شماره ۱۲۱۳ ـ پنجشنبه ۲۲ ژانویه ۲۰۰۹
در تیرماه ۱۳۵۴ قانونی شامل ۳۸ ماده و ۹ تبصره در مورد جلوگیری از آلودگی هوا در مجلس شورای ملی به تصویب رسید. به موجب این قانون می بایست نسبت به تدوین استاندارد آلودگی هوا توسط سازمان حفاظت محیط زیست و جلوگیری از تردد خودروها و دیگر منابع آلاینده هوا، عدم شماره گذاری خودروهای آلاینده و … اقدام شود.
در نخستین ماههای پس از انقلاب، دولت موقت مهندس مهدی بازرگان طرح ترافیک تهران را به اجرا درآورد که نشانگر آن بود که سی سال پیش هم موضوع آلودگی هوای تهران مهم بوده است. به موجب این طرح مقرر شد که در روزهای فرد هفته تنها اتومبیل های دارای شماره فرد و در روزهای زوج اتومبیل های دارای شماره زوج حق تردد به نقاط مرکزی شهر ـ از محور تخت طاووس یا مطهری بعدی ـ به سمت جنوب را داشته باشند.
از آن زمان تاکنون ۳۰ سال گذشته (جمعیت تهران نیز از ۵/۴ میلیون به حدود ۱۴ میلیون نفر افزایش یافته است) اگر برای رعایت انصاف بپذیریم که در دو سال اول به دلیل هرج و مرج ناشی از انقلاب دولت قادر به برنامه ریزی اصولی در زمینه کاهش آلودگی نبوده و در ۸ سال بعد نیز به دلیل شرایط جنگی اولویت های دیگر داشته، باز هم حکومت ولایت مطلقه فقیه حدود ۲۰ سال فرصت داشته تا برای این مشکل که مستقیما با زندگی و سلامت میلیونها انسان در ارتباط است، چاره اندیشی کند.
اما، چاره اندیشی در این عرصه، همانند بسیاری از عرصه های دیگر، مستلزم دست کم پایبندی به ۳ اصل است:
۱ـ اراده سیاسی
۲ـ برنامه ریزی
۳ـ تخصیص منابع مالی
در مورد نخست، در ۲۰ سال گذشته اراده سیاسی سردمداران حکومت آخوندی و در راس آنان شخص مقام معظم رهبری چنان بر روی مسائل مهمی چون سازماندهی و تامین نیازهای حزب الله لبنان، حماس، جهاد اسلامی و راه اندازی و به خیابان فرستادن دار و دسته های لباس شخصی برای سرکوب مخالفان و آفریدن وقایعی چون ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸، قتل های زنجیره ای، غنی سازی اورانیوم و ربط دادن هر صدای مخالف به آمریکا و اسرائیل و استکبار جهانی و… متمرکز بوده که جایی برای پرداختن به مسئله آلودگی هوا باقی نمانده است.
در مورد دوم یعنی برنامه ریزی که الحق والانصاف چیزی کم گذاشته نشده است. به سند چشم انداز ۲۰ ساله ـ که در آن فرمان داده شده تا سال ۱۴۰۴ ایران به نخستین قدرت منطقه در همه عرصه های سیاسی، نظامی، اجتماعی و اقتصادی تبدیل شود و نامه هفته گذشته رهبر معظم به رئیس جمهوری و الحاقیه ۴۵ بندی آن که شامل دستورات موکد ایشان درباره رشد پایدار اقتصادی ۸ درصدی و نرخ بیکاری ۷ درصدی تا پایان برنامه پنج ساله چهارم است بنگرید و از زیاده خواهی خود شرم کنید. مگر یک عدد رهبر معظم چقدر وقت و حوصله دارد که علاوه بر امضا این همه بخشنامه، به فکر امور ناقابلی چون آلودگی هوا هم باشد؟ فزون بر این، گماشته ایشان یعنی “رئیس جمهوری شجاع، انقلابی، لایق و کارآمد” اصلا به برنامه ریزی و این حرفها باور ندارد و آن را جزو شروط لازم برای حتی “مدیریت جهان” هم نمی داند. اگر جز این بود، سال پیش در یک اقدام انقلابی سازمان برنامه و بودجه کشور را نمی بست و در آن را گل نمی گرفت!
در مورد سوم یعنی تخصیص منابع مالی هم که تکلیف کاملا روشن است. یعنی شما می فرمایید امور مهمی چون تامین مالی و تسلیحاتی حزب الله و بازسازی خرابی های لبنان، ساخت موشک های قاره پیما، غنی سازی اورانیوم، کمک به کشورهای نیازمندی چون سوریه، بولیوی، نیکاراگوئه، کوبا، بورکینا فاسو، کنیا، مالزی، سریلانکا و سازمانهای جهادگری چون حماس، جهاد اسلامی، گردان های عزالدین قسام و … متوقف شوند و پول آنها صرف چاره اندیشی برای آلودگی هوای تهران و… شود؟!
اگر پاسختان مثبت است، احتمالا دو دلیل دارد:
۱ـ رهبر نیستید،۲ـ معظم نیستید!
به هر حال، به مصداق “برعکس نهند نام زنگی کافور” هفته جاری “هفته ی هوای پاک”! نامیده شد و مسئولان ریز و درشت حکومت به این مناسبت به سخنرانی و ارائه انواع آمار و ارقام پرداختند. به گزارش خبرگزاری حکومتی ایسنا، دکتر یوسف رشیدی مدیر عامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران در آستانه هفته هوای پاک گفت: “جدیدترین اندازه گیری نشان می دهد میزان آلاینده های خاص در هوای تهران ۱۰ برابر استانداردهای جهانی است.”
مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران افزود: “از اثرات مهم این آلاینده ها نارسایی در کبد و کلیه، تولید مثل و سرطان است”. وی هشدار داد که “مسئولان” باید هر چه سریع تر در این خصوص اقدامی جدی انجام دهند!
تارنمای “فرارو” نیز گزارش داد: “نتایج بررسی های وزارت بهداشت نشان می دهد که تهرانی ها در طول سه سال ۸۴ تا ۸۶ (یعنی در مجموع ۱۰۹۵ روز) بیش از ۱۰۳۲ روز ناسالم به لحاظ وجود آلاینده ذرات معلق پشت سر گذارده اند. بررسی آمار و ارقام سازمان بهشت زهرا نشان می دهد تعداد متوفیان تهرانی بر اثر ایست قلبی در روزهای یکم تا هشتم دی ماه سال جاری که تهران شاهد شدیدترین هوای آلوده بوده نسبت به سال گذشته حدود دو برابر شده است.”
در همین گزارش تارنمای “فرارو” آمده است:”آلودگی هوا یکی از مهمترین مقوله هایی است که نه تنها سلامت انسان را تهدید می کند، بلکه بر تمامی عوامل محیط زیست اعم از گیاه و حیوان نیز تاثیر نامناسب بر جا می گذارد… بررسی های کارشناسانه و مسئولانه اجرایی در حوزه محیط زیست نشان می دهد آلودگی هوای تهران موجب مهاجرت کلاغ ها از پایتخت شده است”!
نباید پنداشت که “مسئولان” محترم در برابر این معضل بزرگ دست روی دست گذاشته اند و هیچ کاری نمی کنند: “برنامه کاهش آلودگی هوای تهران به جهت مخاطرات و عواقب آن به قدری اهمیت داشته است که در برنامه دوم، سوم و چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور دیده شده است. در ماده ۶۲ برنامه چهارم توسعه آمده است که دولت مکلف است در طول برنامه چهارم، میزان آلودگی هوای شهرهای تهران، اهواز، اراک، تبریز، شیراز، مشهد، کرج و اصفهان را در حد استاندارد مصوب شورای عالی حفاظت محیط زیست کاهش دهد. آیین نامه اجرایی این بند (باید) توسط سازمان حفاظت محیط زیست، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور (همان که آقای احمدی نژاد درش را بست) و وزارت خانه های نفت، صنایع و معادن، بهداشت و درمان، راه و ترابری و کشور تهیه و به تصویب هیئت وزیران رسانده شود”!
فعلا تا زمانی که این آیین نامه به تصویب برسد “حق مسلم” شهروندان تهرانی است که هر یک روزانه بیش از ۳۰۰ گرم مواد سمی نوش جان کنند: “کارشناسان محیط زیست اعلام کرده اند خودروها در تهران روزی چهار هزار و چهارصد تن مواد سمی تولید می کنند”!
برخی از کارشناسان تولید این مقدار مواد سمی را ناشی از خودروهای فرسوده می دانند، اما سرهنگ سیدهادی هاشمی، رئیس راهنمایی و رانندگی تهران بزرگ نظر دیگری دارد. او در گفت وگو با خبرگزاری حکومتی فارس می گوید:”یکی از شرکتهای خودروسازی داخلی، با برداشتن مخزن بنزین برگشتی از محفظه احتراق خودرو و قرار دادن شیلنگ به جای آن (!) باعث ورود بخار سمی و سرطان زای بنزین به هوا می شود. به این شرکت تذکر داده ایم، اما همچنان به تولید این خودروها ادامه می دهد… سازمان حفاظت محیط زیست باید تعارف(!) را کنار گذاشته و با تخلفات برخورد کند. وظیفه نظارت این سازمان ایجاب می کند تا از صدور مجوز برای برخی خودروها خودداری کند، اما این سازمان با ارائه مجوز باعث تشدید آلودگی هوا می شود”!
آقای نوریان معاون امور اجتماعی، فرهنگی شهرداری تهران نیز در گفت و گو با خبرگزاری ایسکانیوز با بیان این که آلودگی هوای تهران نسبت به سال گذشته ۴ برابر شده می گوید که خودروهای فرسوده در تهران صد برابر دیگر خودروها آلاینده هستند.
آلودگی هوای تهران تنها موضوع بحث خبرگزاری های داخلی نیست. گند کار چنان درآمده که مشام رسانه های خارجی را نیز آزرده است. مجله معتبر فوربز که اوایل هر سال براساس داده های سازمان های بین المللی فهرست ۲۵ شهر آلوده جهان را منتشر می کند اعلام کرده که وضعیت زیست محیطی شهر تهران بیش از اندازه وخیم شده است.
با این همه و با وجود بیش از ۳۰۰ گرم سهمیه بدون کوپن روزانه مواد سمی شهروندان تهرانی، مسئله تنها در آلودگی هوا خلاصه نمی شود. به گزارش ۲۹ دیماه تارنمای “فرا رو”: “بیشتر دانش آموزان یک دبستان پسرانه در منطقه ۴ تهران به دلیل آلودگی آب دچار بیماریهای گوارشی شدند. روز شنبه نفوذ فاضلاب به آب شرب دبستان امام خمینی (ره) سبب بیماری گوارشی در بین دانش آموزان این مدرسه شد. یکی از مسئولان این دبستان گفت: پس از نمونه برداری از مدفوع دانش آموزان بیمار، مشخص شد مشکل گوارشی دانش آموزان به دلیل آب آلوده است. پس از پیگیری ها متوجه شدیم در این منطقه فاضلاب با آب آشامیدنی آمیخته شده است”!
احتمالا می گویید خدا را شکر که تحت توجهات حضرات بقیه الله (عج) ـ که به گفته محمود احمدی نژاد کشور را مدیریت می کند ـ دست کم خاک تهران از آلودگی در امان مانده است. شتاب جایز نیست. به این خبر از روزنامه آفتاب یزد هم توجه نمایید: “مدیرکل محیط زیست استان تهران گفت: موضوع آلودگی خاک تهران همانند آلودگی آب و هوای این کلان شهر نگران کننده است و باید تمهیداتی درباره آن اندیشیده شود… از آنجا که آلودگی خاک ملموس نبوده و مسئولان کمتر در این ارتباط واکنش نشان داده اند بنابر این این موضوع مهجور مانده و زمانی حادتر می شود که همانند آلودگی هوا تمام دستگاهها را درگیر و هزینه های به مراتب بیشتری را برای کنترل بطلبد”.
مدیرکل محیط زیست استان تهران در بخش دیگری از سخنان خود می گوید: “سالهاست که خاک مناطق جنوبی تهران در اثر نشست ترکیبات نفتی از مخازن زیرزمینی و یا لوله های انتقال فرسوده و نیز زوائد ناشی از پالایش نفت خام، آلوده شده که نمونه بارز آن در آب نهرهای جاری در منطقه جنوبی تهران و خاکهای اطراف آن به وضوح قابل مشاهده است… البته وضعیت آلودگی خاک در منطقه جنوب تهران شدیدتر بوده و به علت استقرار پالایشگاه های ۱ و ۲ تهران در آن، شرایط نامساعدی را برای شهروندان در محدوده های اطراف به وجود آورده، به طوری که به علت آلودگی نفتی، تمام خاک آلوده شده است”!
حتما توجه کرده اید که وجه مشترک اظهارات تمام این “مسئولان” از رئیس راهنمایی تهران بزرگ گرفته تا معاون شهرداری تهران و از مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران گرفته تا مدیرکل محیط زیست استان تهران این است که گویی یک ناظر یا بازرس منتقد هستند و خود براساس سمت هایشان هیچ گونه مسئولیتی در قبال وضع فاجعه بار آلودگی خطرناک هوا، آب و خاک حوزه مدیریت خود ندارند!
زیاد هم نباید تعجب کرد. از قدیم گفته اند “الناس علی دین ملوکهم” (مردم به دین حاکمان درمی آیند)! این به اصطلاح “مسئولان” نیز وقتی می بینند که مقام معظم رهبری که عملا با اختیارات وسیع و خداگونه اش بر جان و مال و سلامت و زندگی ۷۰ میلیون انسان حاکم است، از هر مسئولیتی مبراست، طبیعی است که به خود بگویند ما چرا باید در حوزه مدیریتی خود مسئول باشیم؟!
وضعیت فاجعه بار آلودگی خطرناک هوا، آب و خاک تهران آینه ی تمام نمای گند و نکبتی است که سرتاپای نظام ولایت مطلقه فقیه را فرا گرفته و در واقع صدر تا ذیل آن ـ و صدرش بیشتر از ذیل ـ چون آب، خاک و هوای ام القرایش آلوده اند!
ایمیل نویسنده:
shahbaznakhai@live.ca