صمد اسدپور

صمد اسدپور

اگر آزادی خواهان و کنشگران سیاسی در پی آنند تا جامعه ایران و جامعه جهانی در هر نشست و گفتمان خود و در هر برنامه عملی از حقوق و آزادی سیاسی و فردی و اجتماعی آنان دفاع کنند و زمینه ساز ساختار سیاسی و اجتماعی دمکراتیک در ایران باشند، باید نخست با حفظ دیدگاه های سیاسی خود با هم متحد شوند تا بتوانند در یک گفتمان سازنده به حداقل مشترکات خود که همانا انتخابات آزاد در ایران دمکراتیک می باشد نائل آیند و از گفتمان های نفاق افکنانه و تنگ نظرانه دوری جویند.

 

باید این رجزخوانی های سیاسی عده ای آشوبگر تبدیل به بیان واقعیتی گردد که دور از لجاجت های یکسوگرایانه در آسمان سیاسی ایران به رسمیت شناخته شود و در بسط تعمیق دمکراسی کارساز افتد.

در چند هفته اخیر چندین گردهمایی سیاسی در شهر تورنتو کانادا برگزار شد که دومین شهر بزرگ ایرانی نشین خارج از کشور را به یک قطب سیاسی جامعه ایران بدل کرد که مهمترین آنها، گفتمان حیاتی “ایران فردا” بود که با شرکت وزیران ارشد دولت کانادا و با همکاری دانشگاه تورنتو و با حضور و شرکت گسترده ایرانیان برگزار گردید. و همزمان در سرتاسر جهان امکان شنیدن و حتی شرکت در مباحثات و پانل های سیاسی و اقتصادی و غیره فراهم بود که به نوبه خود کم نظیر بوده است.

دیگری گردهمایی سکولارهای سبز تحت عنوان اپوزیسیون کدام است و چگونه باید باشد با شرکت سخنرانان و شرکت کنندگان با دیدگاه های مختلف سیاسی همراه بود. این گونه گردهمایی ها می تواند نقش موثری در هم آهنگی و همراهی اپوزیسیون داشته باشد، همچنین گردهمایی شورای ملی ایرانیان با حضور شاهزاده رضا پهلوی، سخنگوی شورا بود که بر خلاف نظر بعضی افراد بسیار گسترده و با حضور صدها نفر از کنشگران و گروه های سیاسی با گرایش های مختلف سیاسی و سازمانی و بعضاً متضاد و افراد علاقمند در سالن بزرگ هتل شرایتون در مرکز تورنتو برگزار گردید که در نوع خود بی نظیر بود.

هر سه این رویدادها صرفنظر از دیدگاه سیاسی شرکت کنندگان و سخنرانان دارای یک فصل مشترک بود که همه این نشست ها با حضور گسترده افراد فرهیخته جامعه ایرانی همراه بود.

دیگر این که تنوع گروه های سیاسی و حزبی شرکت کنندگان در آنان به خوبی آشکار بود که نشان از رشد فکری و بلوغ سیاسی و صمیمیت و احترام به دیدگاه های مختلف و متضاد در جامعه ایرانی است.

این گردهمایی ها نشان داد که گروه های سیاسی می توانند زیر یک سقف بنشینند و بحث و تبادل نظر نمایند و به جامعه ایرانی این مژده را بدهند که نفاق افکنان و تنگ نظران که همه چیز را از دریچه تنگ و تاریک و منفی باف خود می بینند در جامعه منزوی خواهند شد.

در عین حال در نوشتار و گفته های بعضی افراد نکاتی قابل تأمل بود که یکی از آنها لقب شاهزاده رضا پهلوی است. شاهزاده در فرهنگ کهن ایران به معنی کسی است که پدرش پادشاه بوده و یا وابستگی خانوادگی به خانواده سلطنتی داشته باشد که البته این در همه نقاط جهان یکسان عمل می شود و تا روزی که در قید حیات هستند و حتی فرزندان و نوادگان آنان لقب شاهزاده یا شاهدخت و یا شاهپور را خواهند داشت و چیزی نیست که کسی به آنها بدهد و یا از آنها پس بگیرد. بنابراین توصیه آنست که به جای حملات شخصی و ناشایست انتقادات منطقی به برنامه های سیاسی آنان ارائه دهند. و مسلماً در یک جامعه دمکراتیک و سکولار مبتنی بر اعلامیه جهانی حقوق بشر هم افراد دارای حقوق شهروندی مساوی هستند و در این اعلامیه به لقب و کنیه و ارتباطات خانوادگی اشاره ندارد. و سخن دیگر این است که با تأیید آمارهای جمهوری اسلامی در گزینش این نظام نتیجه گرفتند که اکثریت قریب به اتفاق مردم ایران به این نظام رأی مثبت داده اند که این رأی به معنی نفی رژیم گذشته است.

در حالی که آمار انتخابات اکثراً مهندسی شده جمهوری اسلامی بر همگان واضح است. به عنوان مثال می گویند انتخابات سال ۸۸ سالم ترین انتخابات جمهوری اسلامی بوده است که خود می توانید قضاوت کنید.

ثانیاً به فرض این که این آمار درست باشد باید در نظر گرفت که جمعیت ایران در آن زمان ۳۶ میلیون نفر و در حال حاضر ۸۰ میلیون نفر است و با توجه به ساختار جمعیتی ایران بیش از ۵۰میلیون نفر از جامعه ایران که اکثریت مطلق را تشکیل می دهند بعد از انقلاب متولد شده اند و ضمناً بسیاری از آنان که به فرض شما به این نظام رای داده اند در قید حیات نیستند و اگر بپذیریم که درصدی از آنها نیز از رای خود پشیمان شده اند خواهید دریافت که تکیه به آمار سال های گذشته با توجه به حقایق آماری فوق مثالی مع الفارق است و جایگاه علمی و منطقی ندارد و روش منطقی انجام انتخابات آزاد در ایران آینده خواهد بود.

در پایان چنانچه مستحضرید حکومت های غیردمکراتیک و مستبد ادامه خودکامگی و استبداد مطلق خود را در ایجاد اختلاف و تشتت در بین احزاب و گروه های سیاسی می دانند. با شناخت این حقیقت انتظار این است که این دوستان آب به آسیاب دشمن نریزند و در گفتمان خود به جای حملات شخصی و بعضاً توهین آمیز که از دید صاحب نظران ناپسند است، در کمال آزادگی رشد فکری و بلوغ سیاسی خود را به نمایش بگذارند و تصویری واقعی از رقیب ارائه دهند تا هم گرفتار تناقض گویی نشوند، و هم در ایجاد اتحاد و یگانگی و سازندگی ایران دمکراتیک سهمی داشته باشند.

*دکتر اسدپور کارشناس ارشد جمعیت ایرانی و نویسنده و فعال اجتماعی است.