چهار سال از زندانی شدن قاسمی شال گذشت

 

چهار سال از زمانی که حمید قاسمی شال، شهروند ۴۳ ساله‌ی ایرانی ـ کانادایی، به دلایل نامعلوم و به جرم جاسوسی در تهران به زندان افتاده است گذشت. الیویا وارد، از نویسندگان ارشد تورنتو استار، در این چهارمین سالگرد با آنتونلا مگا، همسر حمید، گفتگو کرده و مقاله‌ی مفصلی در مورد آن‌ها نوشته است.

در این مقاله می‌خوانیم که چطور آنتونلای همیشه مضطرب، که پیش از این چند باری با شهروند نیز گفتگو کرده است، شغلش را از دست داده، هزینه‌های مالی عظیمی متحمل شده و بهداشت روانی و جسمی‌ و امیدهای خود به آینده را نیز در خطر می‌بیند. او به استار گفته: «روزی بود که آرزو و برنامه داشتم. می‌خواستیم بچه‌ای به فرزندی بپذیریم. می‌خواستیم همان زندگی عادی‌ای را داشته باشیم که هرکس آرزویش را دارد. حالا این کارها غیرممکن شده.»

در مقاله‌ی وارد می‌خوانیم که آنتونلای متولد ایتالیا چطور روزی تابستانی در سال ۱۹۹۴ وارد مغازه‌ی کفش‌فروشی کالدرون در ایتون سنتر شده و طولی نکشیده که شیفته‌ی فروشنده‌ی جذاب آن، حمید قاسمی شال، شده است. آنتونلا کارت ویزیتش را به حمید داد و چند ماه بیشتر طول نکشید که ازدواج کردند.

آنتونلا ماه‌ها است برای آزادی حمید کمپین می‌کند و از جمله بارها با مقامات دولت‌های کانادا و ایران بازدید کرده است. او اخیرا دیداری با مقامات سفارت جمهوری اسلامی در اتاوا نیز داشت. آنتونلا به پیشنهاد آن‌ها تقاضای ویزا کرده تا به تهران برود و خواهان آزادی حمید به دلایل انسان‌دوستانه شود. او در گفتگو با استار می‌گوید: «در اسلام بخشش و شفقت موجود است. تنها چیزی که من می‌خواهم بازگشت حمید به خانه است.»

سحر بی‌نیاز در دیستیلری: «می‌خواستم تاریخ‌ساز شوم»

 

سحر بی‌نیاز، که هفته‌ی گذشته عنوان دختر شایسته‌ی کانادا را در مسابقات «میس یونیورس» به خود اختصاص داد سه‌‌شنبه‌ی هفته‌ی گذشته مراسمی برای دیدار با طرفدارانش در محله‌ی دیستیلری برگزار کرد که در رسانه‌ ها گزارش شد. تورنتو سان مدعی بود که تعداد شرکت‌کنندگان در این مهمانی بی‌نیازِ ۲۶ ساله دست کمی از مهمانی پرنس چارلز، ولیعهد بریتانیا، که او نیز در محله حاضر بود، نداشته است.

بی‌نیاز به تورنتو سان گفته: «می‌خواستم تاریخ‌ساز شوم و اولین ایرانی باشم که «میس یونیورسِ» کانادا می‌شود.»

او گفت از سفرهای بسیاری که همراه با شغل جدیدش هست بسیار استقبال می‌کند و بخصوص منتظر سفر به نیکاراگوئه برای اهدای کامپیوتر به کودکان نیازمند است.

 

مقاله‌ی دو دانشجوی ایرانی-کانادایی در اورشلیم پست

 

مقاله‌ای از سارا اکرمی و سعید قاسمی‌نژاد، که به عنوان دو فعال دانشجویی ایرانی-کانادایی معرفی شده‌اند، درباره‌ی سپاه پاسداران با خواست مشخص قرار دادن این سازمان در فهرست سازمان‌های تروریستی هفته‌ی گذشته در اورشلیم پست منتشر شد. اورشلیم پست از قدیمی‌ترین روزنامه‌های انگلیسی‌زبان اسرائیل است که سابقه‌ی تاسیسش (با نام «فلسطین پست») به پیش از جنگ جهانی دوم و تشکیل کشور اسرائیل بازمی‌گردد.

این مقاله از دولت کانادا می‌خواهد سپاه پاسداران را فورا به فهرست سازمان‌های تروریستی خود اضافه کند. از جمله دلایلی که برای این امر آورده شده: دست داشتن سپاه در شکنجه و قتل زهرا کاظمی؛‌ نقش داشتن سپاه در تامین تسلیحات طالبان در جنوب غربی افغانستان که احتمالا به کشتار سربازان کانادا انجامیده؛ نقش حزب‌الله، که از سپاه کمک می‌گیرد، در مرگ سربازی کانادایی (جزو قوای سازمان ملل) در جنوب لبنان در ۲۰۰۶؛ برنامه‌ی سلاح‌های هسته‌ای ایران و …

 

مشاور سابق امنیت ملی اسرائیل در کالگری: وقت پاسخ متحد و قاطع به ایران رسیده

 

دکتر اوزی آراد، مشاور امنیت ملی سابق نخست‌وزیر اسرائیل، هفته‌ی گذشته در روز ۲۴ می در جلسه‌ای که دانشکده‌ی سیاست‌گذاری عمومیِ دانشگاه کالگری در استان آلبرتا برگزار کرده بود حاضر شد و سخنرانی کرد. مسئله‌ی تهدیدهای هسته‌ای ایران موضوع اصلی صحبت او بود. آراد گفت کانادا همیشه در طرف «صحیح» جنگ‌ها و تخاصمات بوده است و این بار نیز باید مقابل برنامه‌ی هسته‌ای ایران بایستد.

این اولین سفر آراد به کالگری بود و گزارش آن در وب‌سایت دانشگاه کالگری درج شد.

یک ایرانی در فهرست ۲۵ مهاجر برتر سال

 

مجله‌ی «کندین ایمیگرنت» با حمایت بانک رویال کانادا مراسم اهدای جایزه‌ی ۲۵ مهاجر برتر سال را که به انتخاب مردم در سراسر کشور صورت می‌گیرد برگزار کردند و یک ایرانی جزو ۲۵ مهاجر انتخاب شده بود.

ایمان بیوک آقایی، مهاجر تازه‌وارد و مقیم پورت کیتلامِ بریتیش‌ کلمبیا، صاحب شرکتی اینترنتی به نام «ساکسس رود اینترپرایزز» (Success Road Enterprises) است و گروهی اجتماعی نیز در شهر ونکوور راه‌اندازی کرده است. به غیر از او افراد شهیری چون کی‌نان، خواننده‌ی هیپ هاپ؛ الیویا چاو، نماینده‌ی مجلس و دانیل ایگالی، کشتی‌گیر المپیکی کانادا، از برندگان این جایزه بودند.

بیش از ۲۸ هزار کانادایی در مسابقه‌ی امسال رای دادند که بالاترین رقم از زمان آغاز آن در سال ۲۰۰۹ است. مراسم تقدیر از برندگان در ۲۹ می در تورنتو و ۵ ژوئن در ونکوور برگزار خواهد شد. هر یک از برندگان علاوه بر نشان افتخار می‌تواند ۵۰۰ دلار به سازمان خیریه‌ی مورد علاقه‌ی خود اهدا کند.

مهاجر هم‌جنس‌گرای ایرانی در وینیپگ

 

داستان حامدِ ۲۷ ساله مهاجر هم‌جنس‌گرای ایرانی که از ماه مارس امسال در کانادا پناهنده شده است هفته‌ی پیش موضوع گزارشی جذاب در روزنامه‌ی وینیپگ فری پرس بود.

حامد که با کمک گروهی به نام «مرکز منابع رنگین‌کمان» در وینیپگِ مانیتوبا به کانادا آمده، پیش از این ۱۷ ماه سخت را در ترکیه گذرانده بود.

او در ایران دوست‌پسر داشت اما اقوام این دوست‌پسر پس از پنج سال متوجه رابطه‌ی آن دو شدند و او را تهدید کردند.

حامد در گفتگو با «وینیپگ فری پرس» از برخورد بسیار مثبت حامیان مالی‌اش در وینیپگ و کمک‌های بی‌شائبه‌ی آن‌ها به خود خبر داده است.

خبرنگار گلوب اند میل در تهران

 

پل کورینگ، خبرنگار گلوب اند میل، هفته‌ی گذشته برای اولین بار از سال ۱۹۸۸ (زمان پایان جنگ ایران و عراق) به ایران سفر کرد. حاصل این سفر پنج مقاله و چند فایل ویدئویی برای وب‌سایت روزنامه‌ی گلوب اند میل بود. این یکی از کامل‌ترین پوشش‌های مطبوعاتی ایران توسط رسانه‌های کانادا در چند سال گذشته است.

جالب‌ترین مقاله‌ی کورینگ مقاله‌ای است که در مورد تهران نوشته، تهرانی که از همان ابتدا چشم کورینگ را بسیار گرفته است. در پاراگراف اول این مقاله می‌خوانیم:‌ «تهران بزرگ و شلوغ و پر شر و شور آن کاریکاتوری که اغلب در غرب از ایران می‌کشند زیر پا می‌گذارد: آن‌ جامعه ی سرکوب‌شده و تلخ و بی‌رنگ و رو که تحریم‌ها به لرزه‌اش انداخته است و در چنگال خلاصی‌ناپذیر آخوندهای ترش‌رو گیر آمده است.»

پل کورینگ خبرنگار گلوب اند میل

کورینگ که آخرین بار در سال ۱۹۸۸ به ایران سفر کرده بود می‌نویسد: «تهران از زمان اولین سفر خاکستری من به ایرانِ زمان جنگ در سال ۱۹۸۸، نزدیک پایان تخاصم خونین هشت‌ساله‌ای که به مرگ یک میلیون انجامید، به کلی متحول شده است.» و سپس به شرح این تحول می‌نشیند: «حتی پیش از فرود آمدن هواپیما، حتی ساعت ۳ صبح، تهران عظیم و بی‌انتها است، فرشی از سو سوی چراغ‌ها که از بلندی‌های خنک محلات ثروتمند شمال تا حلبی‌آبادهای فقیر و شلوغِ جنوب کشیده‌ شده‌اند.

روز که می‌شود شهری است مدرن و پر آشوب و پر از ترافیک با بیش از ۱۰ میلیون جمعیت (شاید ۱۵ میلیون اگر مسافرین روزهای هفته را حساب کنی). پایتخت ملتی مغرور به تاریخ، فرهنگ و میراث خود و متکی بر بازتثبیت خود به عنوان قوی‌ترین بازی‌گر منطقه.»

ستایش‌های کورینگ از تهران ادامه پیدا می‌کند و به عکس‌های بسیاری که او انداخته مزین می‌شود.

چهار مقاله‌ی دیگر او راجع به این موضوعات هستند: بسته شدن دفتر ویزای سفارت کانادا در تهران (و کلا روابط دو کشور)، صراف‌های تهرانی که تحریم‌ها باعث شده کلی پول به جیب بزنند، مساله‌ی مواد مخدر (با گزارشی از محله‌ی شوش) و، یکی از پرخواننده‌ترین مقالات، گفتگو با همسران دو دانشمند ترورشده‌ی ایرانی که یکی از آن‌ها اولین بار با رسانه‌ای در آمریکای شمالی صحبت می‌کند.

کورینگ در مورد روابط ایران و کانادا از جمله با اصغر خواجی، معاون وزیر امور خارجه، و مسئول روابط ایران با اروپا و آمریکا در ساختمان وزارت خارجه دیدار و گفتگو کرده است.

یکی از تاثیرگذارترین مصاحبه‌های او اما با شهره پیرانی است، همسر داریوش رضایی‌نژاد، مهندس برقی که در یکی از تجهیزات تحقیقات امنیت ملی ایران کار می‌کرد و وقتی به همراه همسرش دخترشان را از مهد کودک برمی داشتند با حمله‌ای تروریستی به قتل رسید. پیرانی خودش نیز در این حمله، که در تابستان سال گذشته صورت گرفت، گلوله خورده و در حال بهبود است. آرمیتا، دختر پنج‌ساله این‌دو، از غائله جان سالم به در برده، اما قاعدتا از نظر روانی آسیب‌های جدی دیده است. مادرش می‌گوید او هر روز یک نقاشی یکسان می‌کشد: مادر و پدرش در حالی که دارند از ترس فریاد می‌زنند.

فیلم کوتاهی از دیدار کورینگ از ایران را اینجا ببینید.