جمع کثیری از تحلیل گران مسائل سیاسی موافقند که استفن هارپر، نخست وزیر کانادا، سیاستمدار و تاکتیسین بسیار ماهری است.
شهروند ۱۲۵۲ پنجشنبه ۲۲ اکتبر ۲۰۰۹
جمع کثیری از تحلیل گران مسائل سیاسی موافقند که استفن هارپر، نخست وزیر کانادا، سیاستمدار و تاکتیسین بسیار ماهری است. این گفته البته شاید در نگاه اول تعریف از آقای هارپر به نظر برسد، اما در واقع نشان میدهد وضع ایشان و مهمتر از آن وضع دموکراسی در این کشور چقدر خراب است.
مهارت آقای هارپر از اینجا میآید که توانسته رقبایش را یکی علیه دیگری به کار گیرد و علیرغم اشکالات بسیار دولتش و وضع خراب کشور، خود و حزبش را سر کار نگاه دارد. شواهد بسیاری نشان میدهد که محافظهکارانِ هارپر هر یک روزی که در قدرت هستند بیشتر کارهای پارتیزانی انجام میدهند و از نفوذ و قدرتِ سیاسی و پول مالیاتدهندگان برای استحکام خود به هر قیمتی که شده استفاده میکنند. نمونهها بسیار است: انتصاب دستچینشدههای حزب به مجلس سنا، استفاده از رویدادهای دولتی برای تبلیغات حزبی، و حتی استفاده از آرمی بسیار شبیه آرم حزب محافظهکار به عنوان آرم تیم ملی هاکی کانادا در المپیک ونکوور!
هفتهی گذشته در پارلمان شاهد بودیم که نمایندگان هر سه حزب اپوزیسیون (لیبرال، ان.دی.پی، بلوک کبک) به موارد متعددی اشاره کردند که محافظهکاران از پول مالیاتدهندگان برای خودشان رای خریدهاند و یا پولی به جیب دوستانشان ریختهاند: گزارشی از کندین پرس از شرکتی مونتریالی (که یکی از سناتورهای محافظهکاران را در استخدام دارد) خبر میدهد که قرارداد مهندسی ۱.۴ میلیون دلاری از دولت دریافت کرده؛ داستان دیگری از همین آژانس از رویدادی یک ساعته در ماه جون با شرکت هارپر و سناتور محافظهکار، مایک دافی، در کمبریجِ انتاریو خبر میدهد که ۱۰۸ هزار دلار برای من و شما خرج برداشته (این رویداد برای مطلع ساختن مردم کمبریج از پیشرفتهای اقتصادی دولت بوده!)؛ و گزارشهای متعددی که نشان میدهد نمایندگان محافظهکار مجلس پول بستهی انگیزشی اقتصاد را تنها صرف حوزههای خود میکنند.
این اتهامات تقریبا هر هفته و هر ماه در پارلمان هیل مطرح میشوند، اما راز اینکه محبوبیت آقای هارپر در نظرسنجیها سقوط نمیکند، چیست؟ هارپر این "مهارت" را از کجا آورده است؟
بخشی از "اعتبار" این مهارت را باید به رقبای هارپر داد: مایکل ایگناتیف در قریب یک سالی که رهبر حزب خود و رهبر اپوزیسیون بوده است نتوانسته آلترناتیوی به مردم ارائه کند که نشان دهد او واقعا آمده کاری در این کشور انجام دهد. مردم کانادا هنوز خاطرهی دولتهای ژان کریتین و پل مارتین را دارند و بسیاری از این سیاستهای پارتیزانی هارپر سوغات همان دوره هستند و اصلا هارپر در ابتدا با اتکا بر مخالفتی پوپولیستی با آنها انتخاب شد. مردم دلیلی نمیبینند که حکومت را از هارپرِ پارتیزان اما حداقل روراست و محکم به ایگناتیفی بدهند که هنوز برنامهی سیاسی قابل توجهی را رو نکرده است.
ایگناتیف که در اواخر تابستان سوت انتخابات را کشیده بود و تنها به لطف حمایت جک لیتون از هارپر، راهی انتخابات نشد، هفتهی گذشته عملا طرح انتخابات را کنار گذاشت. نگاهی به نظرسنجیها نشان میداد که وضع ایگناتیف بسیار خراب است و اگر انتخابات برگزار شده بود، شاید اکنون دولت اکثریت محافظهکار داشتیم. لیبرالها هفتهی گذشته از یکی از روزهایی که میتوانستند لایحهی عدم اعتماد به مجلس ببرند استفاده نکردند. ایگناتیف در مصاحبه با سی بی سی گفت که از این پس با هر لایحه مورد به مورد برخورد میکند و اینگونه عملا اعلام کرد فعلا دنبال انتخابات نیست.
البته سهم جک لیتون، رهبر ان.دی.پی، در "مهارت" آقای هارپر را هم نباید فراموش کرد: لیتونِ کاریزماتیک در انتخابات سال قبل نشان داد که اگر سیاستهای قاطع چپ بگیرد، شانس پیروزی دارد. دفاع او از سیاستهایی مثل لزوم خروج کانادا از افغانستان و لزوم قطع معافیتهای مالیاتی شرکتهای بزرگ او را محبوب ساخته بود و بعید نبود لیتون بتواند اگر نه به نخستوزیری حداقل به رهبری اپوزیسیون برسد، اما او از آن سیاستها عقب کشید و چند ماه بعد آواز ائتلاف با لیبرالها را خواند و بالاخره همین چند هفته پیش حامی محافظهکاران شد تا شانس سیاسی عروج به عنوان حزب سوم علیه دو حزب غالب را از دست داده باشد.
خلاصه اینکه داستان مهارت هارپر همان داستان قدیمی است: مردم از ناتوانی محافظهکاران مطمئنند، اما چون رقبای آنها هم گل بهتری ندارند که به سر مردم بزنند، آنها به جای حزب سوم، راه سوم را انتخاب میکنند: بیتوجهی و بیعلاقگی به سیاست و سیاستمداران. این یکی از دلایل کاهش شدید شرکتکنندگان در انتخابات است.