از طرف جمعی از زنان فعال تورنتو و زنان هشت مارس
باز ۸ مارس یکی از ۳۶۵ روز سال که به نام زنان رقم خورده فرا رسید و من خارج از مشغولیات زندگی و تعهدات کاری این روز را رسماً به خود تعطیلی کامل دادم. به رسم هر سال در راهپیمایی روز زن در تورنتو شرکت می کنم و برحسب محدودیت زمانی ام یکی از برنامه های مخصوص کامیونیتی که برای روز زن در نظر گرفته شده را ارزیابی و انتخاب می کنم. موضوع روز جهانی زن “خشونت علیه زنان” بود. برنامه زنان هشت مارس و جمعی از فعالان زن در تورنتو و نهاد مادران علیه اعدام هم بررسی خشونت علیه زنان بود. خواستم ببینم در سطح کامیونیتی چطور با این مسئله برخورد می شود. شنبه ۹مارچ در این برنامه شرکت کردم هم به عنوان شرکت کننده و هم دخالت گر و همکاری کننده.
“به محض ورود پرچم قرمز تبلیغی، ترویجی برای هشت مارس بر سر دیوار نظرم را به گذشته های دور، جنبش های چریکی، کمونیستی (کلیشه ای) برد. جا خوردم که درست آمده ام یا نه، تعدادی از دوستانم را دیدم و به خود گفتم پیش داوری نکنم” (نقل قول از یکی از شرکت کنندگان)
برنامه با قطعه شعری شروع شد، سپس شیوه های متفاوت خشونت بر علیه زنان توسط تعدادی از شرکت کنندگان زن که در نقاط مختلف سالن نشسته بودند به طور مختصر و گویا به شکل نمایش اجرا گردید که در نوع خودش جالب، زنده و ابتکاری بود.
مقاله ای مربوط به بررسی خشونت توسط یکی از برگزارکنندگان خوانده شد که بیشتر جنبه ایدئولوژیک (سیاسی) در اعتراض و محکوم کردن دیگر جریان های فکری در جنبش زنان را داشت تا تحلیل و بررسی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی واقعی خود پدیده خشونت علیه زنان!
بخشی از برنامه هم اختصاص به زن جوانی داشت که به زبان انگلیسی به بررسی مسئله زنان جنبش بومیان کانادا Idle no more movement پرداخت که جنبه آموزشی و اطلاعاتی و تحقیقی جالبی داشت. در جایگاه یک شرکت کننده به من بسیار آموخت و پیشاپیش کمال تشکر را از این محقق جوان ایرانی دارم.
اسلایدها و ویدئوکلیپ های جالب و دیدنی هم از جنبش زنان در ایران و جنبش های سرتاسری و مقاومت زنان در خاورمیانه به نمایش گذاشته شد که چون در وقت استراحت و پذیرایی بود به نظر کم رنگ و شاید هم از چشم شرکت کنندگان اصلاً دیده نشد چرا که اکثراً مشغول دید و بازدید و بحث و گفتگو بودند.
مقاله ای از طرف مادر دو برادر اعدامی (نماد مادران علیه اعدام) علیه خشونت دولتی علیه زنان مخصوصاً مادران خوانده شد. او از خشونت علیه زنان در ابعاد فردی و اجتماعی سخن گفت و تغییر را در ایستادگی، پایداری و مقاومت زنان طلب کرد. جا دارد که به همه مادران، زنان و انسان هایی که در این راه رنج و آزار دیده اند درود بفرستم و بگویم شما مادران اعدامی برگی از تاریخ مقاومت سرزنده، بالنده و تعیین کننده جنبش زنان هستید.
بخش دیگری از برنامه مقاله ای در مورد مسئله روحی، روانی و رفتاری در حوزه جنسیتی زنان بود که به طور مختصر به بررسی خشونت سیستماتیک سیستم بر علیه زنان در این مورد اشاره داشت. اگر چه پرداختن به این مسئله تأثرات عمیق روحی، روانی و عاطفی و احساسی پیچیده ای در زندگی و اعتماد به نفس زنان دارد ولی شیوه زبان و نگارش و بیان نویسنده مقاله بسیار آرام، ظریف، گویا و دلنشین بود که جنبه آماری و کلی گویی خسته کننده نداشت و آمیخته ای از دانش و تجربه شخصی خود نویسنده مقاله با ادبیاتی شعری و نثر فارسی همراه بود.
بخش آخر برنامه بیشتر شبیه یک کارگاه آموزشی، فرهنگی بود که مسئله خشونت بر علیه زنان را با طرح دو سئوال در بین شرکت کنندگان که در گروه های چند نفری تقسیم شدند به چالش کشید. این قسمت برنامه که خود به تنهایی می توانست برنامه جداگانه و ویژه ای باشد در وقت کمی که برایش در نظر گرفته شد با کیفیتی خوب و تقریباً ناتمام به پایان رسید. شیوه طرح سئوال و درگیر شدن شرکت کنندگان با سخنران و طراح این کارگاه آموزشی بسیار ساده، شیوا و آموزنده و ابتکاری فرهنگی و جدید در زیر سئوال و چالش کشیدن مسئله خشونت بر علیه زنان در سطح کامیونیتی بود. این برنامه تاثیر فرهنگی مثبت و امیدوارکننده ای در جهت کارآیی و بازیگری خود زنان در یک کار آموزشی و گروهی بود که صدای زنان را در افق آینده جامعه مدیریت می کرد.
و در پایان:
دوستان عزیز برگزارکننده تنظیم و زمان بندی بعضی از قسمت های برنامه تا حدی طولانی و خسته کننده بود. فضای برنامه هر چند خشونت بر علیه زنان بود ولی ناسلامتی جشن روز زن هم محسوب می شد، بهتر بود اگر با موسیقی زنده ای فضا و محیط برنامه را کمی هنری و شاداب می کردید.
خوشحالم که در این برنامه شرکت داشتم و از برگزارکنندگان به خاطر شکل، کیفیت و محتوای این برنامه کمال تشکر و سپاس را دارم.
خسته نباشید دوستان گرامی.