بزرگداشت چهلمین روز درگذشت استاد حسن یوسف زمانی (آهنگساز برجسته و پیشکسوت) روز یکشنبه ۴ اکتبر۲۰۰۹ توسط خانواده او و به همراهی گروه  …


شهروند ۱۲۵۲  پنجشنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹


 

بزرگداشت چهلمین روز درگذشت استاد حسن یوسف زمانی (آهنگساز برجسته و پیشکسوت) روز یکشنبه ۴ اکتبر۲۰۰۹ توسط خانواده او و به همراهی گروه پژواک به خوانندگی خانم گیسیا در سالن امپرس برگزار شد.


 

دیدن صندلیها با روکش سیاه و شمع های روشن روی میزها، همگی گویای حال و هوای مراسمی بود که در فقدان شخصی عزیز برپا شده است. با خود می گویم چه زیبا بود اگر این مراسم در زمان حیات استاد و در جهت قدردانی از یک عمر تلاش بی وقفه او در ارتقای موسیقی اصیل کشورمان و با حضور خود او برگزار میشد.

به راستی چه نیکو است قدردانی و سپاس خود را در زمان حیات هنرمندان راستین به آنان عرضه کنیم و با حس شیرین همدلی و عشق، آنان را که غالبا با فشارهای گوناگونی دست به گریبان هستند به هر نحوی حمایت کنیم و با این حمایت آنان را در آفرینش آثار معنویشان همراهی کنیم و خود نیز از این خوان معنوی که آنان فراهم می کنند، بهره مند شویم.


 

هنرمندان گروه پژواک:از ر است بابک دیوانی - پیمان شکراللهی - گیسیا - سه رکوت نمیک - آبتین آذری - بابک ایوانی آراز نایب پاشایی پس از صرف ناهار مجری برنامه امیر مهیم که خود شاعر است به حاضران خوش آمد گفت و افزود: "استاد یوسف زمانی بیش از نیم قرن برای موسیقی ایرانی زحمت کشید و نامش با موسیقی کلاسیک ایران عجین شده است، اما آنطور که شایسته بود از استاد و کارهایش استفاده نشد. استاد را همه به نیکی می شناسند. او با کارها و آثارش زنده است و همواره حضور دارد. به احترام استاد بپا خیزید و یک دقیقه سکوت کنید."

فرنگیس یکی از دختران استاد نیز ضمن تشکر از مدعوین گفت: "پدرم از بزرگ مردانی بود که معنویات را به مادیات ترجیح می داد. این انسان بی آلایش از بدو هستی با هنر آشنا بود، زیرا در خانواده ای هنرمند به دنیا آمد. او در همه حال مشغول پرورش هنرش بود و از خودیابی و خودشناسی لذت می برد. او عشق به خانواده داشت." دختر استاد همچنین از گیسیا (شاگرد استاد و خواننده گروه پژواک به سرپرستی استاد یوسف زمانی) به خاطر تلاشهای بی دریغ در طی بیماری پدرش و برگزاری مراسم بزرگداشت تشکر کرد.

سپس اسلایدی با صدای استاد که اشعار زیبای خود را به نام ساز عشق و … می خواند پخش شد. در ادامه امیر مهیم از بزرگ منشی استاد گفت: "در برخی موارد استاد حتی بدون دریافت شهریه به شاگردانش تعلیم می داد. او خود در مضیقه زندگی می کرد و هیچ سازمانی از او حمایت نمی کرد، اما این هنرمندان آنقدر بزرگوار هستند که این بذل محبت در آنها وجود دارد و ما باید قدر و ارزش آنها را بدانیم. هنرمند زنده است و همواره حضور دارد، زیرا آثار هنرمند، خود زندگی اوست."

در ادامه ی مراسم، خانم گیسیا ترانه اشک مهتاب از ساخته های استاد یوسف زمانی را ـ که محمدرضا شجریان آن را اجرا کرده است ـ خواند:

به من گفتی که دل دریا کن ای دوست

همه دریا از آن ما کن ای دوست

دلم دریا شد و دادم به دستت

مکِش دریا به خون پروا کن ای دوست

او در توضیح این ترانه گفت: "اشک مهتاب اولین درس من در سال ۲۰۰۴ بود. سیاوش کسرائی شاعر این آهنگ است که اکنون هم شاعر و هم آهنگساز پرواز کرده اند، روحشان شاد. استاد برای من در زندگی همه چیزم بود. پدر، برادر، دوست، سنگ صبور و خوشحالم که توانستم چند سالی با او باشم. استاد یوسف زمانی آنقدر فروتن بود که وقتی او را استاد خطاب می کردند می گفت مرا استاد نگویید من یک شاگردم. استاد همیشه از تبلیغ به دور بود. او می گفت از مرگم ناراحت نشوید و سوگواری نکنید. او همواره حضور دارد، زیرا نتهایش حضور دارند. آهنگ های استاد به حدود هشتصد آهنگ می رسد و من امروز آهنگهایی را انتخاب کردم که استاد به آنها علاقه داشت."

گیسیا سپس به همراه گروه پژواک متشکل از  آراز نایب پاشایی (تنبک)، آبتین آذری (تار)، پیمان شکرالهی (سنتور)، بابک دیوانی (دف) و بابک ایوانی (ویلن) به اجرای ترانه پرداخت. در این اجرا آقایان سه رکوت نمیک (خواننده کرد زبان) و نوروز (نوازنده ویلن) گروه پژواک را همراهی می کردند.

گیسیا هنگام اجرای برنامه اشاره کرد: "دوستی که ۶۲ سال همراه استاد بود در اینجا حضور دارد و آن سازی است که استاد برای نواختن آن سالها سرش را روی آن می گذاشت."

او سپس ساز استاد را زیر عکسش و کنار حلقه گل قرار داد.

سلیمان واثقی (سلی) خواننده و امیر رهبر از هنرمندانی بودند که در این یادبود برنامه اجرا کردند.

سلی پیش از اجرای برنامه گفت، مرگ هم ادامه راه زندگی است و در آن شادی و رهایی از بند قفس زندگی است. او سپس با همراهی پیانوی امیر رهبر ترانه ای از سهراب سپهری خواند.

در ادامه استاد باقر موذن گیتار نواخت. خانم صالح و جبار حامد به زبان کردی متنی را خواندند و مهدی مهرآموز شاعر شعری به نام"سفر" را که استاد دوست داشت، خواند. قطعه زیبایی را که کارزان صالح با ویلون نواخت بر دلها نشست و حال و هوای مجلس را عوض کرد.

گیسیا پیش از پخش شعری با صدای استاد یوسف زمانی، گفت، استاد ۵۹ شعر سرودند. آخرین شعرش را که در واقع نوعی وداع است، زمانی که در بیمارستان بود سرود و من صدایش را ضبط کرده ام. سپس این شعر زیبا به نام "سرو بلند" با صدای شاعر پخش شد.

یکی از شاگردان استاد به نام آقای بهارزاده ترانه ای خواند و گفت: استاد مرد بزرگی بود. پنج سال پیش در سن ۶۰ سالگی پیش او رفتم و به او گفتم من ترانه را براساس اصول موسیقی نمی خوانم و از او خواستم مرا تعلیم دهد. زمانی که او مبلغ شهریه را گفت، به او گفتم این مبلغ برایم سنگین است و نمی توانم بپردازم. استاد گفت اصلا نمی خواهد هزینه ای بکنید و بدون شهریه ۵ سال به من آموزش داد. او انسانی با روحیه بالا بود و هر وقت از او می پرسیدم چطوری می گفت عالی هستم.   

آرمان منتظری شعری از خود که استاد یوسف زمانی بر روی آن آهنگ ساخته بود، خواند و آقای گوران نیز شعری به زبان کردی از سروده های خود را خواند.

سپس خانم گیسیا اشاره کرد، مراسم یادبود مشابهی توسط برادر استاد، حسین یوسف زمانی، در ایران برگزار شده که هنرمندان بسیاری از جمله شهرام ناظری، گروه کامکارها و … در آن حضور داشتند. در خاتمه گیسیا فقدان استاد حسن یوسف زمانی را برای جامعه هنری تکان دهنده توصیف کرد و به جامعه هنری و خانواده استاد تسلیت گفت.


 

زندگینامه حسن یوسف زمانی


 

حسن یوسف زمانی آهنگساز، رهبر ارکستر، نوازنده کلارنیت، و ویلن آلتو در سال ۱۳۱۰ در شهر سنندج استان کردستان به دنیا آمد. وی تحصیلات ابتدایی را در همین شهر آموخت و نیز درسهای اولیه موسیقی را در مدرسه موزیک نظام همین شهر فرا گرفت.

یوسف زمانی در سال ۱۳۳۷ به همراه برادرش حسین به تهران آمد و در کنسرواتور جهانی و هنرستان عالی موسیقی درسهای موسیقی را آموخت و دوره های عالی این هنر را به خوبی گذراند.

وی دو ساز کلارینت و ویلن آلتو را به خوبی می نواخت و با علم رهبری ارکستر هم به تمام و کمال آشنا بود.

در سالهای میانی دهه چهل برادران یوسف زمانی، با تلاش و پیگیری نخستین ارکستر موسیقی کردی را راه اندازی کردند. از این منظر باید این دو تن را به عنوان پیشگامان علمی کردن موسیقی کردی به شمار آورد.

یوسف زمانی در آهنگسازی دستی چیره داشت و برخی از ساخته های وی توسط خوانندگان نامی چون محمدرضا شجریان، نادر گلچین و … خوانده شده است. تصنیف هایی چون دولت عشق، اشک مهتاب و مبتلا از جمله معروف ترین کارهای مشترک میان حسن یوسف زمانی و شجریان به شمار می رود.

حسن یوسف زمانی در زمینه موسیقی فولکلور، سنتی یک صدایی (ملودی) و موسیقی ارکسترال آهنگ های زیادی ساخته و اجرا کرد و به گفته خودش در یکی از مصاحبه ها بیش از یکصد و بیست قطعه آهنگ با کلام و بدون کلام جدید اجرا نشده در گنجینه ساخته های خود داشت. یوسف زمانی اواسط دهه هفتاد به کانادا مهاجرت کرد و با تشکیل گروهی به نام پژواک به توسعه و گسترش موسیقی علمی و سنتی ایران همت گماشت.

وی اواخر عمر به سرطان ریه دچار شد و ۲۵ مرداد ۱۳۸۸ در کانادا درگذشت.

شعری که در زیر می خوانید، "سرو بلند" آخرین سروده استاد حسن یوسف زمانی ست که تاکنون به چاپ نرسیده است.


 

سرو بلند


 

سفر بازپسین در پیش است      سفری بی برگشت       از بلندای زمان    به سراشیب زمین

تا بدانجا که نمی دانم و کس نیز ندانست کجاست؟       یا چسان خواهد بود؟

آنچه اندر نظرم می آید       چرخش دایره عمر تمام است اینجا   از همان نقطه

که آغاز شد انجام گرفت       و آنچه من می دانم در ره این سفر دور و دراز

نه تمنا و هوس    نه نشیب است و فراز     نه تقلا و ستیز است نیاز    آنچه جاریست

در این وادی نو    منزل نو     ظلمات است و سکوت    ابدیت و سکون

نه مرا با کس کار    نه کسی می پرسد نام و نشانی از من     آنچه من بود

روح من      آن گهر ناب دگر با تن نیست        پر گشوده است از  این تنگ نفس   به سراپرده ذات

تا مگر دیگر بار         در نهانخانه جسم دگری جلوه نماید آغاز          تن بی جان من است

اینکه در آغوش زمین پنهان است    و دگردیسی اندام من اندر دل خاک

این چنین است   که زهدان زمین         با صبوری بشکافد همه اجزاء مرا

و به همراهی دیگر ذرات        خوان الوان طعامی بکند آماده          تا که سیراب شود

ریشه ی یک سرو بلند        یک شاخه ی گل         یک سبز گیاه        و بدینسان چو

مرا مرگی نیست       همه تن وجد و سرورم         چو رسد روز وداع        

 می شوم شاخه گل       می شوم سرو بلند        میشوم سبز گیاه