شیدا بامداد ـ بیستم دسامبر سالی که هفته پیش به پایان رسید، به دیدن مجموعه ای از کارهای هنری آزاد مردوخی رفته بودم. در یکی از گالری های هنری 

 

شهروند ۱۲۶۳ ـ پنجشنبه ۷ ژانویه ۲۰۱۰


 

بیستم دسامبر سالی که هفته پیش به پایان رسید، به دیدن مجموعه ای از کارهای هنری آزاد مردوخی رفته بودم. در یکی از گالری های هنری واقع در شرق خیابان کوئین- تورنتو. عکس هایی از زندگی کودکان و زنان در سومالی که  نوشته ها و علائم و شکل هایی با رنگ و روغن بر آن ها نقاشی شده است، تا واقعیت زندگی را  بیشتر نمایان سازد و نشان دهد که چگونه عشق و محبت در میان جنگ و خون در زندگی روزانه مردم در سومالی همزیستی می کنند.  "عشق، خون و جنگ" اسمی است که برای این مجموعه  تاثیرگذار انتخاب شده بود.  شرح مختصری از این نمایشگاه برای اطلاع دوستان و هنردوستانی که موفق به دیدن نمایشگاه نشدند در پی می آید. گرچه شنیدن و یا خواندن کارهای هنری هرگز نبود چون دیدن آن از نزدیک!

یکی از تابلوهای آزاد مردوخی

به راستی تاثیر و لذت حاصل از رویت مجموعه مورد بحث در فضای پرشور و گفت وگوی هنرمند با جوانان بازدید کننده به همراه حضور صمیمانه  مادر و  پدر  او   و دیگر چهره های آشنا نوعی تمرکز ذهنی و ارتباط معنوی بی نظیری را با محتوای نمایشگاه یکجا فراهم آورده بود.

ماجرا از آن جا شروع می شود که در اپریل ۲۰۰۹ آزاد مردوخی با یکی از دوستانش عازم  سفر به سومالی می شوند ، با هدف تهیه یک فیلم مستند از موضوع  دزدان دریایی در سواحل سومالی.

 مسئله ای که آن روزها به ناگهان نگرانی دولت های بزرگ جهان و توجه  بخش مهمی از شبکه های خبری را معطوف به خود  کرده بود (ش. ب).

آزاد می گوید: وقتی به سومالی رسیدیم خیلی زود دریافتیم که دزدی دریایی محصول شرایط غیرقابل تحمل و  باور نکردنی زندگی در سومالی است. وقتی  دزدان دریایی را بر صفحه تلویزیون می  دیدیم، آنان را  همچون پیادگان شطرنجی می یافتیم  در صحنه جنگی بزرگتر که به تدریج در پرتو تصاویر واقعی زندگی زنان و کودکان از چشم ما محو می شدند. کودکانی که خورد و خوراکشان را از زباله دانی ها تامین می کردند، پیکرهایی معلول، سرزمینی بدون قانون، فساد در بالاترین سطوح حکومت، و فقدان کمک و مساعدت از دنیای خارج. به این ترتیب بود که تصمیم گرفتم  عکسبرداری هایم  را بر  زندگی روزانه  مردم و بخصوص کودکان  متمرکز کنم.  مصمم شدم   از عکاسی به عنوان ابزاری در خدمت دستیابی به  آگاهی و عدالت بهره گیرم و داستان های واقعی،  دردآور و زشتی را که می دیدم  از طریق هنر عکاسی بیان کنم.  و این شاید قدرت عکس، فیلم ، مرکب،  رنگ و … است.

۸۰۰ عکس ره آورد دو مسافرت آزاد به سومالی است، برخی از این تصاویر واقعیت هایی  مهیب و  وحشت انگیز را  می نمایانند، و بعضی در عین زیبایی چشم را نوازش می دهند.

نمایشگاه  گزیده ای است از آن عکس ها و حاصل ذهنی انتقادی که دغدغه ی عدالت و برابری دارد،  و پرسش هایی اساسی را درباره ی جهان زیستگاه ما پیش می کشد. هر تصویر تنها برگردان یک لحظه معین نیست. هر تصویر روایتی است از زمانی به طول زندگی و عمر انسان ها در پیکار برای بقا در چرخه فقر و توسعه نایافتگی،   در افغانستان ، آنگولا، بوسنی و هرزه گوین، کنگو، اریتره، اتیوپی، رواندا، سیرالئون، سومالی، سودان، کوزوو، تیمور شرقی، عراق و نقاط مشتعل دیگر.  مجموعه عکس های آزاد بیانگر  داستان زندگی  همه آن  کودکانی است که  فشار سنگین آثار جنگ را خاموش و بی‌دفاع،  در همه ی محلات مسکونی شهرها و یا روستاهایی که  جولانگاه جنگ و ترور و اشغال شده اند، تحمل می‌کنند.

در تصویر  چرخ عشق،  دختر کوچکی نشسته  بر یک ویلچر دست ساز و زنی که  ویلچر را در حاشیه ساختمانی در شهر هدایت می کند، دیده می شوند. ویلچر از تکه هایی از یک صندلی پلاستیکی، قطعاتی از یک  ارابه دستی، و چرخ هایی از یک ویلچر تشکیل شده است. آزاد می گوید در صحنه ای که این عکس را گرفته است عشق فراوانی را مشاهده کرده است، چه در دست هایی  که تکه های وسایل اسقاط شده ای را تبدیل به یک ویلچر کارا برای دختر بچه نموده است و چه در رابطه ی  میان دختر و مادری که ویلچر را هدایت می کند و دختر را در شهر جنگ زده  می گرداند. از همین رو  بیش از ۳۰۰ بار کلمه عشق با رنگ قرمز را  بر زمینه این عکس به گفته او  سحرآمیز  نگاشته شده است. 

آزاد مردوخی (وسط) در کنار خانم کاتلین وین وزیر آموزش انتاریو در سمت چپ 

تصویر زندگی سبز، آلونک هایی دیده می شوند که با تنه و شاخه درختان و تکه هایی از کیسه های پلاستیکی ساخته شده اند. در شرح این تصویر آزاد آلونک ها را یک خانه چهار اتاق خوابه توصیف می کند که بر تلی از زباله ها بنا شده، و تعدادی از پناهندگان اهل "موگادیشو" را در حاشیه شهر "بربرا" – سومالی در خود جای  داده است.  زباله های سطح زمین  البته  در تصویر نمایان نیستند و به جای آن صدها بار کلمه زندگی (لایف) در جهت عکس اتاقک ها  و با رنگ قرمز  چفت در چفت نقاشی شده است. آزاد در مورد انتخاب نام این تصویر می گوید: این روزها بسیاری از "زندگی سبز" حرف می زنند. صحنه موجود در این عکس معنی "زندگی سبز" را در ذهن من تغییر داده است. این تصویر همچنین یادآور این نکته مهم است که ما در زندگی خود اینجا در آمریکای شمالی چقدر مصرف و ولخرجی می کنیم ، در حالیکه فقط ۲۰۰ دلار پول می تواند زندگی یک خانواده را در سومالی کاملا تغییر دهد.

در عکس دیگری  تصویر یک زن به همراه دو دختر بچه در دو سوی او دیده می شوند. بچه ها دست های  مادر را از دو  سو در دستان  خود گرفته اند. این تصویر که نام "عشق نابینا" را بر خود دارد  روایت  مادری است  که نود در صد بینائیش را  در درگیری های جنوب سومالی از کف داده است. دختر بچه ها  به منزله چشم های زن او را در انجام امور روزانه زندگی یاری می دهند.  آزاد می نویسد که این خانواده به معنای واقعی و در همه اوقات  به عشق و حضور همدیگر نیاز دارند.

در بروشور مربوط به نمایشگاه، آزاد متذکر می شود که او  عکاسان و فیلمسازان بسیاری را دیده است که به آفریقا می روند و با تصاویر هول انگیزی ازگرسنگی کودکان و یا مرگ زنان برمی گردند. "من اما میخواهم کار متفاوتی انجام دهم". او معتقد است که می توان شادی و رنج انسان  را در یک تصویر معین به تماشا گذاشت، بی آنکه نیازی به برجسته کردن گرسنگی کودکان در آن تصویر باشد. "خود را مقید به نشان دادن عشق موجود  در روابط انسان ها به رغم شرایط دهشتبار زندگی در سومالی  دانسته ام،  عشق  در میان دوستان، افراد خانواده، همبازی ها و … : دیدن اینکه چطور این  کودکان  میخواستند که زنده بمانند و یا برخی از آنها  با  چه تلاشی  زندگی را حفظ می کردند، واقعا شگفت انگیز بود. عشق در میان جنگ و خون مواج بود".

عکس ها و پیام های نقاشی شده  بر آن ها  یادآوری می کنند که ما در دنیای بدی زندگی می کنیم،

در دنیایی که کودکان قربانیان بی گناه همه جنگ ها هستند. آن گاه که بچه‌ها در جنگ کشته یا مجروح نشوند، آواره و یتیم می‌شوند، دزدیده می‌شوند، مورد تجاوز قرار می‌گیرند، دچار اضطرابهای روانی حاصل از مشاهده مستقیم خشونت می‌شوند، بی خانمان، فقیر، و عزادار عزیزترین کسانشان می‌شوند. وقتی هم که از این همه مصیبت جان به در می‌برند اغلب برای ادامه ی بقا خود را در کشاکش نبردی دیگر علیه انواع بیماری ها، سرپناه نامناسب، فقدان آب سالم و غذا و خدمات بهداشتی می‌یابند. بدترین ویژگی دنیای ما  شاید  سازش آدم ها  با قدرت و یا سکوت و  تن دادنشان  به روابط قدرت باشد.

در عین حال تلاش و زحمت آزاد مردوخی در برگزاری این نمایشگاه، تدوین یک بروشور زیبا  با توضیحات دقیق و ظریف در مورد عکس ها و صحنه های واقعی، مجموعه ی عکس ها و پیام های نقاشی شده بر آن ها و استقبال درخور توجه به ویژه از سوی جوانان به یاد ما می آورند که دنیا را می توان بهبود بخشید، و آن را به دنیای  تخیلی که با   آرمان های  خوب انسانی ساخته می شوند،  شبیه تر کرد. از همین روست که آزاد  عواید حاصل از فروش تصاویر و حمایت های مالی بازدیدکنندگان و علاقمندان را در اختیار مراجع و  منابعی قرار خواهد داد که در سومالی برای زندگی و سلامت کودکان فعالیت می کنند.