میتینگ‌های سیاسی را چه کسی شلوغ می‌کند؟

شاید از خودتان پرسیده باشید که چگونه میتینگ‌های سیاسی اینقدر هماهنگ و منظم برگزار می‌شود. مطمئنا هستند افرادی که این هماهنگی و حضور پرشور را مدیریت می‌کنند. اقتصادنیوز با یکی از آن‌ها گفتگو کرده‌ است.

شغل واقعی او تدارک دیدن و مهیا کردن افراد برای حضور در همایش‌ها و مراسم‌هاست. به نحوی که بنا به خواسته کارفرما او می‌تواند سالن یک همایش را در ظرفیتی بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر پر کند. او توانایی دارد تا در طبقه‌بندی‌های مختلف سنی، تحصیلی و حتی جنسیتی میهمانان را فراهم کند. برای خود بانک اطلاعاتی مناسبی از افراد تهیه کرده و سامانه پیامکی دارد. می‌گوید این افراد به فراخور مراسم می‌توانند تشویق کنند، سوت و کف بزنند، ساکت و آرام باشند یا در برخی مباحث حضور فعال داشته باشند. شغل این زن ساماندهی و مدیریت این افراد است که در دوره برگزاری انتخابات کارش سکه می‌شود. او یکی از مهم‌ترین افراد برای گرم کردن میتینگ‌های سیاسی است. به عنوان سفارش دهنده «آدم» با او تماس گرفتم و خواستم برای برگزاری مراسم ترحیم یکی از بستگانم، کمک کند تا مراسم بزرگی برگزار کنم. ماجرا را دنبال کنید…

عکس تزئینی است

عکس تزئینی است

*مراسمی دارم که می‌خواهم کمکم کنید تا پرشکوه برگزار شود. مسأله مالی‌اش مهم نیست. می‌خواهم آدم زیادی در مراسم حضور داشته باشند.

ـ شماره من را از کجا گیر آوردید؟

 

شماره شما را یکی از دوستان داد که قبلا با شما کار کرده…

ـ من در خدمت هستم. با نحوه کار آشنایی دارید؟

 

بله تا حدودی. می‌خواهم بدانم برگزاری مراسم یادبود یک مرحوم چقدر هزینه دارد؟

ـ بستگی به تعداد آدم‌ها دارد. مزد این‌ها باید زود داده شود. پول را پیش می‌گیریم تا اگر اتفاقی افتاد مشکلی پیش نیاید.

 

دستمزد خود شما چقدر است؟

ـ من تاکنون پولی برای فعالیت‌هایی که داشته‌ام دریافت نکرده‌ام. البته بسته به اینکه مراسم در خصوص چه موضوعی باشند، مخاطبان‌ مختلفی را جمع می‌کنم. این را شما تعیین می‌کنید که مخاطبان چگونه باشند. نخبه باشند یا معتاد باشند یا باسواد باشند. شما باید به دو شکل هزینه کنید. اول هزینه افراد و بعد هزینه اتوبوس و مینی بوس. من تنها هزینه‌های استفاده از خط تلفن و هزینه‌های شخصی را می‌گیرم. شما قصد انجام چه مراسمی را دارید؟ من این توانایی را دارم که از مناطق ۲۲گانه برای متقاضی مخاطب جمع کنم. به طور مثال در هر محله‌ای با افراد فعال و توانمندی در ارتباط هستم که می‌توانند چنین جمعیت‌هایی را گردآوری کنند.

مثلا اگر بخواهیم حدود هزار نفر برای یک مراسم بزرگداشت یک فرد خیر که فوت کرده، بگیریم، حدوداً چقدر هزینه خواهد داشت؟

ـ خب، این مستلزم آن است که زمان برنامه مشخص باشد تا بدانم که چقدر فرصت برای انجام این کار دارم.

از شغل های عجیب و غریب این روزها

از شغل های عجیب و غریب این روزها

 

حدوداً یک هفته.

ـ نه. مشکلی نیست و زمان مناسبی است برای گردآوری این تعداد افراد. اما پیش از هر کاری باید جلسه هماهنگی با متقاضی برای صحبت در مورد جزییات بیشتر مراسم تشکیل شود. شما باید آدم‌های خاصی را دعوت کنید. مثلا در مراسم شما باید زنان مسن حضور بیشتری داشته باشند تا نشان دهد فامیل شما فرد خیری بوده. همچنین پیرمردان. مرحوم با شما چه نسبتی دارند؟

 

اگر بخواهم حدود قیمت را بدانم، می‌توانید به رقمی اشاره کنید؟

ـ خیر. قیمتی نیست. من تاکنون پولی برای این کار نگرفته‌ام. اما برای هر فرد۲۰ تا ۵۰ هزارتومان می‌گیرم.

 

برای مهمانان ما چطور؟

ـ هر نفر ۲۵ هزارتومان.

 

چرا این قدر گران؟

ـ چون جمع و جور کردن پیرمرد و پیرزن خیلی سخت‌تر از جوانان است. شما باید هزینه پذیرایی و حمل ونقل را هم اضافه کنید.

 

ـ خیلی جالب است شما برای همه گونه مراسم آدم جمع می‌کنید؟

ـ بله. از مراسم ختنه سوری تا جشن تولد.

عکس تزئینی است

عکس تزئینی است

 

حتی جشن تولد؟

ـ بله. بعضی‌ها دوست دارند مراسم جشن تولد فرزندشان پرشکوه باشد. برای این مراسم ۵۰ بچه اجیر کردم. لباس خوب هم برایشان خریدم و شیک و تمیز بردمشان مراسم. حتی مادر بچه هم برای همه بچه‌ها هدیه خرید که بدهند به فرزندش. سال گذشته هم پسر حاج‌آقا «ا» سال قبل عید (سال ۱۳۹۱) یک برنامه زنده تلویزیونی داشتند. گفتند قرار است در یکی از سینماهای تهران برگزار شود. برنامه‌ای که مسابقه داشت و چقدر هم مردم استقبال کردند. من هر شب برای آن‌ها ۸۰۰ تا هزار نفر جمعیت جمع می‌کردم. اواخرش دیگر مراسم جا افتاده بود و به صورت خودکار خودشان در مراسم حضور می‌یافتند. پولی نمی‌دادند، اما قرار بود تغذیه‌ای برایشان فراهم شود. که ما هم گفتیم این مبلغ را به خانم‌های سرپرست خانواده بدهیم و آن‌ها این اغذیه را تهیه کنند که به طور مثال هزینه هر ساندویچ حدود هزار تومان بود.

یعنی خود افرادی که در مراسم حضور می‌یابند، پولی دریافت نمی‌کنند؟

ـ بعضی وقت‌ها که این هم بستگی به جلسه و افراد دعوت شده دارد. مثلا افرادی در فهرست من هستند که به شام یا ناهار هم راضی می‌شوند. ما داریم به آن‌ها سرویس می‌دهیم و رایگان می‌آوریم و رایگان از آن‌ها پذیرایی می‌کنیم. به هر حال هر همایشی یک خروجی دارد. قرار نیست به همه پول بدهیم. خب، اگر بدهیم فردا روزی بد عادت می‌شوند و در این همایش‌ها شرکت نخواهند کرد. گاهی فقط پول غذا می‌دهیم وگاهی همین را هم نمی‌دهیم. تمام هدف ما دخیل کردن مردم در مسائل اجتماعی است. به همین دلیل گاهی بدون دریافت هیچ مبلغی افراد زیادی را جمع می‌کنیم. کار ما در اصل این است. مثلا همین امروز ستاد بحران منطقه… شهرداری، قصد آموزش پیش گیری از مواد مخدر را دارد. ما اطلاع‌رسانی می‌کنیم تا گروه‌هایی که نیاز به دانستن این مسائل دارند، بتوانند در این برنامه شرکت کنند. اینجا انتفاع شرکت کنندگان، یادگیری است که با حضورشان در این برنامه به دست می‌آورند. حال آن کسی که هماهنگ می‌کند، بستگی به لطف وکرم متقاضی است که چقدر بپردازد. باید بگویم که من به هیچ عنوان کاسب نیستم.

اما ظاهرا هماهنگی وسائل ایاب و ذهاب هزینه‌بر است.

ـ نه به آن شکل. منتها به صورت کلی وقتی که با یک شرکت اجاره وسایل نقلیه در درازمدت کار کنیم، طبیعتاً قیمت مناسب‌تری را برای ما محاسبه خواهد کرد. به طور مثال قیمت ۱۵۰ هزار تومان را با ما ۹۰ هزار تومان محاسبه می‌کنند.

شنیده‌ام کار سیاسی هم می‌کنید مثلا در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته افراد زیادی برای یکی از نامزد‌ها جمع کردید. درست می‌گویم؟

ـ بله درست است. اما اسم این کار، فعالیت سیاسی نیست. من زنی خودساخته‌ام که زجرهای زیادی کشیده‌ام. چند سال پیش من را به دفتر بخشدار هم راه نمی‌دادند، اما امروز کاندیداهای انتخاباتی دوست دارند با من کار کنند. درآمد اصلی من از این راه به دست می‌آید.‌‌ همان طور که پیش‌تر اشاره کردم در مناطق ۲۲گانه تهران گروه دارم. مثلا به آن‌ها می‌گویم که این نمایندگان مجلس. این‌ها را حمایت کنید. در ازای آن هم طبیعتاً تماس‌ها و هزینه‌های تلفن‌های همراه هزینه‌بر است و پرداختش با متقاضی است. در این مواقع که انتخابات مجلس است، کسی که حضور می‌یابد طبیعتاً به دنبال خواسته‌ای است. حال یا مادی یا معنوی. در ابتدا نمی‌توان بدون هزینه از آن‌ها درخواست شرکت در این برنامه‌ها را داشت. به هر ترتیب بنده تحصیلاتم روابط عمومی است و تلاش می‌کنم از این تخصص در این زمینه بهره ببرم. با توجه به اینکه شاغل هم هستم، در مواقعی که در دسترس نباشم، شماره دفترم را به متقاضی می‌دهم تا با کارمندانم صحبت کند. پس ساعت ۵ بعدازظهر به بعد خودم هم به دفتر مراجعه خواهم کرد.

یک سئوال دیگر. آیا شما برای انتخابات ریاست جمهوری هم فعالیت کرده‌اید؟

ـ بله.

 

می‌توانید بگویید بیشتر برای کدام کاندیدا فعالیت کرده‌اید؟

ـ حالا در جلسه حضوری صحبت خواهیم کرد. چه کسی من را به شما معرفی کرده است؟

 

دوستان…. شما را به بنده معرفی کردند.

ـ باعث افتخارم است که بیان کنم که در تیم آقای…. فعالیت کرده‌ام. تلاش خودم را هم کرده‌ام. هرچند ایشان ناکام ماندند. حتی با وجودی که در گذشته فعالیت‌هایی هم برای آقای… داشتم، اما در انتخابات ریاست جمهوری با ایشان همکاری نکردم. البته پسرم از ظرفیت‌هایی که من داشتم برای همکاری با آقای… استفاده کرد و حدود ۳۰ دستگاه اتوبوس برای همایش ایشان ارسال کرد. حالا من کاری به مسائل سیاسی ندارم. همین که بتوانیم مردم را تشویق به حضور پای صندوق‌های رای کنیم، وظیفه‌مان را انجام داده‌ایم. من نمی‌توانم به شرکت‌کنندگان بگویم که به دکتر روحانی رای بدهند یا به دکتر قالیباف. هنرمندی من همین است که بتوانم افراد را پای صندوق رای بکشانم. بقیه مسائل و هرگونه تصمیم‌گیری دیگر با خود شرکت‌کنندگان است. این شنونده است که باید بسنجد. هر حرفی هم که من یا امثال بنده بزنند، حداکثر ۳۰ درصد در تصمیم گیری افراد اثرگذار است. ۷۰-۸۰ درصد یافته‌هایی است که خود شخص از دنیای پیرامونش کسب می‌کند. به هر ترتیب ما یک ذره اعتباری که داریم را وسط گذاشته‌ایم. امیدواریم که آن‌ها هم بتوانند بهترین عملکرد را از خود بروز دهند. هم برای افراد بیکار اشتغال ایجاد کرده‌ایم و هم برای بندگان خدا که دوست دارند مجلسشان پرفروغ باشد، شرایطی فراهم می‌کنیم که احساس خوبی داشته باشند. راستی گفتید آن مرحوم خیر چه نسبتی با شما دارند؟