شماره ۱۱۹۱

بخوانید و با دقت هم بخوانید. چرا که خواندن این مقاله می تواند تأثیر مثبت و شگفت انگیزی در زندگی شما و عزیزانتان داشته باشد. در اینجا برعکس اکثر مقاله های نگارنده موضوع سخن اقتصاد و سرمایه گذاریهای مادی نیست، بلکه به مسئله اجتماعی بسیار مهمی می پردازیم که تاکنون مورد توجه کافی قرار نگرفته است. سخن از یک شرم اجتماعی دیرینه، کاملا غیرمنطقی و بی مورد است که جا دارد نه تنها بزرگان و رهبران فکری جامعه، بلکه مردم عادی کوچه و بازار هم تا حد ممکن درباره آن آگاهی داشته باشند و از هیچ گونه کوششی در جهت نفی آن دریغ نورزند.


حرفهای خودمانی مارگارت ترودو در یک کنفرانس مهم علمی


خانم مارگارت ترودو همسر سابق پیر الیوت ترودو Pierre Eliot Trudeau نخست وزیر فقید کانادا که چندی پیش برای سخنرانی به دانشگاه تورنتو دعوت شده بود سخنان بسیار بی پرده، صریح و شجاعانه ای بر زبان راند. وی برای حاضران تعریف کرد که چندی پیش در یک میهمانی باربیکیو یا به قول دکتر باطنی در کتاب فرهنگ معاصرش، در یک “کباب خوران” شراب زیادی می نوشد و مست می شود. درست مصداق بیت حافظ که می گوید:

“ما را به منع عقل مترسان و می بیار

کان شحنه در ولایت ما هیچ، کاره نیست”

به هر حال وی هنگام بازگشت به خانه اش و در حالی که شخصا رانندگی می کرده توسط پلیس دستگیر می شود. او بازداشت خود را یک درس در زندگی و وحشتناک توصیف می کند و با ذکر جزییات می افزاید که در گذشته به عنوان راهی برای غلبه بر مشکلاتش ماری جوانای زیادی هم مصرف می کرده، ولی اکنون این عادت را کنار گذاشته است.

مارگارت از همان سن ۲۲ سالگی که با پیر ترودو ۵۲ ساله ازدواج می کند و مورد توجه همگانی قرار می گیرد همواره شخصیتی بحث انگیز بوده است. ازدواجش در سال ۱۹۷۱ و همچنین طلاقش در سال ۱۹۸۱ به طور گسترده ای در رسانه های آن دوران انعکاس یافته بود. وی که در تاریخ کانادا جوان ترین همسر یک نخست وزیر بوده، ۵ فرزند به دنیا آورده و مسئولیت بزرگ کردن آنها را به عهده داشته، دور از توجه افکار عمومی و در خلوت تنهایی خود از حمله های فرساینده افسردگی و شیدایی (Mania) رنج فراوان می برده است؛ بنابه تشخیص پزشکان او دچار بیماری دو قطبی (Bipolar) بوده است. کسانی که دچار این ناراحتی هستند علاوه بر سایر عوارض حالت روحیشان به شدت بین دو قطب افراط و تفریط دستخوش تغییر می شود به این معنی که گاه بسیار سرخوش و شاد و در زمانی دیگر به شدت افسرده می شوند.

خانم ترودو سال گذشته نیز در یک کنفرانس بین المللی تحقیقات بهداشت روانی که به دعوت هیئت بهداشت روانی آلبرتا در شهر Banff برگزار شد به عنوان سخنران مهمان درددل های مشابهی کرده بود که مجله Maclean’s گزارش ویژه جالبی در مورد یافته های پژوهشگران کنفرانس و همچنین سخنان وی منتشر کرده بود.

به لحاظ اهمیت اجتماعی و علمی موضوع مدتها پیش در نظر داشتم که مطلبی درباره آن بنویسم، ولی پیوسته انجام این کار به فردا و فرداهای دیگر موکول می شد تا اینکه حرفهای تازه خانم ترودو و ماجرای گرفتاری او با پلیس مرا بر آن داشت که مقاله حاضر را به رشته تحریر درآورم.


یک پرسش و پاسخ کوتاه و خواندنی


دکتر Ray Block مدیرعامل سازمان بهداشت روانی آلبرتا در سخنرانی افتتاحیه خود سئوال جالبی را مطرح می کند. وی از حاضران می پرسد که اگر کسی در زمینه بهداشت روانی مطالعه یا کار نمی کند چه لزومی دارد که گزارش ویژه مربوط به این موضوع را بخواند. او منتظر جواب نمی ماند و خودش پاسخ می دهد که: “جواب روشن است. بیماری روحی همه ما را تحت تاثیر قرار می دهد.” پژوهش نشان داده است که در کانادا از هر سه نفر یک نفر در مقطع زمانی خاصی از عمرش نوعی بیماری روحی را تجربه می کند. بنابر این احتمال آن هست که فرد مورد علاقه شما مثلا همسر، پدر یا مادر، فرزند، دوست یا همکارتان دچار این گرفتاری بشوند. براساس این واقعیت است که عامه مردم باید از مسائل بهداشت روانی آگاهی داشته باشند و به همین دلیل است که یافته های پژوهشگران در گزارشی ویژه به آگاهی عموم رسانده می شود. دکتر Block می افزاید که متاسفانه بیماری روحی همچنان در هاله ای از ننگ و بدنامی پوشیده شده است و مردم به غلط بر این باورند که برای مبتلایان به بیماریهای روحی کاری نمی توان کرد. واقعیت این است که درمان وجود دارد و در این زمینه مرتبا پیشرفتهای بیشتری نیز حاصل می گردد. سطح آگاهی عمومی است که می تواند شرم و بدنامی به ناحق مرتبط با بیماریهای روحی را برطرف سازد و تغییرات مثبت و معنی داری را در زندگی کسانی که با این گونه بیماریها دست به گریبان هستند بهبود بخشد.


چکیده یک سخن رانی ۶۰ دقیقه ای


کنفرانس تحقیقاتی کنسرت موسیقی نیست. وقتی که یک یک سخنرانی به پایان می رسد معمول این است که کف زدن مودبانه ای انجام می شود، ولی وقتی که دکتر Vincent Felitti از دانشگاه کالیفرنیا سخنرانی یک ساعته خود را تمام کرد حاضران بدون هیچگونه برنامه ریزی قبلی همگی به پا خاستند و ابراز احساسات بسیار پرشوری به عمل آوردند. این استقبال غیرعادی را چگونه می توان توجیه کرد؟ واقعیت این است که او در سخنرانی یک ساعته خود بر یکی از اساسی ترین، پیچیده ترین و بالقوه اضطراب انگیزترین حالات مزاجی بشر نور تاباند. خلاصه روشنگری او این بود که زندگی ما چه خوب و چه بد از تجربه های دوران نخستین کودکیمان شکل می گیرد. هدف برنامه پژوهشی او و همکارانش تحقیق درازمدتی درباره ۱۷۰۰ نفر بیماران میانسال و وابسته به طبقه متوسط بوده است. این پژوهش وضعیت سلامتی آن افراد را با ۱۰ نوع مختلف ناملایمات زندگی از قبیل بدرفتاری، بی توجهی، تنهایی و اختلالهای خانوادگی که به طور متوسط در نیم قرن پیش رخ داده است ربط می دهد و همبستگی ویرانگر و خانمان براندازی را بین آن رنجها و ناملایمات با پیامدهای ناگواری مانند افسردگی، الکلیسم، خودکشی یا حتی بیماریهای کبدی، قلبی و غیره تشخیص می دهد. او از سخنان خود نتیجه گیری می کند که عظمت و پیچیدگی مسئله در حدی است که نمی توانیم به طور واقع بینانه و معنی داری فقط به فکر درمان باشیم بلکه تنها راه چاره پیشگیری اولیه است.


سخنان امیدبخش یک پژوهشگر استرالیایی


پرفسور Gavin Andrews نیز در سخنرانی خود تایید کرد که به طور کلی از هر سه نفر یک نفر در مرحله ای از زندگیش نوعی ناراحتی و مشکل روانی را تجربه می کند. به عنوان مثال در کانادا بیش از ۱۰ میلیون نفر به این مشکل گرفتار هستند. برآورد شده است که بیماریهای روحی سالانه ۳۳ بیلیون دلار به دلیل از کار افتادگی افراد و از دست رفتن قدرت تولیدی آنها به اقتصاد این کشور آسیب می رساند. ما در حال حاضر در کا نادا سالانه ۶ تا ۸ بیلیون دلار برای درمان اختلالهای روانی خرج می کنیم و تعداد روزهای بیمارستان که صرف مبتلایان به ناراحتی های روحی می شود از تعداد روزهایی که جمعا برای هر دو گروه بیماران سرطانی و قلبی صرف می شود بیشتر است. با این وجود، تحقیق نشان می دهد که دو سوم بزرگسالانی که از بیماریهای روحی رنج می برند هرگز درصدد کمک گرفتن برنمی آیند. این رقم در مورد نوجوانها ۷۵ درصد است. کسانی هم که به دنبال درمان می گردند اکثریتشان علائم بیماری خود را با پزشکان خانوادگی خود مطرح می کنند که به باور وی این پزشکان اغلب به اندازه کافی برای پرداختن به آن گونه ناراحتی ها آماده و مجهز نیستند. برای حل این مشکل در استان آلبرتای کانادا ابتکارهایی انجام شده است که به پزشکان خانوادگی کمک می کند آسان تر و بیشتر با روانپزشکان و سایر متخصصان در ارتباط باشند و با این ترتیب بهتر بتوانند به مسائل بهداشت روانی رسیدگی نمایند. آخرین گزارش ارزشیابی این ابتکارها نشان می دهد که ۷۲ درصد پزشکان خانوادگی گفته اند که مهارتهای آنها در پرداختن به مسائل بهداشت روانی بهبود یافته است و در همین حال بیماران نیز از خدمات پزشکان خود ابراز رضایت بیشتری کرده اند. دکتر Andrews می گوید که هیچ کشوری در دنیا توان پرداخت هزینه های بهداشت و درمان شهروندانش را در سطح مورد درخواست یا مورد نیاز آنها ندارد. بنابر این تعیین اولویتها از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

او مژده مسرت بخشی نیز می دهد و آن خبر خوش این است که یکی از کلیدهای حل مشکل به خدمت گرفتن تکنولوژی اطلاعات است. وی به دو تحقیق تازه که در استرالیا انجام شده اشاره کرد. موضوع آن پژوهشها برنامه های کامپیوتری برای درمان جامعه ترسی یا Social Phobia بوده است. نکته ی تکان دهنده و شگفت انگیز این است؛ افرادی که برای حل مشکل خود به شبکه اینترنت مراجعه و از اطلاعات آن بهره برداری کردند درست به همان اندازه کسانی که به کلینیک های طراز اول جهانی متوسل می شوند مشکل داشتند. با این وجود آنها، یعنی گروه نخست به همان اندازه گروه اخیر بهبودی یافتند منتها فقط با یک چهارم هزینه!


golpayegani@sympatico.ca