شهروند ـ فرح طاهری: چندی پیش سازمان باسابقهی یهودیان آمریکای شمالی، «بنای برت»B’nai Brith، آگهی بازرگانی جنجالیای در چند روزنامهی کانادا منتشر کرد. در این آگهی تصویری از خشایارشاه، پادشاه هخامنشی، در کنار محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، منتشر شد و زیر آن نوشته بود: « بدون تاج، همان دستور کار مرگبار»
در اعتراض به این آگهی، ۱۳ انجمن، نهاد و رسانه ی جامعهی ایرانی* کانادا نامه ای اعتراضی خطاب به هیئت مدیرهی سازمان مورد نظر نوشتند و همچنین نامه ای به روزنامه نشنال پست (روزنامه ی سراسری کانادا) ارسال داشتند و شنبه ی گذشته ۷ اپریل ۲۰۱۲ هم یک آگهی تمام صفحه در این روزنامه به چاپ رساندند.
این گروه خودجوش جهت اطلاع رسانی از اقدامات انجام شده، روز سه شنبه ۱۰ اپریل ۲۰۱۲، در یکی از اتاق های مرکز امور شهری نورت یورک، یک کنفرانس مطبوعاتی برگزار کردند و روند کار تیمی و دستاوردهای آن را اعلام داشتند.
در آغاز یکی از نمایندگان گروه، بیانیه مطبوعاتی را خواند:
ما به عنوان گروهی از افراد با تفکّرات و گرایش های مختلف از جامعه ایرانی کانادایی، از حضور مسئولانه شما از رسانه های مختلف در این نشست تشکر می کنیم. امروز در اینجا قصد داریم تا گزارشی از روند کار تیمی و دستاوردهای آن در ارتباط با چاپ آگهی که مغایر با تاریخ و فرهنگ ایرانی در روزنامه نشنال پست را به شما و جامعه ایرانی کانادایی گزارش کنیم. امروز در اینجا همه افراد فعال در این کار گروهی حضور ندارند و تنها تعدادی که به عنوان گروه مدیا (رسانه) انتخاب شده اند حضور دارند.
موضوع از آنجا آغاز می شود که یک سازمان غیردولتی و غیرانتفاعی به نام ” B’nai Brith Canada” همزمان با سفر بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل به کانادا با درج آگهی در روزنامه “نشنال پست” در روز شنبه سوم ماه مارس با عنوان “بدون تاج پادشاهی. همان برنامه مرگبار” تاریخ و فرهنگ ایرانی را زیر سئوال برد. به باور ما، این آگهی چهره جامعه ایرانی را مخدوش و خطرناک جلوه می دهد و می گوید ایرانیان از زمان خشایار شاه یهودی کُش بوده اند.
از همان ابتدا که این آگهی در روزنامه نشنال پست درج شد، جمع ما در فرصت زمان کوتاهی برای پاسخگویی دورهم نشست. افرادی که دور هم جمع شده اند از فعالان اجتماعی و فرهنگی ایرانی در تورنتو و از جریانات و طیف های گوناگون فکری و اجتماعی هستند و کوشش کرده اند تا با اتخاذ تدبیر و اخلاق مناسب و در شأن جامعه ایرانی کانادایی با این موضوع برخورد کنند.
در واقع ما خواستیم به حرکتی هایی که ممکن است علیه تاریخ و فرهنگ ایرانی جهت بگیرد و جامعه ایرانی- کانادایی را زیر سئوال ببرد، بر پایه واقعیت های موجود و اسناد تاریخی واکنش نشان دهیم.
همچنین لازم دیدیم جامعه کانادا را نسبت به موقعیت تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ایرانیان از دید این گروه آگاه کنیم،
و دست آخر اینکه مخالفت خود با سیاستهای ضد مردمی و ضد حقوق بشری جمهوری اسلامی ابراز داریم و اعلام کنیم که ماجراجویی های بین المللی جمهوری اسلامی ارتباطی با مردم ندارد.
اولین جلسه ما در روز ششم مارچ با حضور ۲۷ نفر از جمله دکتر رضا مریدی نماینده پارلمان انتاریو برگزار شد. و حال، این جمع بسیار مسرور است که پس از روزها جلسه و کار کارشناسی، توانست موفقیت قابل توجهی به دست آورد. چرا که مکاتبات با سازمان آگهی دهنده و همچنین روزنامه نشنال پست با واکنش مثبت آنها روبرو شد، روزنامه نشنال پست نامه انتقادی و تصحیحی ما را درج کرد و از طرفی سازمان “بنایی برت” در پاسخ به نامه ما نوشت که قصد تخریب جامعه ایرانی را ندارد، و از حقوق بشر در ایران حمایت می کند. ما در نهایت یک آگهی رنگی تمام صفحه، برای اولین بار در روزنامه نشنال پست در روز شنبه ۷ آپریل، در جهت بهبود چهره و موقعیت ایرانیان به چاپ رساندیم. این آگهی با پیام صلح و دوستی منتشر شد و جنبه اطلاع رسانی و آموزشی داشت.
پس از پرسش و پاسخ ها، نظر دو تن از افراد این گروه خودجوش را در مورد روند کار جویا شدیم.
پرفسور فرخ زندی، رئیس سکولارهای سبز تورنتو، استاد دانشگاه یورک و یکی از اعضای کمیته تحریریه ی این گروه خودجوش گفت: در مقابله با آگهی که سازمان بنای برت در روزنامه نشنال پست داد، یک ماه پیش به طور خودجوش تعداد ۲۷ نفر دور هم جمع شدیم و تصمیم گیری شد که در مقابل این آگهی نامه ای تهیه شود و به نشنال پست بفرستیم تا چاپ شود. این نامه تهیه شد و ۱۳سازمان و رسانه آن را امضا کردند. من مسئول تماس با نشنال پست شدم و نامه ی دو صفحه ای خودمان را برایشان فرستادم، گفتند چون این پاسخ به یک آگهی بوده، در مقابل آن نمی شود مقاله ای چاپ کنند ولی به ما پیشنهاد دادند که می توانند این نامه را به همان صورت در نشریه ی آنلاین خودشان بگذارند. ما خواهش کردیم ضمن این کار، آن را در بخش نامه های خوانندگان روزنامه هم قرار دهند. گفتند که در آن بخش فقط نامه ها تا ۲۵۰ کلمه چاپ می شود و ما دوباره با برگزاری چند جلسه، نامه ی دو صفحه ای را به سه پاراگراف حدود ۲۵۰ کلمه تغییر دادیم. برای این کار یک هیئت تحریریه ۵ نفره تشکیل دادیم متشکل از آقایان مهرداد حریری، علی احساسی، بهروز آموزگار، مهدی ظهوری و من (فرخ زندی). بالاخره همه نامه ی تهیه شده را تائید کردند و نشنال پست این نامه را در تاریخ ۲۲ مارچ ۲۰۱۲ در روزنامه چاپ کرد و در همان روز هم آنلاین آن را منتشر کرد.
بعد از چاپ این نامه، اقدام بعدی این بود که فکر کردیم چیزی که می خواستیم بگوییم کافی نبوده و نتوانسته بودیم حرفمان را در ۲۵۰ کلمه بگوییم. فکر کردیم برای اینکه بتوانیم حرفمان را بزنیم بیاییم مثل همان سازمان ما هم یک آگهی بدهیم. دوباره جمع شدیم و آقای پوریان هنرمند طراح و گرافیست هم به جمع ما اضافه شدند و بسیار زحمت کشیدند و چند طرح تهیه کردند که بر روی یکی از آنها توافق شد. قدم بعدی تصمیم گیری برای این بود که چه متنی زیر این طرح برود.
تصمیم بر این بود که وقتی کمیته تحریریه متنی را نهایی اعلام می کند دیگر بحثی نباشد و بقیه بپذیرند.
این متن قرار بود حاوی سه نکته باشد که ما تاریخ خودمان را برای جامعه ی کانادایی و جامعه ی یهودیان روشن کنیم، دوم جدا کردن خودمان از جمهوری اسلامی به شکلی واضح و روشن و سوم اینکه تأکید کنیم روی اینکه ما در کشور چندفرهنگی داریم زندگی می کنیم و باید از طرح این گونه مسائل که می تواند سوءتفاهم به وجود بیاورد، خودداری شود.
به هر حال ما آمدیم اینجا که از دست جمهوری ننگین و خونخوار اسلامی فرار کنیم، و خودمان را از این رژیم جدا می دانیم.
بالاخره متنی که می بینید تهیه شد و ما توانستیم با کمک های مالی افراد نیکوکار این آگهی را به قیمت ۸۷۰۰ دلار در نشنال پست روز شنبه ۷ اپریل ۲۰۱۲ چاپ کنیم.
آقای علی وکیلی، از کمیته ی مالی گروه، درخصوص قیمت آگهی به شهروند گفت: قیمت معمولی آگهی یک صفحه ای سیاه و سفید در نشنال پست ۴۴هزار دلار به اضافه ی مالیات است، ولی خوشبختانه ما توانستیم با یک رابط بسیار قوی در کامیونیتی خودمان، از آنها بیش از هشتاد و دو درصد تخفیف بگیریم، ضمن اینکه رنگی بودنش را هم بدون هزینه و مجانی برایمان انجام دادند.
آقای وکیلی که مسئول جمع آوری کمک مالی برای این پروژه بود، گفت: من از اعضای مسئول جامعه برای همیاری شان سپاسگزاری می کنم. تعدادی نخواستند اسمی از آنها آورده شود، ولی یک مورد که ذکر نام مسئله ای نیست، را می گویم. سه روز پیش که آگهی چاپ شد، آقای رضا بنایی تلفن زد و ضمن تشکر از گروه اعلام کردند که حاضرند ۵۰درصد هزینه آگهی را پرداخت کنند، که ما قدردانی کردیم و گفتیم فقط ۲۵۰۰ دلار کم داریم. و این قابل تقدیر است چون همیشه در جمع آوری کمک های مالی باید دنبال افراد دوید ولی اینجا خود افراد پا پیش گذاشتند و این نقطه ی قوت و افتخار است برای جامعه ی ایرانی.
دکتر زندی در مورد عکس العمل های بعد از چاپ آگهی و نامه، به شهروند گفت: شگفت آور است، برای اولین بار است که در جامعه ی ایرانی هر کسی که تماس گرفته از این کار خشنود بوده، حتی آنها که همیشه می گفتند این کارها فایده ای نداره.
آقای وکیلی نیز در مورد عکس العمل جامعه ی غیرایرانی افزود: البته هنوز برای شنیدن عکس العمل ها زود است چون این آگهی شنبه چاپ شده و بعد از آن تعطیل بوده، ولی من دیروز و امروز چند تلفن داشتم از افرادی که بچه هایشان با کانادایی ها ارتباط دارند، گفتند که دوستان کانادایی شان گفته اند چنین آگهی را در روزنامه دیده اند.
علی وکیلی در مورد چگونگی به انجام رسیدن و حجم اقدامات انجام شده گفت: در هشت جلسه ای که داشتیم، در مدت یک ماه ـ از ششم مارچ تا هفتم اپریل ـ که این آگهی چاپ شد، ۳۹۷ ایمیل رد و بدل شد. چهار کمیته تشکیل دادیم ـ کمیته تحریریه، کمیته مالی، کمیته تبلیغات، کمیته رسانه.
آقای وکیلی در خصوص نام گروه و امکان تداوم کارش گفت: این گروه اسمی ندارد و کاملا خودجوش بوده و ادامه کارش بستگی به کل جمع دارد.
او تأکید کرد: افراد این گروه، برای اولین بار، با نظرات مختلف ایدئولوژیک و سیاسی دور هم جمع شدند برای یک هدف مشترک و آن هم ایستادن در مقابل صدمه ای که اینها (سازمان بنای برت) می خواستند به کامیونیتی ایرانی و فرهنگ ایرانی بزنند، و آن را یک کامیونیتی دست دوم نشان دهند. ما می خواستیم به جامعه ی کانادایی بگوییم تاریخ ما این نیست که اینها گفته اند و آن را تحریف کرده اند.
آقای وکیلی افزود: چاپ آگهی بنای برت همزمان بود با ورود نخست وزیر اسرائیل، آقای نتانیاهو به کانادا، و ما می دانیم که ایشان آمده بود تا از آقای هارپر چراغ سبز برای حمایت بگیرد و بعد به سراغ آقای اوباما برود، که خوشبختانه این جا موافقت آنچنانی برای حمله نظامی به او داده نشد.
در پایان ترجمه متن آگهی ایرانیان و نامه ی منتشره در بخش نامه خوانندگان روزنامه نشنال پست و همچنین پاسخ سازمان بنای برت به نامه ی ایرانیان را می خوانید.
متن آگهی جمعی از ایرانیان کانادایی در روزنامه نشنال پست
ما همه یک ملت هستیم
تاریخ دوستی ایرانیان و یهودیان را به یکدیگر پیوند می زند
در حالی که خاورمیانه دچار بلاتکلیفی است، برای جهانیان تمایز بین دولت ایران و مردم آن مفید خواهد بود. در حالی که انتقاد کردن از دولت ایران و علی الخصوص نفرت پراکنی های رییس جمهور احمدی نژاد مسلماً سرگرمی منصفانه ای برای همه است، باید به خوبی به خاطر داشت که ایرانی ها میراث دار غنی تمدنی هستند که مدارا سرمشق آن و نسبت به پیروان ادیان ابراهیمی احترام قائل است.
کوروش بزرگ، پادشاه کهن پارسی، به دلیل برخورداری از جامعه ای چند فرهنگی در عهد عتیق به عنوان مسیحا نام برده شده. به همین نحو، جانشین او خشایار، توانست در اثر مشورت با همسرش، ملکه استر، و رییس مشاوران خود مردخای، توطئه های تنفربرانگیز وزیر الوزرا را خنثی کند و قوم یهود را از خطر انقراض نجات دهد.
در عصر نوین، باید به نشان برجسته انقلاب مشروطه ایران در سال ۱۹۰۶، هنگامی که ایرانیان مسیحی، یهودی و زرتشتی دارای نماینده دائمی در مجلس شدند، توجه کرد. پس از آن، وقتی بسیاری از کشورها طعمه اثرات مهلک ضد سامی گرایی در دوران جنگ جهانی دوم شدند، ایران از رویدادهای نظام مند ناشی از عدم مدارا در امان ماند، رویدادهایی که گرد زنگار بر تاریخ بسیاری از دیگر ملل نشانده است.
برای مثال، در دوران جنگ جهانی دوم، یک دیپلمات ایرانی در پاریس، که عموماً به عنوان “شیندلر اسکار ایران” از آن یاد می شود، هزاران یهودی را با دادن گذرنامه های ایرانی و هدایت و حمایت شان به مرزهای امن خارج از اروپا، از مرگ نجات داد.
تا به امروز، بزرگترین جامعه یهودیان در منطقه شرق خاورمیانه، که خارج از اسرائیل و ترکیه هستند، در ایران بوده است. یکی از کارهای اخلاقی صلح آمیزی که اخیراً از ایرانیان پس از فاجعه غم انگیز ۱۱ سپتامبر سر زد، آن بود که بسیاری از آنها برای شرکت در مراسم روشن کردن شمع و محکومیت اعمال تروریستی، از حکومت خود نافرمانی کردند.
همین اواخر، در تابستان ۲۰۰۹ میلیونها ایرانی به خیابانها ریختند تا خشم گروهی خود را از انتخابات ریاست جمهوری که در آن تقلب شده بود ابراز کنند و از پذیرش احمدی نژاد نفرت انگیز به عنوان رییس جمهور سر باز زدند.
تظاهرات مسالمت آمیز آنها با واکنش وحشیانه حکومت ایران روبرو شد. این رویداد غم انگیز، یک بار و برای همیشه، برای جهانیان، شکاف عمیق بین آرزوهای والا و ماهیت مسالمت آمیز اکثریت ایرانیان و وحشی گری حکومت آنها را که زنگاری از بی قانونی های انتخاباتی بی شماری بر آن نشسته، تایید کرد.
عید فصح (فطیر) و عید پاک (بهار) بر همگان مبارک باد!
***
نامه به “نشنال پست” در مورد آگهی B’nai Brith Foundation
۲۲ مارس ۲۰۱۲
موضوع: آگهی B’nai Brith Foundation با عنوان “بدون تاج، همان دستور کار مرگبار” ۳ مارس
ما خشم خود را نسبت به این آگهی ابراز می کنیم. اگر به خاطر پیشینه قابل احترامB’nai Brith نبود، ما این آگهی را تحریف تاریخ و تلاش برای ایجاد سوء تفاهم تلقی می کردیم. با گذاشتن تصویری از خشایارشاه در یک سو، و محمود احمدی نژاد در سوی دیگر، و استفاده از زبان تحریک آمیز، تاریخ ایران طوری تصویر شده که حکایت از عدم تحمل و مدارا نسبت به مردم یهود، دارد. (کتاب استر، فصول ۹ و ۱۰)
هر کسی می تواند صاحب نظر خود باشد، اما حقایق را نمی توان صاحب شد. کوروش بزرگ، پادشاه کهن پارسی، به خاطر رها کردن یهودیان از یوغ بردگی در عهد عتیق به عنوان مسیحا مورد بزرگداشت قرار گرفته. به شیوه ای مشابه، جانشین وی خشایارشاه در زمان عید پوریم در اثر مشورت های محتاطانه با همسر خود، ملکه استر، به دلیل خنثی کردن توطئه های نفرت برانگیز وزیرالوزرا و نجات مردم یهود از انقراض مورد بزرگداشت قرار گرفت.
در عصر نوین، پیش از سال ۱۹۷۹، روابط بین ایران و اسرائیل بسیار صمیمانه بود. از سال ۱۹۷۹، با این وجود، نقض مداوم حقوق بشر در حکومت جمهوری اسلامی، موجب شده بسیاری از ایرانیان، کشور را ترک کنند.
انتقاد شدید از رفتار تنفرآمیز احمدی نژاد سرگرمی منصفانه برای همه است، اما مجوزی نیست تا بتوان با آن تمدن پارسی و ایرانی – کانادایی ها را با قلم موی بزرگ عدم تحمل و مدارا رنگ کرد. B’nai Brith باید توجه کند تا بین مردمان ایرانی تبار، فرهنگ آنها و حکومت ایران به وضوح تمایز قائل شود.
***
پاسخB’nai Brith به روزنامه نشنال پست
۲۳ مارس ۲۰۱۲
موضوع: پاسخ گروه های ایرانی ـ کانادایی، نامه به سردبیر، ۲۲ مارس؛ آگهی B’nai Brith Foundation، “بدون تاج، همان دستور کار مرگبار” ۳ مارس
B’nai Brith با احترام با این موضوع که آگهی ۳ مارس در “نشنال پست” بر “تمدن پارسی و تمام ایرانی ـ کانادایی ها با یک قلم موی بزرگ رنگ عدم مدارا می زند”، مخالف است.
ما بین دو مورد بسیار خاص یک خط موازی کشیدیم: فرمان نابودی بر علیه مردم یهود در زمان حکومت خشایارشاه و تهدیدات علیه دولت یهود از سوی رییس جمهور کنونی ایران. این فرمان هیچگاه لغو نشد، گرچه پادشاه، با حق شناسی از مردخای، مشاور وفادارش و قبول تقاضاهای ملکه استر، به یهودیان اجازه داد تا برای حفاظت از خود، سلاح به دست گیرند. این همه به دلیل وجود استر و مردخای بود، نه پادشاه، آنها هستند که در عید پوریم از سوی یهودیان سراسر جهان به خاطر “خنثی کردن توطئه های نفرت انگیز یک وزیر الوزرا” مورد بزرگداشت قرار می گیرند.
به جای مشاجره بر سر حقایق تاریخ، از تمام کسانی که نگران خطری هستند که از جانب رییس جمهور احمدی نژاد وجود دارد ـ که نه تنها متوجه دولت یهود و دنیای وسیع غرب است، بلکه متوجه ایرانیان تحت حکومت او نیز می باشد ـ با یکدیگر همکاری کنیم تا دستور کار مرگبار او را با شکست مواجه کنیم.
* سیزده سازمان و نهاد و رسانه ای که نامه ی اعتراضی به سازمان بنای برت را امضا کردند عبارتند از:
کمیته همبستگی با مردم ایران، مرکز فرهنگی فروردین،دوستی فرهنگی ایرانی ـ کانادایی(ICCF)، شبکه ایرانی ـ کانادایی، مرکز بین المللی برای حقوق بشر(ICHR) ، انجمن حرفه ای مشاوران املاک ایرانی ـ کانادایی (PICRA) ، نشریه سلام تورنتو ، تلویزیون ایران زمین ، پرشین سیرکل (Persian Circle)، نشریه شهروند ، جوانان ایرانی ـ کانادایی (IC Youth)، جبهه دانشجویان کانادا (Student Front of Canada)، خدمات جامعه واحد و یکپارچه برای سالمندان مهاجر (UCSIS)
I wish there was just one word about Palestine in those arguments!
با سپاس از هفته نامه محترم شهروند ، و خانم فرح طاهری عزیز و بقیه دوستان روزنامه نگار و عکاس که در انعکاس این خبر همکاری کردند ، در ضمن برای آن دسته از دوستان که مایل به مطالعه بیشتر در این مورد هستند لطفا به وبسایت زیر که توسط همکاران ما در این گروه ساخته و راه اندازی شده مراجعه بکنند:
http://ahmadinejadisnoxerxes.com