هفته گذشته هفته پیدا کردن راه حل برای مشکلات طبیعی جهان بود. در دو هزار نقطه دنیا مردم علیه گرمایش زمین و افزایش گازهای گلخانه ای و دی اکسید کربن تظاهرات و راه پیمایی کردند، و در ایران برای کم آبی، خشک شدن دریاچه ها و رودخانه ها و ته کشیدن آب سد ها، راه حل عملی پیدا شد: دعای باران!

محمدهادی حیدرزاده مدیرکل محیط زیست استان تهران، با توجه به خشکسالی های اخیر از رییس شورای سیاستگذاری ائمه جمعه کشور درخواست برگزاری نماز باران کرد.

preyوی ابراز امیدواری کرد که این قبیل اقدامات با عنایت به عقبه دینی و مذهبی مردم و توجه آنها به احادیث و روایات مربوطه در کاهش مصرف بی رویه آب اثربخش باشد.

باران شناسان جهان معتقدند که آقای حیدرزاده دو تا موضوع را باهم قاطی کرده اند. اولی خشکسالی و نباریدن باران که مربوط به عوامل جوی است و دومی مصرف بی رویه آب که مربوط به بی توجهی، بی اطلاعی و توجیه نشدن مردم است.

برای خشکسالی و بارش باران دعا می تواند موثر باشد. وقتی خدا ببیند که هزاران نفر دربیابان خشک و بی آب وعلف که معمولن دعای باران در آنجا انجام می شود نشسته اند وگریه می کنند و دعا می خوانند، دلش به رحم می آید و به ابرهای باران زایی که شبانه روز دور و بر کشورهای اروپایی پرسه می زنند، دستور می دهد که سری هم به ایران بزنند.

اما مصرف بی رویه آب به وسیله مردم را نمی شود با دعا برطرف کرد . چنین کارهایی را نباید از امامان و پیامبران و خداوند تبارک و تعالی خواست . برای این کار اقدامات عقلانی و حساب شده موثر است نه دعا.

تازه دعای جلوگیری از مصرف بی رویه آب در هیچ کتاب دعایی ذکر نشده. اونوقت ها که دعا ها را اختراع می کردند هنوز ماشین اختراع نشده بود که دعای جلوگیری از شستشوی ماشین با شلنگ آب اختراع شود و حمام ها هم وان نداشت تا دعایی برای جلوگیری از پرکردن وان و حمام کردن در وان آب گرم خوانده شود.

دعا خواندن برای جلوگیری از مصرف بی رویه آب مثل این می ماند که آقای روحانی شب که می شود بنشیند دعا بخواند و بگوید ای خدا میشه یه کاری بکنی که مردم ایران نان نخورند تا ما محتاج خرید گندم از کشورهای دیگر نباشیم؟ و آقای خامنه ای بنشیند دعا کند که خدایا می شود به دل اوباما برات کنی این تحریم های لعنتی را لغو کند تا ما بتوانیم صدمیلیارد دلار پول بلوکه شده ایران را به زخم کاری بزنیم؟ فلسطینی ها و لبنانی ها مردند از بی پولی!

 

نتیجه همه پرسی دراسکاتلند

scotland

بی بی سی این عکس را منتشر کرده وزیرش نوشته ” نتیجه همه پرسی در اسکاتلند”. این تیپ تیترزدن ها از موسسه عظیمی مثل بی بی سی بعید است. یعنی نتیجه آنهمه خرج و زحمت و سخنرانی و تبلیغات و رای دادن مردم شد این دختره؟ اینه نتیجه آن همه پرسی؟!

عقده زندانی سیاسی کم بینی…

دانشمندان معتقدند کمبود، هرجور کمبودی، یک روزی یا یک شبی یا یک بعد ازظهری تبدیل به عقده می شود. البته ممکن هم هست که این عقده که خیلی ها آن را با غده اشتباه می گیرند، یک دفعه ایجاد نشود ها …. عقده هایی هست که پنجاه سال طول کشیده تا به بار نشسته. مثل همین عقده ای که کشور کانادا دارد.

عقده زندانی سیاسی کم بینی !

خاطرات خانم آزاده رییس دانا را که در پنج سالگی زندانی شده است می خواندم و به حال کشور کانادا افسوس می خوردم!

سوءتفاهم نشود، ایشان در تهران زندانی بوده اند و الان در کانادا زندگی می کنند، ولی در گفتگویی که از ایشان منتشر شده، از این حرف زده اند که کانادا زندانی سیاسی ندارد و کسی را به خاطر عقیده اش زندانی نمی کنند.

دلم سوخت برای چنین کشوری. حیف است به خدا. اگر واقعن زندانی سیاسی در این کشور وجود نداشته باشد، دل آدم برایش می سوزد چون کمبود، هر جور کمبودی، همانطور که عرض کردم بالاخره، تبدیل به عقده می شود.

من تا کنون به کانادا نرفته ام، اما عکس هایی که از آنجا دیده ام نشان دهنده یک کشور مدرن و شیک و پیشرفته است. آنوقت کشوری با آنهمه برج و آسمانخراش زیبا حیف نیست زندانی سیاسی نداشته باشد و دچاره عقده خود زندانی سیاسی کم بینی باشد؟

کاش مسئولان کشور ما که همیشه آماده کمک به دیگرانند و میلیاردها دلار به سوریه و لبنان و فلسطین و اینطرف و آنطرف کمک کرده اند، چهارتا زندانی سیاسی هم به کانادا کمک کنند و کمبود این کشور را برطرف کنند!

 

فکر بد نکنید!

تلویزیون دولتی ایران گزارشی پخش کرد از خانه ها وآپارتمان های مبله ای که در تهران به صورت ساعتی اجاره داده می شود. لحن گزارش شماتت آمیز است و مخالف این نوع اجاره ها.

جالب است که شرکت کنندگان در این همه پرسی چند نفره! همه حدس های ناجور و بی تربیتی می زنند و این کار را تقبیح می کنند و معتقدند اجاره کردن یک آپارتمان مبله برای یک ساعت، حتمن برای منظورهای بی تربیتی است و حتی یک نفر از آنها که انگار خودشان از کره مریخ آمده اند و اهل هیچ فرقه ای نیستند، این نکته را مطرح نکرد که در مملکتی که صیغه کردن برای یک ساعت مجاز است، چرا اجاره آپارتمان برای یک ساعت نباید مجاز باشد؟ یعنی آقاهه کلی پول داده خانمه را برای یک ساعت صیغه کرده که سوار اتوبوس بشن، خانمه در قسمت زنانه بنشیند و تخمه بشکند و آقاهه در قسمت مردانه؟!

تقلید

 

خبرگزاری جمهور افغانستان اطلاع داد که داعشی ها به دکانداران دستور داده اند مانکن های لباس در مغازه ها باید حجاب داشته باشند.

نشد ما یک کاری بکنیم و دیگران ازمان تقلید نکنند!

مشتری!

هرچی ما داد زدیم وگفتیم که بابا تحصیل به درد دختر نمی خورد، کسی گوش نکرد که نکرد تا بلاخره کار به جایی رسید که آقای قرائتی آستین ها را بالا زد بلکه حالی این مردم بکند که به جای فرستادن دختران شان به مدرسه و دانشگاه، زود تر برای آنها ” مشتری” پیدا کنند و با قیمت مناسب ، بدهند دست خریدار ببرد خیرش را ببیند!

http://youtu.be/aiaSbtx3Qe8

متاسفانه هستند افراد ناآگاهی که به دختر هم به چشم یک انسان نگاه می کنند در حالی که آقای قرائتی روشن فرمودند که زن یک کالاست که باید برای فروش آن مشتری پیدا کرد.

این کالا هم هرچی بی سوادتر باشد راحت تر قبول می کند که خداوند او را خلق کرده است برای پختن و شستن و بچه بزرگ کردن!

گوش کردید فرمایشان آقای قرائتی را؟ ای بابا، حواستان کجاست. خوبه که لینکش را چهار انگشت بالاتر گذاشته ام. حقش بود اول سخنرانی ایشان را گوش می کردید بعد نوشته من را می خواندید…حالا هم خودتان را سرزنش نکنید. آدمیزاد از این اشتباهات زیاد می کند و ماهی را هروقت از آب بگیری کلی قیمتشه. روی لینک بالا کلیک کنید و حالش را ببرید.

 

یک ژاپنی دربهشت !

یک کارشناس مسائل دینی در ایران، به یکی از سئوالات مهم مردم دنیا پاسخ داد: اینکه در آن دنیا به چه زبانی بازخواست می شویم؟

وی که گویی همین دیروز از آن دنیا برگشته، روشن کرد: زبان اهل بهشت عربی است و اهل جهنم، عجمی!

من خودم براساس شنیده هایم از روحانیون ایران، می دانم که صحرای محشر صحرایی است بی انتها که میلیاردها میلیارد انسان ایستاده اند و منتظر محاکمه هستند. بهمین جهت هیچ سئوالی ندارم و مثل همه ایرانی ها که منتظرند یکی بیاید و زندگی شان را روبراه کند، در نظر دارم در صحرای محشر با خونسردی تمام بایستم تا نوبتم شود و تکلیفم را روشن کنند. به هر زبانی هم که دل شان می خواهد سئوال کنند، من همینجوری که بلدم حرف می زنم، مشکل اونهاست که بفهمند یا نفهمند!

ولی همسایه ژاپنی ما که براساس خصلت ژاپنی ها هر حرفی را قبول نمی کند و اهل وقت تلف کردن هم نیست، هر روز غر می زند و می گوید اینطور که تو می گویی اگر در روز پنجاه هزار سال باید سالها بایستیم تا نوبت مان شود، باید یک فکری بکنیم که از وقت مان استفاده کنیم و لذت ببریم. مثلا کتاب بخوانیم، موسیقی گوش کنیم و بلاخره یک خاصیتی داشته باشیم. همینطور که نمی شود پنجاه هزار سال منتظر نوبت ایستاد.

این آدم به محض دیدن من، انگارکه من از آن دنیا آمده ام و از همه چیز خبر دارم ، شروع می کند به طرح سئوالات عجیب و غریب که : معمولن چقدر طول می کشد تا نوبت محاکمه آدم بشود؟ محاکمات مثل کشور شما یک دقیقه ایست یا طولانی؟ همه را با هم محاکمه می کنند یا تک تک؟ سئوال ها یک سان است یا متفاوت و بعد انگار که من دارم محاکمه اش می کنم شروع به دفاع ازخودش می کند که: سئوال ها نباید یکسان باشد. هرکسی باید پاسخگوی گناه خودش باشد. همه جا که بی حجابی گناه نبوده بنابراین نباید از زن من بپرسند چرا بدون چادر رفتی از سوپر مارکت خرید کردی؟ ما ژاپنی ها که بی حجابی را گناه نمی دانیم چرا باید سئوالات مان با شما ایرانی ها یکسان باشد؟

دیروز که مصاحبه این کارشناس مسائل آن دنیا را در یوتیوب دیدم، صدایش کردم، فیلم را نشانش دادم و گفتم بفرما، مشکلت حل شد.

در آن دنیا دو تا زبان بیشتر وجود ندارد. زبان اهل بهشت و زبان اهل جهنم. و تا آمد بپرسد که پس زبان ما ژاپنی ها چی؟ گفتم اینطور که حاج آقا می فرمایند، اگر اهل بهشت باشی به محض اینکه وارد بهشت شدی، مثل ضبط صوتی که کاست یا سی دی اش را عوض می کنند، زبانت اتوماتیک به عربی برمی گردد و شروع می کنی به اهلا و سهلا کردن. اگر جهنمی هم باشی که هر غلطی دلت می خواهد بکن و به هر زبانی که دلت می خواهد فریاد بزن آی سوختم، آی سوختم، نه فرقی می کند و نه کسی به دادت می رسد!

*میرزا تقی خان، طنزپرداز و سریال نویس پیشکسوت، با سابقه ۵۰ سال طنزنویسی در توفیق، کشکیات، کاریکاتور، کیهان و تلویزیون از همکاران افتخاری شهروند است. از این نویسنده کتاب “آدم های زیادی” به تازگی منتشر شده است.