ا

شهرام تابع محمدی

شهرام تابع محمدی

مسال سیزدهمین سال تولد جشنواره جهانی سینمای دیاسپورا است. درست همسن پسرم شاهین که قدش دارد از من بلندتر می شود. دیاسپورا هم مثل دخترم می ماند. درست مثل یک تین ایجر دارد شخصیت خودش را پیدا می کند و دوستان خودش را دارد و علاقه هایش با آن روزهای کودکی فرق کرده اند. خیلی هم عاقل تر شده است و دیگر سربه هوا نیست و می داند باید به دیگران احترام بگذارد تا احترام جواب بگیرد.

سال پیش سحر زرهی درباره روزهای اول دیاسپورا به درستی نوشت مثل کلوپ فیلم کوچکی می مانست که تعداد اعضایش آنقدر کم بود که تا آخر روز همه همدیگر را با اسم کوچک صدا می کردند. امروز که به جشنواره نگاه می کنم می بینم اگرچه دیگر کوچک نیست اما هنوز هم آن صمیمیت را حفظ کرده که آدم ها همان جلسه اول و دوم با هم آشنا می شوند و دوست می شوند و بیرون جشنواره هم به دوستی شان ادامه می دهند. جشنواره هم این میان دوستان خودش را پیدا کرده است از هنرمندان اسم و رسم داری مثل اتوم اگویان و آرسینه خانجیان که چند سال پیش تلفن کردند و گفتند می خواهند با دیاسپورا همکاری کنند تا دپارتمان سینمای دانشگاه تورونتو که دانشجویانش را گاه به گاه برای یک دوره آموزشی چند ماهه به جشنواره معرفی می کند و این دوره را بخشی از برنامه تحصیلی آنان به حساب می آورد و تا همان دانشجویان که بعد از این دوره با دیاسپورا می مانند و به همکاری شان ادامه می دهند.

فیلم هایی که در سیزدهمین جشنواره دیاسپورا حضور دارند

فیلم هایی که در سیزدهمین جشنواره دیاسپورا حضور دارند

اما این موفقیت ها مدیون یک همکاری همه جانبه است. اگر همه این آدم های خوبی که بی مزد و منت برای جشنواره کار می کنند نبودند قدم از قدم نمی شد برداشت. کسانی مثل پال دسیلوا که چند سال است در کنار تدریس سنگین اش در دانشگاه رایرسون و مدرسه فیلم تورونتو همراه من جشنواره را مدیریت می کند. همین طور هادسون مورا با آن قیافه جدی اش که دانشجویانش را می ترساند در کنار فستیوال مثل یک دوست و همراه ایستاده است. یا کارل برونتلند که از بهترین وکلای هنری در تورونتو است و در طول سال کارهای حقوقی جشنواره را انجام می دهد (که اگر نبود می بایست ساعتی پانصد ششصد دلار به وکیل دیگری پول می دادیم) و در طول جشنواره پشت میز می نشیند و بلیت می فروشد و دم در بلیت ها را پاره می کند. همین طور مژگان شریفی که مدیر اجرایی جشنواره هست و مواظب است تا کارها به موقع انجام شوند. نیلوفر افشار ترافیک فیلم را با دقت ساعت های ساخت سوئیس پیش می برد، لون هفتوان مثل آچار فرانسه همه کاره ی جشنواره است و هر کاری که سخت تر از آن نباشد را به انجام می رساند، کارولاین کریشنر را همه سینمایی نویسان تورونتو دیگر به عنوان رابط رسانه ای جشنواره شناخته اند، عایشه جمال ده سالی است که با جشنواره است از آن زمان که دانشجوی دکترای مطالعات دیاسپورا بود تا امروز که خودش استاد این رشته است، پوسترهای پنج شش سال اخیر را علی کامران طراحی می کند و هر سال صدها تعریف درباره طراحی اش می شنوم و هر سال از من می پرسد چه طرحی در نظر دارم و بعد از این که به همه طرح هایی که با هیجان برایش تعریف می کنم با دقت گوش می کند پوستری طراحی می کند که حتا اشاره ای به آن چه من گفته ام در آن دیده نمی شود اما زیبایی اش چشمانم را خیره می کند و زبانم را بند می آورد، ان بایین که همیشه دوست دارد در پس زمینه بماند و از همان جا ایده هایش را مطرح کند و بی انتظار کمکی آن ها را اجرا کند، گای هاسکینز که می گوید آمده است چیز یاد بگیرد اما آنقدر که به من و دیگران آموزش داده چیزی پس نگرفته است، و گلبرگ رکاب طلایی که از سال پیش به جمع مان پیوست و دید سینمایی محشری دارد و همیشه کارهایش را زودتر از موقع تمام می کند. به این جمع باید بسیاری داوطلبان دیگر را اضافه کرد که هرسال در پیش بردن جشنواره بی دریغ کمک می کنند.

اما اگر از من بپرسند به چه چیز جشنواره بیش از هر چیز افتخار می کنم بی درنگ می گویم توانایی کشف استعدادهای جدید. در دوازده سال گذشته فیلمسازان بسیاری بودند که اولین فیلم های شان در جشنواره دیاسپورا به نمایش درآمد و بعد به شهرت ملی یا جهانی رسیدند. نمونه هایش:

عبداللطیف کشیش، فیلمساز فرانسوی، که امسال نخل طلای جشنواره کان را برد اولین فیلم مهمش “جاخالی” (L’esquive) را جشنواره دیاسپورا برای اولین بار در کانادا نمایش داد و نه جشنواره تورونتو.

اولین فیلم هانی ابو اسد، سینماگر فلسطینی، “فورد ترانزیت” (Ford Transit) بود که در جشنواره دیاسپورا به نمایش در آمد پیش از آن که با “اینک بهشت” (Paradise Now) و امسال با “عمر” (Omar) به شهرت جهانی برسد و نامزدی اسکار و بسیاری جایزه های برلین و کان را به خود اختصاص دهد.

وجدی مؤود، نمایشنامه نویس و فیلمساز کانادایی که با “لیتورال” (آب کم عمق) (Litoral) به شهرت رسید و با “شعله ور” (Incendies) نامزد اسکار شد و فیلم اولش پیش از آن که به ناگهان مورد توجه جهانی قرار گیرد در دیاسپورا به نمایش درآمد.

رامین بحرانی با “دستفروش” (Man-push Card) و “اوراقچی” (Chop Shop) شروع کرد که هر دو در جشنواره دیاسپورا شرکت داشتند و آخرین فیلمش “به هر قیمت” (At Any Price) در بخش گالای جشنواره تورونتو به نمایش درآمد.

به این ها باید چند نام دیگر اضافه کرد مثل روبا نددا و سوواد البوهاتی دو فیلمساز زن، اولی کانادایی و دومی فرانسوی که هر کدام در کشور خودشان به شهرت رسیده اند و اولین فیلم های کوتاه شان را در جشنواره دیاسپورا به نمایش در آوردند.

می خواهم در این جا از استعداد جدیدی اسم ببرم که باید چشم انتظار موفقیت هایش در آینده باشیم. ایگور درلیاکا فیلمساز جوانی است که به تازگی درسش را در دانشگاه یورک تمام کرده. دو فیلم کوتاه او به نام های “زن بنفش پوش” و “فیوز” را در جشنواره دیاسپورا نمایش داده و باید چشم انتظار کارهای بزرگی از او در سینمای کانادا باشیم.

بین سئوال هایی که درباره جشنواره سینمای دیاسپورا از من می شود دو تا خیلی تکرار می شوند: این که چند فیلم هر سال به جشنواره می رسد؟ و این که آیا همه فیلم هایی که به جشنواره می رسند را من می بینم؟

تعداد فیلم هایی که به جشنواره می رسند در چهار سال اخیر جهش بزرگی نسبت به سال های پیش پیدا کرده است و به بیش از سیصد فیلم رسیده است. بازبینی و انتخاب از بین این فیلم ها کار ساده ای نیست. اگر در نظر بگیریم که دست آخر بین بیست و پنج تا سی فیلم در برنامه جشنواره گنجانده می شود با یک حساب کوچک می توان فهمید که تقریبا یک فیلم از هر ده فیلمی که به جشنواره می رسند انتخاب می شود. این است که احتمال انتخاب در جشنواره های بزرگ مثل تورونتو ـ که تقریبا از هر ۲.۵ فیلم یکی نهایی می شود ـ چند برابر بیشتر است. خود این مطلب جواب سئوال دوم را هم می دهد: نه، من فرصت دیدن همه فیلم هایی که به جشنواره می رسند را ندارم. پس چگونه فیلم ها انتخاب می شوند؟

فیلم ها در سه مرحله بررسی می شوند. در مرحله اول، خلاصه داستان فیلم ها خوانده می شوند و آن ها که قطعا با موازین جشنواره همخوانی ندارند کنار گذاشته می شوند. این تعداد معمولا ۴۰ تا ۵۰ فیلم است. باقی فیلم ها به هیئت انتخاب فرستاده می شوند. در این مرحله به نکات مختلف فیلم امتیاز داده می شود و در پایان فیلم قبول یا رد می شود. در این مرحله نزدیک به دویست فیلم کنار گذاشته می شوند. فیلم های قبول شده معمولا چیزی در حدود ۵۰ تا ۶۰ فیلم هستند. من فقط این فیلم ها را می بینم. دیدگاه مرحله سوم و آخر کاملا متفاوت است. در این مرحله به ارزش های هنری یا اجتماعی فیلم کار نداریم (چون این ها پیش از این بررسی و قبول شده اند)، بلکه به ایجاد تعادل در برنامه نهایی نگاه می کنیم. یعنی این که از فرهنگ ها و کشورهای مختلف فیلم داشته باشیم. به این ترتیب اگر مثلا ده فیلم ایرانی و تنها یک فیلم آفریقایی داشته باشیم برتری با فیلم آفریقایی خواهد بود. این گونه گونی فرهنگی را در برنامه های هر سال جشنواره می توان دید. در عین حال برای ما مهم است که فیلم ها برای اولین بار در تورونتو به نمایش درآیند (با چند استثنا).

جشنواره امسال

بخش اصلی جشنواره امسال به نگاه به سینمای دیاسپورای آمریکای لاتین اختصاص دارد. هفت فیلم از چهار کشور این منطقه در برنامه گنجانده شده است. همچنین، بزرگداشت گلوبر روشا سینماگر برجسته برزیلی هم در برنامه است. اما پیش از پرداختن به سینمای آمریکای لاتین می خواهم فیلم های ایرانی را معرفی کنم. همین طور امیدوارم هفته آینده فرصت پیدا کنم تا تنها به معرفی سینمای گلوبر روشا بپردازم.

امسال دو فیلم بلند و یک فیلم کوتاه ایرانی و یک فیلم فرانسوی/آمریکایی با بازی گلشیفته فراهانی در برنامه جشنواره است: “پرویز” (Parviz)، ساخته مجید برزگر و با بازی لون هفتوان از ایران؛ “خیابان مارجینال” (Marginal Road)، ساخته یاسمن عامری از کانادا (مونترآل)؛ و فیلم کوتاه “سکوت” (Resilience) ساخته دردانه دادویی از کانادا (تورونتو). همین طور فیلم “درست مثل یک زن” (Just Like a Woman) ساخته رشید بوشارب از فرانسه/آمریکا با بازی گلشیفته فراهانی.

“پرویز” (لون هفتوان) مرد پنجاه ساله ای است که هنوز در خانه پدر زندگی می کند. وقتی پدر تصمیم به ازدواج مجدد می گیرد و از پرویز می خواهد که به آپارتمان دیگری نقل مکان کند زندگی روزمره پرویز به هم می ریزد. پرویز تصمیم می گیرد از همه اهل محل حتا سگ های محله انتقام بگیرد. بازی لون هفتوان ستون اصلی فیلم است. “پرویز” جوایز بسیاری در جشنواره های جهانی ـ از جمله سن سباستین ـ به دست آورده. لون هفتوان در نمایش فیلم حضور دارد و در پایان با بیننده ها به گفتگو می پردازد. “پرویز” برای اولین بار در تورونتو به نمایش عمومی در می آید.

“خیابان مارجینال” فیلم زیبایی است از یاسمن عامری، هنرمند عکاس ایرانی ساکن مونترآل. فیلم به موضوع مهاجرت و تبعید نگاه می کند. مارجینال نام خیابانی در لیسبون (پرتغال) است شهری که یاسمن و همسرش بعد از خروج از ایران و پیش از ورود به کانادا در آن زندگی کردند. در چارچوب یک مستند تجربی، یاسمن نگاهی عاطفی به گذشته و حال و موضوع هویت نگاه می کند. یاسمن عامری در نمایش فیلم حضور دارد و با بیننده ها به گفتگو خواهد پرداخت. این اولین نمایش فیلم در تورونتو است.

“سکوت” ساخته زیبایی است از دردانه دادویی. در این فیلم کوتاه که پیش از “خیابان مارجینال” به نمایش در خواهد آمد دردانه به پرانتزی کوتاه از زندگی یک دختر جوان ایرانی در تورونتو توجه می کند و به دلیل سکوتش درباره علت فرارش از ایران. دردانه در نمایش حضور دارد و با بیننده ها گفتگو خواهد کرد. جشنواره دیاسپورا اولین جشنواره ای است که “سکوت” در آن به نمایش در می آید.

در “درست مثل یک زن”، گلشیفته فراهانی نقش زن مهاجری از شمال آفریقا را بازی می کند که در تنگنای سنت های کهنه دارد خفه می شود. آشنایی و دوستی او با ماریلین (سی ینا میلر) فرصتی به هر دو می دهد تا خود را از قید و بند آزاد کنند و به دنبال آرزوهای شان بروند. این اولین نمایش فیلم در کانادا است.

سینمای دیاسپورای آمریکای لاتین

دو فیلم از کوبا، دو فیلم از مکزیک، دو فیلم از برزیل، و یک فیلم از آرژانتین، سمینار سینمای گلوبر روشا، و کنسرت آماندا مارتینز مجموعه دیاسپورای آمریکای لاتین را در جشنواره امسال می سازند.

جشنواره با فیلم “یک شب” (Una noche) شروع می شود و با “آنتونیو داس مورتس” (Antonio das Mortes) از گلوبر روشا خاتمه می یابد. “یک شب” فیلمی بود که کمتر از یک سال پیش در جشنواره ترایبکا همه را شوکه کرد. نه تنها به خاطر ساختار زیبای فیلم ـ که چندین جایزه از ترایبکا و همین طور برلین را به خود اختصاص داد ـ بلکه به این دلیل که بازیگران اصلی فیلم که برای شرکت در جشنواره به نیویورک آمده بودند به آمریکا پناهنده شدند. جالب تر این که داستان فیلم درباره سه جوان کوبایی است که می خواهند از کوبا فرار کنند و به آمریکا پناهنده شوند. موسیقی زیبای فیلم از مهم ترین ستون های آن است. “یک شب” برای اولین بار در تورونتو به نمایش در می آید و دیدن آن را به همه توصیه می کنم.

“عشق مزمن” (Amor cronico) کمدی موزیکال جذابی است با شرکت کوکو دیامانتس خواننده مشهور کوبایی ساکن نیویورک. در “عشق مزمن” کوکو برای یک سری کنسرت به کوبا باز می گردد. فیلم بیشتر به موسیقی زیبای دیامانتس می پردازد و داستان فیلم تنها بهانه ای است تا صحنه های موسیقی را به هم ربط دهد. این اولین نمایش “عشق مزمن” در کانادا است.

“اینجا و آنجا” (Aqui y alla) داستان مرد مهاجر مکزیکی است که برای دیدار با خانواده اش به مکزیک بازگشته است. همسرش هنوز همان مهربانی های سابق را دارد اما دخترش دیگر آن کودک ناز سابق نیست. مرد می خواهد با پولی که با کار کردن جمع کرده است زندگی جدیدی شروع کند و آرزوهایش را به عمل درآورد. “اینجا و آنجا” به دلیل زیبایی های سینمایی اش و به خاطر تصویر متفاوتی که از جامعه مکزیک ارائه می دهد در جشنواره های بسیاری تحسین شده است. این اولین نمایش “اینجا و آنجا” در کانادا است.

“دوچرخه” (Ciclo) ساخته دیگری از مکزیک است. در سال ۱۹۵۶ دو برادر تصمیم می گیرند با دوچرخه از شهری در مرکز مکزیک تا تورونتو سفر کنند. سفری که برای همیشه زندگی شان را عوض می کند. یکی از این دو برادر گوستاوو مارتینز پدر آماندا مارتینز یکی از مشهورترین خواننده های جاز و فولک آمریکای لاتین است که در تورونتو ساکن است. آماندا وقتی فهمید که این فیلم را در تورونتو نمایش می دهیم پیشنهاد کرد که برای حمایت از این فیلم و جشنواره دیاسپورا کنسرتی برگزار کند. تنها تعداد کمی از بلیت های این فیلم و کنسرت باقی مانده است. “دوچرخه” برای اولین بار در تورونتو به نمایش در خواهد آمد. آندریا مارتینز، کارگردان و گوستاوو مارتینز، بازیگر فیلم مهمان جشنواره از مکزیک هستند. آماندا مارتینز هم در کنار پدر و دختر عمویش در پایان فیلم با تماشاچیان به گفتگو خواهد پرداخت.

از برزیل دو فیلم از ساخته های گلوبر روشا به نمایش در خواهند آمد به نام های “زمین وارده” (Terra em transe) و آنتونیو داس مورتس. سعی می کنم هفته آینده مطلب کاملی درباره سینمای گلوبر روشا و این دو فیلم بنویسم.

“بچه گی پنهان” (Clandestine Childhood) نام فیلمی از آرژانتین است. در سال ۱۹۷۹ خوان، پسری دوازده ساله، به همراه پدر و مادرش که عضو یک سازمان چریکی هستند مخفیانه به آرژانتین بر می گردند. خوان بی آن که از مفهوم مبارزه پدر و مادرش باخبر باشد باید به دقت رعایت مسائل امنیتی را بکند. اما او احتیاج به بچه گی و سرخوشی هم دارد و این کاری است که باید پنهانی به انجامش برساند. “بچه گی پنهان” جوایز بسیاری را در جشنواره های مختلف به دست آورده است.

جشنواره امسال فیلم های دیگری را هم در برنامه دارد که می توانید با مراجعه به وب سایت جشنواره از آن ها با خبر شوید.

جشنواره از اول تا پنجم نوامبر در Innis Town Hall, 2 Sussex Ave وCarlton Cinemas, 20 Carlton St.  برگزار خواهد شد. بلیت ها را می توانید از وب سایت جشنواره خریداری کنید.

www.diasporafilmfest.com

* دکتر شهرام تابع‌محمدى، همکار تحریریه ی شهروند، بیشتر در زمینه سینما و گاه در زمینه‌هاى دیگر هنر و سیاست مى‌نویسد. او دارای فوق دکترای بازیافت فرآورده های پتروشیمی و استاد مهندسی محیط زیست دانشگاه ویندزور است. در حوزه فیلم هم در ایران و هم در کانادا تجربه دارد و جشنواره سینمای دیاسپورا را در سال ۲۰۰۱ بنیاد نهاد.

shahramtabe@yahoo.ca