از صف ما چه سری رفت و گرامی گهری…*
شهروند : بزرگ بود و از اهالی امروز بود و با تمام افق های باز نسبت داشت… وقتی خواستم گزارش گونه ای از مراسم یادبود و بزرگداشت دکتر قدیریان که هفته پیش در هتلی در شهر پلینو در دالاس برگزار شد تهیه کنم، هر چه کردم تا با حذف قسمتی و تنها با اشاره به چند سطری از شعر سهراب سپهری، بابی بر این نوشته بگشایم نشد!
سطر سطر شعر، دکتر قدیریان را فریاد می کرد. انگار سهراب، هموطن مهربان و دوست داشتنی و سخت کوش ما را می شناخته و هم برای او شعر را سروده است؛ دکتر قدیریان بزرگ بود، و از اهالی امروز بود، و با تمام افق های باز نسبت داشت… دکتر، زبان آب و زمین و طبیعت را خوب می فهمید، سخاوتمند بود، بسیار سخاوتمند بود، “…دست هایش هوای سخاوت را ورق می زد… ” و مهربانی را با تمامی قلب بزرگش نثار انسان ها می کرد.
برنامه با خوشامدگوی از طرف دبیر نشریه شهروند دردالاس- خانم پروین کوه گیلانی آغاز و حسن زرهی سردبیر نشریه شهروند که از تورنتوی کانادا برای ایراد سخنرانی در این مراسم بزرگداشت شرکت کرده بود، اولین سخنران گردهمایی بود. او که طی دو دهه اخیر از نزدیک با دکتر دوستی و همکاری داشت از قلب بزرگش که در سینه جا نگرفت گفت.
زرهی در ابتدا به اهمیت کودکی بویژه سه سال اول زندگی کودک در سرنوشت و آینده ی او اشاره کرد، و بخت بلند دکتر قدیریان در داشتن مادری که مؤسس نخستین مدرسه دخترانه و پسرانه مختلط در سنگسر در ایران بود را مثال بختیاری پرویز کودک دانست، زیرا او از مادری زاده شده بود که هنگام اجبار به انتخاب میان دختران و پسران با این که منفعت و راحتی او در انتخاب پسران و داشتن مدرسه پسرانه بود، دختران را برمی گزیند و مدرسه دخترانه راه می اندازد. چنان مادری مهر و نقش مهم تربیتی خود را بر جان و جهان دکتر قدیریان می زند که این نشان بعدها بیشتر چهره می کند.
زرهی سپس از خدمات بی دریغ دکتر قدیریان به دیگران سخن گفت، از خصلت خدمتگزاری و مهرورزی او، مهری که ویژه مادران است و مادرانه! محبت بی دریغ و بی توقع به فرزندان بدون هیچ چشمداشتی. دکتر قدیریان از همین شیوه بهره می برد تا به هر کس که می توانست خدمت کند.
زرهی از عشق دکتر قدیریان به ایران و ایرانیان یاد کرد، عشقی که همیشه در سینه سرشار از مهر او شعله ور ماند و گفت: هنگام که روزنامه ی همشهری می خواهد با دکتر قدیریان برنامه ای برای پاسخ به پرسش های هموطنان در ایران داشته باشد، دکتر تمام توان اش را در این هم سخنی با هموطنان خود در درون ایران به کار می گیرد و زمان اندک برنامه -هر چند که به چند برابر افزایش می یابد- برای پاسخگویی مسئولانه اش و نیز استقبال هموطنان، کفاف پاسخگویی به همه ی پشت خط ماندگان را نمی دهد.
زرهی همچنین از پرونده بیماری در اصفهان گفت که وابستگان آن بیمار به رادیو پیام دوست در تورنتو که دکتر قدیریان برنامه داشت، تلفن کرده بودند و به دلیل تمام شدن زمان برنامه نتوانسته بودند با او صحبت کنند، و دکتر که همیشه از مسئولان برنامه می خواست که شماره تلفن شنوندگان برنامه اش را بگیرند تا بعد از برنامه پاسخگوی آنان باشد به خویشان این بیمار در کانادا زنگ می زند و سپس با خانواده او در اصفهان تماس می گیرد و درخواست می کند که پرونده بیمار را برای او بفرستند که بعد از مطالعه پرونده متوجه می شود که تشخیص بیماری و بالطبع مداوای آن نادرست بوده که با ارسال داروهای لازم بیمار را نجات می دهد. و البته از این نوع خدمات بی دریغ در کارنامه دکتر قدیریان فراوان است.
زرهی به گستردگی دامنه ی خوانندگان مطالب دکتر قدیریان نیز در شهروند اشاره می کند و می گوید با این که شهروند از نخستین نشریات فارسی زبان بوده که در فضای مجازی حضور پیدا کرده و وبسایت خود را داشته و تقریبا در همه جای جهان کمابیش خواننده داشته است، اما پس از حضور دکتر قدیریان و مقالات اوست که رابطه ی یک جانبه خوانندگان وبسایت و شهروند به ارتباط دو طرفه تبدیل می شود و خوانندگان برای طرح پرسش های خود از دکتر از سراسر جهان با شهروند تماس برقرار می کنند و دکتر با مهربانی و سعه صدر به پرسش های یکایک آنان پاسخ می داده است.
زرهی به تنوع خوانندگان نوشته های دکتر قدیریان اشاره کرد و گفت هنگام که دکتر براهنی نویسنده نامدار میهن ما در ابوظبی زندگی می کرده به من می گفت “من هر هفته به سایت شهروند برای خواندن مقالات دکتر مراجعه می کردم برای این اگر این کار را نمی کردم نمی دانستم که آن هفته چه بخورم و چه نخورم. “
همچنین هاشم حسینی مترجم و نویسنده درون ایران می گفت که هر هفته مقالات دکتر قدیریان را در وبلاگ خودش بازچاپ می کرده و جوانان بسیاری را می شناخته که در تکثیر مقالات دکتر و حتی چاپ و پخش آنها در میان مردم نقش داشته اند.
زرهی در بخش دیگری از سخنانش به خدمات بی دریغ دکتر قدیریان به همه مردم صرف نظر از ملیت و موقعیت و سلیقه و علاقه ی آنان اشاره کرد و از قول خسرو شمیرانی سردبیر هفته در مونتریال گفت که در مراسم یادبود دکتر همه آمده بودند؛ افریقایی ها، اروپایی ها، خاورمیانه ای ها، مسلمانان، یهودیان، بهائیان، چپ ها، راست ها، لیبرال ها، نویسندگان، هنرمندان، مردمان ساده و صمیمی و عادی، دارایان، نادارها. گویی نمایندگانی از همه جهان آمده بودند تا با دوست مردم، با دوست خویش، با یکی از خدمتگزاران بشر خداحافظی کنند.
زرهی به عکسی که سردبیر پیوند محمد رحیمیان از دکتر قدیریان گرفته و عکس روی جلد بروشور برنامه بزرگداشت او در دالاس بود، اشاره کرد و گفت این عکس به قول دوستم رحیمیان تصویر به نسبت کاملی از دکتر قدیریان است، آدمی خندان، شیک پوش، مهربان و آماده خدمت به خلق!
این گزیده ای بود از آن چه زرهی از کتاب ها و همکاری ها و دوستیها با قدیریان در برنامه گفت، تا یادش را گرامی دارد.
مراسم سپس با سخنان آقای علی تاجبخش، مدیر رادیو ایرانزمین دالاس ادامه یافت. ایشان از همکاری داوطلبانه و کمک های بی شائبه دکتر قدیریان در بهبودی کیفیت برنامه های رادیو ایرانزمین در بخش برنامه های حاوی اطلاعات پزشکی سخن گفت.
سخنران بعدی خانم رأفت، مسئول برنامه شب شعر و هنر و موسیقی در دالاس بود، که در مورد قدر و منزلت دکتر قدیریان و نیز جایگاه شایسته او سخنانی ارائه کرد.
پس از خانم رأفت آقای دکتر شرفپور از تجربه همکاری با دکتر قدیریان، از سفرهای ایشان – به خرج خودشان برای مشاوره و درمان بیماران تحت معالجه دکتر شرفپور- و از سفری به کانادا برای آشنایی با یافته های اخیر دکتر قدیریان گفت.
شرکت یکی از بیماران تحت درمان دکتر شرفپور که با وجود سختی در حرکت (تصلب عضلات) با تماس با برگزارکنندگان بزرگداشت به اصرار و به سختی خود را به هتل برگزاری مراسم رسانده بود تا از مهربانی ها و مشاوره های داوطلبانه پزشکی ایشان در امر مداوای خویش بگوید، تبلور مهری بود که دکتری انسان و عاشق در دل بیماران و انسان های نیازمند به کمک نشانده بود.
مراسم بزرگداشت با موسیقی زیبای ایرانی بوسیله سنتور که توسط هنرمند جوان هموطنمان آقای احسان مطوری اجرا شد ادامه یافت، و با سپاس خانم کوه گیلانی از شرکت حاضران و نیز حامیان برنامه:
رادیو ایران زمین
انجمن بختیاریهای آمریکای شمالی و مخصوصا آقای ایرج درویش
کانون دموکراتیک ایرانیان دالاس
برنامه شب شعر و موسیقی و هنر
فرهنگسرای ایرانیان دالاس
سازمان رنگین کمان
انجمن دوستی و همبستگی بانوان ایرانی آمریکایی فرهنگسرای ایرانیان تگزاس
انجمن همبستگی با مردم ایران- دالاس
برنامه تلویزیونی رو در رو
شورای بهرنگ
و همچنین خانم شهره مریدی و آقایان: کریم فروشانی٬ دکتر فرخ شرفپور ٬ سیاوش بهرامی و جمال واعظ پور به پایان رسید.
*این شعر سهراب سپهری توسط آقای زرهی در رثای دکتر قدیریان قرائت شد. و چه به جا و اندوهناک بود و به دل نشست، انتهای سروده ی سهراب که: رفت… و هیچ فکر نکرد، که ما میان پریشانی تلفظ درها، برای خوردن یک سیب، چقدر تنها ماندیم