله ایست دردست بررسی.

عده ای نیز معتقدند رودخانه های کارون و زاینده رود، به تحریک دریاچه ارومیه آب های خود را به آسیاب دشمن ریخته اند؟

یکی از برج سازهای مشهور و صاحب نظری که می تواند در یک زمین نیم متری، یک برج پنجاه طبقه بنا کند، به خبرنگار ما گفت مردم شریف ایران نباید بابت خشک شدن دریاچه ها و رودخانه های ایران کوچکترین نگرانی به خود راه بدهند چون من و همکارانم برای برج سازی در کف این رودخانه ها برنامه های وسیعی طرح ریزی کرده ایم و قول می دهیم برج های زیبائی که در مسیر این رودخانه ها خواهیم ساخت، باعث جذب توریست بیشتری به خوزستان و اصفهان شود.

او در پاسخ خبرنگار ما که به شوخی پرسید تکلیف ترانه هائی که برای این رود خانه ها مثلا کارون ساخته شده بود چه می شود؟ در حالی که غش غش می خندید پاسخ داد اگر منظورت ترانه ایست که امان اله تاجیک خوانده بود، برایش کوچکترین مشکلی پیش نخواهد آمد.

این خواننده قدیمی یک چیزهائی  خوانده بود که من چند کلمه ای از آن یادم است:

 ز رود کارون بخدا،  خاطره ای مانده بجا.

چو از توام یاد آید، دلم به فریاد آید….و از این حرفها

حالا کافیست به جای کلمه خاطره، کلمه خرابه را قرار دهیم و بخوانیم:

ز رود کارون به خدا، خرابه ای مانده بجا

چو از توام یاد آید، دلم به فریاد آید… و می بینید که کوچکترین لطمه ای به وزن و قافیه ترانه وارد نمی شود!

 

طنز تلخ

* آنهائی که اعدام می شوند تماشائی نیستند. تماشائی کسانی هستند که به تماشای اعدام می روند.

 آقا ما بگیم؟

*به دنبال اختلاس سه هزار میلیارد تومانی در بانکهای ایران، وزارت آموزش و پرورش سئوال قدیمی علم بهتر است یا ثروت را به ” علم بهتر است یا سرقت؟ ” تغییر داد!

*از وقتی که ماجرای اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی برملا شده بیشترین سئوالی که مردم از همدیگر می پرسند این است که : تو میدونی سه هزار میلیارد تومن چند تومن میشه؟!

 

عذرخواهی و استعفا و گریه و زاری…

 به گزارش خبرگزاری ها، لیام فاکس وزیر دفاع بریتانیا که به سوء استفاده از مقام خود متهم شده بود، پس از یک عذرخواهی رسمی، استعفا کرد.

او که همخانه و دوست دوران تجردش را در چندین سفر دولتی، همراه خود برده است ضمن عذرخواهی گفت من مرز بین روابط اداری و شخصی را رعایت نکرده ام.

آدم حیرت می کند که چطور مردان ضعیف و بی بته ای مثل ایشان را می گذارند وزیر دفاع؟

رئیس جمهور ما در هر سفر به نیویورک، هواپیمای اختصاصی را پر می کند از قوم و خویش هایش و با هزینه مردم آنها را به نیویورک می برد  و بعد یک چیزی هم طلبکارمی شود که: من مخصوصاً قوم و خویش هایم را با چادر مشکی و لباس معمولی می برم توی بوتیک های نیویورک که دنیا بداند و ببیند برخلاف تمام شایعات، خانواده من چقدر ساده زندگی می کنند و چه لباس های بی زرق و برقی می پوشند!

معلوم نیست این آقای فاکس که نتوانست از همراه بردن دوستش دفاع کند، چه جوری می خواست از انگلستان دفاع کند؟

انصافاً به او هم می گویند مرد؟ لابد موقع عذرخواهی گریه هم کرده؟!

 

امام رضا انگلیسی بلد بود؟

 

در پایان سخنرانی آقای احمدی نژاد، یک سرود به زبان انگلیسی برای امام رضا خوانده شد که بسیار جالب بود . (در لینکی که برایتان گذاشتم می توانید گوش کنید.) حالا برای مردم این سئوال پیش آمده که مگر امام رضا انگلیسی بلد بود که برایش سرود انگلیسی خوانده اند؟

دائی جان ناپلئون مرحوم اگر زنده بود می گفت این کارکلک خود انگلیس هاست که یواش یواش امام رضا را هم از چنگ ما در بیاورند!

http://www.youtube.com/watch?v=Twzc57vC23c

 

 

* میرزاتقی خان یکی از روزنامه نگاران و طنزنویسان پیشکسوت ایران و از همکاران تحریریه ی شهروند است.