آرش عزیزی
گفت وگو با سعید چوبک به مناسبت گشایش انجمن سکولارهای سبز در تورنتو

مدتی پیش خبر افتتاح انجمن سبزهای سکولار در تورنتو را شنیدیم که حضور بسیاری از طیف‌های مختلف را شامل شده بود. طبیعی است که این موضوع حساسی باشد و به بحث‌های بسیاری در جامعه‌ی ایرانی تورنتو بیانجامد. پای صحبت‌های یکی از گردانندگان این حرکت، سعید چوبک، نشستیم تا از چند و چون ماجرا بیشتر با خبر شویم.
در زیر خلاصه‌ای از صحبت‌های آقای چوبک را می‌خوانید. در این مصاحبه، سئوال‌ها حذف شده‌اند:
مدتی پیش آقای نوری علا پلاتفرمی برای حمایت از نیروهای سکولاری که در جنبش سبز ایران وجود دارند و صدای آن‌ها هیچ کجا شنیده نمی‌شود صادر کردند که به امضای بیش از ۵۱ نفر از روشنفکران با تفکرات گوناگون رسید. در این‌جا پیشنهاد شد که در شهرهای مختلف دنیا انجمن‌های پشتیبانی تشکیل بشود و در سطح جهانی به هم بپیوندند و بتوانند آلترناتیوی باشند صدایی برای جریانات سکولار در ایران.

ـ فرصت مغتنم بود که اولین انجمن از این زنجیره انجمن‌ها در روز ۲۱ فوریه در تورنتو تشکیل بشود و اعلام موجودیت کند. اولین گردهمایی آن در روز ۱۰ آپریل در رستوران دوستان برگزار شد که قصدمان این بود که پلاتفرم را معرفی کنیم و آقای خسرو بیات، گرافیست معروف،‌ لوگوی انجمن را که طراحی کرده بودند، معرفی کردند.

از راست پرفسور حمید زندی ، سعید چوبک و خسرو بیات

ـ در این گردهمایی ۱۰۰ نفر از تفکرات مختلف حضور داشتند: مشروطه‌خواه، سلطنت‌طلب، طیف های گوناگون  چپ،‌ حتی جریانات منتسب به اصلاح‌طلب و متمایل به موسوی،‌ مجاهدین و خلاصه هر نوع تفکری که در شهر بود، آن‌جا بود.

ـ جلسه با سرود ای ایران شروع شد. چیزی که برای مدعوین مسئله بود استفاده از واژه سبز بود و ما سعی کردیم توضیح دهیم، اما در آن‌جا نتوانستیم این کار را به خوبی انجام دهیم. چون به شدت زیر فشار بودیم بخصوص از طرف بچه‌های حزب کمونیست  کارگری و سلطنت‌طلب و هر چقدر استدلال می‌کردیم این‌ها نمی‌پذیرفتند که به باور ما این جنبش نام سبز دارد و مستقل از خواسته ما وجود دارد.

ـ به نظر ما گرچه سبز در ابتدا رنگ موسوی در انتخابات بود، اما همه می‌دانیم که این جریان در روند حرکتی خودش از آن پوسته بیرون آمد و موسوی نتوانست بگوید من رهبر هستم و به دنبال آن حرکت کرد و به نظرما سکولارها نقش عمده‌ای داشتند و دارند.

ـ باور ما اینست که جنبش فعلی ایران، گیرش سکولاریسم است. مطالبات ما جامعه سکولار و عرفی و جدایی کامل دین از حکومت است. ما می‌خواهیم سرنوشت جوانان ما را که وارد عرصه شدند تصمیم‌گیری‌های مذهبی تعیین نکند.

ـ حتی این سبز امروز با سبز سال گذشته فرق می‌کند. باور ما این است که بتوانیم سکولارهای سبزی را که صدایشان هیچ‌جا شنیده نمی‌شود به عنوان آلترناتیوی در سطح جهان مطرح کنیم.

ـ ببینید موسوی خودش اتاق فکر دارد، اما جریانات سکولار هیچ بلندگویی ندارند و ما می‌خواهیم این بلندگو باشیم. ما می‌خواهیم فریاد جوانان سکولاری را که در ایران هستند به گوش دنیا برسانیم.

ـ به باور ما جنبش سبز سرمایه وسیعی دارد که خون هزاران نفر آن را آبیاری کرده است. ما این را وصل می‌کنیم به جنبش مشروطه تا به حال. مطالبات امروز مردم مطالبات جدیدی نیست و ۱۰۰ ساله است: آزادیخواهی و عدالت‌جویی است که امروز در جنبش سبز تبلور پیدا کرده.

ـ ما حق نداریم بیاییم و بگوییم این جنبش سبز نیست. جنبش جای دیگری اتفاق افتاده و به قوت خودش باقی است و ما باید بتوانیم از آن پشتیبانی کنیم.

ـ مساله دیگری که مطرح شده بود مساله انحلال بود. ما در پلاتفرممان از آن‌جا که باور داریم نقش اصلی را جنبش داخل کشور بازی می‌کند و باور داریم که جریانات مختلف، راه‌های گوناگونی برای سرنگونی و به دست گرفتن قدرت در کشور دارند و نسخه‌های از پیش آماده‌ی شده زیادی هست، می‌خواهیم تاکید کنیم که ما اصلا قصد نداریم نسخه جدیدی وارد کنیم. پایه و بنیان کار ما اتحاد و همبستگی نیروهای پراکنده‌ای است که علیرغم سکولار بودن و وحدت نظر داشتن اعتقادی به برخورد آرمانخواهانه و عمده کردن مسائلی که الان مسئله جنبش نیست، ندارند. ما در گروه”ندای صلح و آزادی” هم یک شعار پایه‌ای داشتیم: اختلاف در نظر، اتحاد در عمل.

 

ـ ما مخرج مشترک خواست‌های پایه‌ای همه را در نظر گرفتیم و به سکولاریسم رسیدیم. سکولاریسم برای ما مثل اتوبوسی است که می‌خواهد ما را به مقصد آزادی و دموکراسی ببرد. به نظر ما در این بستر می‌توان بحث‌های زیادی کرد. این اتوبوس که به مقصد برسد تمام آرمان‌های امروزی که در راه ساختن جامعه سکولار تلاش کردند می‌توانند برای ایده‌های خود تبلیغ کنند و آن موقع مردم هم نظرشان را می‌گویند.

ـ ما الان نمی‌توانیم مسیر را پیش‌بینی کنیم. این باعث اختلاف بین نیروها شده که یکی می‌گوید سلطنتی،‌ دیگری می‌گوید فدرال و دیگری سوسیالیست. به باور ما این مردم ایران هستند که باید مهر خود را به سرنوشت فردایشان بزنند.

ـ ما معتقدیم جریاناتی مثل اصلاح‌طلبان (امثال موسوی) که قانون اساسی ۳۰ سال پیش را مبنای کار قرار داده اند، دارند آدرس جاده‌ی بن‌بست به جوانان می‌دهند. آن قانون اساسی قدیمی که کسانی مثل آقای لاهیجی هم در نوشتن آن سهم داشتند دیگر با متمم ولایت مطلقه فقیه که به آن وارد آمده، نیاز به بازنگری پیدا کرده و پاسخگوی جوانان ما نیست.

ـ جوانان ما می‌خواهند آزاد بشوند. اگر کسی برود و در ایران بگردد می‌بیند که جوانان چیز عجیب و غریبی نمی‌خواهند: می‌خواهند خودشان تصمیم بگیرند که چگونه زندگی کنند، چگونه بیندیشند، می خواهند مثل تمام جوانان آزادانه برقصند، آواز بخوانند، می خواهند برای نوع پوششان شلاق نخورند و بازداشت نشوند.  و همه این مسایل بسیار ابتدایی که حق هر انسانی ست، برای جوانان ما به آرزو تبدیل شده  و  با سد ولایت فقیه و قانون اساسی روبرو می‌شود و از این بابت ما معتقدیم جامعه سکولار می‌تواند همه را به وحدت برساند و به خاطر همین تلاش می‌کنیم و باور داریم که جامعه سکولار نقطه مرگ جمهوری اسلامی است.

ـ ما در بیانیه‌مان مطرح کردیم که برای انحلال جمهوری اسلامی تلاش می‌کنیم. ساختار جمهوری اسلامی ساختار یک حکومت ایدئولوژیک است و پایه و اساسش  مثل پایه و اساس یک ساختمان است که اگر یک آجر را بکشی کل این ساختمان پایین می‌ریزد. به نظر ما تلاش اصلاحات، تلاش مذبوحانه‌ای است و این به خاطر همان ساختار ایدئولوژیک است. چون رژیم خودش هم دوست دارد امتیاز بدهد، اما نمی‌تواند چون خودش می‌داند یک آجر را که بیرون بکشد کلش می‌آید پایین.

ـ ما روی این کلمه سکولاریسم تاکید می کنیم و چون جمهوری اسلامی یک حکومت ایدئولوژیک است، می داند که این خواسته یعنی فروریختن و نابودی اش.

ـ در مورد فعالیت‌های آینده‌ی انجمن، ما آن شب برگ‌های عضویت توزیع کردیم بین مردم و بین ۱۲ تا ۱۵ نفر همان‌جا بلافاصله عضو شدند. عده‌ای گفتند می‌خواهند پلاتفرم را بخوانند و بعد با ما تماس می‌گیرند. ما تصمیم داریم جلسه‌ی ماهانه داشته باشیم و به زودی سمینار بزرگی از اساتید دانشگاه خواهیم داشت که سکولاریسم را از زوایای گوناگون بررسی خواهند کرد. ما نمی‌خواهیم از جریانات سیاسی عضوگیری کنیم. به هر کس که می‌تواند همکاری کند دست اتحاد و همبستگی دراز می‌کنیم، اما داریم می‌رسیم به مخرج مشترک . ما بیشتر از همه به اتحاد نیاز داریم چون باور داریم این پراکندگی دشمن ما است.