یکی از خبرسازترین بحثهای روز حضور حسن روحانی در آمریکا بود و لازم است تا یادآوری کنم که حیرت انگیز است، رئیس جمهوری میآید در آمریکا و در سازمان ملل و چند جلسه دیگر آن چنان صحبت میکند که انگار ایشان از یک مدینه فاضله و یا از یک گلستان و یا یک بهشت آمده و ساده لوحان معتقدند که لحن صحبتها تغییر کرده است، اما من نمیدانم منظور از لحن صحبت تغییر کرده است، چیست؟
زیرا در صحبت آنچه که ارزش دارد ماهیت آن است و آن چیزی که طرف میگوید و لحن آن مهم نیست. من از این زودباوران سئوال میکنم، آیا شما در موضع گیری رئیس جمهور آمریکا و یا وزیر امور خارجه ایشان و یا وزیر امور خارجه انگلستان و دیگران تغییری احساس کردید و اینها حرف های جدیدی زدند،آیا اینها از مواضع خودشان عقب نشستند؟
در واقعیت صحبتهای حسن روحانی نسبت به رئیس جمهور پیشین ایران محمود احمدی نژاد تغییر کرده است، از جمله اینکه دستگاه ماهواره در ایران آزاد است و می توانید به پشت بامها بروید و ببینید، درست است ما پشت بامها را می بینیم اما هجوم ماموران را به خانههای مردم هم می بینیم، یا اینکه ایشان از حقوق بشر صحبت میکند و آزادی هشتاد زندانی امنیتی را به فال نیک میگیرد، در حالیکه بر اساس آخرین آماری که چند روز پیش منتشر شد، از زمان روی کار آمدن حسن روحانی تا به امروز دویست و سیزده زندانی اعدام شدند و ایشان هم میگوید ما میخواهیم زندانها خالی باشد و نمیگوید زندانیها را آزاد میکنیم، بله اگر این تعداد اعدامی را در نظر بگیریم صحبتهای ایشان معنا و مفهوم پیدا میکند و در فاصله کوتاهی زندانها خالی می شوند.
از حقوق بشر صحبت میکند در حالیکه دو تن از شخصیت های برجسته به نامهای مهندس میرحسین موسوی و مهدی کروبی برخلاف قوانین جمهوری اسلامی در حصر خانگی به سر می برند و از آزادی و دیگر امکانات محروم هستند. در تمامی این روزها دلم برای انسان هایی مثل عباس امیرانتظام سوخت که معاون نخست وزیر و سخنگوی دولت موقت بود،که سفیر آمریکا رفته بود به ساختمان نخست وزیری و با ایشان ملاقات کرده بود، اما بعد از این ملاقات ایشان به حبس ابد محکوم شد و بهترین سال های عمر خود را در زندان گذراند، اما حالا وزیر امور خارجه ایران مینشیند در کنار آقای جان کری وزیر امور خارجه آمریکا و همزمان با این رخداد به فاصله بیست و چهار ساعت در نماز جمعه تهران شعار مرگ بر آمریکا سر میدهند و خامنهای هم سکوت مطلق کرده است و تمام روزنامهها و سایتها در داخل ایران طوری تغییر جهت دادهاند که غیر قابل تصور است و اکبر هاشمی رفسنجانی در جلسه خود با ایثارگران و دانشجویان در جواب به سخنان اینها میگوید: اگر این سخنان را قبل از انتخابات به زبان آورده بودید، باید به وزارت اطلاعات پاسخ میدادید، اما حالا آنها هستند که باید به شما جواب بدهند و به صراحت کامل میتوان گفت که تیم اعزامی جمهوری اسلامی با دریوزگی و التماس برای ارتباط با سران آمریکا عازم این کشور شده بودند،که در نهایت با کم توجهی آنها رو به رو شدند و رسانههای داخلی از اینکه نباید با آمریکا روابط داشته باشیم سخن نمیگویند و جمهوری اسلامی اینها را یک پیروزی میداند، اما خود حکومت مهم نیست، مهم این است که منتقدان هم این را یک پیروزی میدانند و هاشمی رفسنجانی در همین سخنان میگوید اگر این هشت سال ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد نبود ایران به یکی از قدرتها تبدیل شده بود، اما انگار نه انگار که سی و چهار سال با پا نگذاشتن به جلسه برای تعامل با آمریکا عمر و اعتبار مردم عزیز ایران را از بین بردند و هدر دادند و اینها در این سی و چهار سال تمام فرصتها را از دست دادند و صفحهای سیاه از تاریخ ایران را رقم زدند. به طور مثال در جریان پنجاه و چهار گروگان سفارت آمریکا، ایران حدود بیست و یک میلیارد دلار ذخیره ارزی در آمریکا داشت، مردم و این دانشجوها که بعدها هم صاحب پستها و مقام هایی شدند، حمله کردند و اعضای این سفارتخانه را دستگیر کردند و بعد هم به درخواستهای جوامع بین الملل و آمریکا و تمام امتیازهایی که قرار بود به ایران داده شود جواب منفی دادند و آنقدر جواب منفی دادند تا اینکه آقای نبوی به جلسهای در الجزایر رفت و قراردادی بست که گروگانها را آزاد کنند و ذخایر ارزی ایران را هم پس نگیرند و امتیاز پشت امتیاز به آمریکاییها دادند و صدا از هیچکس در نیامد و در جنگ ایران و عراق تمام دنیا واسطه شدند و خواستار پایان جنگ شدند، حتّی کشور عربستان گفت که جنگ را تمام کنید و ما خسارات را به شما پرداخت میکنیم، اما باز هم حاکمان خودکامه جمهوری اسلامی قبول نکردند، تا کار را به جایی رساندند که خمینی جام زهر را نوشید و صلح کردند و غرامت که نگرفتند به کنار، ایرانی ها عراق را بازسازی کردند.
حالا هم بعد از اینکه سی و چهار سال از حکومت این نظام گذشته و مردم ایران را به خاک سیاه نشانده اند و و کارخانهها و چرخه اقتصاد را از بین بردند و اعتبار ایران را در عرصه بین الملل نابود کردهاند، باز با گفتن تغییر لحن در صحبتهای آقای اوباما و آمریکا و دیگر قدرت ها قصد فریب مردم ساده دل ایران را دارند، اما با گذشت زمان اندکی دست این دغل بازان بیش از پیش برای مردم ایران و جامعه بین الملل آشکار می شود و ماهیت و چهره کثیف و خونخوار جمهوری اسلامی نمایان میشود.