شهروند ۱۱۵۶ ـ پنجشنبه ۱۳دسامبر ۲۰۰۷
نوشته: بوکانن *
اوایل سالهای ریاست جمهوری بوش، ارزش یورو ۸۳ سنت بود و اکنون ۴۵/۱ سنت است، لیره استرلینگ هم اکنون ۲ دلار است که از زمان کارتر به بالاترین سطح رسیده است، دلار کانادا در آن زمان ۶۵ سنت بود و اکنون کمی بالاتر از دلار آمریکا است و در نیم قرن گذشته بی سابقه بوده است.
قیمت یک بشکه نفت ۹۰ دلار و “اونس” طلا که به ۲۶۰ دلار رسیده بود اکنون به ۸۰۰ دلار رسیده است. آیا قیمتهای یورو، لیره استرلینگ، دلار کانادا، نفت، طلا و نقره، به ناگهان بالا رفته است؟ نه. این ارزش دلار است که در دوره بوش به پایین ترین حد خود در تاریخ آمریکا رسیده است. در زمان ریاست جمهوری وی جهانیان برای مبادلات خود به ارزهای دیگری غیر از دلار روی آورده اند.
آیا وضعیت فعلی دلار نتیجه اشتباهات بوش به تنهایی است؟ نه.
دلار آمریکا به این دلیل در حال غرق شدن است که کشور ما بیش از توان خود در گذشته و حال به مصرف می رساند، دولت ما روزانه بیش از ۲ میلیارد دلار از ملتهای دیگر وام می گیرد تا بتواند سطح زندگی مردم و موقعیت امپراتوری را حفظ کند.
متهم اصلی غرق دلار، کسری بازرگانی عظیمی است که از زمان تاسیس “نفتا” و “سازمان تجارت جهانی” در ۱۹۹۴، به ۵ ترلیون دلار رسیده است. تنها در سال ۲۰۰۶ این کسری ۷۶۴ بیلیون دلار بوده است. کسری کنونی به اضافه کمک های خارجی امسال ۸۵۷ بیلیون دلار است، ۵/۶ درصد از مجموع تولید ملی. ما در گذشته هشدار می دادیم کسریهای بازرگانی فعلی به از هم پاشیدگی دلار منجر خواهد شد.
سقوط و ازهم پاشیدگی دلار معنایش فقیر شدن ملت است، در طول تاریخ اینچنین بوده که بحران و درهم ریختگی ارزی، موجب انهدام دولت شده است، قدرتمندی دولت و بحران و درهم ریختگی ارزی متضاد یکدیگرند.
معنی اوضاع فعلی برای آمریکاییان چیست؟
هنگامی که ملتهای دیگر متوجه شدند که در مقابل دلاری که از آمریکا دریافت می دارند نمی توانند همچون سابق و بهمان اندازه کالا خرید کنند، این بار در برابر فروش کالاهای خود به آمریکا، دلارهای بیشتری طلب می کنند. و این به معنی بالا رفتن قیمت کالاهای وارداتی است که آمریکا اکنون بیشتر به آن وابسته است، در مورد توریستهای آمریکایی نیز که به کشورهای اروپایی مسافرت می کنند نیز همین مسئله دیده می شود، آنان در این کشورها متوجه می شوند که اندوخته آنان کفاف مخارج شان را در این کشورها نمی دهد.
سربازان آمریکایی نیز در پایگاههای مختلفی که در کشورهای دیگر به سر می برند، متوجه می شوند قیمتهای اجاره مسکن، غذا، لباس و سایر مخارج زندگی در مقابل دلارهای دریافتی بالا رفته و دچار مشکل می شوند، زیرا این کشورها در مقابل خدمات انجام شده دلارهای زیادی طلب می کنند، هم اکنون دیپلوماتهای آمریکایی، دانشجویان و بازرگانان کشور در خارج با این مشکل روبرو هستند.
کمکهای خارجی آمریکا نیز چندی است که نتیجه بخش نیست و در موارد بسیاری متوقف شده است. در اینجا باید گفت که گونه ای مضحکه در دیدگاه رهبران سیاسی ایالات متحده آمریکا وجود دارد که مرتب برای گرفتن وام به سوی چین روانه می شوند که نتیجه اش غرق شدن بیشتر فرزندان ما در باتلاق وامها است، دیگر اینکه آمریکا به کشورهایی در آفریقا کمک می کند که غالب آنان در سازمان ملل در مسائل مختلف جانب چین را می گیرند.
دو کشور چین و ژاپن براساس صلاحدید استراتژیکی و درازمدت خود می کوشند برابریهای ارزی خود را در برابر دلار پایین نگه دارند. چین تا چند سال اخیر دارای نرخ رشدی ۱۰ درصد بود که اکنون به ۱۲ درصد رسیده است. این کشور می کوشد با تحمل خساراتی در برابر سقوط ارزش دلار، به تکنولوژی بیشتر دست یافته و بتواند کارخانه ها و تولیدات بیشتری را در آمریکا از آن خود کند، هم اکنون تسلط چین بر بازارهای آمریکا، تولیدکنندگان آمریکایی را کنار زده است.
ژاپونی ها نیز می کوشند با تحمل خساراتی در مقابل اندوخته های دلاری که دارند بر کرایسلر، فورد و جنرال موتورز چنگ انداخته و همچنان که در گذشته بر بازارهای تلویزیون، انواع دوربین ها و مجموعه تولیدات کامپیوتر مسلط شده اند این بار بتوانند صنایع ماشین سازی آمریکا را نیز در اختیار گیرند.
برای کشورهای آسیایی مهم این نیست که کسی سیبی را از باغ آنان برباید، بلکه برای آنان مالکیت باغ سیب مهم است.
کشورهای آسیایی دیگر که مقادیری دلار ذخیره کرده اند نیز ساده لوح نیستند که برای همیشه زیان سقوط دلار را متحمل شوند، آنان نیز کاملا مراقب اوضاع هستند و بزودی به استفاده از ارزهای مختلف خواهند پرداخت. ** آنان نیز از این پس بیشتر “یورو” و “ین” و کمتر دلار به مصرف خواهند رساند. هر چه تعداد کشورهایی که استفاده دلاری را در روابط بازرگانی خود کمتر کنند، زیادتر شوند، سقوط دلار بیشتر خواهد شد.
کشورهای صادرکننده نفت و چین با رشد بالایی که دارند می کوشند دلارهای خود را در شکل خرید ثروتهای ثابت به مصرف برسانند، آنان می کوشند املاک بزرگ، بانک های مهم و شرکتهای تولیدی را در آمریکا با دلارهای خود خریداری کنند.
در حال حاضر امیدی به پایان سقوط دلار در چشم انداز نیست. هر چقدر ما در برابر نفت و کالاهایی که به ما می فروشند دلارهای بیشتری طلب کنیم از کسری بازرگانی ما نخواهد کاست، و هر چقدر دولت آمریکا برای پوشش کسری بازرگانی دلارهای بیشتری به چاپ برساند باز به سقوط بیشتر دلار منجر خواهد شد.

جوجه های “نفتا” (تجارت آزاد آمریکای شمالی) برای خوابیدن به خانه بازمی گردند.

* بوکانن، نویسنده و مولف کتابهای: “مرگ غرب”، “خیانت بزرگ” و “جمهوری نه امپراتوری” . این متن در Informationclearinghouse.info منتشر شده است.

** در روزهای اخیر مطبوعات امارات متحده عربی نوشتند که بانکهای امارات درصددند تا ارزی دیگر را جایگزین دلار کنند زیرا در مبادله دلاری خسارتهای زیادی به آنان وارد می شود. (مترجم)
۱۱ نوامبر ۲۰۰۷