آشنایی از طریق اینترنت دارای محاسن زیادی است و در عین حال خطرات بی شماری هم در بر دارد. از محاسن این شبکه ارتباطی این است
شهروند ۱۲۵۸ ـ پنجشنبه ۳ دسامبر ۲۰۰۹
در مقاله هفته گذشته مقدمه ای داشتیم بر چگونگی آشنایی افراد مایل به ازدواج با یکدیگر. تا به آنجا رسیدیم که شخصی که به دنبال شریک زندگی می گردد، به اینترنت یا شرکت در محافل مختلف متوسل می شود. آشنایی از طریق اینترنت دارای محاسن زیادی است و در عین حال خطرات بی شماری هم در بر دارد. از محاسن این شبکه ارتباطی این است که می تواند افرادی که هرگز و در هیچ محفلی به هم نمی رسیدند را با هم آشنا کند. بسیار شنیده ایم که دو نفر از دو کشور مختلف از طریق اینترنت با هم آشنا شده اند و ازدواج کرده اند. از خطرات این روش آشنایی، افرادی هستند که هویت واقعی خود را پشت صفحه کامپیوتر پنهان کرده و شخصیت خود را متفاوت از آن چه هست جلوه می دهند. اگر از طریق اینترنت به دنبال شریک زندگی هستید، با تانی بسیار جستجو کنید و هرچه را که روی صفحه کامپیوتر به شما ارائه می شود تا با چشم ندیده اید باور نکنید.
روش دیگر آشنایی افراد مایل به ازدواج با هم، شرکت در محافل و گردهمایی های مختلف است. این شبکه ارتباطی نیز دارای محاسن و مشکلات خود می باشد. از محاسن آن این است که افرادی را که دارای خواسته ها و علائق مشترک هستند به دور هم جمع می کند. برای مثال، در یک گردهمایی سیاسی یا علمی، افرادی که اعتقادات مشابه سیاسی یا علمی دارند با هم آشنا خواهند شد. از مضرات این روش این است که در چنین محافلی، افرادی که خجالتی هستند یا کلا در جمع احساس راحتی نمی کنند گوشه گیر خواهند شد و آنهایی که قدرت سخنوری و ارتباطات بهتری دارند مورد توجه واقع خواهند شد.
روش های زیاد و متنوعی برای آشنایی افراد مایل به ازدواج با هم وجود دارد که در ایجا فقط به ذکر دو مورد بالا بسنده می کنیم. نکته قابل توجه این است که آشنا شدن با افراد دیگر فقط قدم اول در راه رسیدن به مرحله پایانی ازدواج است. این که چگونه با طرف مقابل ارتباط برقرارکرده، او را آن گونه که واقعا هست بشناسیم و خود را آن گونه که واقعا هستیم به او بشناسانیم، خود مبحث مفصلی است. شخصی را در نظر بگیرید که با شخص دیگری قرار ملاقات دارد. این شخص در تمام لحظات این ملاقات، طریقه لباس پوشیدن، صحبت کردن، نگاه کردن، غذا خوردن و همه چیز طرف مقابل را مورد ارزیابی قرار می دهد. زمانی که به منزل بازمی گردد، هم چنان به ارزیابی خود ادامه می دهد و با سبک سنگین کردن اطلاعات جمع آوری شده، شروع به تصمیم گیری می کند. این طریقه تصمیم گیری در مورد طرف مقابل بسیار سطحی و غلط انداز است. تصور کنید که طرف مقابل دارای قدرت جلوه گری خوبی باشد. او می تواند ظاهر بسیار زیبا و پسندیده ای از خود ارائه دهد. اگر شخص در شناخت افراد بی تجربه هم باشد، گول زدن او بسیار آسان خواهد بود. پس چه باید کرد؟ چگونه می توان طرف مقابل را به درستی شناخت؟ در راه گرفتن یکی از بزرگ ترین تصمیمات زندگی که همانا ازدواج است، چگونه می توان از احساسات به دور بود و تصمیم درست را گرفت؟ به همان نسبت چطور می توانیم از منطق فاصله بگیریم و به احساسات خود اطمینان کنیم؟
مانند تمام تصمیم گیری های دیگر زندگی، تصمیم ازدواج نیز فرمول بسیار راحتی دارد که همیشه جوابگو است. اجازه بدهید با مثالی توضیح دهم. چندی پیش، دوستی با من تماس گرفت. او که تازه از قرار خود با شخص دیگری بازگشته بود، با دنیایی از انرژی و احساسات، تمام جزئیات ظاهر و رفتار و گفتار فرد مقابل را برای من شرح داد. در هر مرحله از صحبت خود، بارها و بارها تصمیم خود را در مورد طرف مقابل عوض می کرد. مثلا می گفت:" در تمام مدت عینک آفتابی به چشم داشت، چه بی نزاکت. اصلا فکر نمی کنم که دیگه بخواهم ببینمش". و در لحظه ای دیگر می گفت:"ولی خیلی قشنگ صحبت می کرد، فکر می کنم خانواده سطح بالایی داشته باشه. بدم نمی یاد وارد این خانواده شوم". در نهایت وقتی از او پرسیدم که تصمیمش در مورد این فرد چیست گفت: "نمی دانم. خیلی مسئله سختی است. تو بگو چکار کنم". گیجی و سردرگم شدن پس از هر قرار ملاقات کاملا طبیعی است. نکته مهم این است که به خود یادآوری کنید که در این مرحله شما نمی توانید و نباید در مورد ازدواج کردن یا نکردن با این شخص تصمیم بگیرید. تصمیم شما در این مرحله باید در مورد این باشد که آیا قرار بعدی با این شخص داشته باشید و به شناخت او ادامه بدهید یا نه. در راه گرفتن این تصمیم از جزئیات فاصله بگیرید. این شخص و تمام چیزهایی که از او دیده اید و فهمیده اید را به چشم یک مجموعه ببینید. به هیچ وجه در این مجموعه را باز نکنید و اجزای آن را جدا از هم بررسی نکنید. این کار را به احساس و مغز خود محول کنید و مطمئن باشید که تصمیم درست را برای شما خواهند گرفت. برای مثال من به دوست خود توصیه کردم که به کار دیگری مشغول شود که ذهنش از این موضوع فاصله بگیرد. مثلا تلویزیون تماشا کند یا کتابی که دوست دارد را مطالعه کند. به او اطمینان دادم که فردا صبح زمانی که از خواب بیدار شود، خواهد دانست که آیا مایل به دیدار مجدد این شخص هست یا نه. بدون شک عقل و احساس او تا صبح فردا با هم وارد همکاری شده و با در نظر گرفتن روحیات و خواسته های او تصمیم درست را برایش خواهند گرفت. تنها کاری که از دست ما در این مرحله بر می آید این است که با فکر نکردن به جزئیات، از سر راه عقل و احساس خود کنار برویم و اجازه بدهیم که کارشان را به درستی انجام دهند. اگر پس از هر قرار به این نحو برای داشتن یا نداشتن قرار بعدی تصمیم بگیرید، به راحتی، با لذت و خیال راحت و به دور از اضطراب و شک و تردید تا مرحله ازدواج با شخص مناسب پیش خواهید رفت.
پرسش های خود را برای من ارسال کنید.
* شهرزاد شهریاری، لیسانس روانشناسی از دانشگاه تورنتو، فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو و عضو کالج و انجمن مددکاران انتاریو است.