شهروند- آرش عزیزی: وقتی مجله‌ای به شهرت «ونیتی فیر» (Vanity Fair) یک شماره‌ ی کامل خود، آن هم اولین شماره‌ ی سال ۲۰۱۳، را به کانادا اختصاص می‌دهد لابد اهالی و علاقمندان این کشور باید خوشحال باشند. تازه این اولین بار در تاریخ این ماهنامه است که موضوع طنز تمِ اصلی یک شماره ‌ی کامل می‌شود.

اما خیلی خوشحال نشوید که به قول انگلیسی ‌ها «خنده‌ ی آخر»، این بار به معنی تحت ‌اللفظی کلمه، شاید برای «ونیتی فیر» باشد.

موضوع اصلی این شماره تحسین و تکریم از طنزِ کانادایی نیست که مطرح کردن این سئوال است که آیا اساسا چیزی به نام طنز در کانادا وجود دارد و یا این کشور «زیادی محترم و زیادی بی‌شور و شوق است که بتواند بذله‌ گو باشد.» از قبل می‌ توانید جواب به این سئوال را حدس بزنید.

سردبیر مهمان این شماره جود آپاتاو است، تهیه‌کننده‌ ی فیلم‌های معروف کمدی هالیوودی همچون «Anchorman» و «باکره‌ی ۴۰ ساله.» مقالاتی در مورد وضعیت طنز در آمریکا و بریتانیا نیز در همین شماره موجود است.

جو آپاتاو سردبیر میهمان ونیتی فیر

مقاله ‌ی اصلی را اما بروس مک‌کال، تصویرساز و نویسنده ‌ی کانادایی، با عنوان «گوزن‌ها و آدم‌ ها: تحلیل طنز کانادایی» نوشته است. (عنوان «گوزن‌ ها و آدم ‌ها» به انگلیسی می ‌شود «Of Moose and Men» که با عنوان کتاب معروف جان اشتاین ‌بک، «موش‌ها و آدم‌ها»، Mice and Men، قرابت دارد و از این رو خود طنازانه است.)

مک‌کال می‌گوید آرامش کانادایی ‌ها چیزی در مایه‌ ی اسکاندیناوی است و این کشور زیادی محترم و به قول معروف «nice» است که بتواند اهل شوخی و بذله‌ گویی باشد. او سپس هشت تئوری در مورد این‌که طنز کانادایی وجود دارد یا نه پیش می‌گذارد.

اولین تئوری او این است که در حال حاضر نُه نفر کانادایی بامزه‌ ی زنده در جهان وجود دارند اما همه به آمریکا رفته‌ اند و «میراث فرهنگی کانادایی خود را محکوم کرده ‌اند.»

این نه نفر، به گفته‌ ی مک‌کال، از این قرارند: مایک مایرز، جیم کری، مورت سال، دیوید اشتاین ‌برگ، مایکل جی. فاکس، کاترین اواهارا، ست راجن، جان کندی (فقید) و فیل هارتمن. وجه مشترک تمام آن‌ها این است که برای موفقیت عازم همسایه ‌ی جنوبی شده‌ اند. در جک ‌های آن‌ها خبری از شوخی با یونیفرم معروف پلیس فدرال و سکه ‌ی یک دلاری با آن غازی که رویش نشسته نیست.

تئوری دیگر این است که دو کشور انگلیسی ‌زبان دیگر، بریتانیا و آمریکا، تمام شوخی‌ های خوب را نصیب خود کرده‌ اند و دیگر جایی برای کانادا نمانده است.

دیگر تئوری مک‌کال این است که کانادایی ‌ها شاید بتوانند همدیگر را بخندانند و برنامه ‌های تلویزیونی همچون «This Hour Has 22 Minutes» و «Royal Canadian Air Farce» اثباتی بر همین است اما در بیرون از کشور هیچ کس به محصولات طنز کانادایی نگاه هم نمی‌اندازد.

متن کامل مقاله‌ی مک ‌کال در وب ‌سایت «ونیتی فیر» در دسترس است:

http://www.vanityfair.com/culture/2013/01/history-canadian-humor