شماره ۱۲۱۱ ـ پنجشنبه ۸ ژانویه ۲۰۰۹
نوار غزه می سوزد
سه روزی از سال نو مسیحی می گذرد. رفتگران منهتن نیویورک هنوز کاملا شهر را از آشغال های شب سال نو تمیز نکرده اند، و مردم لندن هنوز از خماری در نیامده اند و اهالی پاریس هنوز گیج واگیج بدمستی های شب عیدشان می باشند. در چنین روزی، نیروهای زمینی اسرائیل با ورود به نوار غزه، مرحله دیگری از درگیری با حماس را آغاز کردند. دود سیاه عظیمی در شمال نوار غزه قابل مشاهده است. صدای انفجار و مسلسل به طور ممتد به گوش می رسد و اسرائیلی ها از زمین و دریا غزه را هدف قرار داده اند. تمام طول دیشب، لحظه ای پرتاب خمپاره به غزه قطع نشد.
اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل می گوید:”حماس حمله را آغاز کرد و ما دفاع کردیم، حمله زمینی اجتناب ناپذیر بود. . .”
ایستگاه ذخیره گاز سوختی شهر غزه سوخت و این تنها ایستگاه موجود بود. ارتش اسرائیل اجازه ورود به نیروهای امدادرسانی به نوار غزه نمی دهد. یک سخنگوی ارتش اسرائیل می گوید: “هدف عملیات زمینی نابود کردن زیر ساخت های تروریستی حماس در منطقه عملیات بوده است. ..”
“اهود باراک” وزیر دفاع اسرائیل می گوید: “ما مصمم هستیم . . . هدف ما این است که حماس را مجبور سازیم فعالیتهای خشونت بار علیه اسرائیل را متوقف کند…”
روز ۱۹ دسامبر آتش بس ۶ ماهه اسرائیل و حماس به اتمام رسید و سه روز بعد حماس راکت پراکنی خود را به اسرائیل آغاز کرد.
در حالی که نوار غزه در حال سوختن است، سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، در دمشق، با خالد مشعل رهبر حماس و رمضان عبدالله شلح، دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین دیدار می کند.
دبیر امنیت ایران، کودکانه، و آمرانه گفته های مفتی اعظم خود را به گونه ای دیگر تکرار می کند: “اسرائیل با حمله به غزه یک گام دیگر به نابودی نزدیکتر شده است . ..”
رفسنجانی خبر می دهد حماس سلاح های جدیدی دارد که می تواند تانک های اسرائیل را در غزه منهدم کند، به راستی این سلاح های جدید چگونه وارد غزه شده است و از کجا آمده است؟
و اما حماس چگونه به وجود آمد . . .؟
پیدایش حماس
شیخ یاسین در سال ۱۹۳۸ در اسرائیل کنونی در دهکده ال یورا (Al Joora) متولد شد. در ایام دبیرستان، در حین بازی فوتبال در نوار غزه، به زمین خورد و فلج شد. او در سالهای بعد، یک جامعه اسلامی را که بعدها بخشی از “اخوان المسلمین” شد، بنیان گذارد.
در سالهای ۱۹۸۳ به بعد چندین بار دستگیر شد و با طرح مبادله ی گروگانهای اسرائیلی آزاد شد. سازماندهی گروههای مسلح برای ربودن و کشتن اسرائیلی ها با وی بود.
در سال ۱۹۸۷، شیخ یاسین تشکیلاتی را بنا نهاد به نام جنبش مقاومت اسلامی (The ResistanceMovement) که امروزه به نام حماس معروف است و از این تاریخ رهبری حماس با وی بود. او در مارچ ۲۰۰۴ در حالی که از مسجد خارج میشد با شلیک راکت اسرائیلی ها کشته شد.
از سال ۲۰۰۴ به بعد حماس چهره مظلوم و معصوم تری به خود گرفت و با یک ژست رادیکال دمکراتیک، مدعی شد که از طریق دیپلماتیک، قاطعانه مشکل فلسطینی ها را حل خواهد کرد. بعد از فوت یاسر عرفات رهبری جنبش الفتح در دست های لطیف و ناپخته محمود عباس (ابومازن) افتاد. در این اوضاع وانفسا همسر مروان برغوثی تلاش کرد که مروان را که در زندان اسرائیلی ها حبس بود، به عنوان یک کاندید منفرد در انتخابات معرفی کند.
حماس دست به اعتراض زد و موقعیت خود را استوارتر ساخت و با شعارهای عوام فریبانه و حمایت قاطعانه حکومت اسلامی ایران و ضعف ها و تضادهای درونی الفتح، موفق شد که در انتخابات پیروزمندانه، سرافراز شود و بدین گونه رهبری جنبش خلق فلسطین را در دست های زخم خورده خود حفظ کرد. تا زمانی که الفتح در قدرت بود، بودجه مالی فلسطین توسط پاره ای از کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه پر می شد ولی با آمدن حماس، خزانه خالی شد و کلیه کشورهای یار و یاور فلسطین، خود را کنار کشیده و حماس را به عنوان یک جریان نامطلوب و حتی ترویست شناسایی کردند و تنها کشوری که طلایه دار پرکردن خزانه فلسطین یا حماس شد، حکومت اسلامی ایران بود. البته واضح و مبرهن است که حکومت اسلامی لقمه ای در دهان مردم ایران نگذاشته است که بیرون بکشد و به حلقوم حماسیون بریزد، پس شعار اضافی ندهیم و وجدان خود را اندوهگین و افسرده نسازیم.
حماس به عنوان بازوی مسلح حکومت اسلامی ایران، نه تنها جنبش آزادیبخش فلسطین و دولت خودگردان را در مسیر صلح و عدالت هدایت نمی کند، بلکه مردم محروم فلسطین را به بیراهه سوق می دهد و منطقه را پر آشوب تر و پر هیاهوتر می سازد.
همکاری مشترک حزب الله لبنان و حماس و حکومت اسلامی ایران
حکومت اسلامی در فکر ایجاد امپراتوری اسلامی در منطقه می باشد. بدون شک اسرائیل با هویت تجاوزگرانه اش موی دماغ فاشیسم اسلامی و تروریسم حزب اللهی خواهد بود. شکاف و نفاق در بین کشورهای عرب منطقه در خلال دو هفته اخیر به حد اعلا رسیده است.
حزب الله لبنان به رهبری حسن نصرالله، معتقد است که هر کس علیه اسرائیل به خاطر آرزوها و خواسته های حماس و حکومت اسلامی تهران نجنگد، همدست اسرائیل است.
حسن نصرالله از مصریان خواسته است که به خیابان بریزند و تظاهرات کنند تا دولت مصر ناگزیر شود مرز این کشور با غزه را باز کند، در غیر این صورت “شریک جنایت” می باشند. سیدعلی خامنه ای و حاکمان تهران در تلاش هستند که خود را به عنوان وکلای فلسطینی ها مطرح کنند و منطقه را به آشوب بکشند و به دنبال توجیهی بین المللی می گردند تا به غزه لشکرکشی کنند و معتقدند که هر کس در این جنگ کشته شود به عنوان شهید غزوات ۲۹ گانه محمدبن عبدالله به بهشت برین مفتخر می شود.
اکنون دوباره مناسبات بین قاهره و تهران رو به وخامت گذاشته شده است. احمد عبدالغیث وزیر امور خارجه مصر معتقد است که رژیم تهران و حزب الله، لبنان را در سال ۲۰۰۶ به نابودی کشاندند و حماس، اسرائیل را تحریک کرد که به غزه حمله کند، در حالی که در اوایل سال ۲۰۰۸ مناسبات دیپلماتیک قاهره و تهران از سردی بیرون آمده بود و تا ماه قبل سران کشورهای عربی این مطالب را در گوشی می گفتند، ولی اکنون با صدای بلند هوار سر می دهند و یقه رژیم تهران و حماس و حزب الله را می گیرند.
در روزهای اخیر، حزب اللهی های وابسته به رژیم ایران به دفتر حافظ منافع مصر در تهران حمله کردند و همچنین به باغ سفارت بریتانیا هجوم آوردند.
احمدی نژاد از زاهدان هوار سر می دهد و به سران کشورهای عربی رهنمود می دهد و دستور صادر می کند که مگر فلسطینی ها عرب نیستند، پس راهی تل آویو شوید و آنجا را با خاک یکسان کنید و کوله ای از جسد اسرائیلی ها بسازید. هفته گذشته دو بمب به سفارت اردن در تهران پرتاب شد. حزب اللهی های رژیم تهران، تهدید می کنند که اگر کشورهای عربی به خواسته های حکومت اسلامی ایران سر تعظیم فرود نیاورند و خود را درگیر جنگ با اسرائیل نکنند، آنان به وظایف انقلابی! خود عمل می کنند. این چنین تهدیدهایی، شرایط منطقه را نابسامان تر و جنگ را وسیع تر می کند.
بنیادگرایان تهران دارای دو اهرم قدرت در منطقه هستند: حزب الله در لبنان و حماس در فلسطین.
مناسبات رژیم بغداد و رژیم تهران
نوری المالکی رئیس دولت عراق، نقش یک دلال سیاسی را بازی می کند، او مرتب، بنیادگرایان تهران را تشویق می کند که با آمریکاییان همکاری کنید و دست از لجبازی های کودکانه خود بشوید و به بلوغ سیاسی برسید. نوری المالکی معتقد است که رژیم واشنگتن اعمال آزادی های دمکراتیک نوین را در عراق به ارمغان می آورد.
در حال حاضر دو رژیم شیعه در دنیا وجود دارد: رژیم تهران و رژیم بغداد. رژیم بغداد معتقد است اگر حکومت اسلامی ایران با آنها همکاری کند یک پیروزی برای شیعیان خواهد بود و بدینگونه القاعده منزوی و در نهایت نابود خواهد شد. رژیم بغداد در تلاش است که تنش بین ایران و آمریکا را کاهش دهد، اما این کاهش تنش به مذاق احمدی نژاد و تندرویان و مصباح یزدی و خامنه ای خوش نمی آید.
رژیم تهران، سپاه پاسدارانی دارد که نماز سحرگاهش را با حزب الله لبنان می خواند و نماز ظهرش را با حماس و در شامگاه به اسرائیل لعنت می فرستد، پس چگونه می تواند بر سر سفره المالکی بنشیند؟ رژیم تهران مرشدی است که بچه مرشدهایش حماس و حزب الله لبنان می باشند.
سرویس های اطلاعاتی حکومت اسلامی ایران، در غزه حضور فعال دارند و به لشکریان حماس، دریافت امواج رادیوی نظامی اسرائیل را آموزش می دهند. پاسداران اسلامی رژیم تهران، در غزه به ارتش حماس کمک های تکنیکی می کنند و آنان را به موشک و مواد منفجره مجهز می کنند. بنیادگرایان تهران در این قمار ریسک بزرگی می کنند. آنان بدین امید نشسته اند که به قول خامنه ای نوار غزه قبرستان اسرائیلی ها شود، و لشکریان اسلام غنیمت بزرگی ببرند و مبارک در مصر ناتوان تر شود و حسن نصرالله مردم قاهره را وادارد که کاخ مبارک را نامبارک کنند و حکومت اردن را کن فیکن کنند و بدینگونه رژیم تهران به مبارکی، خلافت امپراتوری خود را در منطقه اعلام کند.
در این میان بنیامین نتانیاهو و حزب لیکود نگران هستند که انتخابات ماه آینده اسرائیل چگونه به آخر می رسد و برنده مسابقه چه کسی خواهد بود؟
ایمیل نویسنده:
rezaalavim@yahoo.com