تهرانتو بسیج میشود
ترجمه: حمید پرنیان
وقتی نوبت به ایران میرسد، انگار انتظار خبر خوبی نباید داشت. این ماه هم گزارشهایی دربارهی تایید حکم اعدام یک شهروند ایرانی-کانادایی ۳۵ ساله (سعید ملکپور، طراح وبسایت) از سوی دادگاه عالی ایران، دستگیری دو روزنامهنگار زن (مرضیه رسولی و پرستو دوکوهکی) و یک عکاس (سهامالدین بورقانی) به دست نیروهای امنیتی ایرانی همهجا منتشر شد.
دولت ایران حمله به کاربران اینترنتی و روزنامهنگاران را تشدید کرده تا در بحبوحهی انتخابات مجلس، آزادی بیان را از بین ببرد. در همین حین، شاهد حرکتی از سوی دولتهای غربی هستیم که با تحریمهای جدید اقتصادی بر دولت ایران فشار وارد میکنند.
تحریمهای جدید علیه ایران
اتحادیهی اروپا، در همراهی با کانادا و ایالات متحده و انگلستان، هفته گذشته اعلام کرد مجموعهی جدیدی از تحریمها را علیه ایران وضع کرده است. این تحریمهای جدید، اعضای اتحادیهی اروپا را از بستن قراردادی برای واردکردن نفت خام یا پترولیوم تصفیه شده از ایران بازمیدارد. از اولِ جولای امسال قرار است که همهی واردات نفت و پترولیوم از ایران متوقف شوند، و تا آن موقع نیز مهلت قراردادهای فعلی به پایان میرسند. اتحادیهی اروپا همچنین محدودیتهای مالیای علیه ایران وضع کرده است؛ توقیف داراییهای بانک مرکزی ایران در کشورهای اتحادیهی اروپا.
این تحریمهای جدید اقتصادی برای این وضع شدهاند تا اقتصاد آسیبپذیر جمهوری اسلامی ایران را تضعیف کنند. صنعت نفت در ایران، ستون اقتصادی این کشور محسوب میشود؛ درآمدهای نفتی ۵۰درصد بودجهی ملی را تامین میکنند. سال گذشته، ایران از صادرات نفتی تقریبا ۹۰ میلیارد دلار درآمد داشته است. با این تحریمهای جدید، ایران درآمدی که از فروش ۶۰۰هزار بشکه در روز به اتحادیهی اروپا داشت (یعنی ۲۴ درصد از کل صادرات ایران) را از دست خواهد داد.
تاثیر تحریمها بر شهروندان ایرانی-کانادایی
کانادا از نوامبر ۲۰۱۱ علیه ایران تحریمهای اقتصادی وضع کرده است. با توجه به محدودیتهای ارسال پول از ایران به کانادا، تاثیر این تحریمها بر شهروندان ایرانی-کانادایی بدل به بحثی داغ شده است.
در حالی که برخی شهروندان ایرانی-کانادایی، تحریمها را ابزار «صریحی» میدانند که دولت کانادا استفادهشان میکند تا بر طبل جنگ علیه ایران بکوبد، برخی دیگر اما تحریمها را صرفا جهت اعمال فشار سیاسی بر رژیم میدانند که تبدیل به مداخلهی نظامی نخواهد شد.
برخی سازمانهای ایرانی-کانادایی که علیه تحریمها موضعگیری میکنند، پیشنهاد میدهند که دولت کانادا در روابط دیپلماسیاش با ایران تجدید نظر کند. اما سازمانهایی هم هستند که میگویند تحت شرایط فعلی، برقراری گفتگو با ایران کاری واقعبینانه نیست.
مهرداد حریری، فعال سیاسی و مدیر سازمان کانادایی- ایرانی «همبستگی با ایران» میگوید «در هر گفتگویی، نیاز است که طرف مقابلتان به شما گوش دهد. البته که دولت کانادا آمادهی گفتگو با ایران است اما این گفتگو زمانی میتواند رخ دهد که ایران کسانی مانند سعید ملکپور یا حسین درخشان را که در زندان هستند و یا در انتظار اعدام، آزاد کند. مذاکرهای عملی نخواهد شد اگر ایران به نقض حقوق بشر همچنان ادامه دهد و آزادی بیان را سرکوب کند».
ارسلان کهنموییپور، استادیار دانشگاه تورنتو و عضو شاخهی تورنتوی «اتحاد برای پیشبرد دمکراسی سکولار در ایران» (UASDI) میگوید «نگاه اکثر ایرانیان داخل و خارج به مسالهی تحریمها دچار تغییرات اساسی شده است. گروهی که به انتقال غیرخشونت آمیز [دولت ایران] فکر میکرد، الان خواستار آن است که دولتهای بینالملل فشارهای سیاسی و اقتصادی بر دولت ایران را افزایش دهند».
حریری به مسالهی تاثیر سیاسی این تحریمها اشاره میکند و میگوید «فشار بینالمللی بر دولت ایران، جبههی اعتراضیِ داخل ایران را تقویت میکند. این را از فعالان سیاسی داخل ایران شنیدهام. ما مهاجران ایرانی نیز وظیفه داریم تا از طریق آگاهکردن و فعالکردن دولتهای جهانی در زمینهی نقض حقوق بشر در ایران، بر دولت ایران فشار وارد کنیم».
سبکسنگینکردن جنبههای منفی و مثبت
حریری توضیح میدهد «برای ارزیابی تاثیر تحریمهای جهانی [علیه ایران]، باید به فعالان سیاسی داخل ایران گوش داد. هرجا که مقاومتی صورت میگیرد، هزینههایی هم در بر خواهد داشت. ما نمیتوانیم از مبارزه علیه دولت ایران دست بکشیم صرفا به این خاطر که این امر هزینه دارد. مهمترین چیز در اینجا تاثیرگذاشتن بر دولت ایران است و برای همین است که خواستار تحریمهای هدفمند هستیم و نه تحریمهایی کلی که تاثیرات مخرب بر مردم ایران میگذارد».
حریری تاکید میکند «ما نیز خواستار اقدام نظامی علیه ایران نیستیم، اولا به این دلیل که ایرانیهایی که من میشناسم نمیخواهند به میهنشان حمله شود، و ثانیا از لحاظ مزیت استراتژیکی و سیاسی باور دارم که [حملهی نظامی] به نفع دولت ایران تمام خواهد شد چرا که میتواند قدرتاش را مستحکمتر کند. پس وقتی به گزینهها نگاه میکنیم، این نوع تحریمها بهترین گزینهی ممکن به نظر میرسند؛ ما با وارد ساختن کمترین ضرر بر مردم ایران، میتوانیم پیامی سیاسی به دولت ایران بفرستیم».
کهنموییپور در موافقت میگوید «گزینهی سومی وجود ندارد، گزینههایی که دولتهای غربی دادهاند بسیار ساده است: مداخلهی نظامی یا تحریمهای اقتصادی. بنابراین، تحریمهای اقتصادی انگار اجتنابناپذیر هستند. مسئولیت ما بهعنوان شهروندان حساس به مسایل سیاسی این است که مطمئن شویم تاثیر این تحریمها بر مردم عادی و بهویژه شهروندان ایرانی-کانادایی به حداقل میرسد».
حریری، ضمن صحبتکردن از تاثیر تحریمها بر مردم عادی، میگوید «دردسرهایی که این تحریمها بر صاحبان مشاغل ایرانی-کانادایی ایجاد میکند در مقایسه با نقش سیاسی این فشارهای جهانی علیه دولت ایران، بسیار ناچیز است. حمایت از حرکت و مقاومت مردم ایران و دفاع از حقوق بشر در ایران، مهمترین مولفهی ماست».
نیاز به رایزنیهای قبلی
حریری به اقداماتی اشاره میکند که دولت کانادا انجام داده تا موجب شکلگیری این تحریمها علیه ایران شود.
میگوید «پارسال بود که شروع کردیم و از طریق امضای نامهای که خواستار اعمال تحریم هدفمند بر ایران بود با دولتِ فدرال گفتگو کنیم. متاسفانه آن گفتگو انجام نشد».
حریری اضافه میکند «اگر فرصت آن را پیدا میکردیم که میتوانستیم با دولت کانادا دربارهی تاثیر تحریمهای علیه ایران گفتگو کنیم، قادر میشدیم تا برخی از سوءتفاهمها را برطرف کنیم».
کهنموییپور در راستای حرفهای حریری میگوید «اینجا میتوانیم نقد جدیای به دولت کانادا وارد کنیم که چرا نتوانسته جهت انجام این فشارها، با جامعهی ایرانیان کانادا رایزنی کند».
گمشده در هیاهو
رضا مریدی، نمایندهی ریچموندهیل مجلس انتاریو، نیز بر گفتگو تاکید میکند.
مریدی میگوید «ما در کانادا جمعیت زیادی از دانشجویان ایرانی را داریم که درس میخوانند و از داخل ایران و از طرف خانوادههایشان حمایتِ مالی میشوند. افزون بر آن، والدینی هم وجود دارند که در طلاییترین دورهی زندگیشان، همراه با بچهها و نوههایشان در کانادا زندگی میکنند و روی بودجهای که از ایران میآید حساب کردهاند تا بار اضافیای روی اقتصاد کانادا نباشند. ما باید با جامعهی ایرانی-کانادایی رایزنی کنیم تا این موارد ویژه را شناسایی کنیم و به نحو شایستهای مورد رسیدگی قرار دهیم».
در میان کسانی که از این تحریمها آسیب میبینند، متقاضیان ایرانی مهاجرت سرمایهگذاری به کانادا هستند. تحریمهای کانادایی خودبهخود این متقاضیان را در برزخ قرار میدهد.
طبق رویهی ادارهی مهاجرت، متقاضیِ سرمایهگذاری میبایست ۸۰۰هزار دلار در اقتصاد کانادا سرمایهگذاری کند.
دولت فدرال تاکید کرده است که تحریمها بر همهی آن تقاضاهایی که به دلیل مهاجرت، بودجهای را از ایران وارد کانادا میکنند نیز تاثیر میگذارد. هرچند، شهروندان ایرانی که بودجهشان در بانکهای کشورهای دیگر نگهداری میشود قادر خواهند بود که تحت برنامهی مهاجرت سرمایهگذاری، اقدام کنند.
ایرانیانی که در گروه مهاجران سرمایهگذاری نیستند، اجازه دارند تا درخواست استیناف کنند، و وزارت امور خارجه نیز پروندههای آنها را شخصا بررسی و تایید خواهد کرد.
بهرغم این استینافها، بسیاری از متقاضیان قادر نخواهند بود که اقدام کنند و بنابراین چارهای ندارند مگر پسگرفتن تقاضایشان.
از دست دادن شمار زیادی از مهاجران و سرمایهگذاران ایرانی میتواند بر کانادا تاثیرگذار باشد. ایرانیان، چهارمین گروه بزرگ مهاجران سرمایهگذار در کانادا هستند، و دومین گروه بزرگ مهاجران سرمایهگذار به استان کبک.
کبک فقط در سال ۲۰۱۰، بیش از ۱۶۰۰ تقاضای مهاجرت سرمایهگذاری از سوی شهروندان ایرانی داشته. در پنج سال گذشته، متقاضیان سرمایهگذار ایرانی بالغ بر ۳۵۰ میلیون دلار وارد اقتصاد کانادا کردهاند.
مریدی اخطار میدهد که گرچه باید مطمئن شد که ایرانیان عادی بتوانند فرصت برابری جهت درخواست اقامت در کانادا و مهاجرت داشته باشند، اما باید نسبت به واردشدن عوامل جمهوری اسلامی ایران به خاک کانادا نیز حساس بود و مانع شد.
او میگوید «دولت ما باید پیشینهی سیاسی افراد را بررسی کند تا مطمئن شود که آدمهایی که وارد خاک کانادا میشوند به رژیم وابسته نباشند».