اردلان ده ساله بود که مادرش او را نزد یک پزشک همیوپات برد. او از سه سالگی که به کودکستان رفت با کودکان دیگر تفاوت داشت مرتب در حال بالا و پایین پریدن و از این طرف به آن طرف رفتن بود. وقتی به هیجان می آمد بال بال می زد، دستها و بازوهایش را به سرعت تکان می داد و سرجایش بالا و پایین می پرید.
از بس در حال حرکت بود نمی توانست به مطالب آموزشی، قصه خوانی یا موسیقی گوش فرا دهد. به نقاشی کردن و مشق نوشتن علاقه نشان نمی داد. مربیان نمی دانستند با او چه کنند. اردلان یا در حال حرکت بود و یا آنقدر در بازی اش سرش گرم می شد که از محیط اطرافش خبر نداشت و هیچکس نمی توانست او را از آن حالی که هست بیرون آورد، مخصوصاً وقتی که به بازی Video Game مشغول بود. تمرکز او در “همه یا هیچ” خلاصه می شد. علاقه ای نه به انجام تکالیف داشت و نه قادر بود آن را به اتمام برساند. هنگامی که به کلاس اول رفت، چون نمی توانست پا به پای دیگر کودکان جلو رود، جزو کودکان استثنایی، در برنامه مخصوص مدرسه قرار گرفت. پزشکان تشخیص به بیش فعالی داده بودند و برای او داروی Ritalin تجویز کرده بودند. پس از مصرف این دارو اردلان آرام گرفت ولی در عوض در رویا و خیال غرق شد. رفته رفته اشتهایش کم و کمتر شد و روز به روز لاغر و لاغرتر گشت. کلاس علوم و ریاضی اش را بیشتر دوست داشت ولی خواندن و نوشتن برایش کار بسیار سخت و دشواری بود چون با کوچکترین صدا حواسش پرت می شد. صدای کاغذ و یا راه رفتن کسی در راهرو تمرکز او را بر هم می زد. دستخط او قابل خواندن نبود چون نمی توانست روی یک خط مرتب و منظم بنویسد و صبر و حوصله مطالعه را اصلا نداشت. هنگامی که به مطب همیوپات مراجعه کرد دور ناخنهای تمام انگشتانش ملتهب و دردناک بود، زیرا به جای ورجه ورجه کردن پوست دور ناخنهایش را می کند تا جایی که به خون می افتاد. کف دست راستش سه زگیل درآمده بود. وضع مزاجی اش مرتب نبود و از یبوست شکایت داشت. شبها موقع خواب سرش خیس عرق می شد و گر می گرفت و بلند بلند حرف می زد. وسایلش را مرتب گم می کرد و یا در خانه یا مدرسه جا می گذاشت. انجام تکالیفش را هی به عقب می انداخت. حافظه اش تعریفی نداشت. شبها وقتی مادرش از او می خواست که مسواکش را بزند و لباس خوابش را بپوشد و به رختخوابش برود، کلافه می شد زیرا بعد از مسواک زدن یادش می رفت که چه باید می کرد. به مغزش فشار می آورد ولی یادش نمی آمد. باید چندین دفعه می پرسید تا بالاخره همه کارها را به ترتیب به انجام برساند. برای همین از دست خودش عصبانی می شد. عصبانیت خود را نمی توانست کنترل کند. داد و بی داد به راه می انداخت و درها را محکم به هم می کوبید. دست خودش نبود و به درمان احتیاج داشت ولی متاسفانه پزشکی رایج برای این اختلال راه حلی ندارد جز اینکه با داروهای شیمیایی علائم را پنهان کرده تا در مدرسه بتواند ساکت بنشیند. چون رفتارش با دیگر بچه ها متفاوت بود همیشه از خودش شک داشت، اعتماد به نفس در او تقویت نشده بود.
پس از شش ماه درمان و مراقبت به روش همیوپاتی، اردلان توانست Ritalin را کم کم کنار بگذارد، اشتهایش بهتر شد. وضع مزاجی اش طبیعی شد و عصبانیتهای او از بین رفت و التهاب انگشتانش بر طرف گردید. پس از ۱۸ ماه، در خواندن و نوشتن پیشرفت شایان توجهی نمود. در ریاضی و علوم توانست در سطح همسالان خود قرارگیرد. شبها قبل از خواب به مطالعه می پرداخت، مادرش از این موضوع خیلی خوشحال بود.
بیش فعالی، ADD/ADHD چیست؟
متخصصان این عارضه را نوعی اختلال پزشکی می دانند که علائم آن به صورت رفتاری بروز می کند. طبق آزمایشها و مطالعاتی که محققان انجام داده اند، معلوم شده کسانی که دچار ADD/ADHD می باشند سرعت و جریان انتقال پیامهای عصبی در قسمتی از مغز آنان به صورت متفاوتی انجام می گیرد. بیشتر کسانی که به این عارضه دچار می باشند از این شکایت دارند که مغزشان سریعتر از خودشان کار می کند. به همین دلیل فرصت تمرکز بر هر موضوع مشخص در زمان معین را ندارند و از این موضوع به آن موضوع منحرف می شود مثل وقتی که کانال تلویزیون را به سرعت عوض می کنید پس فرصت دیدن هیچ برنامه ای را نخواهید داشت. شایان ذکر است که هوش و ظرفیت مغزی اینگونه کودکان در حد طبیعی است ولی اشکال آنان در این است که نمی توانند چیزهایی را که می دانند به بقیه بفهمانند و مغزشان از این شاخه به آن شاخه می پرد، لذا قابلیتها و استعداهایشان نهفته می ماند. اینگونه کودکان به کمک مربیان زبده و پزشکان دلسوز نیاز دارند. مثل کسی که عینک می زند تا بتواند بهتر ببیند. به طور کلی در امریکا از هر ۲۰ نفر کودک یک نفر دارای ADD/ADHD می باشد. هشتاد درصد موارد ارثی است. در کلاس اول، چهارم، هفتم و در سال اول کالج تشدید می شود، زیرا هر گونه تغییر و تحولی کودک را تحت تاثیر قرار داده او را مهیج می سازد. بعضی از کودکان ساکت و آرام هستند و فقط از عدم تمرکز رنج می برند اما بعضی دیگر مثل زلزله، زمین و آسمان را به هم می ریزند. گاهی این بیش فعالی به صورت پریدن و دویدن خود را نشان می دهد و گاهی این فکر آنهاست که از این شاخه به آن شاخه می پرد و تمرکز را از آنها می گیرد. آنها سعی زیادی در جمع کردن حواس خود می کنند ولی بی فایده و کلافه کننده است. این کلافگی آنها را از کوره به در می کند مخصوصاً اگر از وضعیت خود آگاه نباشند.
نقش همیوپاتی در درمان
دکتر رابرت آلمن و دکتر جودی رایشنبرگ در کتاب تحقیقی خود به نام “Ritalin Free Kids” به این موضوع می پردازند که چطور ممکن است برای کودکی که بی قرار و عصبی است و مرتب به این و آن تف می کند و کودکی که برعکس، ساکت و آرام بوده کاری به کسی ندارد، یک جور دارو تجویز گردد؟ آیا فقط به این دلیل که هر دو عدم تمرکز دارند و نمره آنها در امتحانی به نام “Standard ADD Test” یکی شده است؟
در صورتی که همیوپاتی معتقد است که چون رفتار این دو کودک مثل سیاهی شب و سپیدی صبح با هم متفاوت است پس به دو داروی مختلف نیاز دارند، زیرا همه بچه ها همه علائم را نداشته، هر یک به شکلی علائم را از خود نشان می دهند. به علاوه هر کس ممکن است دارای علائم دیگری نیز باشد. مثلاً یکی Hypo/ Hyper thyroidism و آن یکی Tourett’s Syndrome و دیگری Dyslexia داشته باشد. این وظیفه دکتر، معلم و پدر و مادر است که علائم منحصر به فرد کودک را تشخیص دهند، نقاط قوت آنها را بیابند و نقاط ضعف آنها را اصلاح کنند تا اعتماد به نفس درکودک تقویت شود و تبدیل به انسانی لایق و کاردان گردد.
همیوپاتی از دو کلمه لاتین “همیو” به معنی “شبیه” و “پاتی” به معنی “بیماری” تشکیل شده است. شبیه درمانی نوعی روش درمانی است که هر دو فلسفه کلی نگری و جزئی نگری را تواماً در خود جای دارد. این روش درمانی به کمک مواد طبیعی موجود در کره زمین بیمار را به سلامتی باز می گرداند. این فلسفه معتقد است هر عاملی که در فرد سالم تولید بیماری می کند، داروی درمان همان بیماری خواهد بود. مثلاً وقتی قهوه می خورید، خواب از سرتان می پرد و فعالتر می شوید. حال اگر بنا به دلیلی کسی بیش فعال است و شبها نمی تواند به راحتی بخوابد و به آسانی هیجان زده می شود و تنش دارد، رِمدی همیوپاتی او Coffea Cruda (نام لاتین قهوه) می باشد که به روش همیوپاتی تهیه شده باشد. بدین ترتیب که ماده اولیه (در اینجا قهوه) را در آب حل می کنند و آن را بارها و بارها رقیق می نمایند. پس از هر بار رقیق کردن آن را ارتعاش می دهند. این مراحل را گاهی ده ها، صدها و هزاران بار تکرار می کنند تا خاصیت دارویی آن کامل شود و قوت های مختلف به دست آید و همچنین از هرگونه عارضه جانبی در امان باشد.
یافتن مناسب ترین رِمدی برای درمان بیماریهای مختلف امری است ظریف و دقیق و پزشک همیوپات همه علائم جسمی، روحی، روانی، فردی و محیطی را بررسی می کند. شیوه زندگی و تغذیه و وراثت او را می سنجد و سپس موثرترین رِمدی را انتخاب می نماید، لذا مشورت با یک متخصص زبده، امری است حیاتی تا بتوانید خلاقیت و استعداد کودکتان را به نحو احسن شکوفا سازید.
برای اطلاعات بیشتر و یافتن همیوپات مجرب در نزدیکی خود می توانید به سایت اینترنتی Canadian Society of Homeopaths مراجعه بفرمائید. WWW.csoh.com
* سهیلا تولایی متخصص همیوپاتی و عضو انجمن همیوپاتی کانادا است.