سخنرانی مهرانگیز کار در تورنتو
شهروند ـ فرح طاهری: هفتاد و چهارمین نشست کانون کتاب تورنتو با هشتم مارس، روز جهانی زن، مصادف شد و دست اندرکاران “کانون” طرحی نو درانداختند و موضوع این نشست را به زنان اختصاص دادند.
سخنران جلسه، مهرانگیز کار، حقوقدان، از آمریکا دعوت شده بود تا درباره ی “چالش های زنان ایران برای برابری حقوقی از انقلاب تا امروز” بگوید و ضمنا دو کتاب “ایمان به خون آلوده” اثر خودش و “بهار جنبش زنان” اثر نوشین احمدی خراسانی را نیز معرفی کند.
سعید حریری در آغاز گفت، برای سپاس از تلاش های خستگی ناپذیر خانم کار برای حقوق بشر و بویژه حقوق زنان در ایران، قرار است امشب از سوی دولت کانادا و دولت انتاریو از ایشان تقدیر شود.
مایکل پارسا، تقدیرنامه ای را که آقای جیسون کنی، وزیر مهاجرت و شهروندی از سوی دولت کانادا امضا کرده بود، با قرائت متن آن به خانم کار اهدا کرد و سپس دکتر رضا مریدی، وزیر تحقیقات و نوآوری انتاریو، از سوی نخست وزیر انتاریو، خانم کاتلین وین، تقدیرنامه ای را پس از خواندن متن آن، به ایشان اهدا کرد. در هر دوی این تقدیرنامه ها، تلاش های خانم کار در راه حقوق بشر و حقوق زنان در ایران، به دیده گرفته و تحسین شده بود.
خانم کار، تقدیر از خود را غیرمنتظره خواند و آن را نشانه ای از توانمند بودن جامعه ی ایرانی کانادا و انتاریو خواند.
مهرانگیز کار “روز زن را به همه زنان و مردان برابرخواه در جهان و بویژه ایرانیان” تبریک گفت و افزود: در ایران پس از انقلاب، حمله به حقوق زنان در اولین برنامه های رژیم گنجانده شد، و به همین دلیل است که بعد از سی و چهار سال، بازتاب حملات سیستماتیک آنها که با حجاب اجباری شروع شد، چندی پیش به مصوبه امنیت ملی و کمیسیون خارجی مجلس رسید در مورد مجوز خروج برای زنان در هر سنی که باشند از سوی پدر، همسر، قیم، جد پدری و … البته اعلام شده که این مصوبه بی اعتبار تلقی شده. آنها بهتر از ما می دانند که قدرت اجرایی آن را ندارند چون کمک کرده اند به باندهای فساد که هر کسی که می خواهد به هر دلیل خارج شود، با پول و رشوه کارش را راه بیندازد.
این نمونه ای بود که بگویم اینها از پا ننشسته اند و سی و چهار سال است به طور سیستماتیک و با یک برنامه ی مشخص می خواهند زنان را به خانه ها برانند. در حالی که زن ها امروزه در ایران همه جا دیده می شوند.
در عربستان سعودی هم دارد تحولاتی به وجود می آید و زنان را به عنوان مشاور دارند وارد پارلمان می کنند، در حالی که ایران که پیشینه ی متفاوتی داشته، شاهد چنین پسرفت هایی است.
خانم کار با اشاره به کتابی که به تازگی نوشته با عنوان “ایمان به خون آلوده” گفت: “در این کتاب خواسته ام به طور خلاصه بگویم که من به عنوان یک وکیل با چه دادگستری مواجه شدم و چطور توانستم وارد دادگستری شوم و کار کنم. اینکه چطور توانستم کاری کنم که قاضی شرع سرش را بلند کند و مرا ببیند و لایحه را از من بگیرد.”
مهرانگیز کار با اشاره به اینکه “بیست و دو سال در حوزه ی قضایی در جمهوری اسلامی کار کرده است”، در این کتاب از مشکلاتی که بر سر راه وکلای مدافع زن در دفاع از موکل شان وجود داشت گفته: “ما چند زن بودیم که حجاب سخت را قبول کردیم و وارد دادگستری شدیم و شروع کردیم به تلاش برای اینکه ما را بپذیرند. بیشترین کمک را به ما کسی رساند که خودش یک روحانی بود و از روز اولی که ایشان درباره ی وکالت در شرع اسلام اظهارنظر کرد ما احساس کردیم که امنیت شغلی داریم.”
سخنران توضیح داد: شیخ علی تهرانی در مصاحبه ای گفت، “زنها را نمی شود از وکالت دادگستری محروم کرد.” او در استدلال این حرف گفت، “در شریعت اسلام هر کسی می تواند به هرکسی وکالت بدهد، حتی اگر بخواهد به یک سفیه وکالت بدهد، ولی قضاوت نمی تواند بکند چون به عقل نیاز دارد”، مهرانگیز کار با خنده افزود: یعنی ماها را از جمله ی نادانان اما در کسوت وکیل دادگستری به رسمیت شناخت. بعد از این ما اعتماد به نفس پیدا کردیم گرچه ما را خیلی تحقیر می کردند. من وارد هر دادگاهی می شدم، رئیس دادگاه مرا بیرون می کرد. بسیاری از وکلای مشهور در آن زمان دفاترشان را بستند. خیلی هاشان کار را رها کردند و یا از کشور خارج شدند، چون نمی توانستند رفتار تحقیرآمیز آنها را تحمل کنند. ما سه زن که ماندیم، صدمات روانی زیادی خوردیم، ولی وقتی به پشت سرم نگاه می کنم می بینم نتایج درخشانی داشته و توانستیم کاری کنیم که زنان این امکانات کوچک شغلی را از دست ندهند. و الان از دور شاهد هستم که زنان جوان در دادگستری ایران رفت وآمد دارند.
مهرانگیز کار با اشاره به نسرین ستوده گفت، با این ایستادگی ها بود که او و وکلای دیگر توانستند شجاعانه از حقوق بشر حرف بزنند و گفتمان حقوق بشری را باب کنند، و ما باید خوشحال باشیم.
این فعال حقوق زنان ادامه داد، در حال حاضر تعداد زنان وکیل در ایران خیلی زیاد است و دختران ایرانی بسیار علاقمندند که حقوق بخوانند و من فکر می کنم این رویداد مبارکی ست که تاریخ ایران را می سازد، چون آشنایی جمعیت بزرگی از زنان کشور با کلمه ی “حق” باعث می شود که فرد فقط به حق خودش فکر نکند و راجع به حق به طور کلی فکر کند.
خانم کار افزود، در این حرفه بر ما سال های سختی گذشت، در عین حال که خیلی پرشور کار می کردیم، خیلی مصیبت می دیدیم، خیلی سرکوب و تحقیر می شدیم، اما یک موفقیت کوچک که به دست می آوردم، عرش را سیر می کردم.
مهرانگیز کار با اشاره به زندانی بودن وکلای حق طلبی مثل نسرین ستوده و زنان روزنامه نگار و نویسنده، گفت: هشت مارچ را من سلام می کنم به همه زنانی که جان و امنیت خود را در تمام این سال ها ایثار کردند از هر دسته و سازمان و گروه سیاسی با هر نوع تفکری. کشوری که در راه دمکراسی، آزادی و عدالتخواهی این همه جان نثار داشته باشد، از زن و مرد، بدون شک آینده اش از امروزش بسیار بهتر خواهد بود.
خانم کار در ادامه سخنانش به کتاب تازه منتشر شده ی نوشین احمدی خراسانی به نام “بهار جنبش زنان روایتی از اشک ها و لبخندها” پرداخت و گفت: این کتاب تاریخ نویسی ست مثل گزارشگری مطبوعات و برای اولین بار مشاهده کردم که بعد از انقلاب زنها وارد حوزه ی جدیدی شدند که قبلا وارد آن نشده بودند و آن هم انتقاد از خود است. ایشان که از فعال زنان بعد از من است، برای اولین بار نقد از خود و نقد از جنبش و رفتارشان در برابر حاکمیت را مطرح کرده است.
سخنران، حاضران را تشویق کرد که این کتاب را بخوانند، نقد کنند و بنویسند و از طریق رسانه ها معرفی کنند.
به گفته ی خانم کار، تأکید نوشین احمدی خراسانی در این کتاب بر این است که حرکت های مهم و تاثیرگذار مدنی هیچ وقت در کشوری یکباره و ناگهانی اتفاق نمی افتد و بلکه باید در حافظه ی تاریخی آن ملت گام های کوچکی ولی با استمرار ثبت شده باشد تا یک جمعی را به حرکتی برساند تا آن حرکت منجر شود به حضور در عرصه ی اجتماعی مثل سال ۸۵.
در این کتاب گفته شده، سنت حرکت مدنی زنان ایرانی به تدریج شکل گرفته. در کتاب آمده برای هر یک از گام های برداشته شده، اینها چقدر با مدیران حکومتی وارد چانه زنی شده اند. خانم کار افزود، این ممکن است از نگاه بسیاری که رادیکال به مسائل نگاه می کنند، حرکتی ارتجاعی باشد. من خوشحالم که بگویم تاریخ ایران را حتی در این مورد هم زنان دارند به سمت و سوی دیگری می برند. در این کتاب از مذاکره با حکومت یاد شده ولی نگفته که حرف های حکومت را قبول می کردیم. ضمن اینکه از حکومت می گوید، به انتقاد از خود هم می پردازد. می نویسد، “زنان انقلابی که حالا اصلاح طلب شده بودند، اغلب از کلمات تجمع و تظاهرات به شدت می ترسیدند برای اینکه فکر می کردند هر تظاهرات اعتراضی لابد انقلاب است و قرار است رژیم عوض شود و می ترسیدند، چون به نظم موجودی که برایش زحمت کشیده بودند، علاقه داشتند.” ایشان خیلی خوب توضیح دادند و نوشته اند که “این از نگاه نسل ما که اساسا این تظاهرات را شورشی نمی دانست، باعث می شد توقفی در کارمان به وجود بیاید.” اختلاف نسل ها را گفته با تمرکز بر روی کلمات خاص انقلابی. در این کتاب بسیار خوب توضیح داده و گفته چه می شد که ما گاهی وقت ها فلج می شدیم برای اینکه ما راه مدنی را انتخاب کرده بودیم ولی تعبیر نه تنها حکومت که برخی از همراهان ما از تجمع حرکتی شورشی بود.
مهرانگیز کار تأکید کرد: یادتان باشد که اینجا هم اگر بخواهند تجمعی ترتیب دهند مجوز می گیرند ولی پلیس نمی آید کتکشان بزند، ولی در کشورهایی مثل ما، نه تنها پلیس چنین تربیت نشده، بلکه مردم هم فکر می کنند اگر اعتراضی کنند فورا آنها را محکوم به مرگ می کنند.
او افزود، تاریخ جنبش زنان در ایران را خوب است که با زبان زن های عدالتخواه پیگیری کنیم و این کتاب به شما کمک می کند تا این تاریخ را بهتر بشناسید. در فاصله سه دهه زنان در ایران خیلی تغییر کرده اند و دختران جوان الان بسیار متفاوتند و حکومت فعلی نمی تواند حتی ده درصد خواسته های آنها را تأمین کند.
کار از “ورود جنبش زنان به عرصه ی عمومی” و نزدیک شدن آن به دیگر جنبش های اجتماعی مثل جنبش دانشجویی در کتاب گفت و افزود: ولی بحث زیاد نزدیک شدن این جنبش با سایر جنبش ها را نقد می کند و می گوید ما اشتباه کردیم چون باعث شدیم جنبش های اجتماعی دیگر صدمه بخورند. کشوری که زیر سرکوب است، اگر جنبش ها خیلی به هم نزدیک نشوند بهتر است چون با سرکوب یک جنبش، جنبش دیگری صدمه نخواهد دید.
این کتاب از سال های ۱۳۷۰ تا سال های پایانی دهه ۸۰ یعنی به مدت ۱۸ سال را شرح می دهد و آن را بهار جنبش زنان نامیده است.
درگیر کردن مردان در خواست برابری حقوقی یکی از سنت شکنی ها و نوآوری های جنبش زنان بوده.
در این کتاب آمده است، تجربه های آزمون نشده ای را ما تجربه کردیم. مثلا هیچکس باور نمی کرد که در جمهوری اسلامی ایران این توانایی وجود داشته باشد که کسانی از یک نهاد گردن کلفت حکومتی شکایت کند و زنان این کار را کردند. و در جایی که نیروی انتظامی مانع برگزاری تجمع شان شد، زنان به دادگستری رفته و طرح شکایت کردند. این واقعا تجربه ای است که تا آن موقع کسی آن را نیازموده بود.
در کتاب از مشکلات درون جنبش آمده، حتی برای تظاهراتی که مجوز داشتیم، دو ساعت مانده به تظاهرات اعلام می کردند مجوز لغو شد، ما می پذیرفتیم که تجمع برگزار نشود، یک بخش رادیکال ما می گفت باید می ایستادیم و کشته می شدیم، ولی ما نمی خواستیم کشته شویم، بلکه می خواستیم یک مبارزه مدنی تداوم دار را پیش ببریم.
مهرانگیز کار به انتقادی هم که در کتاب از خود او شده بود اشاره کرد و آن را انتقاد درستی خواند.
مجلس ششم تصویب کرد که دولت ایران ملحق بشود به کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض آمیز از زنان و آن را با حق تحفظ امضا کند. من از راه دور به این مصوبه اعتراض کردم. نوشین احمدی از من نقل کرده، که “مهرانگیز کار و کسان دیگری آنقدر به این الحاق با حق تحفظ حمله کردند که ما دچار تردید شدیم که اصلا ما باید این اقدام دولت را تائید کنیم یا نه.” حرف او درست است چون نتیجه گیری اش این شد که اگر ما دفاع می کردیم تا دولت ایران ملحق شود حتی با حق تحفظ کار خردمندانه تری بود. طبیعی ست مخالفت با حق تحفظ حاکمیت را می ترساند که بنا را بر تفاوت زن و مرد گذاشته. اگر ایران ملحق می شد، ما به تجربه به این نتیجه رسیده ایم که ما راحت تر می توانستیم با نهادهای بین المللی ارتباط برقرار کنیم و دولت ایران می بایستی سال به سال گزارش بدهد که در این رابطه چه کرده است.
در پایان بررسی این کتاب، خانم کار گفت: باید این قدم های کوچک را ارزش گذاشت و کسانی که در آن شرایط هستند با حرف های تند نرنجاند.
وکیل فعال حقوق زنان، سخنانش را با خواندن مواد ۲۸ و ۲۹ و ۳۰ اعلامیه جهانی حقوق بشر که درباره ی حرکت های مدنی است، به پایان برد.
ادامه مراسم با بخش پرسش و پاسخ همراه بود.
در این جلسه دو دختر مهرانگیز کار و سیامک پورزند، لیلی و آزاده حضور داشتند. لیلی پورزند، دختر بزرگ او، از فرصت استفاده کرد، و در سخنانی مرور کوتاهی کرد به خاطرات زمان کودکی و نوجوانی اش با مادری وکیل و پدری روزنامه نگار و بزرگ شدن در جوی از هراس آن زمان. او به خاطر تمام آن زمان هایی که شرایط مادرش را در دفاع از حقوق زنان درک نکرده بوده و به خاطر زندگی در شرایط امنیتی مادر و پدر را سرزنش می کرده، از او تشکر کرد که ایستادگی را به او یاد داده و دسته گلی به مادرش هدیه داد.
مهرانگیز کار ضمن تشکر از حاضران جلسه به عنوان ایرانیان تورنتو به خاطر حمایت هایشان از خانواده ی او، به یک نکته در حرف های لیلی اشاره کرد و گفت، من هر بار عکس بچه های نسرین ستوده را می بینم که از پشت شیشه مادرشان را نگاه می کنند، حتی اگر لبخند بزنند، غصه می خورم. چون وقتی زن ها وارد این حوزه ها می شوند، ممکن است بدون اینکه بخواهند خیلی به بچه هایشان صدمه بخورد.
بخش پرسش و پاسخ بسیار مفصل بود و بیش از یک ساعت به طول انجامید.
در پایان مهرانگیز کار، کتاب خود را برای علاقمندان امضا کرد.