شهروند ۱۲۵۰
رویدادهای همبستگی با اعتراضات اخیر مردم ایران همه جور رویداد و جنبش را در خارج از ایران دامن زدهاند. وقتی برنامهای به طور مشترک توسط کانون فرهنگی بهآذین، هفتهنامهی شهروند و گروه دوچرخهسواران برای حقوق بشر در ایران برگزار شود دیگر میتوان حدس زد که قرار نیست رویدادی مشابه رویدادهای دیگر را شاهد باشیم.
هفتهی گذشته جامعهی ایرانی تورنتو شب سبز و طنازانهای را در سالن بورگوندیِ شهرداری سابق نورت یورک تجربه کرد. مهمان اصلی برنامه آقای نصرتالله نوح، طنزپرداز و شاعر مقیم سنخوزهی کالیفرنیا، بود که در دو نوبت ۴۰ دقیقهای برای مردم صحبت کرد و شعر خواند و تمام حاضرین را مجذوب شیرینزبانی خود کرد.
آقای نوح حرفهایش را با گفتههایی شروع کرد که سراسر جلسهی پر شور و شلوغ دیشب خود گواه آن بود: شیرینی کلام فارسی و نقش آن، با توجه به ممنوعیت سایر هنرها، در مقابله با دیکتاتوریهای حکومتی و مذهبی. این بود که خود آقای نوح که سابقهی سیاسی قدیمی دارد و سالها جور زندان آریامهری را کشیده است، طنز خود را برای همبستگی با مردم ایران “طنز سبز” نامیده بود.
آقای نوح در دو نوبت سخنرانی خود نگاهی به تاریخ طنز ایرانی داشت و البته این تاریخنگاری خود طنازانه و اشاره به اشعار بزرگان طنز ایرانی بود که ایشان همه را از بر میخواند. از انوری و ناصرخسرو تا سنایی و عطار. از عبید تا ایرج میرزا. از اخوان ثالث تا نسیم شمال. از محمدعلی افراشته تا ذبیح بهروز. از فریدون توللی تا یزدانبخش قهرمان (که جمعی از اقوامش در سالن حضور داشتند). و البته اگر کسی شب فرصت این را مییافت تا به همراه آقای نوح و دوستانش شام را در رستوران شمال صرف کند بازخوانی یکی از قدیمیترین شعرهای احسان طبری را نیز شاهد میشد.
موضوعی که برای بسیاری از حاضران جالب توجه بود حافظهی حاضریراقِ آقای نوح بود که همه چیز را به خوبی به یاد میآورد. او در طول جلسهی آن شب بیش از چند صد بیت را از حافظه برای حاضران خواند. آقای نوح، که کتابهای خاطرات و شعر و سیدیهایش دم در تند تند به فروش میرفت، لحظاتی کوتاه نیز از تجربهی زندان خود گفت. از این گفت که از زندان به عنوان فرصتی برای آموزش استفاده کرده و سروده که “دانشگاه خلق است اکنون پهنهی زندان” و البته به این اشاره کرد که زندانهای بعدی جمهوری اسلامی فرصتی برای هیچ کاری به آدمها نمیدادهاند.
درست است که آقای نصرتالله نوح مهمان اصلی و ستارهی مراسم شب جمعه بود اما ستارههای پرفروغ دیگری نیز در این شب درخشیدند و حاضران را به وجد آوردند. از جمله مانلی و آراز نایب پاشایی برای حضار اجرای موسیقی کردند.
پخش اسلایدشویی از پوسترهای حمایتی از جنبش مردم ایران در سراسر جهان، سخنانی در مورد سابقهی سرودهای مردمی ایران، اجرای زیبای رقص از لادن لطفی و اجرای موسیقی گیلانی توسط آرش آزادمنش، نوژن رحمانی و محمد کمالی (این بخش از برنامه با حمایت کانون دوستداران گیلان برگزار شد). اجرای موسیقی گیلانی بخصوص مورد توجه بسیاری از گیلانیها و غیرگیلانیهای حاضر قرار گرفت و مگر میشود با تمهای لهستانی، روسی و زبان شیرین گیلکی به وجد نیامد؟
البته در میان همهی اینها سر و کلهی فعالان گروه “دوچرخهسواری برای حقوق بشر در ایران”، یکی از سه گروه برگزارکننده، هم پیدا شد و سه تن از آنان سخنانی در مورد گروه خود بیان کردند.
شب طنازانهی سبز نه تنها برای حاضران به یادماندنی بود که میشد دید آقای نوح نیز از بودن در میان تورنتوییهای مهماننواز و دیدار مجدد دوستان و یاران قدیمی بسیار دلشاد است.