شهروند ۱۲۳۶ پنجشنبه ۲ جولای ۲۰۰۹
محسن مخملباف فیلمساز سرشناس که خود گفته است مسئولیت رساندن صدای میرحسین موسوی را در خارج از کشور به عهده دارد، اخیرا در مصاحبهای با روزنامه آلمانی “تاگستسایتونگ”پیشبینی کرد که اگر حکومت ایران به خواستهای میلیونها معترض جوان پاسخ ندهد، ایران آینده بسیار خونینی خواهد داشت. مخملباف گفت که اکنون فضای ایران کاملا تغییر کرده و خامنهای نفوذ مذهبی خود را از دست داده است.
متن مصاحبه مخملباف، در شماره سهشنبه بیست و سوم جون روزنامه تاگستسایتونگ به چاپ رسیده است. متن کامل برگردان فارسی این گفتوگو را میخوانید:
آقای مخملباف، شما هنگام برگزاری انتخابات در ایران بودید، فضای آنجا را چگونه تشریح میکنید؟
– مردم شجاعتی فوقالعاده از خودشان نشان میدادند. آنها دیگر ترسی ندارند، این مثل سی سال پیش است.
آیا بعد از ۱۹۷۹ ما شاهد یک انقلاب جدید در ایران هستیم؟
– بهتر است از تغییرطلبی صحبت کنیم. تظاهرکنندگان کشته میشوند، به سوی آنها تیراندازی میشود، اما پاسخ نمیدهند. آنها دستگیر میشوند، اما به شکل خشونتآمیز انتقامجوئی نمیکنند. اگر شروع به آتشزدن خانهها، غارت بانکها و کشتن ماموران کنند، آنوقت میشود از انقلاب حرف زد. در حال حاضر موسوی و خیلیهای دیگر میکوشند اوضاع را قابل کنترل نگه دارند.
آیا مدل جمهوری اسلامی شکست خورده است؟
– نسل من در دوران شاه رشد کرده است. من، در دهه ۷۰ در سن ۱۷ سالگی برای ۴ سال به زندان افتادم. دو ماه قبل از انقلاب شاه از ترس ما را آزاد کرد. ما، در شرایط دوران شاه مذهبی شدیم، اما نسل جوان در دوران جمهوری اسلامی بزرگ شده است. این نسل مذهبی نیست. مساله این نسل اصلا مذهب نیست. اینها در جستوجوی آزادی، دموکراسی و لیبرالیسم هستند. رنگی که انتخاب کرده اند سبز است.
اما سبز در اسلام یک معنای مذهبی دارد.
– اگر اینطور بخواهید، پس قرمز هم یک معنای دیگر دارد. معنای خون شهید. موسوی و همسرش هنرمند هستند. موسوی نقاشی است که تابلوهای سوررئالیستی میکشد و نه مذهبی. او در ۲۰ سال گذشته به شدت از سیاست دور بود و نقاشی میکرد. با رنگ سبز نسل جوان ما میخواهد به جهان نشان بدهد که صلح را میخواهد. که میخواهد از تصویر تروریستی ایران رها شود. سی سال پیش ما انقلاب کردیم و از این کار پشیمانیم.
شما از انقلاب پشیمان هستید؟
– بله. چونکه به چیزی نرسیدیم. ما خواهان آزادی و دموکراسی بودیم، اما به دیکتاتوری رسیدیم. ۱۲ سال پیش حرکتی کردیم تا آزادی بیشتری کسب کنیم، اما موفق نشدیم. رئیسجمهور در آن زمان خاتمی بود، اما همه قدرت در دست خامنه ای بود. چهار سال پیش مردم گفتند: ما در انتخابات شرکت نمیکنیم. به این ترتیب احمدی نژاد از سوی یک اقلیت به ریاستجمهوری رسید و وضعیت بدتر شد. این بار همه تصمیم گرفتند در انتخابات شرکت کنند.
دلیل اصلی مخالفت با احمدی نژاد چیست؟
– مردم در درجه اول به خاطر وضعیت اقتصادی کشور از او متنفرند. چهار برابر دوره خاتمی پول نفت وارد کشور شد. نتیجه؟ تورم به دو برابر رسید. دلیل دوم: آزادی فردی بازهم محدودتر شده است. پسرها و دخترها در خیابان دستگیر میشوند و کتک میخورند. سومین دلیل تصویری است که احمدی نژاد از ملت ما ساخته است: تروریست هائی با بمب اتمی.
موسوی برنامه اتمی را متوقف خواهد کرد؟
– اگر موسوی به قدرت برسد، در آغاز وضعیت اقتصادی بهبود خواهد یافت. زمانی که او نخست وزیر بود، کشور ما درگیر جنگ بود و فشارهای زیادی بر آن وارد میآمد. با این همه وضعیت از امروز بهتر بود. در مورد برنامه هسته ای، آن بخشاش که کشور ما را مهاجم نشان میدهد، دنبال نخواهد شد، اما روی آن چیزهائی که در دست خامنه ای است، ما نفوذی نداریم.
اگر موسوی به قدرت برسد، وضعیت دین به کجا میکشد؟
– این جنبش در این میان از حد موسوی بسیار فراتر رفته است. او سمبل حداقل تغییر است، اما پس از اعمال خشونت در ایران، مردم حالا چیزهای بیشتری میخواهند. ما امیدواریم جهان به ما کمک کند تا بتوانیم خامنه ای را از صحنه حذف کنیم.
شما میخواهید شخص را عوض کنید یا رژیم را؟
– رژیم را. اگر خامنه ای برود، رژیم چیز دیگری خواهد بود. ایران سرزمین ثروتمندی است.
خامنهای امروز نه تنها از احمدی نژاد، بلکه از خودش هم دفاع میکند.
– از روز جمعه (سخنرانی تهدیدآمیز خامنهای در نماز جمعه. م) جنبش به شکلی فزاینده علیه خامنه ای است. او دیگر پرستیژ مذهبی ندارد. در چشم مردم او یک دیکتاتور است. این، همان نقطه تاریخی است که ما فرصت داریم به آنچه میخواهیم برسیم. خامنه ای کنترل ارتش، مطبوعات، درآمدهای نفتی و سیاست خارجی را در دست دارد، اما همزمان با آن، ما در سی سال گذشته یک کمی دموکراسی داشتهایم. مثلا، در حالی که آنها کاندیداهای دیگری را از غربال گذرانده بودند، توانستیم شخصی مثل خاتمی را انتخاب کنیم، یا به کسی مثل موسوی رای بدهیم، اما در آخرین جمعه خامنه ای چهره واقعی اش را به مردم نشان داد.
یعنی تا جمعه گذشته هیچکس او را نمیشناخت؟
– او، در پشت صحنه بود. او کنترل میکرد و توازن ایجاد میکرد. مثل یک پدر. اما از جمعه گذشته مردم فهمیدند که احمدی نژاد فقط یک سخنگوی کوچک خامنه ای است و پایه همه آنچه در سالهای گذشته اتفاق افتاده، خامنه ای است. از روز جمعه گذشته ملت ایران در برابر خامنه ای به عنوان دیکتاتور اصلی ایستاده است. برای نخستین بار فریاد “مرگ بر خامنه ای” در فضا پیچیده است.
خامنهای به مخالفان اعلان جنگ کرده است؟
– او آشکار کرد که میخواهد بجنگد و محکم پشت سر احمدی نژاد ایستاده است. او گفت: «اگر بدون اجازه تظاهرات کنید، من واکنش خودم را نشان خواهم داد.» این یعنی پلیس، اسلحه و فوران خون. یک جنگ، یک جنگ خانگی.
آیا سربازان و پاسداران محکم پشت رژیم ایستاده اند؟
– در آغاز چنین کردند. اما کارشان، وقتی قرار باشد برادرانشان را در خیابان بکشند سختتر میشود.
پشتوانه مذهبی خامنه ای چقدر بزرگ است؟
– مساله ایران نیروهای مذهبی یا مذهب نیست. مساله بر سر یک پرسش سیاسی است. خامنه ای، مثل شاه سابق از مذهب استفاده میکند، اما مردم میبینند که او یک دروغگو است.
شما خامنه ای را با شاه مقایسه میکنید؟
– او در موقعیتی تقریبا شبیه شاه قرار دارد. او فقط خودش را طور دیگری مینامد و بیش از آن قدرت دارد که شاه زمانی داشت.
احمدی نژاد باز هم دست به عمل خواهد زد؟
– مردم او را دوست ندارند. صاحبان قدرت به وحشت افتاده اند و این سبب میشود که وضعیت تهاجمی به خود بگیرند.
این تهاجم ممکن است به سروقت خارج هم بیاید؟
– طبعا، آنها مثل مار زخمی شده اند.
شما از خارج چه انتظاری دارید؟
– در سالهای گذشته جهان خواستار آن بود که چیزهائی در ایران تغییر کند، اما مردم ایران جرات این کار را نداشتند. حالا ایرانیها توی خیابان هستند و دنیا خودش را به نظارهگری محدود میکند. در حالی که این بهترین موقعیت برای تغییر است. لحظه ایده آلی که ایرانیها هم آن را درک میکنند. اگر دنیا صبرکند و به تماشا بایستد که چگونه مردم میمیرند، زمان زیادی را از دست خواهیم داد و خامنه ای و احمدی نژاد هر روز قدم های بیشتری به سمت تبدیل شدن به “هیتلر خاورمیانه” برخواهند داشت.
پشتیبانی خارج به صورت مشخص چه میتواند باشد؟
– دنیا باید هیچ کسی را که با کودتا بر سر کار آمده است به رسمیت نشناسد. احمدی نژاد را نباید به عنوان رئیسجمهور به رسمیت شناخت. انسانهائی که به گونه مسالمت آمیز تظاهرات میکنند نشان میدهند که کس دیگری را انتخاب کرده اند. دنیا باید روی این پافشاری کند که انتخابات با نظارت بین المللی تجدید شود.
درباره تحریم ایران چه فکر میکنید؟
– جامعه جهانی باید ایران را تحریم کند. هم اقتصادی و هم سیاسی. این رژیم فقط برای مردم ایران خطرناک نیست. دنیا را هم با بمب اتمی تهدید میکند.
چه راهی برای برون رفت از بن بست وجود دارد؟ آیا سازشی میان احمدی نژاد و موسوی ممکن است؟
– نه. از زمان شرکت خامنه ای در نماز جمعه روشن شده است که وضعیت ایران در هر لحظه میتواند به خشونت شدید بیانجامد. روزهای گذشته نشان میدهند که این روند همین حالا هم جاری است. من دو راه بیشتر برای پایان دادن به تنش نمی بینم: یا فشار از خارج، و یا اگر خشونت علیه تظاهرکنندگان ادامه یافت، مردم به سراغ راه های انقلابی خواهند رفت. آینده ایران در این صورت بسیار خونین خواهد بود.
آیا موسوی آماده است به یک شهید تبدیل شود؟ این کار چه فایده ای خواهد داشت؟
– تا امروز رهبران ما آدمهای ترسوئی بوده اند. خیلی ترسو. پیام موسوی این است: ما، برای شما اینجا هستیم. ما هیچکس را نمیکشیم. اما نمیگذاریم ما را دستخوش وحشت کنند و حاضریم بمیریم.
این هم یک پیام مذهبی است؟
– این اعلام یک امر ایدئولوژیک است. معنای مذهبی هم دارد، اما بیش از همه سیاسی است.
اگر موسوی دیگر نباشد سرنوشت این جنبش اعتراضی به کجا خواهد کشید؟
– موسوی در حال حاضر به ندرت میتواند صدایش را به گوش مردم برساند. پلیس مخفی دفاتر او را زیر کنترل دارد. این امکان هم وجود دارد که موسوی را دستگیر کنند یا بکشند. اما نسل جوان قویتر ادامه خواهد داد.
با توجه به تجربه انقلاب ۱۹۷۹ میتوان مطمئن بود که پشتیبانی از موسوی درست است؟
– یک جنبش بدون آن که کسی آن را رهبری کند، چگونه میتواند ظهور کند؟ ما تنها میان چهار نامزدی که حکومت تایید کرده بود حق انتخاب داشتیم. موسوی تا امروز خدمات زیادی کرده است. او چشمهای افراد زیادی را باز و به جنبش در ایران کمک کرد. اما این افراد به کارشان ادامه خواهند داد. موسوی سمبل آنان است، نه قهرمان آنان. من او را خیلی بهتر از دیکتاتوری به نام احمدی نژاد میدانم. موسوی یک تغییرطلب است، اما پیش از هرچیز من روی ملت و خواسته هایش حساب میکنم.
در جامعه ایران، یهودیستیزی که احمدی نژاد روی آن تبلیغ میکند چقدر قوی است؟
– مردم ایران یک زندگی خوب و توام با صلح میخواهند، نه این که کشور دیگری را از روی سطح زمین بردارند. من سه ماه پیش در لهستان بودم. در آشویتس. من دستخوش شوک شدم و تصمیم گرفتم فیلمی درباره آشویتس بسازم. این فیلم را با پست برای احمدی نژاد خواهم فرستاد، تا او ببیند که در آشویتس چه گذشت. مساله احمدی نژاد یهودیان نیستند. او خواهان جنگی میان خودش و آمریکا است و می خواهد این جنگ را در اسرائیل و فلسطین نمایندگی کند. در عراق یا افغانستان. او، بدون آنکه امضایش را پای تصمیم خود بگذارد میخواهد به آمریکا حمله کند.
اما اوباما حالا به فکر گفت وگو با احمدی نژاد است.
– این کار در موقعیت فعلی اشتباه است.