به دنبال ظهور طالبان و بوکوحرام و داعش، فیسبوک و گوگل و یوتیوب پر شده است از فیلم های رابطه محبت آمیز بین حیوانات.
گربه ای که از پستان سگ شیر می خورد، پلنگی که صاحبش را بغل می کند و می بوسد، سگی که با گربه بازی می کند و موشی که از سروکله گربه ای بالا می رود و بدون آنکه پایش را از دایره ادب بیرون بگذارد یا حرکات غیر اخلاقی بکند، باعث نشاط گربه هه می شود ….
با دیدن این فیلم ها انسان به این فکر می افتد که آیا عبید زاکانی با کتاب موش وگربه اش مردم را فیلم کرده و سرکار گذاشته؟ یا خوی موش وگربه همان بوده که او توصیف کرده اما با دیدن رفتار هایی که برخی از انسان های متمدن! از خود نشان می دهند، دست از وحشی گری برداشته اند، تغییر روش
داده اند و حتی به فکر تربیت انسان ها افتاده اند؟!
درست است که اینگونه فیلم را انسان ها منتشر می کنند، اما هنرپیشه گان این فیلم ها، یعنی حیوانات، نه بابت بازی دراین فیلم ها پولی گرفته اند و نه برای این کار تربیت شده و آموزش دیده اند. آنها برعکس انسان ها، درنده خویی را ترک کرده اند و همزیستی مسالمت آمیز را برگزیده اند.
یکی از دانشمندانی که بیش از نیمساعت از وقت گرانبهایش را صرف مطالعه و نوشتن این مطلب کرده! دریافته است سگ ها و گربه های خانگی، وقتی کنار صاحبان شان می نشینند و بی صدا به اخبار تلویزیون چشم می دوزند، از آنچه می بینند شرم می کنند و از خجالت آب می شوند.
یکی از دوستان این دانشمند که یک سگ پشمالو دارد به او گفته است سگ ما هروقت فیلم هایی از بوکوحرام و داعش و طالبان می بیند، ابتدا با دست جلوی یکی از چشم هایش را می گیرد، ولی پس از چند دقیقه طاقتش تمام می شود، هرچه از دهانش درمی آید نثار بشر می کند و غرو لند کنان از اتاق بیرون می رود.
او می گفت همین سگ هفته پیش وقتی تصویر بشار اسد و نتانیاهو را دید، دستهایش را به علامت تسلیم بالا برد، کزکرد وگوشه ای نشست و تا چند روز حالت روانی پیدا کرده بود و چشمش به ما هم که می افتاد، می خواست مثل سگ هار پاچه مان را بگیرد.
براساس مطالعات دانشمند مذکور، سگ ها وگربه ها وقتی می بینند ما انسان های قرن بیست ویکم که خودمان را اشرف مخلوقات می دانیم ، چه هیولاهایی از آب درآمده ایم و چگونه در عراق و سوریه و غزه و اوکرائین و آمریکا همنوعان خود را بی رحمانه به گلوله می بندیم، تکه پاره می کنیم و سر می بریم، عرق شرم بر پیشانی شان می نشیند و با زبان سگی یا گربه ای به خودشان می گویند بر پدر و مادرم لعنت اگر یک دفعه دیگر پای تلویزیون بنشینم و این فیلم ها را تماشا کنم، دلم ریش ریش شد!
دوست این دانشمند به او گفته است این جور وقت ها سگ ما با نگاه از ما می پرسد: اینست انسانیتی که پزش را می دهید، پیغمبران تان درباره اش موعظه کرده اند و نویسندگان و شعرایتان درباره اش کتابها نوشته اند و شعرها سروده اند؟
این دوست می گفت سگ ما بعد از دیدن این صحنه ها، زوزه های موزون، کوتاه و ملایمی می کشد، گویی شعر مولوی را به شکل دیگری می خواند و زمزمه می کند که: “من از بشر ملولم و حیوانم آرزوست” و به حیوانات دیگر توصیه می کند: حالا که انسان ها طبع حیوانی پیدا کرده اند و دارند اینگونه همدیگر را تکه پاره و قتل عام می کنند، بیائید ما حیوانها در صلح و صفا زندگی کنیم شاید رفتار مان در انسان ها اثر کند و آدم بشوند!
پرده برداری به سبک ایران
مسئله اینجاست که هیچ چیزمان به هیچ چیز مردم دنیا نرفته است حتی پرده برداری مان.
خارجی ها وقتی می خواهند پرده برداری کنند، مردم را خبر می کنند که فلان روز از فلان اتوموبیل یا فلان اختراع جدید پرده برداری می شود، مردم هم جمع می شوند و پس از شنیدن سخنانی که سخنران در مورد فوائد اختراع تازه بیان می کند، دستی می زنند و هورایی می کشند، پرده به کنار می رود و حاضران همراه با خوردن و آشامیدن، آن دستاورد جدید را جشن می گیرند.
ما هم تقریباً و با اندکی تفاوت همین کاررا می کنیم، کاری که هفته گذشته آقای کاظم پالیزدار کرد: شرمگین و خجالت زده از یک تخلف بزرگ ۲۲ میلیارد دلاری در دوران پر برکت آقای احمدی نژاد پرده برداری کرد. حوصله ندارم که بنویسم چه کرده اند ، و به فرض اینکه بنویسم هم چیزی عوض نمی شود. اگر علاقمندید خودتان بخوانید تا بدانید پشت پرده پاک ترین دولت تاریخ چه خبر بوده است، بلکه پرده ای که جلوی چشمتان کشیده بودند کنار برود …. ضمنن دو تا چیز یادتون نره. اول اینکه یادتان باشد که این تخلف به دلار بوده و دوم اینکه ارزش دلار با تومن یک کمی! تفاوت می کند.
بابک زنجانی به تلویزیون می رود
امیرعباس سلطانی عضو کمیسیون انرژی مجلس در گفتگو با انتخاب تصریح کرد که در پرونده بابک زنجانی هیچ اتفاق خاصی نیفتاده و با هیچ پیشرفتی مواجه نبوده ایم. .
وی که نماینده مردم بروجن در مجلس است اضافه کرد ۹۰ درصد اموال این آقا در ترکیه، تاجیکستان، مالزی و سایر کشورهاست. تنها چند درصد اموال این شخص که همه را به بازی گرفته است در ایران است که هرکدام از این اموال هم چندین صاحب دارد.
امیرعباس سلطانی در گفتگو با شرق نیز حرف های تازه ای زده و پرسیده چگونه چندین وزیر او را تائید کرده اند؟ او قبل از معامله با وزارت نفت ۱۵ پرونده تخلف وکلاهبرداری باز داشته است و اکنون نیز نگران هیچ چیز نیست چون کارگزارانش در خارج با پولهایی که او در خارج دارد مشغول معامله و کسب درامد هستند.
خبرنگار ما از یک مقام مسئول پرسید حالا با این آقا که صدها میلیارد تومان پول مملکت را بالا کشیده و همه را به بازی گرفته چکار می خواهید بکنید؟ مقام مسئول جواب داد می آوریمش به تلویزیون.
خبرنگار ما پرسید برای اعتراف؟ جواب داد نه بابا، برای اجرای برنامه! مجری برنامه بچه ها در تلویزیون بلد نیست خوب بازی دربیاورد، در نتیجه بچه ها همیشه شاکی هستند. وقتی ما چنین آدمی را داریم که مملکت را به بازی گرفته است، حیف نیست که از استعدادش در بازی درآوردن استفاده صحیح
نکنیم؟!
مرا غرض ز نماز آن بود….
چیکار کنه طفلک؟ لابد براش حرف درآورده اند که کاپیتان نماز نمی خونه و ممکنه هواپیما وسط آسمون پنچر بشه، ناچار اومده وسط فرودگاه نماز می خونه که شغلش را از دست نده. البته بد جایی را انتخاب کرده، زیر هواپیما؟ اینجا نه حراست فرودگاه آدم را درست و حسابی می بینه نه خدا!
شلوارتان را به نام خودتان ثبت کنید!
به نوشته ایران بوم، مسئولان میراث فرهنگی استان تهران، به تازگی از لزوم ثبت بنائی در فهرست آثار ملی صحبت کرده اند که ۱۳ سال پیش دراین فهرست ثبت شده است.
به گزارش ایسنا این خانه تاریخی متعلق به علی اتحادیه بوده و در سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ محل سکونت قوام السلطنه بوده است.
یکی از مسئولان میراث فرهنگی در پاسخ خبرنگار ما که پرسید وقتی این خانه در فهرست آثار ملی ثبت شده شما چرا دوباره به فکر ثبت آن افتاده اید؟ با خنده گفت آقا کار از محکم کاری عیب نمی کند.
دریای مازندران یک میلیون سال است که مال ایران است الان روس ها نصف بیشترش را صاحب شده اند بنا براین بد نیست که آدم هر چیزی را که دارد هر روز یک نوک پا برود و دوباره به نام خودش ثبت کند.
او به خبرنگار ما توصیه کرد شما هم مثل من برو تا دیر نشده کت و شلواری را که پوشیده ای به نام خودت ثبت کن. دنیا حساب وکتاب ندارد، همانطور که ابوعلی سینا و مولوی مان را کشورهای همجوار می خواهند صاحب شوند یک وقت دیدی شلوار آدم را هم صاحب شدند!
کار از کیلو و تن گذشته است!
غلامحسین اسماعیلی، رئیس دادگستری استان تهران به خبرگزاری رسمی ایران، ایرنا، گفته است که پرونده محمدرضا رحیمی معاون اول آقای احمدی نژاد که به اتهام فساد مالی محاکمه می شود، سنگین است.
خبرنگار ما از آقای اسماعیلی پرسید مثلا چند کیلوئه؟ نمیشه دو نفر سرش را بگیرند و اینور و آنور ببرند که زودتر به آن رسیدگی شود؟
ایشان با لبخند جواب دادند کار از کیلو و تن گذشته است. برای حمل پرونده ایشان تقاضای جرثقیل کرده ایم، جرثقیل هم داده اند حالا مانده ایم که چه جوری جرثقیل را از پله های دادگستری ببریم بالا!
*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” به تازگی منتشر شده است.