شماره ۱۲۰۸ ـ پنجشنبه ۱۸ دسامبر ۲۰۰۸

۱۳ دختران نوجوان افغان، در دوران اقامت اجباری خود در ایران، به همت خانه کودک شوش، در عرصه نوشتن نثر و شعر استعدادیابی شدند، یکی از آن ها جایزه هانس کریستیان اندرسن را ربود و اکنون دستچین نوشته های آن ها به زبان آلمانی در یک کتاب منتشر شده است.


“دختران افغان گزارش می دهند: به کابل می روی”* عنوان کتابی است که اخیرا به همت “نشر پامس” در آلمان وارد بازار کتاب شده است. کتاب، گزیده شعرها و نثرهای کوتاهی را در بر می گیرد که سیزده دختر۱۱ تا ۱۷ ساله افغان، پس از گذراندن کارگاه های آموزشی ی خانه کودک شوش (در جنوب تهران) نوشته اند.


نویسندگان نوجوان، در دوران کودکی، هنگامی که ترس و نکبت طالبان بر افغانستان حاکم بود، مجبور شدند افغانستان را همراه خانواده هاشان ترک کنند و به ایران پناه ببرند. آنان، در محله های فقیرنشین جنوب تهران اقامت گزیدند. بعدها به وسیله مددکاران خانه کودک شوش، به کارگاه های آموزشی این مرکز راه یافتند و در آنجا استعدادهاشان برای نوشتن کشف شد. خانه کودک شوش یکی از قدیمی ترین و شناخته شده ترین مراکز وابسته به انجمن حمایت از حقوق کودکان است.


یکی از سیزده دختر نوجوانی که نوشته هاشان در کتاب “به کابل می روی” عرضه شده، “زهره ظریفی” است. او حتی موفق شد با شرکت در مسابقه ی دویستمین سالگرد تولد هانس کریستیان اندرسن، جایزه این مسابقه را در دو بخش شعر و دستنوشته دریافت کند. دویستمین سالگرد هانس کریستیان اندرسن نویسنده دانمارکی داستان های کودکان، در ماه مارچ سال ۲۰۰۵ میلادی برگزار شد.



تلاش های نخستین ناشر زن ایرانی در خارج کشور


داستان انتشار نوشته های دختران جوان و نوجوان افغان به زبان آلمانی خود خواندنی است:

نشر پامس، با مشارکت نینا انتصاری و بیانکا دوستدار، چند سال پیش در شهر کلن آلمان پاگرفت. نینا انتصاری که در سال های گذشته آثار بسیاری از نویسندگان ایرانی را آماده چاپ کرده بود، این بار به عنوان یک ناشر، ابتدا کتاب “زیستن در آلمان” را از سعید میرهادی (شاعر ایرانی مقیم آلمان) به فارسی ترجمه کرد و منتشر ساخت. بعد مجموعه قصه “غوررآپ غوررآپ” اثر بهمن فرسی را منتشر کرد و به سراغ طنز دوران مشروطیت رفت و نمایشنامه “ضیافت دیوانگان” اثر جلیل محمدقلی زاده را با ترجمه فارسی یونس اسکندری در اختیار دوستداران این نمایشنامه نویس جسور قرار داد. در ضیافت دیوانگان، محمدقلی زاده باورهای خرافی مردم روزگار خود را، با طنزی گزنده و بی پروا، به سخره گرفته است.


در دنباله این فعالیت ها، نخستین زن ناشر ایرانی مقیم خارج کشور، از پروژه ای آگاهی یافت که اجرای آن از سال ۲۰۰۲ میلادی به وسیله “کمیته پرورش هنری کودکان کار و خیابان” در خانه کودک شوش تهران آغاز شده بود. مربیان و مددکاران خانه کودک شوش، ابتدا ۸ دختر افغان را جذب این پروژه کردند و بعدها تعداد این هنرآموزان ۱۱ تا ۱۷ ساله به ۱۵ نفر رسید. در چارچوب این طرح، مجله ای با نام “چرخ دستی” تهیه شد که دختران افغان می توانستند آنچه را می نوشتند در آن منتشر کنند و از این طریق استعدادهای خود را پرورش دهند.


دختران افغان به کجا رفتند؟


با خلع قدرت طالبان به وسیله آمریکا و متحدینش، جمهوری اسلامی ایران فشار بر پناهندگان افغان را برای بازگشت به کشور جنگ زده شان آغاز و قدم به قدم تشدید کرد. به این ترتیب، اغلب دختران نوجوان افغان ناچار شدند همراه با خانواده های خود ایران را ترک کنند، اما هیچکس نتوانست دریابد که چه تعداد از آنان به افغانستان و چه تعدادشان به کشورهای دیگر مهاجرت کردند.


آگاهی از تلاش های انسانی خانه کودک شوش، خانم نینا انتصاری را واداشت که به جست و جوی مسئولان این مرکز بشتابد و سرانجام با جاوید سبحانی (مسئول بخش پژوهش ها) و بهرام رحیمی (از کنشگران اصلی خانه کودک شوش) تماس برقرار کند. آن ها پس از تماس های متعدد و توضیحات جامع پیرامون روند پرورش استعداد کودکان کار و خیابان، بخشی از نوشته ها و شعرهای ۱۳ دختر افغان را به آلمان رساندند. این کارها، به سفارش نشر پامس به وسیله خانم سوزان باغستانی به آلمانی ترجمه شد و اکنون روانه بازار کتاب شده است. سوزان باغستانی، تا به حال آثار چند نویسنده ایرانی را به آلمانی ترجمه کرده و با بنگاه های نشر معتبر این کشور همکاری فعال دارد.


دختران نوجوان افغان که آثارشان در مجموعه “به کابل می روی” آمده، به ترتیب چاپ آثارشان عبارتند از:

– پروین عباسی، ۱۵ ساله از هرات.

– نسرین عباسی ۱۷ ساله از هرات.

– آرزو احمدی ۱۶ ساله از هرات.

– منیره احمدی ۱۷ ساله از هرات.

– ناهید احمدی ۱۷ ساله از پروان.

– نویده احمدی ۱۴ ساله از پروان.

– زهرا جعفری ۱۶ ساله از هرات.

– فاطمه خاکسار ۱۳ ساله از چاریکار.

– فریبا خالقی ۱۱ ساله از تخار.

– آرزو مهر ۱۶ ساله از کابل.

– ماریا مهر ۱۷ ساله از کابل.

– ثانیه مهر ۱۵ ساله از کابل.

– زهره ظریفی ۱۶ ساله از گلبهار.


۵۸ شعر، خاطره و قطعه ادبی از سیزده دختر افغان که نام بردیم، در کتاب “دختران افغان گزارش می دهند: به کابل می روی” گرد آمده است. “برای هانس کریستیان اندرسن با عشق” عنوان شعر کوتاهی است که زهره ظریفی آن را سرود و به خاطر آن جایزه دویستمین سالگرد تولد نویسنده دانمارکی را به خود اختصاص داد:


برای هانس کریستیان اندرسن، با عشق


آسمان را دوست دارم

با ستارگانش

آسمانی که پر از قصه های توست

به آن نگاه کردی

در هر ستاره یک قصه پنهان بود

که تو آن را به زیبائی نوشتی :

“جوجه اردک زشت”

“بلبل”

“بندانگشتی”

همه و همه را نوشتی.


راستی بعضی جاهای آسمان

ستاره ای ندارد

نکند نمی خواهی پرش کنی؟

می دانم که باز ستاره ای دیگر در آسمان روشن خواهی کرد

چون همه کودکان جهان

در انتظار یک ستاره دیگر هستند.


و قطعه ای هم از پروین عباسی ۱۵ ساله:


ای سرزمینی که به من جا دادی!


سلام، سلامی به گرمی خورشید

سلام به شهری که مرا در خود جا داد تا از شر توپ و تانک در امان باشم.

نمی دانم باید از جنگ ممنون باشم یا متنفر؟ از این که مرا دوباره به ایران فرستاد خوشحال باشم یا غمگین؟

از وقتی که خودم را می شناسم در ایران بودم

من به اینجا عادت کردم و احساس آرامش می کنم

چون که وقتی می خوابم، صدای تانک هائی را که خانه ها را خراب می کنند نمی شنوم و خواب آن ها را نمی بینم.

اما برای هم وطنانم خیلی ناراحتم.

این نامه ای بود از من برای ایران.


و یک یادآوری:


نشر پامس، علاقمند است دریابد که این دختران مستعد افغان، پس از آن که مجبور به ترک خاک ایران شدند، به کجا رفتند؟ چه کردند؟ آنچه در خانه کودک شوش آموختند، در روند رشد شخصیتشان چه تاثیری داشت و امروز کجا هستند و چه می کنند؟


نشر پامس، از آفرینندگان اصلی کتاب “به کابل می روی” می خواهد که اگر از طریق این کتاب یکدیگر را بازیافتند، با دفتر پامس تماس بگیرند. شاید در میان آنان باشند زنانی که در این سال ها در زادگاه خودشان یا در کشورهای مختلف جهان، استعدادهای خود را بهتر از گذشته پرورش داده اند و مشغول انتقال تجربه ها و آموخته های خود به دیگران هستند.


آدرس تماس

entesari@t-online.de


……………………………………………………………………………………..

* Afghanische Mädchen berichten: Du gehst nach Kabul, 124 Seiten, Pamas Verlag, Köln Nov. 2008.