بابک آنقدر که در جامعه هنری غیر ایرانی شناخته شده و مورد تقدیر قرار گرفته از طرف جامعه ایرانی نه شناخته شده و نه مورد تقدیر قرار گرفته. این هم از مشخصات اصلی این جامعه است که نسبت به شخصیت‌هایش‌ بی‌تفاوت است. به غیر از کانادا، عکس‌های بابک سالاری تا کنون در مکزیک، ژاپن، کوبا، و چند کشور اروپایی به‌ نمایش‌ گذاشته شده ‌اند.


Publisher Janet45
شهروند ۱۱۷۱ ـ ۳ اپریل ۲۰۰۸

چهره‌ها، بدن‌ها، شخصیت‌ها: داستان‌هایی از کوبا

مقدمه:
شنبه این هفته مجموعه جدید عکس‌های بابک سالاری در مونترآل منتشر می‌شود. عنوان این مجموعه «چهره‌ها، بدن‌ها، و شخصیت‌ها: داستان‌هایی از کوبا» (Faces, Bodies, personas: Tracing Cuban Stories) ‍است که در پی نمایشگاه اخیر بابک در بلغارستان در این کشور به زبان‌های انگلیسی و بلغاری به ‌چاپ رسید. انتشار این کتاب با حضور بابک سالاری انجام خواهد گرفت. آدرس‌ این گالری در پایان این مطلب خواهد آمد.


بابک آنقدر که در جامعه هنری غیر ایرانی شناخته شده و مورد تقدیر قرار گرفته از طرف جامعه ایرانی نه شناخته شده و نه مورد تقدیر قرار گرفته. این هم از مشخصات اصلی این جامعه است که نسبت به شخصیت‌هایش‌ بی‌تفاوت است. به غیر از کانادا، عکس‌های بابک سالاری تا کنون در مکزیک، ژاپن، کوبا، و چند کشور اروپایی به‌ نمایش‌ گذاشته شده ‌اند. او در آثارش‌ به مسئله هویت، آدم‌های پیرامونی، و جداافتادگی می‌پردازد. همین سوژه‌ها هستند که او را از مکزیک و کوبا به افغانستان و عراق و کردستان و اسرائیل کشانده‌اند. دوربین او واقعیت‌هایی را ثبت می‌کند که گاه از چشمان افراد بومی هم پنهان می‌مانند. مثل جامعه ی کوچک و دورافتاده ‌ای در مکزیک که به ‌دست زنان می‌چرخد، مشکل حجاب در بین زنان مسلمان، روزمرگی زندگی افغان‌ها که بین طالبان و نیروهای اشغال‌گر اسیر شده‌اند، چهره ی هنرمندان ایرانی در هجرت، و حکایت عشق و نفرت در فلسطین و اسرائیل.

در کتاب «چهره‌ها، بدن‌ها، شخصیت‌ها» او به دو گروه مشخص‌ از جامعه امروزین کوبا می‌پردازد:همجنس‌گرایان و هنرمندان. گروه اول شاید مهجورترین و گوشه‌ نشین‌ترین جمعی باشند که در کوبا بتوان سراغ گرفت، و گروه دوم، برعکس‌، از آدم‌هایی تشکیل شده است که جهت‌گیریفکری جامعه کوبا را تعیین می‌کنند.

کوبا را اگر ولش‌ کنی به خودی خود جامعه‌ای مردسالار و ناسازگار با همجنس‌گرایی است. در راس‌ چنین جامعه‌ ای اگر رهبری بی‌توجه به حقوق این بخش‌ از شهروندان را قرار دهی خواهی دید که زندگی در چنین قالبی چندان بی‌دردسر یا بی‌خطر نیست. فیدل کاسترو از آن دسته نادر رهبران سیاسی است که اگرچه با دموکراسی آب‌شان در یک جو نمی‌رود اما نان و گرسنگی را بین مردم به تساوی تقسیم کرده ‌اند. آموزش‌ رایگان و بهداشت رایگانی که کوبایی‌ها از آن استفاده می‌کنند در دنیا بی‌نظیر است، اما لیست امتیازاتی که کوبایی‌ها از آن برخوردارند از این چندان پیش‌تر نمی‌رود. با این‌حال همان آزادی مختصری که عامه جامعه در کوبا از آن برخوردارند هم شامل قشرهای پیرامونی جامعه بخصوص‌ همجنس‌گرایان نمی‌شود. آن ‌روزی که کاسترو نیکیتا خروشچف رهبر شوروی در سال‌های دهه شصت و هفتاد را بچه کونی خطاب کرد بسیاری به جسارت او آفرین گفتند و این توهین را نشان از استقلال او دانستند که پر بی‌راه هم نرفته ‌اند، اما اگر به این خطاب جسورانه از زاویه ‌ای دیگر نگاه کنیم پی به ذهنیت ساده ‌لوحانه ‌ای که او از همجنس‌گرایی دارد می‌بریم. همین ذهنیت بود که تا ده دوازده سال پیش‌ همجنس‌گرایی را جرم به حساب می‌آورد و آن را مستحق مجازات می‌دید. نمونه ‌اش‌ رینالدو آره‌ ناس‌ شاعر سرشناس‌ کوبایی بود که با این که از همراهان کاسترو در جریان انقلاب به شمار می‌آمد، اما به دلیل تمایلات همجنس‌گرایانه ‌اش‌ به زندان افتاد و بعدها در نیویورک در تبعید مرد.
زیبایی نگاه بابک سالاری هم از همین دیدگاه دیده می‌شود. بابک از بین بسیاری سوژه ‌ها که به واسطه سیاست‌های دولت کوبا تشویق یا تحمل می‌شوند به دنبال سوژه ‌ای می‌رود که دوربین هیچ توریستی به آن دقت نکرده است. همجنس‌گرایان کوبایی از محروم‌ترین اقشار چنین جامعه ‌ای هستند. آن‌چه در عکس‌های بابک پیش‌ از هرچیز توجه بیننده را به خود جلب می‌کند عمق حس‌ اعتمادی است که بین سوژه‌ ها و هنرمند به‌ وجود آمده است. توانایی بابک در نفوذ به خلوت زندگی همجنس‌گرایان کوبایی اعجاب ‌انگیز است. محیط عکس‌های او همگی خصوصی ‌ترین بخش‌های زندگی سوژه ‌هایش‌ است: آرایش‌ کردن در جلو آیینه، نوازش‌های دو معشوق، و عریانی یک دگرباش‌ از این لحظه‌ هاست. میزانسن، کنتراست نور، و حساسیت پایین فیلم سه عنصر تکنیکی بنیادی هستند که در همه عکس‌ها به‌ چشم می‌خورند. همین‌ها هستندکه چشم بیننده را ناخودآگاه به سمتی می‌کشانند که بابک می‌خواهد. عکس‌ها همگی در محیط ‌های بسته و درون خانه‌ ها گرفته شده ‌اند که خود به خود آن حس‌ درون‌گرایی و دوری‌گزینی همجنس‌گرایان از جامعه را هم القا می‌کند. تنها در امنیت درونی یک چاردیواری است که آن حس‌ اعتماد لازم برای لخت شدن یک همجنس‌گرا در برابر دوربین فرصت رشد پیدا می‌کند.
مجموعه عکس‌های بابک بازسازی اجتماعی است که سال‌ها زیر غبار ناآگاهی و دیکتاتوری از چشم پنهان مانده بود. تنها سقوط شوروی بود که ناخواسته پنجره ی کوچکی بر این بخش‌ از جامعه ی کوبا گشود و فرصت نفس‌ کشیدنی به آن‌ها داد. با سقوط شوروی و قطع کمک‌های اقتصادی آن کشور، کوبا مجبور شد که بر سر پای خود بایستد و نان خود را خود فراهم کند. توریسم مهم‌ترین و پردرآمدترین این راه حل‌ها بود، اما برای راه انداختن یک سیستم ماندنی احتیاج به این بود که کشور از ثبات و امنیت اجتماعی حداقلی برخوردار شود. همین بود که دولت داوطلبانه به نظارت خود بر بخشی از زندگی خصوصی مردم پایان داد. گرایش‌ جنسی شهروندان یکی از این محدوده‌ ها بود که دولت تصمیم گرفت به حال خود واگذاردش‌. این است که تنها در سال‌های اخیر است که فشار دولت از گرده ی همجنس‌گرایان برداشته شده است، اگرچه از فشارهای اجتماعی که از طرف جامعه تحمیل می‌شود چیزی کم نشده است.

در بخش‌ شخصیت‌ها با هنرمندان و روشنفکرانی آشنا می‌شویم که شالوده‌ های فکری جامعه ی نوین کوبا را شکل می‌دهند: از کارلوس‌ دیاز که کارگردان تئاتر است تا خوزه میگل سانچز که خواننده ی راک است تا سزار لوپز شاعر و الیسیو التوناگای نویسنده و ماریانلا بوآن طراح و کارگردان رقص‌. برعکس‌ بخش‌ اول کتاب که تمام تصاویر در درون خانه گرفته شده بودند بعضی از عکس‌های بخش‌ دوم صحنه‌های بیرونی هستند.
اما دو عکسی که در این کتاب به دنبالش‌ گشتم و نیافتم ازآن توماس‌ گوتیه ‌رز آلیا و خوان کارلوس‌ تابیو بودند. اولی شاید پیش‌ از آن‌که بابک پروژه ‌اش‌ را شروع کند مرده بود، اما دومی جوان است و هنوز چند ده سالی فرصت آفرینش‌ دارد. اهمیت این دو در نقش‌ مهمی است که در باز کردن فضای فکری کوبا و به عقب راندن سانسور ایفا کردند. خوان کارلوس‌ تابیو فیلمساز جوان و پرشوری بود که در سال‌های آغازین دهه نود می‌خواست فیلمی با موضوع همجنس‌گرایی بسازد، اما هیچ‌کس‌ حاضر به همکاری با او نشد بجز یک نفر که همان توماس‌گوتیه ‌رز آلیا باشد. آلیا از فیلمسازان کهنه‌کار و پرآوازه ی کوبا و در عین حال از دوستان نزدیک کاسترو بود. به دلیل همین نزدیکی و این واقعیت که فیلمی که اسم او را بر خود داشته باشد بی‌هیچ مشکلی از سانسور دولتی عبور می‌کند بود که آلیا حاضر شد نامش‌ را به عنوان کارگردان فیلم به عاریه بدهد. این بود که «توت فرنگی و شکلات» (Strawberry and Chocolate) ، اولین فیلم کوبایی با موضوع همجنس‌گرایانه ساخته شد. تصویرهای این دو نه تنها با موضوع کتاب همخوانی داشت، بلکه بر ارزش‌ آن می‌افزود.

بسیاری از عکس‌های بابک سالاری را در وب ‌سایتش‌ www.babaksalari.com می‌توان پیدا کرد.

Faces,Bodies,Personas:Tracing Cuban Stories
Photographs by Babak salari
Text by Norge Espinosa Mendoza
Foreword by Tomas Waugh
Language English and Bulgarian