توزیع سبد کالا به شهروندان

توزیع سبد کالا به شهروندان

از دست دادن غرور، عزت نفس و حرمت انسانی فرآیندی تدریجی است و زبانزد “قرم، قرم” ریشه در این واقعیت دارد.  زمانی که آیت الله خمینی به مردم وعده آب، برق و اتوبوس مجانی داد و گفت که “شما را به مقام انسانیت می رسانیم”، اگر چه چنان که خود بعدها اعتراف کرد “خدعه” و عوامفریبی می کرد، اما بعید است که می توانست حدس بزند که حکومتی که برپاکرده روزگاری به آنچه که امروز در نظام ولایت مطلقه فقیه می گذرد تبدیل شود.

البته، کوچک انگاری و تحقیر مردم بخش اجتناب ناپذیر همه نظام های خودکامه استوار بر کیش شخصیت است. برای آن که یک طرف بزرگ نمایانده شود، ناگزیر باید طرف دیگر را کوچک کرد.  وجود “برادر بزرگ” در نظام استالینیستی اتحاد جماهیرشوروی ناگزیر خرد و حقیر بودن مردم و دور بودن آنان از دایره تصمیم گیری را دربرداشت.  عظمت موهوم و ادعایی “مقام معظم رهبری” که ورد زبان پرقیچی های نظام ولایت مطلقه فقیه است، معنایی ـ حتی تلویحی ـ  جز این نمی تواند داشته باشد که بقیه افراد جامعه ـ با حفظ درجات و مراتب ـ، در برابر این “عظمت” کوچک و حقیرند.  حتی اگر شخص “مقام معظم” به زبان خود اعتراف کرده باشد که “جسمی علیل و ناقص و آبرویی اندک” دارد و در کارنامه اش نیز چیزی جز خیره سری و اشتباه های مکرر در مکرر ثبت نشده باشد.

یکی از راه های به نمایش گذاشتن این “عظمت” موهوم، بالانشینی است.  کسی که از فراز یک ساختمان ۵۰ طبقه به پایین می نگرد، طبعا مردم را به اندازه مورچه هایی کوچک می بیند و در قیاس با آنها دچار توهم “خودبزرگ بینی” می شود. راه دیگر، درمانده و نیازمند کردن مردم است که حرمت و عزت نفس آنان را از بین می برد.  در زمان بیان وعده آب، برق و اتوبوس مجانی توسط آیت الله خمینی، اگر مناعت طبع و عزت نفس بر خصلت ناپسند “رایگان طلبی” غلبه می کرد باید به او گفته می شد در کشوری که بر دریای ثروت های طبیعی ـ نفت، گاز، مس، سنگ آهن و… ـ قراردارد، وظیفه حکومت کارآمد تأمین آموزش، بهداشت و درمان و اشتغال برای مردم است و اگر به این وظیفه عمل کند، مردم کار می کنند و با حاصل کار خود از پس پرداخت بهای آب، برق و اتوبوس برمی آیند و نیازی نخواهد بود که حاکم آنها را برایشان “مجانی” کند.

اما وقتی حکومت نالایق و ناکارآمد باشد و حاکم اقتدار را در تحکم و سرکوب و توسل به شعار “النصربالرعب” ببیند، ناگزیر راهی جز این پیش روی خود نخواهد داشت که به شکل های گوناگون، مردم را درمانده، نیازمند و وابسته ب

توزیع سبد کالا ـ طرح مانا نیستانی

توزیع سبد کالا ـ طرح مانا نیستانی

ه خود کند.  حکومت آخوندی و پروردگان آن در این زمینه خاص مهارت زیادی دارند که ناشی از تجربه هایی است  که اندوخته اند.  در سال های اخیر کاربرد این تجربه ها رشدی بهمن وار یافته و با نهایت تاسف و شرمساری شأن و حرمت انسانی مردم را نشانه گرفته است: در سفرهای استانی دور اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، مردم نیازمند دنبال کاروان ریاست جمهوری کشانده می شدند تا نامه های درخواست های خود را به او بدهند.  در پایان ریاست جمهوری او اعلام شد که مردم بیش از ۲۱ میلیون نامه برای رییس جمهوری نوشته اند و او برای هر یک چکی به مبلغ ۴۰ هزار تومان فرستاده است.  در جریان به اصطلاح انتخابات دور دوم ریاست جمهوری او که به رأی گیری کذایی ۲۴ خردادماه ۱۳۸۸ انجامید، کاشف به عمل آمد که در روستاها و شهرهای برخی از استان ها، بین مردم سیب زمینی رایگان توزیع شده است.

بسیاری کارهای دیگر از این دست، و رشد فراگیر فقر و بیکاری موجب شد که به تدریج قبح دست دراز کردن به سوی حکومت از بین برود و این تجاوزهای آشکار به مناعت طبع، عزت نفس و حرمت انسانی عادی جلوه کند.  با این “عادی سازی” زمینه برای اجرای بزرگ ترین کلاهبرداری قرن یعنی طرح “هدفمندی یارانه ها” آماده شد و چنان استقبالی از آن از سوی مردم خام طمع شد که اعلام گردید شمار دریافت کنندگان یارانه از جمعیت کشور نیز بیشتر است!

افتضاح شرم آوری که در روزهای اخیر بر اثر اجرای طرح “توزیع سبد کالا” برپا شده و صحنه های زشت، دلخراش و مشمئز کننده ای که در رسانه ها به نمایش گذاشته می شود، فزون بر نشان دادن بی لیاقتی و ناکارآمدی دولت “تدبیر و امید” شیخ حسن روحانی، این را نیز نشان می دهد که شوربختانه جامعه بر اثر سیاست های ویرانگر نظام ولایت مطلقه فقیه، به بیماری حاد از دست دادن عزت نفس و حرمت انسانی و پذیرش خفت و حقارت مبتلا شده که درمان آن اگر دشوار در حد محال نباشد، چندان ساده هم نیست.

چند روز دیگر سی و پنجمین سالروز بختکی است که به دستاویز دین بر سینه مردم ما افتاده و باعث و بانی همه رویدادهای ناگواری است که با آن روبرو می شویم.  ۲۲ بهمن فرصت مناسبی برای اندیشیدن به این است که چرا چنین خوار شدیم؟!

 

 

* شهباز نخعی نویسنده در حوزه ی مسائل سیاسی، ساکن اروپا و از همکاران شهروند است.

Shahbaznakhai8@gmail.com