مایکل ایگناتیف بالاخره بیخیالِ قضیه شد. او که خوب میدید چطور دارد در نظرسنجیها سقوط میکند و موفق به ارائه آلترناتیوی به کاناداییها …
شهروند ۱۲۵۴ پنجشنبه ۵ نوامبر ۲۰۰۹
مایکل ایگناتیف بالاخره بیخیالِ قضیه شد. او که خوب میدید چطور دارد در نظرسنجیها سقوط میکند و موفق به ارائه آلترناتیوی به کاناداییها (که بسیاریشان هارپرِ مکار را به ایگناتیفِ نابلد ترجیح میدهند) نمیشود، دیگر رسما فکر انتخابات را کنار گذاشته است و دارد سعی میکند تیمی برای انتخاباتی در دوردست بسازد. به گفتهی بسیاری از کارشناسان به نظر میرسد آقای ایگناتیف بالاخره فهمیده که باید تیمی از مشاوران و کارشناسان قدیمی حزب لیبرالِ فدرال را برای کسب اطمینان از پیروزی دور خودش جمع کند. تا به حال به نظر میآمد ایگناتیف انتظار داشته روند اوضاع چیزی مثل این باشد: هارپر خودش اینقدر خرابکاری کند که منفور و منفورتر شود، کشور به سوی انتخابات پیش رود، و مردم همه حزب لیبرال، حزب طبیعی حاکم در کانادا را مستقل از نظرشان راجع به رهبر آن (و نخستوزیر آیندهی کشور) انتخاب کنند. این نظر ایگناتیف آنقدرها هم بیراه نیست.
در واقع در تاریخ ۱۰۰ و اندی سال اخیر تا همین چند سال پیش تمام رهبران حزب لیبرال حداقل برای مدتی طعم نخستوزیری را چشیده بودند. استفان دیان به اولین رهبر این حزب در تاریخ بدل شد که هرگز نخستوزیر نشد (و البته او هم تا یک قدمی پیش آمده بود و با کودتای سلطنتی و تعطیلی پارلمان توسط هارپر بود که دولت ائتلافیاش هرگز شکل نگرفت). اما ایگناتیف باید با واقعیت کنار بیاید: استفن هارپر، از ماهرترین سیاستمداران تاریخ اخیر کانادا، تنها یک هدف دارد و آن حفظ قدرت است. او نه تنها توانست مشتی ایدئولوگِ راستگرا را به چنان ماشینی تبدیل کند که حزب محافظهکارهای "سرخ" در کانادا را کنار بزنند و حزبی نزدیکتر به جمهوریخواهان راستگرای آمریکا، با رنگ کاملا "آبی"، به پا کند، که از هر روز در قدرت بودنش برای تحکیم حزب استفاده میکند. هارپر بوروکراسی عظیمی برای حزبش ساخته که همین الان در طول سه سال نخستوزیری هارپر در چندین نقطهی دولت و حکومت هم ریشه دارد و این البته همراه با کار تودهای از پایین است. حزب محافظهکار هارپر اکنون نیروی عظیمی در سطح فدرال است که توانسته قدرت را علیرغم این حفظ کند که اکثریت کاناداییهای شهرنشین هیچ اقبالی به این حزب ندارند (محافظهکاران در سه شهر بزرگ کانادا یعنی تورنتو، مونترال و ونکوور حتی یک نمایندهی فدرال هم ندارند).
خلاصه اینکه درک این موقعیت توسط ایگناتیف بود که باعث شد هفتهی گذشته در اقدامی جسورانه پیتر دانولو، سیاستکارِ ماهر و قدیمی، را به ریاست دفتر و مشاوری ارشد خود منصوب کند. دانولوی ۵۰ ساله جای آیان دیوی را گرفت که اصلا از ابتدا ایگناتیف را قانع کرده بود استادی در هاروارد را کنار بگذارد و دستهایش را آلودهی سیاست در زادگاهش کند. آیان دیوی پروژهی خود را تا تحویل رهبری حزب به ایگناتیف خوب پیش برد، اما از آنجا به بعد دیگر لیبرالها به استراتژی جدیدی نیاز دارند و همین است که دانولو آمده است. پیتر دانولو مشاور ارشد ژان کریتینِ لیبرال بود که به او کمک کرد سه دولت اکثریتی کسب کند. در سالهای اخیر او را به عنوان کارشناس ویژهی اتاوا و پارلمان در تلویزیون دیده بودیم.
بحران آنفولانزای خوکی هفتهی قبل نشان داد که دولت محافظهکار روزهای خوبی پیش رو ندارد. بازرس کل کشور علنا اعلام کرده این دولت لیاقت پرداختن به بحران اضطراری ملی را ندارد. حالا همه منتظر این هستند که ببینند لیبرالها و البته ان.دی.پی چه آلترناتیوی به آقای هارپر ارائه میدهند. آیا لیبرالها و نیودموکراتها حاضر به ائتلاف به صرف برکناری هارپر هستند (چنانکه مثلا زمانی در انگلستان دو حزب لیبرال و کارگر این کار را تنها برای کنار زدن محافظهکاران میکردند)؟ لیبرالها نشان دادهاند که هیچ علاقهای به این ائتلاف ندارند (به قول ایگناتیف او اگر میخواست ائتلاف داشته باشد میتوانست یک سال قبل نخستوزیر باشد). پس چشمها همه به سوی نیودموکراتها است که آلترناتیوی واقعی و کارگری نشان دهند و به سوی ایگناتیف که بالاخره تصویر اثباتیتری از خودش ارائه کند.