از خوانندگان
“من از جمهوری اسلامی متنفرم چون یه دیکتاتوری سیاهه”. “من از گلشیفته متنفرم چون یه بدکاره است”. “من از آکادمی گوگوش متنفرم چون یه سریاله”. “من از امین حیایی متنفرم چون توی یه فیلم دولتی بازی کرده”.”من از مازیار فلاحی متنفرم چون از طرف جمهوری اسلامی حمایت می شه”.”من از فیلم کلاه قرمزی متنفرم چون اداره ی ارشاد حامی اش است”.” من از شهرام همایون متنفرم چون بیرون گود نشسته می گه لنگش کن”. “من از امیرقاسمی متنفرم چون فقط فکر پول است”. و …..
در فیس بوک می نویسیم، در توئیتر منتشر می کنیم، ایمیل و تکست می فرستیم، در مجله ها مقاله چاپ می کنیم و در مهمانی ها با جدیت تمامتر داد سخن سر می دهیم.
واقعا از چه خوشمان می آید؟ از چه حمایت می کنیم؟ در چه موردی با هم متحد می شویم؟ کی یک جریان مشترک راه می اندازیم؟ غیر از “داریوش” “کوروش” و”زرتشت” که درست و حسابی راجع بهشان نمی دانیم و متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش هستند، چه داریم که دوستش داشته باشیم و به آن افتخار کنیم؟
در کشورمان پل ساخته می شود، ایراد مهندسیش را می بینیم. در شهرمان زیباسازی صورت می گیرد، فقرای بی سرپناه را به میان می کشیم. سد ساخته می شود، مهندس خارجی اش را به سخره می کشیم. مخالفت جوانها رخ می دهد، بی برنامه بودن و بی نتیجه بودن آن را پوزخند می زنیم. چرا همیشه دنبال اون نقطه ی سیاه هستیم تا کل سفیدی صفحه را نبینیم؟!
چرا همینجا در همین تورنتوی خودمان، تا یک نفر موفق می شود یا به او حسودی می کنیم، یا ندید می گیریمش و کارش را بی ارزش جلوه می دهیم و یا چوب لای چرخش می گذاریم. در این راه خیلی حرفه ای و متخصصانه و بسیار ناجوانمردانه هم عمل می کنیم. پای بسیاری مسائل شاید شخصی و یا حتی بی ربط را به وسط می کشیم.
واقعا جای تأسفه….
جامعه ی ایرانیان لوس آنجلس به “تهرانجلس” مشهور است، که اولین مأوای ایرانیان مهاجر و دورمانده از سرزمینشان بوده و سالها بعد تورنتو معروف به “تهرانتو” پناه مهاجران شد. جامعه ی ایرانیان تورنتو به دلیل جوانتر بودن نسبت به جامعه ی ایرانیان لوس آنجلس، از فضایی کاملا متفاوت تر برخوردار است. اما کماکان از اتحاد و تشویق و تایید و همراهی و هم دلی و حمایت خبری نیست!
به عنوان مثال: آیا نباید همه جمع شویم و متحدانه یک بازار نوروزی باشکوه برگزار کنیم؟ چهار یا پنج بازار نوروزی برای کامیونیتی ایرانیان تورنتو؟! اگر اسپانسرها و برگزارکننده ها در کنار هم قرار گیرند و با هم برنامه ریزی و سرمایه گزاری کنند آیا نتیجه بهتر نخواهد بود؟
یک بازار نوروزی بزرگ در ساختمانی حتی چند طبقه و باشکوه با پارکینگ های بسیار، در یک آدرس به مدت طولانی تر. با غرفه هایی زیاد تر، سرویس دهی مناسب تر و رقابتی سازنده تر. به همراه برنامه هایی با کیفیتی به مراتب بالاتر و شادتر و متنوع تر هر شب همچون مهمانی های شبانه و قرعه کشی هایی چشم گیرتر…..
چرا نه؟
مارچ ۲۰۱۳ نوروز ۱۳۹۲ـ تورنتو
panteha_caspian@yahoo.com