در دومین دوره مسابقه ی داستان نویسی تیرگان ۲۰۱۳ حدود ۶۰۰ داستان به دبیرخانه رسید، که ۳۶۴ داستان شرایط را احراز می کرد. به هر شکل شش داور در سه مرحله ۳۶۴ داستان حاضر در مسابقه را خوانده و به آنها امتیاز دادند.
هیئت داوران از بین ۳۶۴ داستان که به مسابقه راه یافته بود، داستان “نقطه ته خط” از گلریز عباسپور را به عنوان برنده ی اول مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده، و این نویسنده جوان را شایسته دریافت جایزه و تندیس تیرگان می شناسد.
هیئت داوران داستان “خاک بازی” از مندی شمس را به عنوان برنده ی دوم مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده و جایزه داستان دوم را به او اهدا می کند.
هیئت داوران داستان “شیشه” از فرجام کلیایی را به عنوان برنده ی سوم مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده و جایزه داستان سوم را به وی اهدا می کند.
داستان های برگزیده برای انتشار در مجموعه داستان تیرگان:
داستان |
نویسنده |
نقطه ته خط |
گلریز عباسپور |
خاک بازی |
مندی شمس |
شیشه |
فرجام کلیایی |
همسایه |
حمیدرضا جمالی |
باد نرم و آدم دوم |
سوش چیت ساز |
گور مجهول |
نسرین مدنی |
دانای کل |
پرستو کلامی |
عروسک مرده ی دخترم |
امیر تاج الدین ریاضی |
استیک خونی |
مهدی م. کاشانی |
یادت باشد |
علیرضا جاویدی |
نخل |
حامد سرائی |
ابرهای تیره |
امیر مهاجر سلطانی |
غرق شده |
یاسمن شکرگزار |
تسلای نجات دهنده |
آرمان سلاح ورزی |
آناهیتا |
مهرناز شیرازی عدل |
تخم |
حمیدرضا شکاری |
جاده، سکون. جاده، هیاهو |
علی اکبر حیدری |
ونسان و دیگری |
آزاده زمانی |
پل هوایی هاشم آباد |
مائده اقدامی |
توپ آلمانی |
مهرداد رشیدی |
غلطنامه |
مصطفا شمس |
او بهترین مهاجم تیم ما بود |
امید ترابی |
غریبانه |
نادر ساعیور |
نویسنده vs نویسنده |
رضا مهریزی |
چند خیابان آنطرفتر |
احسان جباری |
یک روز واقعی |
آمنه کدیور |
دوستدارت؛ خیالباز |
حسام سبحانی تهرانی |
اعضای هیئت داوران مسابقه داستان نویسی تیرگان ۲۰۱۳
محمد چرمشیر (نویسنده)، منیرو روانی پور (نویسنده)، محمـد رحمانیـان (نویسنده)، حسن زرهی (نویسنده، منتقد، روزنامـه نگـار)، مجتبـا گلسـتانی (منتقد)، دکتر بهرام مقـدادی (منتقـد، محقـق، اسـتاد دانشـگاه در ادبیـات تطبیقی)، عباس معروفی(نویسنده).
***
در کنار همدیگر معنا می یابیم
یادداشت عباس معروفی
دبیر هیئت داوران و مدیر مسابقه داستان نویسی تیرگان ۲۰۱۳
در دومین دوره مسابقه ی داستان نویسی تیرگان ۲۰۱۳ حدود ۶۰۰ داستان به دبیرخانه رسید، که ۳۶۴داستان شرایط را احراز می کرد. (موضوع آزاد، منتشرنشده، و کمتر از ٢۵٠٠ کلمه) به هر شکل شش داور در سه مرحله ۳۶۴ داستان حاضر در مسابقه را خوانده و به آنها امتیاز دادند.
ابتدا داستان ها کدگذاری شده، و نام نویسندگان از روی داستان ها برداشته شد. بنابراین اعضای هیئت داوران بدون پیشداوری و تاثیر از نامی آشنا و یا نامی بسیار غریب، فقط با داستان کوتاه مواجه بودند. تنها کیفیت داستان اهمیت داشت.
تمام تلاش و ترفندها به کار گرفته شد تا بر دامن تیرگان، هیئت داوران، و اعتبار این جایزه ی ادبی هیچ شائبه و گَردی ننشیند.
داستان ها بین ۳ گروه داوری تقسیم شد که در مرحله اول اگر داستانی حتا از سوی یک داور امتیاز می گرفت شانس راه یافتن به مرحله ی بعدی را از دست نمی داد. تعدادی از داستان ها بعد از خوانده شدن در مرحله اول توسط دو داور امتیاز لازم را به دست نیاورد و از دور مسابقه خارج شد.
در این مرحله ۱۴۷ داستان به دور دوم رفت، داستان ها بار دیگر بین داوران به صورت چرخشی تقسیم گردید، که در مرحله سوم، ۲۷ داستان بر اساس امتیازبندی داوران انتخاب شد.
تمام این ۲۷ داستان در این مجموعه منتشر شده است. این داستان ها کارنامه ی بخش بزرگی از نویسندگان معاصر ایران است، و وضعیت ما را در ادبیات خلاقه نشان می دهد.
نفرات اول تا سوم نیز از بین همین ۲۷ داستان انتخاب شده اند.
می خواهم بگویم امکانات و فضای آزاد و مناسب تیرگان، با ۶۰۰ نویسنده رابطه ای برقرار کرده که اساسش سلام و ارتباط دوستانه است، و این خود در بین نویسندگان ادبیات خلاقه پیوندی می سازد که خراب شدنی نیست.
هدف تیرگان ارتقای ادبیات داستانی ست؛ احترام به داستان نویسان کشورمان، نشانه گذاری چهره های خلاق جوان، ایجاد ارتباط دوستانه بر اساس دیدن و دیده شدن، ساختن حلقه ای زیر سقف آسمانی که بارانش کلمه و داستان و خلاقیت است.
من به عنوان عضو کوچکی از جشنواره ی تیرگان، خوشحالم که همراه و کنار شما بوده ام. از آقای مهرداد آرین نژاد و دیگر همکاران و تلاشگران تیرگان، و نیز از همراه و دستیارم خانم آرین بهشاد سپاسگزارم.
از همه ی آن ششصد داستان نویس که به من اعتماد کردند و دست شان را در دستم گذاشتند ممنونم. دست شان را به گرمی می فشارم، و این اعتبار را برای خود افتخار می دانم.
در پایان، از لطف و مهر دوستانم که کار داوری را پذیرفتند؛ محمد چرمشیر، منیرو روانی پور، محمد رحمانیان، حسن زرهی، مجتبا گلستانی، دکتر بهرام مقدادی قدردانی می کنم و خوشحالم که ما، همه ی ما در کنار همدیگر معنا می یابیم.
***
بیانیه هیئت داوران
داوری برای ما در هیچ زمینه ای هرگز آسان نبوده است، حال اگر این داوری به آفرینش و ادبیات مربوط شود، دیگر باید بسیار مراقب بود، زیرا که قضاوت زشتی و زیبایی فرزند دیگری، کار ناممکنی اگر نباشد، بی گمان دشوار است. ما با این رویکرد داستان هایی را که خواندیم داوری کردیم. و خوشبختانه نمی دانستیم داستان چه کسی را می خوانیم، در نتیجه داوری بر این اصل استوار می شد که آنچه می خوانیم آیا داستان کوتاه هست یا نیست؟
مشکل دیگر این بود که جز خود داستان هیچ ابزار دیگری برای داوری کار دوستان در اختیار ما نبود. یعنی نمی دانستیم کار اول و یا چندم نویسنده است، اگر می دانستیم داوری شاید آسان تر میشد؛ بدان معنا که یک داستان بد از یک نویسنده ی خوب، و یا یک داستان خوب از یک نویسنده ی متوسط را چه بسا آدم با خرده معیار و محک های موجود از کارنامه ی نویسندگان آسان تر بتواند داوری کند. ما اما در تاریکی این امکانات هرچه را خواندیم با معیار خود آن داستان قضاوت کردیم و چه بسا در مواردی چنان که شایسته ی یک داوری مطلوب است، کار داوری انجام نمیشد. از سوی دیگر در این گونه داوری ها برای این که حقی از نویسنده ای ضایع نشود چاره ای غیر این شیوه، گویا وجود ندارد.
با این همه خوشحالیم که همین داستان ها را بدون هیچ پیشوند و پسوندی خواندیم و ارزیابی کردیم. هرچند سلیقه ها دخیل هستند، اما مبنایی هم از تجربه و خواندن ها و شناخت وجود داشت. مثلاً برای بررسی داستانها لحن، زبان، معاصر بودن و عناصر اولیه داستان در نظر گرفته شد. همچنین، توجه و دقت نویسنده برای ما مهم بود.
در خوانش داستان های کوتاه چند نکته را هم در نظر داشتیم. نخست، تعریف کلاسیک داستان کوتاه که:«یک برش کوتاه از/ در زمان»؛ و بر این تعریف کلاسیک، این نکته را افزوده بودیم که داستان کوتاه را می توان از داستان کوتاهِ کوتاه، یا داستان برق آسا، فلش فیکشن(flash fiction) و داستان هایی از این دست تمیز داد. دوم این که به تمایز داستان کوتاه از شکل های فرعی از قبیل حکایت، یارن(yarn) ، طرح واره، انکدوت و دیگر فرم ها توجه داشتیم و بنابراین، سومین نکته از نظر ما، تمایز کلی گویی خاطره وار از جزیی گویی روایی بود. داستان کوتاه برخلاف طرحواره هایی چون قصه های پریان و تمثیل و متل بی پیرنگ و بی کنش نیست، بلکه ساختاری منسجم و روایتی مبتنی بر شخصیت پردازی و کنش های داستانی دارد. ازاین رو حساس و مترصد بودیم که یک پیرنگ یا طرح کلی و مبهم، به منزله ی یک داستان کوتاه مدرن پنداشته نشود.
همچنین برای ما یکی از مهمترین ویژگی ها در انتخاب داستان های بهتر، احترام به کالبدهای زبان فارسی بود. این کالبدها اگرچه همچون شعر کلاسیک فارسی کالبدی پولادین محسوب نمی شوند، اما سازوکاری شایسته دارند که باعث شده کاخ بلند مرتبه ی این زبان در طول سالیان از گزند باد مصون بماند.
البته دردآور هم بود دیدن بی دقتی ها و غلط های املایی و انشایی فراوان در آثاری که داعیه ی شرکت در یک مسابقه ی بزرگ ادبی را داشتند.
دیگر ویژگی مهم، “ساختار اثر” بود. منظور از ساختار، مجموعه ای هماهنگ از فرم، بخش بندی داستان، ترتیب وقوع حوادث، گزینش شخصیت ها، ترکیب و تقسیم اطلاعات، انتخاب زمان دراماتیک و زمان داستانی، پردازش اطلاعات تاریخی و جغرافیایی اثر، و چرایی انتخاب مکان های داستان.
در کنار همه ی این عناصر، نثر اختیار شده به مثابه ملاطی که بتواند این اجزا را به درستی در کنار هم بنشاند، تلفیق کند و از دل آن”داستان” زاده شود، نقش به سزایی داشت.
کشف ذهنیت آدم ها، افشای رازهای سربه مُهر، و چرخیدن در لایه های پنهان بشری یکی از کارهای قشنگ داستان نویسان است، مشروط بر آن که از عهده ی این مهم برآمده، و بُعدی از ناشناخته های انسانی را ارائه کند.
و شاید مهم ترین دلیل انتخاب در این داوری، “تازگی” آثار بود. اگر این گفته ی برادران تاویانی را باور داشته باشیم که تعداد قصه های اصیل جهان از عدد هفت بیشتر نیستند و همه ی داستان های عالم شکل های به روزشده ی این قصه های کهن هستند، اهمیت این تازه و بدیع یعنی جلوه کردن داستان. یعنی پذیرش حضور خلاقیتی هنرمندانه و شگرف در ارائه ی اثری مدرن که سنگ بنای پیدایش خود را به زیبایی استتار کرده است.
از نگاه ما داستان برتر داستانی است که علاوه بر محترم شمردن زبان و پیش آگاهی نسبت به ساختار، با قدرت و توانایی مضمون کهن الگوهای خود را بیش از پیش کمرنگ کند و تو، ناگهان، با داستانی مواجه شوی که انگار برای نخستین بار روایت شده است. کشف این تازگی، لذتبخش ترین هدیه ای است که یک داستان خوب می تواند به خوانندگانش ارزانی دارد…
هر داوری از همه ی راه های ممکن در محدوده ی امکانات خود سود برد که امر داوری را عادلانه انجام دهد. هر داوری علاوه بر داستانها خود را نیز تا حدودی محک زد. هر داوری این تجربه ی خوش آیند را با تجربه های معلمی و نویسندگی و سالهای جوانی خود گره زد تا دوران دیگری را به یاد آورد، و هر داوری کوشید تا خواننده با انصافی باشد!
هیئت داوران از بین ۳۶۴ داستان که به مسابقه راه یافته بود، داستان “نقطه ته خط” از گلریز عباس پور را به عنوان برنده ی اول مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده، و این نویسنده جوان را شایسته دریافت جایزه و تندیس تیرگان می شناسد.
هیئت داوران داستان” خاک بازی” از مندی شمس را به عنوان برنده ی دوم مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده و جایزه داستان دوم را به او اهدا می کند.
هیئت داوران داستان” شیشه” از فرجام کلیایی را به عنوان برنده ی سوم مسابقه تیرگان ۲۰۱۳ معرفی کرده و جایزه داستان سوم را به وی اهدا می کند.
هیئت داوران ۲۷ داستان برگزیده در مرحله سوم داوری را به عنوان نمونه ای از ادبیات خلاقه جوان، و به عنوان تپش های تازه از رگ های قلم، شایسته انتشار در یک مجموعه می داند، و این یادگار را به عنوان حاصل یک دوره کار و خلاقیت و هیجان و داوری و انتظار، گرامی می دارد.
همچنین هیئت داوران به پاس یک عمر تلاش و پایداری در خانه ی ادبیات، به پاس راه گشایی های چشمگیر در ادبیات عرفانی، و به خاطر نوآوری های ماندگار در ادبیات خلاقه جایزه ویژه خود و تندیس تیرگان را به دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی تقدیم می کند.
با احترام
اعضای هیئت داوران مسابقه داستان نویسی تیرگان ۲۰۱۳
محمد چرمشیر (نویسنده)، منیرو روانی پور (نویسنده)، محمـد رحمانیـان (نویسنده)، حسن زرهی (نویسنده، منتقد، روزنامـه نگـار)، مجتبـا گلسـتانی (منتقد)، دکتر بهرام مقـدادی (منتقـد، محقـق، اسـتاد دانشـگاه در ادبیـات تطبیقی)، عباس معروفی(نویسنده).