وقتی شاه شاهان ما پیغام می دهد به جناب اهورامزدا که جان جدت ما را از شر دروغ و دشمن و خشکسالی نجات بده، یعنی که از روز ازل، خلقت ما به خنسی خورده. اول دست به دامان اهورا مزدای باستانی شدیم، افاقه نکرد. رفتیم سراغ اهورامزدای لوس آنجلسی، بخشکی شانس، هر چهارصدتا هواپیمایش پنچر شد. شیرجه زدیم توی چاه جمکران، داغان شدیم چون چاه را آسفالت کرده بودند. آفتابه دار مسجد شاه را بردیم کره ماه تا شاید مثل ماه چهارده، شب تاریکمون رو روشن کنه، بی فایده بود. تنوع طلب شدیم. سبز، سیاه، بنفش، چهارفصل (خوشبختانه در جایی به دنیا آمده ایم که به جای چهار فصل چهل فصله) سودی نداشت. تک و تنها نشستیم پای فیس بوک و کلی دوست پیدا کردیم و از تنهایی دراومدیم و هی لایک زدیم تا بلکه از اون تو اهورا مزدایی به شکل جنس مخالف درآد و از تنهایی نجاتمون بده. بازم بخشکی شانس. تنهاتر از تنها شدیم. از ژاپنی ها هم یاد نگرفتیم که وقتی فهمیدن اهورامزداشون بی خیاله، پروژه عبور از اهورا- مزدا رو کلید زدن و تونستند با خلق اهوراهوندا و اهورا تویوتا دنیا رو تسخیر کنند.
***
نمیرالمومنین های سنتی و پست مدرن
اون قدیم مدیما که بازار فروش دین و ایمان گرم بود و بارگاه باریتعالی جهت جلوگیری از بیکاری پیام بران، تند و تند مومن تولید می کرد، در هر نقطه ای از عالم خاکی و آبی امیرالمومنینی به نیابت از خدای خود، خدایی می کرد و حاکم جان و جهانِ مردم بود. و مردم هم پس از مدتی اگر از امیرالمومنینی ناراضی یا دلزده می شدند، با انقلاب یا اصلاحات امیرالمومنین قدیمی را بر می داشتند و یک امیرالمومنین آکبند می گذاشتند جایش. اما، امیرالمومنین ها نیز به تدریج مثل آنتی بیوتیک، نسبت به تغییرات جوی مقاوم تر و ضد ضربه تر شده و پس از قرنها تبدیل شدند به نمیرالمومنین. “دی رینه”شناسان می گویند نمیرالمومنین های فعلی که فسیل های همان امیرالمومنین های قدیمی هستند، دو دسته اند. مدل سنتی که مشهورند به اصولگرایان سنتی یا پیروان ولایت فقیر و نمیرالمومنین های پست مدرن مثل فیدل خان و حافظ اسد و کیم جونگ جَنگ. نمیرالمومنین های پست مدرن چون اعتقاد عملی به ولایت رفیق دارند با پسران و برادران خود واقعا رفیق اند و وقت رفتن با سخاوتمندی تمام، جمهور و مملکت را بدون خین و خین ریزی تحویل وارث می دهند و با این عمل پسندیده هم خیال خودشان را راحت می کنند و هم از تفرقه در میان اپوزیسیون علاف جلوگیری می نمایند. در مقابل، نمیرالمومنین های سنتی گرچه عملی اند و به ولایت فقیر اعتقاد دارند اما مثل فقیری که چشم دیدن فقیر دیگر ندارد، حاضر نیستند حتی آبدارچی و منقل دار بیت را مفت به غیر خود بدهند. والا اگر مانند نمیرالمومنین های پست مدرن، مملکت را با اموال منقول مثل ساکنان مملکت و اموال غیر منقول مانند کوه و کمر، دو دستی تحویل پسران و اخوان می دادند و دمِ درِ مملکت با خط نستعلیق روی تابلو می نوشتند “تجارتخانه کاسترو و اخوان”، مجبور نبودند هر روز انتخاباد برگزار کرده و توی دنیا تابلو شوند.
***
مخالفان ولی فقیه
احمد خاتمی سخنگوی ولی فقیه در روزهای جمعه، گفته که پنج جریان در ایران مخالف ولایت فقیه اند.
گروه نخست فقیهانی که دلی دلی می کنند چون «ادله» آنها با ولایت فقیه مطابقت ندارد، یعنی خودشان صاحب رساله اند و برای آغا تره هم خرد نمی کنند. اینها تضعیف نظام جمهوری اسلامی را حرام میدانند چون می ترسند نان خودشان هم آجر شود. گروه دوم کسانی اند که «شبهه» دارند و شبهات آنها باید توسط بغل دستی های ولی فقیه پاسخ داده شود. یعنی حق حساب شان را به موقع پرداخت تا جفتک پرانی نکنند. گروه سوم افرادی اند که اصل ولایت فقیه را پذیرفته اند، اما سر فرعیات اختلاف دارند. بی ناموس ها دیواری کوتاهتر از رهبر سراغ ندارند و با شخص ولی فقیه مخالفند و حرفشان این است که ما نیز بیل به کمرمان نخورده و فریاد می زنند حاجی انا شریک. و طفلک رهبری مخالفتی با این افراد ندارد چون زورشان به این دسته هم نمی رسد. گروه چهارم کسانی اند که علیه ولایت فقیه هستند، اما تا زمانی که به دنبال شبهه افکنی در دین و کشور نباشند و فقط به فکر کاسبی و پول درآوردن باشند، نظام نیز بی خیال اینهاست. اما طرف اصلی ما پنجمین گروه اند، میلیونها نفری که شعار می دادند مجتبی بمیری رهبری را اصلا نبینی و رهبری موافق سرویس کردن این گروه است اما می ترسند این بار شعار بدهند رهبری بمیری مجتبی رو نبینی.
* اسد مذنبی طنزنویس و از همکاران تحریریه شهروند است. مطالب طنز او علاوه بر شهروند، در سایت های گوناگون اینترنتی نیز منتشر می شود. اسد مذنبی تاکنون دو کتاب طنز منتشر کرده است.