در مطلب پیشین در مورد احساسات آزاردهنده، به این نتیجه رسیدیم که هرکدام از احساسات منفی ما مانند خشم، ناامیدی و کسالت می توانند علائمی باشند 


شهروند ۱۲۳۹  پنجشنبه ۲۳ جولای  ۲۰۰۹


 

در مطلب پیشین در مورد احساسات آزاردهنده، به این نتیجه رسیدیم که هرکدام از احساسات منفی ما مانند خشم، ناامیدی و کسالت می توانند علائمی باشند بر عدم سازگاری ما با دنیای بیرون. در ادامه ی مطالب هفته ی گذشته عنوان شد که تنها و تنها یک احساس ناخوشایند در وجود ما انسانها است که ساخته ی دست بشر است و هیچ گونه ریشه ی طبیعی ندارد. احساس گناه، از آزاردهنده ترین و مخرب ترین احساساتی است که می تواند در وجود بشر ایجاد شود. احساس گناه همیشه توسط شخص یا اشخاص دیگری در انسان ایجاد می شود و هیچ گونه قدرت یا بازدهی مثبت ندارد. این احساس گناه و ترس از احساس گناه نیست که انسان ها را از اعمال ناپسند باز می دارد.

برای درک بهتر احساسات طبیعی انسان ها به بچه ها توجه کنید. شما هرگز کودکی را نمی بینید که احساس گناه کند، مگر آن که بزرگ تری این احساس ناخوشایند را در او ایجاد کرده باشد. اجازه دهید مثالی بزنم: کودکی براثر بی توجهی، غذایش را به روی فرش می ریزد. این کودک به خودی خود و با سرمشق قرار دادن بزرگ ترهایش می داند که عمل ناپسندی انجام داده است. اگر  می بینید که به روی خود نمی آورد و هیچ کوششی در راه جبران خسارت نمی کند، به این مفهوم نیست که شما موظفید با ایجاد احساس پشیمانی در او،کودک خود را واقف به عمل ناپسند خود کنید. بی تفاوتی این کودک دلایل دیگری دارد از جمله عدم احساس مسئولیت، عدم اطلاع از چگونگی تمیز کردن فرش و امثال آن. مطمئن باشید که او به اندازه ی کافی از عمل خود پشیمان است و مایل است که اشتباه خود را جبران کند، فقط نمی داند که چگونه می تواند فرش را تمیزکند، یا در آینده چگونه از ریخته شدن غذایش به روی فرش جلوگیری کند. هیچ کدام از این قابلیت ها با انگیختن احساس گناه در این کودک شکل نخواهند گرفت. این کودک به مرور زمان توانایی جبران اشتباهاتش را مانند دیگر هنرهای زندگی خواهد آموخت. در چنین موقعیتی، یک بزرگتر می تواند به جای ایجاد احساس گناه در این کودک، چگونگی جلوگیری از ریختن غذا یا پاک کردن فرش را به او نشان دهد. پرخاش، سرزنش، دعوا و امثال آن که به منظور ایجاد احساس پشیمانی در کودک انجام می شود، نه تنها راه های پیشگیری آینده و جبران اشتباه را به کودک نمی آموزد، بلکه شخصیت در حال شکل گیری او را شدیداً تحقیر می کند. پس از مدتی این شخص عادت می کند که خودش احساس گناه را در خود تحریک کند. در نتیجه، هر زمان که اشتباهی می کند، انرژیی را که می تواند صرف جبران اشتباه کند، در راه سرزنش کردن خود و تحریک احساس مخرب گناه در خود صرف می کند.

هر زمان که به هر دلیلی احساس گناه کردید، به خود یادآوری کنید که بشر جایزالخطا است. همه ی انسان ها اشتباه می کنند. به جای احساس پشیمانی، انرژی خود را در راه جبران خسارت به کار ببرید. اگر اشتباه آن قدر بزرگ است که قابل جبران نیست، باز هم احساس گناه جز تخریب روحتان نتیجه ای نخواهد داد. در چنین موقعیتی، انرژی خود را در راه آموزش به دیگران صرف کنید. فراموش نکنید که اشتباه جبران ناپذیر شما تجربه ی فوق العاده گرانبهایی است که قیمت بالایی برای به دست آوردن آن داده شده است. به شما اطمینان می دهم که اگر به اشتباهات خود به چشم تجربیات مثبت نگاه کنید و سعی در جبران آنها یا آموزش آنها به دیگران کنید، دیگر هرگز احساس گناه نخواهید کرد. فراموش نکنید که احساس پشیمانی و گناه جز تخریب شخصیت و روح انسانها هیچ نتیجه ی دیگری ندارد. پس چه بهترکه به انرژی مثبت و سازنده تبدیل شود.


 

پرسش های خود را برای من ارسال کنید:

shahrzad.therapy@gmail.com

شهرزاد شهریاری

Bsc.Psych, MSW, RSW

لیسانس روانشناسی از دانشگاه تورنتو

فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو

عضو کالج مددکاران انتاریو

عضو انجمن مددکاران انتاریو