شهروند ۱۱۷۱ ـ ۳ اپریل ۲۰۰۸

نگاهی از درون به کردستان عراق
در شماره ۱۹ فوریه ۲۰۰۸ شهروند، مقاله ای از نیویورک تایمز با عنوان “وضعیت کارگران خارجی در کردستان عراق شرم آور است” را ترجمه کرده بودم. عکس العمل ها در قبال این مقاله متفاوت بود. بعضی ها میگفتند ما اصلا از این چیزها خبر نداشتیم و بعضی دیگر میگفتند اغراق شده تا وضعیت خوب آنجا تحت تأثیر قرار بگیرد.

به واسطه ی دوستی امکانی پیش آمد تا با یک روزنامه نگار که از کردستان عراق آمده آشنا شویم و کنجکاوی هایمان را درباره ی وضعیت امروزه ی کردستان عراق با او در میان بگذاریم.
برای ما ایرانیان که اگر دور نرویم حداقل از زمان مشروطه تا به امروز برای برقراری مردم سالاری در حال مبارزه ایم، کشورهایی که یا به واسطه انقلاب یا تحولات سیاسی دیگر، شکل اداره و حکومتشان تغییر میکند، همواره کنجکاوی مان را برانگیخته و دوست داریم بیشتر درباره شان بدانیم. گرچه تجربه ی زیستن در کشوری همیشه با شنیده ها و نوشته ها از آن منطبق نیست و بستگی دارد به اولویت ها و حساسیت های فرد و واقعیت های ملموس آن جامعه.

میدانم که ممکن است بسیاری با خواندن این گفت وگو فکر کنند چرا فلان سئوال پرسیده نشده، چرا از نقش اسرائیل صحبتی به میان نیامده؟ چرا گفته نشده که این دولت با حمایت انگلیس و آمریکا پا گرفته؟ چرا…؟
ولی من فکر میکنم هر ملتی شایسته ی صلح و رفاه و آرامش است و کردها که در دوران صدام فجایع بسیاری را از سر گذراندند و کشته های بسیار و آوارگی های بسیار متحمل شدند، مستثنا نیستند. البته کشتار جمعی و آوارگی و بی سرزمینی نمیتواند توجیهی باشد که اگر زمانی به سرزمین و آبادی و آرامش رسیدند، خود موجب کشتار و آوارگی دیگر آدمیان شوند مثل آنچه که امروز در موضوع اسرائیل و فلسطین شاهد هستیم.
مشخص است که وجود کردستان عراق در صورت دمکراتیک بودن، برای کشورهای همسایه اش که هرکدام کم و بیش حکومت هایی غیردمکرات دارند و اقلیت هایشان را سرکوب میکنند، حساسیت برانگیز است.
در ایران ملیت های ترک، کرد، عرب، بلوچ و … در عین بی حقوقی و شاید باید گفت تحت ستمی مضاعف زندگی میکنند و در ترکیه، حقوق قوم کرد، علیرغم جمعیت بالای آن، به رسمیت شناخته نمی شود و همواره در معرض سرکوب قرار دارند.
ترکیه به خاطر همزبانی با ترکمن های کردستان عراق، مایل است که آنها را همراه خود کند، ولی این کار ساده ای نمیتواند باشد زیرا که ترکمن های کردستان عراق و همچنین دیگر اقوام ساکن آن دیار، امروزه می توانند به زبان خود بخوانند، بنویسند، روزنامه و تلویزیون داشته باشند، حزب و نماینده در مجلس داشته باشند؛ یعنی حقوقی که در دوران صدام به هیچ وجه از آن برخوردار نبودند.

کردستان عراق، با مساحت حدود ۸۰ هزار کیلومتر مربع و پنج میلیون و نیم جمعیت، در بخش شمالی عراق قرار دارد و از شرق با کردستان ایران از شمال با کردستان ترکیه‌ و از غرب با کردستان سوریه هم‌مرز است. پایتخت آن اربیل و ساختار سیاسی آن دموکراتیک است. زبان های رسمی کردی و عربی، واحد پول آن دینار و روز ملی آن نوروز است.
در سال ۱۹۹۱ پس از حمله عراق به کویت و متعاقب آن حمله آمریکا به عراق و کوتاه شدن دست حکومت مرکزی عراق به ریاست صدام حسین از شمال آن کشور، کردها که ۲۵ درصد جمعیت عراق را تشکیل می دادند، به خودمختاری نسبی دست یافتند و از مارچ ۲۰۰۳ و حمله مجدد آمریکا و موتلفانش به عراق و سرنگونی دولت صدام ، کردستان عراق حکومت خودمختار خود را در چهارچوب عراق به طور رسمی تشکیل داد. رئیس جمهور آن مسعود بارزانی رهبر حزب دمکرات کردستان است و نخست وزیر آن نچیروان ادریس بارزانی.



نورالدین ویسی، متولد ۱۹۷۴، لیسانس اقتصاد و بیزنس دارد و عضو اتحادیه روزنامه نگاران کردستان و فدراسیون بین المللی روزنامه نگاران است. او صدها مقاله در نشریات کردستان وخارج منتشر کرده است و عضو هیئت مدیره خانه کرد در تورنتوست. او شهروند کاناداست ولی از آگوست ۲۰۰۷ به کردستان عراق برگشته است. در پاسخ به این پرسش که آیا میخواهد دیگر آنجا زندگی کند، میگوید، “بین این دو جا خواهم بود.”ولی این بار که برگردد کردستان، ممکن است بیشتر ماندگار شود، زیرا که نشریه ی خودش را منتشر خواهد کرد و کار نشریه دیگر راحتش نخواهد گذاشت.
در دفتر شهروند میزبان او و خالد مجیدى هستیم. خالد، معاون پرزیدنت خانه کرد است. گفتنی ست خانه کرد فقط کردهای ایران را در بر نمی گیرد و کردهای عراق، سوریه و ترکیه هم در آن مشارکت و عضویت دارند. یکی از اهداف خانه کرد به گفته ی خالد، برقراری تفاهم فرهنگی بین ملیت های مختلف و افزایش تحمل و مدارا بین آنها است. خانه کرد سپتامبر ۲۰۰۷ اولین جشنواره فرهنگی خود را در میدان مل لستمن با موفقیت برگزار کرد. خالد با ترجمه از کردی به فارسی ما را یاری داد.

به نورالدین می گویم، دانش من از موقعیت کردستان عراق براساس اطلاعات دانشنامه ی ویکی پدیا است که شاید چندان هم معتبر نباشد، ولی به هر حال آنجا سال تاسیس کردستان را ۱۹۷۰ نوشته، یعنی شما از آن زمان خودمختاری دارید؟
ــ در ۱۹۷۰ براساس توافقنامه ای با دولت وقت عراق یک خودمختاری اسمی به کردستان دادند، ولی در عمل چنین چیزی نبود. بعد از سال ۹۱ و جنگ کویت و عراق، کردها عملا با یک قیام دستجمعى توانستند تا حدی خودمختاری را به دست بیاورند.

در همان جا نوشته ساختار سیاسی کردستان دمکراتیک است. درباره این ساختار توضیح دهید.
ـ در کردستان پارلمان داریم که نمایندگان آن هر ۴ سال یک بار با رای مردم انتخاب می شوند. اکثر احزاب فعال در پارلمان نماینده دارند. دو حزب دمکرات کردستان عراق به رهبری بارزانی و اتحادیه میهنی کردستان به رهبری طالبانی(رئیس جمهور فعلی عراق) از ۱۱۱ نماینده ی مجلس، بیشترین تعداد را دارند ولی سایر احزاب هم نماینده دارند مثلا اتحاد اسلامی کردستان ۹ نماینده، حزب کمونیست کردستان ۲ نماینده، حزب زحمتکشان و حزب سوسیالیست کردستان هر کدام یک نماینده، حزب آشوری ها و حزب بین النهرین و حرکت دمکراتیک آشوری ها که احزاب مربوط به آشوری های کردستان هستند جمعا ۵ نماینده دارند، ترکمن ها ۲ نماینده دارند و ایزدی ها هم در پارلمان هستند ولی حزب ندارند. ضمن آنکه ۲۵درصد نمایندگان مجلس زن هستند.

وضعیت نقض حقوق بشر چگونه است؟ آیا زندانی سیاسی دارید؟
ـ وزارت دفاع از حقوق بشر داریم. وضع نسبت به قدیم خیلی بهتر شده ولی این به معنای عالی بودن نیست، بخصوص که کردستان زیر ذره بین همه کشورهای دیگر است.وضعیت الان بهتر از سابق است، چند سال پیش وضع بدتر بود. امروز فقط گروه مذهبی به نام انصارالاسلام که از طرفداران القاعده هستند، غیرقانونی است، بقیه احزاب آزادند. کسی اجازه فعالیت برای این گروه را ندارد و در این صورت دستگیر می شود.

مطبوعات و رسانه ها آزادند؟
ـ حدود ۴۵۰ روزنامه، هفته نامه و ماهنامه منتشر میشود. یک کانال تلویزیونی دولتی به نام نوروز هست و احزاب خودشان تلویزیون خود را دارند. نزدیک به ۳۰، ۴۰ کانال کردی، آشوری، ترکمنی فعال هستند و یک سری کانال ها هم خصوصی و مستقل هستند.

این کانال ها را در ایران هم می توان دید؟
ـ شهرهای مرزی بدون ماهواره می توانند ببینند ولی بقیه ایران با ماهواره می توانند این کانال ها را تماشا کنند.

از وضعیت زنان و حقوقشان بگویید.
ـ زنان هم نماینده در مجلس دارند و هم کار میکنند ولی در کل وضعیتشان خوب نیست.

چرا؟
ـ زن کرد هم مثل بقیه زنهای خاورمیانه در بند سنت ها و دین گرفتار است. گرچه در قانون بعضی حقوق برای زنان در نظر گرفته شده مثلا چندهمسری در کردستان غیرقانونی ست. داشتن قوانین برابرى براى زنان به تنهایى کافى نیست، بلکه مکانیزم اجرایى این قوانین ضرورى است.

اپریل ۲۰۰۷ ، “دعا” دختری جوان در کردستان عراق سنگسار شد. چگونه دولت اجازه داد این عمل وحشتناک صورت بگیرد؟
ـ این دختر در منطقه شیخان که زیر نظر حکومت کردستان نبود، سنگسار شد. آن منطقه زیر نظر دولت مرکزی عراق است. موضوع این بود که او از ایزدی های منطقه بود که طبق مذهبشان یک ایزدی نباید با یک مسلمان ازدواج کند. ایزدی ها شاخه ای از زرتشتی ها هستند و در امر ازدواج سخت گیری هایی دارند و حتی در بین خودشان هم طبقات دارند که از یک طبقه با طبقه ی دیگر نمیتوان ازدواج کرد. ایزدی ها که حدود ۸۰۰هزار تن هستند، خیلی تحت ستم بوده اند و فکر می کنند که فرهنگشان رو به نابودی ست برای همین هم خیلی منزوی تر از بقیه هستند. باید بگویم بعد از این حادثه القاعده از این مسئله خیلی سوءاستفاده کرد و به تلافی این کار چندین بار ایزدی ها را قتل عام کردند. یک بار در یک روستا بمب گذاشتند و ۴۰۰ نفر کشته شد. بار دیگر در حمله به یک اتوبوس ۲۲ نفر را کشتند. بعد از این بود که دولت کردستان صدها پیشمرگه به منطقه ی ایزدی ها فرستاد تا از آنها حفاظت کنند.

اکثریت کردها چه مذهبی دارند و آیا اصولا مذهبی هستند؟
ـ حدود ۷۵درصد کردها سنی هستند و ۱۰درصد هم شیعه ولی کلا آدمهای مذهبی نیستند. کردهای شیعه را “فیلی”Faili میگویند که حدود یک میلیون نفر از آنها در بغداد هستند. سال ۸۰ که جنگ با ایران شروع شد بیشترین تلفات را اینها دادند چون هم کرد بودند و هم شیعه. صدام بسیاری از اینها را روانه ی ایران کرد. حدود دویست هزار تن از آنان آواره شدند و به ایران رفتند. حدود ۱۵ درصد از کردها متعلق به ادیان دیگر از جمله مسیحى، کاکه یى، ایزدى هستند.

برخورد حکومت کردستان با مسئله شیعه و سنی به چه صورت است؟
ـ به خاطر اینکه سنی ها هم به کردها و هم به شیعه ها ستم کردند، کردها و شیعه های عراق به هم نزدیک ترند، به طوری که الان دولت عراق هم بین آنها مشترک است. رئیس جمهور (طالبانی) کرد است و نخست وزیر شیعه. ولی الان کردها خودشان را از جریان شیعه و سنی بیرون کشیده اند زیرا از احزاب شیعه راضی نیستند چون بسیاری از تعهدات قبلی شان را نقض کردند. از نظر کردها، اعراب سنی شوونیست هستند و شیعه ها هم مذهبی بنیادگرا و دولت کردستان با هیچکدام وجه مشترک ندارد.
یکی از نکاتی که درباره دمکراتیک بودن حکومت کردستان باید بگویم این است که کردستان دین رسمی اعلام نکرده است. دولت کردستان از اسلام به عنوان یکی از منابع در قانون اساسی خود استفاده کرده ولی در قانون اساسی عراق اسلام منبع اصلی است.
یکی از مشکلات دولت کردستان با دولت مرکزی بر سر مسئله سکولار بودن و جدا بودن دین از سیاست است.
کردستان دین را مسئله ای شخصی میداند. الان در کردستان کلیسای کردزبان است که متعلق به کردهای مسلمانی ست که مسیحی شده اند و تحت حمایت دولت قرار دارند. این درحالى است که مسیحى ها را در نقاط دیگر عراق قتل عام میکنند به همان خاطر بیشتر آنها به کردستان پناه آورده اند.

مردم کرد با عرب ها چه برخوردی دارند؟
ـ با وجود تمام قتل عام هایی که در زمان صدام در مورد کردها صورت گرفت، مشکل کردها با دولت بوده نه با مردم عرب. الان حدود صد هزار عرب ظرف همین چند سال گذشته کوچ کردند و به کردستان آمدند.
البته مردم زیاد دوست ندارند که اینها می آیند به کردستان. آنها از بمب گذاران انتحاری می ترسند، ولی دولت کردستان از آنها حمایت می کند و طبق قانون هم تبعیض جرم است ولی از طرفی نمیشود کسی را مجبور کرد که به عرب ها کار بدهد. با این وجود من خودم آنجا به هر هتل و رستورانی که رفتم دیدم خیلی ها به زبان عربی صحبت می کنند و آنجا دارند کار میکنند.

زبان رسمی کردستان چیست؟
ـ زبان رسمی کردی و عربی بوده ولی بعد از سال ۹۱ که حکومت کردستان تشکیل شد، جوانهای کرد دیگر تمایلی به خواندن عربی ندارند و الان کتاب عربی در کنار سایر درس ها در مدارس تدریس می شود. در عوض زبان انگلیسی که قبلا از کلاس ۵ و ۶ دبستان شروع میشد، از سال پیش به عنوان زبان دوم از سال اول تدریس میشود.

از مدرسه و تحصیل صحبت شد، آیا آموزش رایگان است؟
ـ از سال اول دبستان تا پایان دانشگاه آموزش رایگان است. در کردستان ۶ دانشگاه کردی زبان داریم که تحصیل در آنها مجانی ست و حتی کمک هزینه تحصیلی هم میدهند، ولی دو دانشگاه انگلیسی زبان که یکی از آنها American University است شهریه دارد. حدوداً ۵۰ هزار دانشجو در این ۸ دانشگاه تحصیل می کنند.

در مقاله ای خواندم وضعیت کشاورزی کردستان در حال فروپاشی ست. چرا چنین شده؟
ـ وضع کشاورزی قبلا عالی بود ولی در دهه ۸۰ تا ۹۱ ظرف مدت ده سال، صدام ۴۵۰۰ روستای کردستان را منهدم و با خاک یکسان کرد، برای همین روستائیان به شهرها کوچ کردند. حکومت کردستان تعدادی از این روستاها را آباد کرد ولی تا آنها آباد شوند خیلی مانده. الان وضعیت اقتصادی در شهرها قوی است به همین خاطر روستائیان به شهرها هجوم می آورند.

درآمد مردم از کجا می آید؟
ـ درآمد بیشتر از بخش خدمات حاصل می شود. ۷۰درصد کل بودجه کردستان به بخش خدمات میرود. از پنج میلیون جمعیت کردستان، حدود سه میلیون نفر از دولت حقوق می گیرند. خانواده های شهدا از دولت حقوق می گیرند و خوب در طول این سالها، تقریبا هر خانواده ای شهیدی داده و این است که وضع اقتصادی مردم بهتر شده و درآمد مردم کردستان از کشورهای همسایه شان بهتر است و این باعث بالا رفتن قیمتها در کردستان شده است.

برای همین هم مردم کردستان خودشان کارهای با مزد کم را انجام نمی دهند. آیا از کردستان ایران و سوریه هم برای کار به کردستان عراق می آیند؟ اصولا رفت و آمد بین ایران و کردستان راحت است؟
ـ از لحاظ دولت کردستان مشکلی ندارند. تحصیل کرده های ایرانی بسیاری آنجا کار میکنند. کارگرهای مناطق مرزی هم از آن سوی مرزها می آیند. حتی خیلی از کردهای ایران و سوریه و ترکیه در دانشگاه های کردستان در حال تحصیل هستند.
در بخش خصوصی بازاری ها و سرمایه گذارهای ایرانی مرتبا به کردستان می آیند و سرمایه گذاری میکنند. هفته ای دو پرواز از اربیل به تهران برقرار است. کردها هم راحت تر به ایران میروند بویژه بیماران برای معالجه به ایران میروند مثلا برای عمل لیزر چشم.

بودجه دولت از کجا تامین میشود؟
ـ از دولت مرکزی.

کردستان عراق از سه استان سلیمانیه، دهوک و اربیل تشکیل شده در حالی که از کرکوک به عنوان یکی از شهرهای کردستان نام برده میشود، ولی این منطقه جزو حکومت کردستان محسوب نشده، چرا؟
ـ بیشتر برای مسائل سیاسی ست و مسئله اصلی آن نفت است. ۶درصد نفت دنیا در کرکوک است.
طبق ماده ۱۴۰ قانون اساسی قرار بود که رفراندومی انجام شود و از مردم این دو استان (کرکوک و نینوا) بپرسند که آیا میخواهند زیرنظر حکومت کردستان باشند یا نه؟ دولت کردستان گفت اگر اکثریت مردم این مناطق بخواهند زیرنظر دولت مرکزی باشند، ما می پذیریم.
کرکوک واقعا در سرزمین کردستان است ولی ۳۰ سال پیش، صدام حدود ۳۰۰، ۴۰۰ هزار کرد را از آنجا بیرون کرد و عرب ها را جایگزینشان کرد. هر عربی که مایل بود به کرکوک بیاید ده هزار دینار (معادل ۳۰هزار دلار آمریکایی) به آنها می دادند و همچنین زمین، توجه داشته باشید که ۳۰هزار دلار ۳۰ سال پیش خیلی پول بود. بیش از ۲۰۰هزار تن از اعراب به کرکوک آمدند. تنها کردهایی حق داشتند بمانند که بگویند نژادمان عرب است در غیر این صورت باید می رفتند.
الان هم به عرب ها پیشنهاد داده اند که هر کدام که بخواهند برگردند به شهرهای خودشان هم به آنها زمین می دهند و هم ۱۵هزار دلار پول .
در حال حاضر کرکوک قانونا زیرنظر کردستان نیست ولی عملا بسیاری از کارهایش زیرنظر کردستان اداره میشود. استاندار کرکوک و نینوا، و اکثریت انجمن شهر همه از طرفداران حکومت کردستان هستند.

کردها دوران صدام را فراموش کرده اند؟
ـ نه هیچوقت فراموش نمیشود و اثراتش همچنان باقی ست.

وقتی کردها می بینند که در شمال آنها در آرامش و رفاه نسبی زندگی میکنند ولی در جنوب مردم عراق با مصیبت های هرروزه بمب گذاری، کشتار، بی امنیتی، فقر و آوارگی مواجه اند، چه احساسی دارند؟
ـ با اینکه اعراب در مورد کردها هرگز کمکی نکردند ولی کردها مخالف جنگ و خونریزی اند، اما در کل مردم سرشان به کار خودشان است و این ها را فقط در تلویزیون می بینند.

جدیدا حملات ارتش ترکیه ظاهرا برای سرکوب پیشمرگه های پ . ک. ک (حزب کارگران کردستان) به برخی نواحی کردستان عراق شدت گرفته، این را چگونه ارزیابی می کنید؟
ـ ترکیه پ . ک. ک را بهانه قرار داده است در حالی که اکثریت اعضای پ. ک. ک در کردستان ترکیه هستند. مسئله اصلی کردستان است. ترکیه، کردستان عراق را به واسطه ی رابطه ی اقتصادی خوب آن با دنیا و همچنین قوی تر شدن از لحاظ قانونی، خطری برای کردهای خود می بیند و می ترسد که اگر کردستان کرکوک را به دست آورد، در آینده اعلام استقلال کند.

اما جلال طالبانی رئیس جمهور عراق استقلال کردستان را «ناممکن» خوانده و گفته «فرض کنیم که ما اعلام استقلال کردیم. عراق، ایران، سوریه و ترکیه نیازی ندارند که با ما جنگ کنند. اگر این کشورها مرزهایشان را ببندند و جلوی عبور و مرور ما را بگیرند، ما چگونه به زندگی ادامه دهیم؟» آیا واقعا احزاب کردستان خیال استقلال در سر دارند؟
ـ احزاب حاکم در کردستان خیال جدایی ندارند. آنها می خواهند سیستم فدرال در عراق برقرار باشد و کردستان هم جزئی از آن باشد.
گرچه در سال ۲۰۰۵ در یک نظرسنجی از مردم پرسیده شد که آیا می خواهید مستقل باشید یا نه؟، ۹۹ درصد گفتند که می خواهیم جدا شویم ولی احزاب این را واقع بینانه نمی دانند.
چند حزب کوچک هستند که برای استقلال مبارزه می کنند و یک حزب هم تشکیل شده به نام “اتحادیه دمکراتیک کردستان” که آنها هم به استقلال کردستان معتقدند.

رابطه دولت کردستان با ایران و سوریه و ترکیه چگونه است؟
ـ با ایران رابطه نسبتآ خوب است، نخست وزیر نچیروان بارزانی چندین بار به ایران رفته، اما هرازگاهى ایران مناطق مرزى کردستان را بمباران میکند. ایران جزو اولین کشورهایی ست که در اربیل کنسولگری باز کرد، البته هدف ایران سوءاستفاده است و از آنجا به عنوان مرکز جاسوسی استفاده می کند. چندی پیش که آمریکایی ها حمله کردند و تعدادی از آنها را گرفتند، از آنجا وسایل جاسوسی هم به دست آمد.
اما دولت کردستان با سوریه و ترکیه رابطه چندانى ندارد.

اگر حکومت کردستان دمکرات است چرا به حکومت ایران برای نقض حقوق بشر ایراد نمی گیرد و اعتراض نمی کند؟
ـ مثل سایر دولت ها، مثل کانادا که دمکراتیک است ولی با ایران هم رابطه دارد، آنها هم رابطه دارند. این به خاطر روابط بازرگانی است، اما اگر کسی در ایران شکنجه و یا اعدام شود، در رادیو و تلویزیون های کردستان در این خصوص بحث و به آن انتقاد می شود.
البته باید بگویم که رابطه حکومت کردستان با ایران از نظر ما مسئله خوشایندی نیست.

کردهای کردستان عراق رابطه شان با فارسی زبانان چطور است. من اینجا در یک برنامه کردی که از سوی “خانه کرد” برگزار شده بود شرکت کرده بودم و وقتی خواننده ترانه ای به فارسی خواند، یک کرد از پشت سر من اعتراض کرد که چرا فارسی می خوانی؟ آیا نسبت به زبان فارسی اینقدر حساس هستید؟
ـ نه به هیچ وجه. بسیاری از کردهایی که در دوران صدام به ایران رفته بودند و حال بازگشته اند زبان فارسی بلدند و شما در شهرهاى مرزى کردستان مغازه هایی را می بینید که تابلوی آنها به فارسی نوشته شده. همچنین خواننده های ایرانی مثل داریوش، هایده، معین، مهستى و شکیلا در آنجا محبوب هستند. از آخرین سی دی معین حدود چندهزار کپی در کردستان فروش رفت. هنرمندان کرد و فارسى زبان بسیاری هم برای برگزاری کنسرت مرتب از ایران به آنجا می آیند مثل کامکارها، شهرام ناظری و قرار است معین هم برای کنسرت به زودی بیاید.

فیلم و سینما چطور؟
ـ چون قانون کپی رایت وجود ندارد هر فیلمی که در سینماها اکران می شود، همه دی وی دی آن را دارند و در خانه ها فیلم ها را می بینند و این به سینما بسیار ضربه زده است. دولت کردستان در آینده نزدیک میخواهد قانونی بگذراند و این عمل را ممنوع کند چون هنرمندان کرد هم اعتراض کرده اند.

گفتید برگردید کردستان خیال دارید نشریه خودتان را راه بیندازید، این نشریه در چه زمینه ای خواهد بود؟
ـ سیاسی، اجتماعی و فرهنگى.


به عنوان آخرین سئوال. هر بار که در برنامه های کردی شرکت کرده ام، پرسشی همواره ذهنم را مشغول کرده و این که چرا پرچم کردستان عراق، پرچم خانه ی کرد است؟
ـ این پرچم فقط مختص به کردستان عراق نیست. در سال ۱۹۲۸ احسان نوری پاشا، رهبر کردهای ترکیه سازمانی درست کرد به نام “کومه له خویبون” و این پرچم، پرچم آن سازمان شد. در زمان قاضی محمد در کردستان ایران، همین پرچم با تغییراتی جزئی استفاده شد. الان در حال حاضر تمام احزاب کردی این پرچم را به عنوان نمادی از اتحاد خودشان پذیرفته اند.

آقای ویسی از شما سپاسگزاریم و امیدواریم همکاریهای مطبوعاتی ما، بین کردستان عراق و تورنتو، برقرار باشد تا بتوانیم آگاهی جامعه ی فارسی زبان را در مورد کردستان عراق به روز نگه داریم.