بهرام بیضایی در آستانهی مراسم بزرگداشت خود در جشن خانه سینما، درگیر انجام مونتاژ جدیدترین ساختهاش «وقتی همه در خوابیم» است.
شماره ۱۱۹۴ ـ ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۸
ایسنا: بهرام بیضایی در آستانهی مراسم بزرگداشت خود در جشن خانه سینما، درگیر انجام مونتاژ جدیدترین ساختهاش «وقتی همه در خوابیم» است.
این کارگردان ایرانی که تاکنون و در هفتمین دههی زندگی خود امکان ساخت سه فیلم کوتاه و ده فیلم بلند را پیدا کرده است، همچنان ترجیح میدهد دربارهی آخرین اثر سینمایی خود به بیان همان جملهی اولیهی «این فیلم دربارهی یک برخورد تصادفی است» بسنده کند.
بهرام بیضایی که معمولا با فاصلههای زیاد امکان ساخت فیلم را پیدا میکند در مراسم بزرگداشت روز تولدش که ۵ دیماه ۸۵ برگزار شد، گفته بود: «هرچند از بخشی از جامعه دلگیرم اما بخش دیگر آن از کسانی مانند من، محمود دولتآبادی یا بابک بیات و … خواسته و میخواهد که بمانیم و کار کنیم.»
او با اشاره به دلبستگیاش به تئاتر و سینما گفته بود: «تلاش کردم شناخت بیشتری نسبت به این دوزمینه که مورد علاقهام بودند، پیدا کنم و امروز هم مطمئن نیستم موفق شده باشم. هرچند تنها ۹ فیلم بلند و سه فیلم کوتاه ساختهام، اما برای ساختن اینها تلاش بسیاری کردهام.
میخواستم از کارهای نکردهام بگویم اما آنقدر زیاد است که نه وقت هست و نه حوصله.»
بیضایی طی سالهای اخیر، موفق به اجرای دو نمایش شد؛ او سال ۸۴ نمایش «مجلس شبیه در ذکر مصایب استاد نوید ماکان و همسرش مهندس رخشید فرزین» را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد و دو سال بعد، پس از مدتها انتظار توانست نمایشنامهی دیگرش «افرا» را به صحنه ببرد که این نمایش در سالن مورد علاقهی بیضایی اجرا نشد، اما به هرحال طلسم اجرای آن پس از سالها انتظار برای بهرام بیضایی شکسته شد.
محمود دولتآبادی، داستاننویسی که بیضایی را از سالهای دور تئاتر میشناسد، در همان مراسم بزرگداشت او؛ بهرام بیضایی را سعدی دیگر فارسی دانسته بود و گفته بود:«کسی که زبان نیاکان ما را امروزی کرده، آن هم برای صحنه و نمایش.»
او که بیضایی را هنرمندی نواندیش و کهنشناس توصیف کرده بود، معتقد است: «هرزمان که مجال پیدا کرده کار کرد. اگر نتوانست نمایش اجرا کند، فیلم ساخت و اگر شرایط ساخت فیلم فراهم نشد، پژوهش کرد.»
اما مهدی هاشمی، بازیگری که در بیشتر آثار بهرام بیضایی همراه او بوده است، نیز نظرات خود را اینگونه بیان کرد: «او درعین حماسی و خشمگینبودن، پر از لطایف و طنز است و همچون چاپلین گاه با طنزی گزنده به خود میتازد. رنج پارسیبودن و فرزند فردوسیبودن نگذاشته از زیستن خود لذت ببرد.
بیضایی هم آرش است، هم بهرام، سیاوش، تهمتن و هرآنکه هست جام جم در دست دارد و نگران میراث نیاکان خویش است.»
اما این هنرمندی که هفتادمین سال زندگی خود را تجربه میکند هنوز هم به اجرای نمایش «سهرابکشی» علاقهمند است، نمایشی که بهخاطر نبود بازیگر مناسب تاکنون از اجرای آن صرفنظر کرده است.
او سال گذشته نیز قصد داشت فیلمنامهی «لبهی پرتگاه» را بسازد، اما به دلیل مسائلی که هرگز بهطور روشن و آشکار به آنها پرداخته نشد، مدتی بعد خبر توقف پروژه به گوش رسید و در فاصلهی کوتاهی فیلمنامه هم منتشر شد و پس از آن بود که مقدمات ساخت «وقتی همه درخوابیم» فراهم شد تا این فیلمساز در روزهای میانی سال ۸۷ سرگرم مونتاژ این اثر باشد.