در حالی که گردانندگان و رهبران حکومت جمهوری اسلامی دق دلی شان از شکست در برابر خیزش عمومی را بر سر مطبوعات و رسانه ها

شهروند ۱۲۶۰ ـ پنجشنبه ۱۷ دسامبر ۲۰۰۹

در جلسه ی شورای عالی امنیت ملی گفته شد


 

در حالی که گردانندگان و رهبران حکومت جمهوری اسلامی دق دلی شان از شکست در برابر خیزش عمومی از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ تاکنون را بر سر مطبوعات و رسانه ها و روزنامه نگاران خالی می کنند،  "انجمن دفاع از آزادی مطبوعات" در ایران خبر از سخت ترین و سیاه ترین روزها برای آزادی مطبوعات در ایران می دهد و در بیانیه ای که تازگی ها منتشر کرده است می نویسد:

"افزون بر توقیف نشریات منتقد و مستقل، معاونت امور مطبوعاتی و اطلاع رسانی وزارت ارشاد اسلامی به مثابه بازوی اجرایی برای تهدید آزادی مطبوعات، به اقداماتی غیرقانونی دست می یازد، چنانکه هفته ی پیش، به چهار روزنامه "تذکر" داده است که چرا اظهارات برخی از عالی ترین مقام های نظام سیاسی جمهوری اسلامی را تیتر و برجسته کرده اند…"

اینها نمونه های اندکی از یورش خشونت باری است که دولت احمدی نژاد با حمایت رهبر و ولی فقیه علیه مطبوعات، مردم و منتقدان و معترضان به انتخابات خرداد ۱۳۸۸ روا می دارد، اما برخلاف این ظاهر مهاجم و خشن و سرکوبگر حکومت خبرهای رسیده از درون ارگانهای اصلی و تصمیم گیرنده ی امنیتی و نظامی حکایتگر اعتراف به شکست در برابر مبارزات پیگیرانه مردم، دانشجویان و جوانان است. جلد شماره 1260 شهروند

گزارش هایی از منابع قابل اعتماد دریافت شده که خبر از تحلیل هایی کاملاً خلاف ادعاهای همه روزه ی رادیو و تلویزیون و مطبوعات وابسته به حکومت اسلامی دارد. از جمله در جلسه ی اخیر "شورای عالی امنیت ملی" یکی از اعضای این شورا گفته است:"آنچه که بنده در این جلسه می گویم، چکیده ی گزارشی است که اخیراً خدمت رهبری هم تقدیم شده است، و ایشان نیز مفاد این گزارش را تائید کرده اند. در آن گزارش ما تأکید کرده بودیم که وضع کنونی تنها با حضور نظامی در شهر قابل دوام است، اما این خطر وجود دارد که ادامه ی این حضور به امری عادی تبدیل شود و فرسودگی و تزلزل روحیه ی نظامی ها را موجب شود. آقای احمدی نژاد می فرمایند، "اوضاع تحت کنترل قرار گرفته است و از تظاهرات خیابانی دیگر خبری نیست." بنده در اینجا عرض می کنم و در گزارشی که خدمت مقام رهبری هم داده شد قید شده که اگر ما دچار این خوشبینی شویم که مردم خسته شده و عقب نشینی کرده اند، آن وقت باید ببینیم که بر طرفداران دولت اضافه شده یا خیر؟ در حالی که سه گزارش از سه سفر آقای احمدی نژاد به مشهد، تبریز و اصفهان خلاف این را نشان می دهد. یعنی علیرغم همه تدابیر و فراهم ساختن همه امکانات و تبلیغات، جمعیت بسیار اندکی در این سه سفر از ایشان استقبال کردند و در محل سخنرانی، در هر سه شهر تنها چند هزار نفر را توانستیم بسیج و حاضر کنیم …"

عضو یاد شده ی شورای عالی امنیت ملی افزوده است:

"برخلاف نظر آقای احمدی نژاد که می گویند"براندازی مخملی را جمع کردیم" بنده این جمله را به شکل دیگری و با اشاره به واقعیت سفر آقای احمدی نژاد به تبریز و مشهد و اصفهان بیان می کنم…"

عضو شورای عالی امنیت ملی جمهوری اسلامی می گوید:

"تظاهرات مردم قابل پیش بینی نیست، فعلاً با نیروی نظامی جلوی آن را گرفته ایم. هرگاه این نیروی بازدارنده نباشد، خطر تظاهرات هست… به قسمت دوم لیوان نگاه کنیم یعنی به واکنش مردم به سفرهای ایشان (احمدی نژاد) به تبریز و اصفهان و مشهد، یعنی سه شهر بزرگ ایران بعد از تهران. در اصفهان یک و نیم میلیونی با آنکه از شهرهای اطراف هم نیرو بسیج شد، واقعاً چند هزار نفر در میدان امام جمع کردیم؟ به ده هزار نفر می رسید؟ در مشهد و تبریز وضع از این هم بدتر بود. مردم با نظام قهر کرده اند."

از سوی دیگر در بولتن محرمانه "ستاد کل نیروهای مسلح" در پیوند با جنبش سبز و مقابله با این جنبش آمده است:

"سه راهبرد برای مقابله با جنبش سبز عبارتند از:

۱ـ روش حذفی

۲ـ روش تعاملی

۳ـ روش تحدیدی

 در شرح این راهبردها بولتن محرمانه ستاد کل نیروهای مسلح نوشته است:

"در شرایطی که گردانندگان این جریان در عرصه ی اجتماعی حضور دارند، برخورد حذفی چندان جواب نمی دهد و تعامل با این طیف نیز بر ظرفیت و امکان آنها می افزاید، بهترین روش در این شرایط، برخورد تحدیدی است که با محدود سازی آنها در عرصه های اجتماعی و سیاسی احساس کنند راهی جز عقب نشینی از مواضع افراطی خود ندارند…"

در بخش دیگری از بولتن محرمانه ستاد نیروهای مسلح می خوانیم:

"در نحوه ی مقابله با عوامل آشوب طلب باید راهکارها مبتنی بر گرفتن و یا تحت الشعاع قرار دادن امکان تصویر و ضبط صدا از آنها باشد…"

یکی دیگر از راهکارهای پیشنهادی بولتن محرمانه ستاد کل نیروهای مسلح فشار بر مبارزان راه آزادی است. در این ارتباط بولتن نوشته است: "ضرورت بالا بردن هزینه های حضور در این گونه تجمعات مانند محرومیت های اجتماعی، شغلی و… برای کسانی که بی محابا در تجمعات اعتراضی شرکت می کنند…"

اینها نمونه های اندکی است از آتشی که در درون نهادهای اصلی رژیم در گرفته است. آنها خود اعتراف دارند که چشم انداز روشنی برای مقابله با مبارزات مردمی ندارند، و اگر به هر کدام از راه حل های پیش بینی شده عمل کنند با مشکل و مانع پیش بینی شده و یا نشده ای می توانند دست به گریبان شوند. بسیج مردمی هم که در هر سه شهر بزرگ ایران مشهد، تبریز و اصفهان میسر نشده و در تهران که از همان شب ۲۲ خرداد دیگر دولت احمدی نژاد و رهبر و ولی فقیه حامی او با ریزش نیروی مردمی حامی خویش روبرو شدند. برای همین است که حکومت از هر برگی می خواهد سود ببرد تا شاید بتواند یک بار دیگر مردم را به سود خود به خیابان ها بکشاند. پاره کردن و سوزاندن عکس آیت الله خمینی در حالی که ماههاست عکس خامنه ای پاره و لگدکوب و یا به آتش کشیده می شود، یکی از همین خرج کردن به حساب "امام راحل" شان است که به نظر نمی آید مشکل گشای کار آقایان باشد.