شهروند ۱۲۶۴ – پنجشنبه ۱۴ ژانویه ۲۰۱۰
شهرزاد شهریاری
تا آن جایی که به خاطر می آورم، از بچگی به ما آموزش داده می شد که برای هر کاری سن و زمان مشخصی وجود دارد. وقتی که زمانش گذشت، دیگر باید فکر آن کار را از ذهن بیرون کرد. رفتن به دانشگاه، ازدواج، مسافرت، آموزش زبان، مهاجرت، و غیره از جمله تجربیات زندگی هستند که به ما گفته می شود برای انجام آنها سن و زمان مشخصی وجود دارد. برای مثال، اغلب شنیده ایم که می گویند مهاجرت برای جوانها خوب است و نه افراد مسن. یعنی سن مشخصی برای مهاجرت کردن وجود دارد. یا دخترها تا سن مشخصی باید ازدواج کنند. وقتی از آن سن گذشتند، دیگر باید فکر ازدواج را از سر بیرون کنند. به عبارت دیگر بر طبق این طرز تفکر، تا جوان هستیم قابلیت انجام هرکاری را داریم و باید قدر جوانیمان را بدانیم. زمانی که سنی از ما گذشت، دیگر باید دور بسیاری از آرزوهایمان را خط بکشیم.
واقعیت امر این است که این گونه طرز فکر فقط به محدود کردن قابلیت های بی نهایت ما منتهی می شود. انسان از توانایی های بسیار گسترده ای برخوردار است که به او امکان انجام سخت ترین و غیر ممکن ترین کارها را می دهد. شرط لازم، داشتن باور و اعتقاد کافی است. عدم داشتن باور به توانایی های خود، اغلب باعث می شود که آن توانایی ها را از دست بدهیم، و از تسهیلات موجود در راه شکوفایی توانایی های خود نیز غافل شویم. اجازه دهید مثالی بزنم: آیا می دانستید که کسب تحصیلات دانشگاهی در هر مقطع، دانشگاه و رشته ای در کانادا برای افراد بالای ۶۵ سال رایگان است؟ اکثر والدین ما از این موضوع بی اطلاع هستند چون وقتی که به سن ۶۵ سال رسیدند هرگز تصور رفتن به دانشگاه را هم نمی کنند.
برای انجام کارهایی که همیشه آرزوی انجام آنها را داشته ایم هرگز دیر نیست. با گذشت زمان و بالاتر رفتن سن، ممکن است با سرعت کمتری به آرزویمان نزدیک شویم. اما واقعیت این است که اگر خودمان ناامید نشویم، باور و تواناییهای وجود ما قابلیت رساندن ما به هدفمان را دارند. زندگی یک مسابقه نیست که همه با سرعت به سمت اهدافمان حرکت کنیم و وقتی به آنها نائل آمدیم، برنده مسابقه شویم و دیگر با خیال راحت سالهای کهولت را بگذرانیم. زندگی یک روند همیشگی است. شخصی را تصور کنید که در سن ۵٠ سالگی به همه آرزوهایش رسیده باشد و هر کاری که می خواسته را در زندگیش انجام داده باشد. به نظر شما این شخص با سالهای بقیه عمرش چه کار باید بکند؟
در هر سن و مقطعی از زندگی که هستید، و از هر مقدار توانایی بدنی و فکری که برخوردار هستید، از حرکت به سمت اهداف و آرزوهای خود بازنمانید. انسان با آرزوهایش و امید رسیدن به آنها زنده است. مهم این است که همیشه هدفی در زندگی داشته باشید که به امید رسیدن به آن روزها را بگذرانید. سرعت رسیدن به آن هدف اصلا مهم نیست.
فراموش نکنید که حرکت دائم در روند زندگی مهم است و نه سرعت این حرکت. به قول سعدی:
این نشنیدی که صاحبدلان گفته اند: رفتن و نشستن، به که دویدن و گسستن
ای که مشتاق منزلی مشتاب پند من کار بند و صبر آموز
اسب تازی دو تک رود بشتاب واشتر آهسته می رود شب و روز
پرسش های خود را برای من ارسال کنید.
* شهرزاد شهریاری، لیسانس روانشناسی از دانشگاه تورنتو، فوق لیسانس مددکاری از دانشگاه لوریر واترلو و عضو کالج و انجمن مددکاران انتاریو است.